مریم مشتری خاص (۱)

1401/02/28

سلام

از همین اول از تمام اشتباهات تایپی ازتون معذرت میخوام

و انتظار ندارم خاطره رو باور کنید

این یه خاطره است و به سکس ختم نمیشه ولی اتفاق جالبی بود که میخواستم با شما به اشتراک بگزارم

من یه نصاب پرده ام و تقریبا 15سال هست که به عنوان نصاب کار میکنم

تو این مدت اتفاق های زیادی برام افتاده ولی برخلاف اغلب کسایی که اینجا تو سایت تعریف میکنن که همرو میکنن ولی تو دنیای واقعی یه اشتباه میتونه زندگی و ابروی چند ساله شمارو از بین ببره برای همین تا جایی که بتونم از ارتباط با مشتری ها جلو گیری میکنم 

داستان از جایی شروع میشه که برای نصب پرده به یک خانه تو سمت سعادت اباد رفته بودم

وقتی وارد خونه شدم یه زن و شوهر بودن که خیلی عادی باهام برخورد کردن زنه با مانتو و روسری پوشیده بود چیز خاصی نبود

منم مشغول نصب پرده شدم در هین نصب صدای پچ پچ شون از اشپزخونه میومد بعد از نیم ساعت که من مشغول نصب بودم زن خونه که با یه سینی از چایی و بیسکویت وارد اتاق خواب مستر که من داشتم پردشو نصب میکردم شد

بعد از تشکر و تحویل چایی دیدم روی تخت دراز کشید و منو داشت تماشا میکرد

این کارش یه مقدار عجیب به نظر میومد چون بعد از چند دقیقه شوهرش وارد اتاق شد وقتی دید که زنش روی تخت دراز کشیده خیلی عادی گفت مریم اگه خسته شدی برو پزیرایی رو کاناپه دراز بکش مریم خانوم یه مقدار بدنش و خم و راست رو تخت کرد که بیشتر شبه نشون دادن بدش بود بعد گفت نه اینجا خوبه شوهرشم گفت باشه پس من برم یه سر بیرون کار دارم شما چیزی نمیخوای برات بگیرم مریم گفت نه

بعد از رفتن شوهرش مریم هم رفت بیرون اتاق

منم رفتم چایی زدم به بدن و به ادامه کارم برسم

چند دقیقه بعد مریم اومد که ظرف هارو ببره ناخوداگاه چشم زوم شد به یقه سینه مریم چون دکمه های مانتوشو کامل باز کرده بود و قشنگ چاک سینه هاش تو چشمم بود

مریم که از نگاه سنگین من روی سینش فهمیده بود یه لحظه به صورت من نگاه کرد و یه لبخند ریزی کرد و از اتاق خارج شد

منم دیدم که یه سوتی خیلی بد دادم تمام تلاشمو میکردم کارم و سریع تر جمع جور کنم و برم که بیشتر از این ابرو ریزی نکردم

طولی نکشید که نصب پرده اتاق خواب تموم شد و فقط یه زبرا برای پنجره اشپزخونه مونده بود که انجام بدم

مریم صدا کردم بیاد ببینه اگه مشگلی نداشته باشه برم سراغ پرده اشپزخانه

وقتی وارد اتاق شد هنوز یه لبخند ریزی گوشه لبش بود  اومد تو اتاق گفت دستتون درد نکنه ممنون

 از جلوی من رد شد که پرده اتاق خواب چک کنه خم شد قشنگ قمبل کرد جلوی پرده اتاق خواب و مانتوش که کوتاه بود رفت بالا و کوس کونش تو اون ساپورت کرمی رنگی که پوشیده بود زد بیرون همین طوری خم شد ​و پایین پرده اتاق خواب و چک کردن من که از این حرکت خشکم زده بود مونده بودم چی بگم که خود مریم گفت نه افرین پایینشو خوب منگنه زدی

 منم  سریع کیرم راست شد اومدم اشپزخانه رو سریع نصب کنم که دیگه کیرمو نبینه که بیشتر از این خجالت زده نشم

