سلام خدمت دوستان شهوانی
این خاطره ای که میخوام بگم برای چند شب پیشه
من ۲۶سالمه متاهلم.
چن روز پیش با شوهرم بحثم شد گفتم یکی دو روزی برم خونه مامانم تا یکم تنها باشم اعصابم که راحت شد برمیگردم خونه.
مامانم حدودا ۴۷سالشه ولی چهره و هیکلش کمتر از سنش میخوره .مثلا میخوره ۳۷ساله باشه.
بابام سالها پیش فوت شد وقتی من خیلی بچه بودم.
همیشه مامانم دوست پسر داشت البته رفیق فاب داشت چن سالی میموند با هرکدومشون.ولی زمانی ک من مجرد بودم هیچوقت دوس پسرش رو خونه نمیوورد .مامانم از نظر مالی مشکلی نداشت وضع مالی تقریبا خوبی داشت.
خلاصه تا اینکه اون شب گفت سعید قراره بیاد خونم پیشم بمونه صبح زودم میره.
سعید هم ی پسر ۲۷ساله هست فکر کنم ۵سالی هست با هم هستن.
من گفتم نه اگر اون بیاد من میرم چون میترسم ممکنه شوهرم سر زده برسه برام دردسر میشه
گفت نه چیکار ب تو داره . تو تو اتاق بخاب ما تو سالن میخوابیم رومنمیشه بگم نیا. گفتم خیلی سخته بگی دخترم خونمه نیا؟ پاشدم وسایلامو جمع کردم گفتم باشه من میرم تو راحت باش. از دسم ناراحت شد گفت باشه نرو زنگ میزنم میگم نیاد.
اون شب گذشت .شب بعدش دوباره گفت اگر ناراحت نمیشی سعید ی سر بیاد و بره چون میخواد بره شهرستان و چن روزی نیست.
با اینکه راضی نبودم گفتم باشه رفتم تو اتاق خوابیدم ساعتای ۱شب بود
اصلا خوابم نمیبرد
صدای بسته شدن در اومد
مامانم رخت خواب دو نفره رو پهن کرده بود تو سالن
صدای پچ پچ صحبت کردن میومد
منم سرم تو گوشیم بود سعی میکردم بخوابم ولی خوابم نمیومد اصلا
چن دقیقه ای شد صدای آه و ناله مامانم میشنیدم
اعصابم خورد شده بود
چنان آاااه و ناله ای میکرد که انگار یکساله کس نداده
همش میگفت واااااییییی
فکر میکرد من خوابم
از زیر در نگاه کردم دیدم دوس پسرش مدل داگی داره میکنتش
سعید هم ول کن نبود و بدجوووری میگاییدش
خیلی از مامانم بدم گرفته بود
حداقل میتونست بی سروصدا تر اینکارو بکنه ن اینقدر تابلو
من ی شب خونش بودم میتونست کسی رو نیاره
صداش تو سرم مغزمو داشت منفجر میکرد
یادم افتاد ب شهوانی ک مردم داستانای مامانشون مینوسن بنظرم دیدن سکس مامان اصلا تحریک کننده نیست خیلی هم اعصاب خورد کنه.
رفتم سر جام خوابیدم.صدای در اوردن کیرش از تو کس مامانم میشنیدم دوباره میکرد تو و در میوورد و صدای ناله ها. حس شنواییم صد برابر شده بود و خواب تو چشمم نبود.
بوی سیگار اومد فهمیدم کارشون تموم شده
تو واتساپ پیام دادم ب مامانم بوی سیگار داره خفه م میکنه.
اما اون آنلاین نبود
نمیدونم ده دقیقه یا ربع ساعت گذشت که دوباره شروع کردن
صدای بوسیدن و بعدشمناله های مامانم
خیلی عصبی شده بودم
شاید اگر کسی دیگه بود برام تحریک کننده بود ولی چون مامانم بود ریخته بودم ب هم.
اینبار سکسشون طولانی تر شد معلوم بود حسابی دارن حال میکنن.
خوابم برد صبح اینقدر از مامانم بدم میومد گفت چرا تو همی تو خودتی گفتم چیزیم نیست
ظهرش ب ی بهونه سوار ماشینم شدم و زدم بیرون از خونش
و برگشتم پیش شوهرم .شوهرم خندید مسخرم کرد گفت خودت رفتی خودتم برگشتی؟گفتم اره
ولی اصلا برام مهم نبود غرور خورد شدم.
