دیروز داشتم از دکترپوست برمیگشتم منتظر تاکسی بودم،کنار خیابون ایستاده بودم که یه ماشین شخصی نگه داشت رفتم سوارشدم،رو صندلی عقب نشسته بودم و تنها مسافرش بودم، بعداز مدتی بهم گفت خانم شما مجردین یا متاهل؟ میتونم باهاتون آشنا شم؟گفتم نه و متاهلم و دیگه پیشنهاد ندین لطفا،چون اکثر این مسافرکشا برای مخ زنی اینکارو میکنن ،بعد از یکمی که گذشت گفت میشه بیای جلو بشینی؟گفتم چرا باید بیام؟گفت با کسی قرار داره و میخواد چیزی بهش بده،اون شخص فکر بدی میکنه دربارش و میگه خانم بلند کرده،منکه میدونستم این بخاطر چیز دیگه ای میگه برم جلو،گفتم نه نمیام،خیلی اصرار کرد گفت عقب باشی مردم بد فکر میکنن و ازاین حرفا، توراه هم چندباری نگه داشت که برم جلو بشینم،با کلی اصرار گفتم عیبی نداره فقط میام رو صندلی جلو میشینم و کارتو انجام دادی منو میرسونی و پیاده میشم میرم،قرارش تو مسیرم بود، چندتاچهارراه پایینتر،من رفتم رو صندلی جلو نشستم اونم چنددقیقه بعد نگه داشت یه ماشین کنار خیابون منتظر بود،پیاده شد رفت پیشش یه چیزی تو پلاستیک داد بهش و سریع برگشت، منم نپرسیدم داخل پلاستیک چی بود،اومد نشست راه افتادیم،توراه همش بحث باز میکرد که چه کار میکنم و شغلم چیه و اینا منم اولش گرم نمیگرفتم باهاش،خیلی خوب صحبت میکرد مثل روانشناسا،ازش پرسیدم گفت مهندسی کامپیوتر خونده و مسافرکش نیست منو دیده ازم خوشش اومده سوارم کرده،خیلی صحبت های به دور از سکس و مخ زنی داشت، در هر زمینه ای اطلاعات داشت،منم چندان بهش جواب نمیدادم که بلکه ساکت شه ولی اون همینجوری واسه خودش میگفت،تا به بحث ازدواج رسید،گفت واقعا متاهلی یانه؟ گفتم نه شوهر ندارم،گفت خانمی به زیبایی شما چرا ازدواج نمیکنه؟ تو بهترین سن ازدواج هستی،تحصیلات داری،من ۲۵ سالمه،به خودش گفتم شما چی؟ مجرد هستی یا متاهل؟ گفت من مجردم و ۳۹ سالمه،گفتم خودتون چرا تاحالا مجرد موندین؟گفت خب پسرا فرق دارن و دختر باید زودتر ازدواج کنه،راست ودروغشو نمیدونم ولی نمیخورد بهش که مجرد باشه، شایدم بود یا جداشده بود،همش داشت از ازدواج و راه های ازدواج موفق و دوست پسر داشتن و میگفت دقیقا مثل یک مشاور که دیگه باهام راحت شده بودو دستشو روپام میذاشت یا گاهی دستمو میگرفت،منم مخالفتی نمیکردم،میگفت به عنوان کسی که خیلی تجربه داره به حرفام اعتماد کن،حرفاش اکثرا منطقی بود و من بدون اظهار نظرداشتم گوش میدادم،دیگه ازتحصیلات و چهره و کار و اینا گذشت،گفت بنظرم بدنتون هم بایدخوب باشه،همه چیزی که بتونه یه مرد رو عاشق کنه شما دارین،دستشو روی رونم فشار داد،گفت ورزش میکنی؟گفتم قبلا خیلی میکردم،گفت بدن خوبی داری،میشه ببینم؟گفتم اینجا تو ماشین؟ گفت آره چندتا از دکمه های مانتوت رو باز کن، دوتااز دکمه هامو باز کردم دستشوکرد تو مانتوم،اوردبالا به سینم دست زد گفت ازاونی که نشون میدی هم بهتری،درحال رانندگی همه این کارارو میکرد،اومد روشکمم دست کشید، گفت این یه تیکه شکمت بره خیلی خوب میشه،حالا زیاد شکم ندارم چون نشسته بودم اونطور معلوم بود،انگارداشت معاینم میکرد، دستشو گذاشت رو دکمه شلوارم گفت میشه بازش کنی؟گفتم اینو دیگه چرا؟ گفت میخوام ببینم،منم از اول میدونستم قصدش چیه،دکممو باز کردم،دستشو آروم گذاشت بالای کسم وزیر شکمم و نوازش کرد،بادست چپ رانندگی میکرد ،دست راستش تو شورت من بود،مانتوم بلند بود،گفت بیا جلوتر شلوارتم یکم بکش پایینتر،اومدم جلو دستش راحت تر باشه،انگشتش دقیقا افتاد لای شیار کسم،خودشم کیرشو دراورد ،من همش استرس داشتم نکنه ماشینای بغل ببینن،ولی میگفت نمیبینن اگه دیدن بامن،منم از بس گفتم بیخیال شدم،میگفت جاهای شلوغ ریسکش کمتره،به من گفت کیرشوبمالم، همزمان هم من کیراونومیمالیدم هم اون کس منو،بعضی وقتا تو جاده که ماشینا نزدیک میشدن من دستمو برمیداشتم ولی اون همچنان به کارش ادامه میداد بدون هیچ استرسی،گاهی هم صدای نالش بلند میشد،کیرشو براش میمالیدم میگفت دوست داره حرفای سکسی بزنه،گفتم راحت باشه،میگفت دوست دارم بهم کس بدی،سرمو بزارم لای پات کستو بلیسم،کست رو دهنم باشه،منم گفتم کیرت کلفته حال میده،کیر کلفت دوست دارم، میگفت دوست داری برات بخورم؟گفتم خیلی،گفت فکر کن جای انگشتم زبونم تو کسته،منم باحرفاش حشری میکرد،میگفت پاهاتو بیشتر باز کن،پامو باز کردم دستشوخیلی ماهرانه حرکت میداد،میبرد نزدیک سوراخ کونم،بعد کم کم میاورد سمت بالای کسم، چوچولمو ماساژ میداد،هربار اینکارو میکرد خیلی خوب بود،واقعا داشتم حال میکردم،خیلی برام کسمو مالید،دستمو گذاشتم رو دستش گفت هرجارو میخوای بگو بمالم،گفتم بالاشو،اونجارو تکون داد با دستم به دستش فشار اوردم و ارضاشدم بعد کیر اونم انقد مالیدم تا آبش اومد بادستمال کاغذی پاک کرد،ماشینو یجا نگه داشت لباساشو مرتب کرد برگشتیم منو رسوند جایی که میخواستم ،شمارشم بهم داد تا بعد باز رابطه داشته باشیم ولی من هنوز بهش زنگ نزدم
امیدوارم خوشتون بیاد
نوشته: مینا
قله های مقاومت رو در نوردیدی واقعا
سوار ماشین شخصی شدی یراس هم رفتی جلو با چهارتا کلمه هم لخت شدی بار اولی بعد میگی مقاومت کردی
اول بهش رو نمیدادی بعد فهمیدی قصدش کررنه دلدی بهش ؟
عه عه این چه حال کردنی بود آخه،یه جا پارک میکردین تا دسته میزد توت خوب😉
بابا کس نگو اصلا صندلی جلو بشینی همه شک میکنن نه صندلی عقب والا همه زنا اگه جا توی ماشین باشه عقب سوار میشن بگو میخواستم کس بدم اینقدر ادا تنگارو در نیار کیرمون خوابید
فک کنم تاکسی گرفتی از تهران ببردت بندر عباس، کسکش مگ چقدر تو راه بودی ک اینقد باهات حرف زد ک راضبت کرد بکنه تو کصت، 😐
خیلی مقاومت کردم کامنت ندم ولی حقیقتا ک*شر بود
اگه وقعی بود جنده ای ولی به محض اینکه گفت باز کن تو هم به این راحتی باز کردی قشنگ معلوم بود ساخته ی یه جقیه
احیانا تو یارو رو مخ نکردی بگی یه پولی بده تو ماشین بمالم؟
پلنگ مازندران
به نظرم واقعی بود این مورد برای اکثرمون پیش اومده خیلی هم لذت بخشه آرزو میکنم لذتت پایدار باشه
یا تابحال سوار ماشین نشدی یا نمیدونی یکی بخواد دستشو از لای پا به سوراخ کون یکی برسونه نمیتونه صاف بشینه و رانندگی کنه. خب مثل ادم داستان بنویس بگو با یکی اشنا شدم برد منو کرد. خیلی سخته ؟
مقاومت و پاکدامنیتو موقعی میتونی نشون بدی که وقتی طرف سر صحبتو باهات باز کرد بگی میخوام پیاده شم
واقعا چی فک میکنین ک این کسشعرا رو مینویسین
برو جقتو بزم ملجوق، حیف اون حجمی که صرف این کوس شعرکردی
اینجور حال کردن های اتفاقی چقدر خوبه هرچند باورش سخته
این روزا چقدر سکس راحت شده پس چرا هنوز ما تو کفیم
مینای عزیز در جنده بودن شما شکی نیست اما اتفاق مشابهی برای منم اتفاق افتاده جالب بود
اگه ماشینش دنده اتومات بوده پس تو میخاریدی تاکسی سوار نشدی
اگرم اتومات نبوده ک دنده رو با زبونش عوض میکرده؟
حتی اگ پسر کونی هم باشی نباید ب این سرعت بدی لنتی درضمن این احمق ک تو رو حشری کرد خب میبردت تو حونخ مجردیش یا بیرون شهر درت میزاشت دیگ این کصخل بازیا چیه دیگ