سریع رفتم بالای کابینت و شروع به سوراخ کردن سقف و نصب کردن پرده شدم

بعد از نصب مریم خانم که تو اشپز خونه بود داشت منو زیر نظر می‌گرفت منم سعی میکردم زیاد توجه بهش نکنم که باعث تحریکم نشه

بعد از نصب و تموم شدن پرده زبرا از کابینت پایین اومدم

محیط اشپزخونه با وجود محیط کوچکی که داشت برای ۲ نفر یه مقدار کوچیک بود و باعث میشد بدن ها به هم بخوره

مریم که اومد جلوتر تا کارکرد زبرا رو امتحان کنه همین باعث شد که کونش رو به کیر من مالید و من سریع خودمو عقب کشیدم

وقتی دیدم خیلی عادی برخورد میکنه منم یه مقدار شیطونی کردم و از پشت اروم خودمو بهش نزدیک کردن وقتی کامل بهش نزدیک شدم وقتی داشتیم حرف میزدیم من کامل بهش چسبیدم اونم کامل خودشه در اختیار من گزاشته بود اروم در حین توضیح دادن درمورد چگونگی شستو شو زبرا صورتمو نزدیک گردنش کردم و گردنشو بوسیدم یه لحضه سکوت برقرار شد گفتم الان برگرده بزنه تو گوشم که اروم برگشت و شرع به لب بازی شدیم در همین حال منم دستم لای سینه هاش و کونش میچرخوندم به عوج شهوت رسیده بودم که ناگهان

صدای باز شدن  درب حیاط به گوش رسید سریع خودمونو جدا کردیم  شوهرش اومده بود

 منم که تقریبا کارم تموم شده بود سریع وسائل جمع جور کردم و از خونه بزنم بیرون وقتی شوهرشم  بعد از تسویه حساب کردن رفت سمت اتاق خواب که پرده رو ببینه در همین حال مریم که چشم شوهرشو دور دید امد و از روی شلوار کیرمنو چنگ زد این کارش منو به مرز سکته برد سریع خودمو جدا کردم و با خداحافطی زدم بیرون

شاید باورتون نشه ولی این تجربه از خیلی از سکس های کاملی که انجام داده بودم هیجان انگیز تر و لذت بخش تر بود برام

اگه خوشتون اومد ادامه ماجراهای منو مریم رو براتون مینویسم ممنون

نوشته: Harry


👍 22
👎 6
36601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

874613
2022-05-18 01:20:39 +0430 +0430

بله بله حین لب بازی شوهرش اومدو اون میله ی پرده رو فرو کرد تو کونت تا الانم اون تو گیر کرده گیره های پرده 😂👍

3 ❤️

874624
2022-05-18 01:39:53 +0430 +0430

تو که گفتی دیگه زدی ببرون و کارتو ت۸ویل دادی و تسوبه کردی دیگه چه ماجرایی با مریم هست که بگی فک کنم از این به بعدش تخیلاتیه که بسراغت اومدرو میخوای تحریف کنی 😎

0 ❤️

874634
2022-05-18 03:17:11 +0430 +0430

بنویس ادامشو

0 ❤️

874651
2022-05-18 06:03:19 +0430 +0430

اوک بنویس ببینم پرده مریم چکار کردی 😅

0 ❤️

874657
2022-05-18 06:26:47 +0430 +0430

عمو جانی هم از تو یاد گرفت. بعد از خوندن داستانت چند بار نصاب کابینت و پرده و چوب لباسی شد.

0 ❤️

874752
2022-05-18 19:03:28 +0430 +0430

من همون خانم هستم.خیلی یبس و شوتی
هر کی دیگه جای تو بود سه بار منو ارضا کرده بود

0 ❤️

875825
2022-05-24 16:27:31 +0430 +0430

وقتی اصل کاریو نگفتی معلوم میخوان بقیشو بگی😁😁😁

0 ❤️