گفتم هرچقدرم اعصابم خورد کنه ولی دیگه کاری ک مامانم کرد رو نمیکنه.****
نوشته: Melodi
بابا دمت گرم یعنی می خوای بگی تو اون شرایط همراه مامی نکُسیدی،بابا بزن یه دست به افتخارش من گفتم الان که جریحه داره بشی تو هم لخت بشی بری تو زمین کمک مامی،باریکلا آزیتا درست میگم آزیتا بودی دیگه چی رزیتا،باریکلا بچه ها یه دست به افتخاره رزی جون بزنید،دست بابت تشویق کردن گفتم البته اشتباه برداشت نشه،بازم دمت گرم.
پسرهای کم سن و سال عاشق زنهای جا افتادن واسه این مامانت اینجور سر و صدا آه و ناله میکرده، کس میلف پیدا کرده تا ته جا میکرده توش
احتمالا بجا در اتاق کاغذ کار گذاشتن که صدای بیرون کشیدن کیر از صندوقچه مامی گرامتو شنیدی
شایدم سرخپوست بوده چپق دوستی و اخوت با مامانت کشیده که تو اتاق داشتی خفه میشدی از دود
چجور از زیر در نگاه کردی بیرونو دیدی،کف قند در قاق بود ؟؟؟؟
جوری که تو ا مامانت تعریف کردی جنده محل بوده
تو یه میلف با این شرایط معرفی کن، من این رگمو گرو میذارم وقتی دخترش خونهس نرم پیشش😑
خاک بر سر مامانت ولی اینکه مشخص هست زن با شعوری هستی کلش شوهرت درک کنه چنین زنی ارزشش یک دنیاست و میبایست تو رو روی چشمش بگذاره . اگر چنین زنی داشتید خدایی نامردی هست اگر اذیتش کنید .لااقل رفیق باشید باهاش خیلی خیلی میتونید با این جور زنها زندگی و با رفاقت پیش ببرید . اینکه گاهی ممکنه بعضی از زنها یل مردها زود عصبی بشوند که احتمالا به گذشته اونها مربوط میشه که اگر برای شما تحملش راحت هست و میتونید تحملش کنید رفاقت کنید کم کم باهم میتونید یک دنیای خاص برای خودتون بسازید و گور بابای دنیا از زندگی خودتون بدون توجه به دیگران لذت ببرید قوانین خاص خودتان را داشته باشید و زندگی و با لذت بردن پیش ببرید گور بابای دیگران و دنیا . اما متاسفانه گاهی نمیشه هیچ جور با بعصی کنار بیایید که خودتان را هم خسته نکنید فوری زندگی خودتان را بسازید .ولی اگر زندگی خوبی دارید خرابش نکنید بخاطر چند تا کونی چاقال خودتون و بدبخت نکنید چه مرد یا زن
(( خیلی از مامانم بدم گرفته بود )) !!! این جمله آرایی به سبک امام خمینیه !
هر کی زندگی خودشو داره
یک روز لطف کرده برنامشو برای شما بهم زده
روز دوم این لطف رو نکرده، ناراحتی نداره که، توقعاتت از بقیه رو بیار پایین
مادرت خیلی چیز تشریف داشته
مواظب باش نرینه تو زندگیت
نزار دورو بر زندگیت بچرخه
من برات احساس خطر میکنم
زوج از ارومیه بیاد واتساپ نفر سومم 0.9.3.3.43.4.0.1.21
چاقـــــــــــال اون توی فیلم های پورن خارجیه که مامانا دوست پسرشونو میارن خونه ، کُسخل خان اینجا ایرانه و صد تا همسایه فضول که منتظرن پشت سر همسایه بیوه صفحه بذارند.گوزوک هیچ زن ایرانی حاضر نیست در حضور بچه ای به گندگی جناب آلو با دوست پسرکشان سکس کنه . مشنگ این کسشعرها رو فقط با خودت تلاوت کن.
ملودی جان حقش بود توام به سعید کص میدادی که انقدر از کص دادن ننت ناراحت نمیشدی
عامل عصاب خوردیت باشیم ایشالا