مستِ مست (1)

1392/08/21

تابستون بود ، ساعت 2 بعد از ظهر ، رو کاناپه دراز کشیده بودم ، حالم خراب بود ، داشتم تو کف تمیز میشدم ، توکف سکس ، داغ کرده بودم ، از بس عرق کرده بودم بوی لاشه ی سگ گرفته بودم ، دستم تو شلوارم بود ،با انگشتام داشتم پشمامو که از فرط عرق خیس خیس بود (درست مثل موی دخترای خوشگل که ازاستخر میان بیرون) فِر میدادم ، یه آدامس هم تو دهنم بود ، تند تند میجویدمش.
دستمو از شلوارم آوردم بیرون بو کردم ؛ با اینکه کشنده بود ولی بیشتر سکسیم کرد ، یه 20سی سی بزاق (تف لعاب دار) حرومش کردم دوباره بردم تو شلوارم. شلوارم تنگ بود نمیذاشت عمل جلق انجام شه .
مادر بزرگم بالا تو اتاقش بود میترسیدم بیاد ببینه ، ولی به هر حال دلو زدم به دریا شومبولمو در آوردم ، مرتیکه واسه من شاخ شده بود!
دو سه باردستمو بالا پایین کردم دیدم …نه…حال نمیده …جلق حال نمیده…گوشیمو برداشتم ، یه فیلم سکسی پِلِی کردم ، فیلمو تا نصفه دیدم ،تکراری بود حال نکردم .
گوشی رو انداختم کنار ،چشمم افتاد به طلا (اسم طوطیمه) تو ذهنم سکس با اونو تجسّم کردم بعد از30 ثانیه به خودم اومدم دیدم اون حیوون خدا که توان نداره . خلاصه بیخیالش شدم.
پاشدم رفتم دستشویی که یه آبی به دست و صورتم بزنم. خیلی مست سکس بودم. رفتم بالا تو اتاقم تا با اینترنت چن تا فیلم دانلود کنم ، تا کامپیوترمو روشن کردم برق رفت. اعصابم شومبولی شد.
به همون جلق هم راضی شدم . پیرهنمو در آوردم ،شلوارمم در آوردم ، شرتمم در آوردم لخت شدم دراز کشیدم رو تختم.
یه دفعه یه صدای دهشتناکی اومد…پشمام ریخت…گَورخیدم ،بعد فهمیدم مادر بزرگم داره خمیازه میکشه ، سگ مصب خیلی تخمی خمیازه میکشه.
تو دلم بهش گفتم؛ کـــــــــــیرم دهنت
توسرم یه برقی زد که صرف نظر از پوست چروکش و کس زنگ زدش ،قابل کردن که هست…
داشتم فکر میکردم که چطور مخشو بزنم…؟!
اول رفتم ببینم که تو اتاقش داره چیکار میکنه؟ ، رفتم دیدم داره به پاهاش پماد ویکس میزنه ،بوی گندش تمام اتاقو پر کرده بود. از اون گذشته یه دفعه چشمم به دندون مصنوعیاش افتاد که تو لیوان بالا سرش ، تو آب نمک مشغول خیس خوردن بودن!
به خودم گفتم بابا این زنه فاسد شده ، تاریخ مصرفش گذشته ،به زور مواد نگهدارنده زنده مونده (مثل جنّتی) حتی اگه موفق به زدن مخش بشم،اگه بکنمش مسموم میشم.خلاصه بیخیالش شدم رفتم تو اتاقم دوباره لباسامو که پوشیده بودم ،در آوردم.
برق اومده بود ،کامپیوترو روشن کردم دیدم ویندوزم پریده.
نشستم ویندوز نصب کردم 20 دقیقه طول کشید.
خلاصه ویندوز رو نصب کردم یه google chrome هم نصب کردم سایفون3 رو هم فعال کردم رفتم سایت شهوانی قسمت جدید ترین داستان ها. چشمم به عنوان یه داستان خورد که درمورد سکس با زندایی بود ، خوندمش خیلی سکسی بود حال کردم.
دو باره یه فکری به ذهنم رسید . سکس با زن داییی به نظرم با حال اومد. ولی متاسفانه من دایی ندارم ولی 3 تا زن عمو دارم رنگ به رنگ…یکی از یکی سکسی تر
جلدی رفتم حموم تا دوش بگیرم. کیرم بهم چشمک میزد، شاخ شده بود مثل خروس جنگی، بهش نه گفتم اونم نا راحت شد خوابید . اومدم بیرون خودمو خشک کردم لباسامو پوشیدم خوشتیپ کردم، ادکلن کاپیتان بلک هم زدم، رفتم سوار موتورم شدم به مقصد آرایشگاه دوستم روشنش کردم .
رسیدم آرایشگاه دیدم خیلی شلوغه تو نرفتم. یه 30 سی سی بزاق لعاب دار (همون تف خودمون) به دستام زدم مالیدم به موهام. دستم هم با پیرهنم پاک کردم. رفتم خونه زن عمو وسطیم که 28 سالشه و 10 سال از من بزرگ تره ( قدش: هیچ وقت همراهم مــــــــــــتر ندارم…وزنش : هیچ وقت همراهم تـــــــــــــــرازو ندارم…سایز پستوناش: نمـــــــیـــدانم …سایز دور کونش: باز هم نمیدانم ) فقط این را میدانم که آن را میشود گایید و برای من نیز همین بس است.
دستمو گذاشتم رو آیفونشون… دیــــــــــــــــــد…دیــد…دید…جنده باز کن دیگه…دید…دیـــــــــــــــــــــــــــــــــد…کجا داری کون میدی باز کن …دید… اَه…اَه…اَه
خونه نبود،اعصابم تخمی شد، برگشتم خونه ،کامپیوترو روشن کردم ،رفتم سایت شهوانی ،قسمت گالری‌،بخش استشها که خداااااا ازش راضی باشه ،یه دل سیر استمناء کردم.
بعد برید بگید یارو جقیه !،
1.آخه بادتابال اگه جق نزنه چیکار کنه؟
2.آیا طوطیشو بکنه؟! 2".مادربزرگ فاسدشو بگایه؟!
3. یا زن عموشو که تو خونشون نیست رو بکنه ؟!
4.آیا جلق حلّال تمام نیاز های جنسی یک نوجوان مجرد نیست آیا؟!!
این اولین داستان سکسی منه که در قالب ط…ن…ز نوشته شده ،البته اگه یه کوچولو خندیده باشید.
این داستان واقعی نیس …!
من مادربزرگ ندارم و برای تمام مادر بزرگ ها احترام زیادی قائلم ،همین طور برای طوطی ها .
ولی دوست دارم زن عموهامو یه امتحانی بکنم.
اگه خوشتون اومده فقط کافیه فحش خانوادگی ندید تا بازم داستان بذارم البته رو داستان بعدیم بیشتر کار میکنم.
(قربان شما : شومبول زاده)


👍 0
👎 0
54573 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

403969
2013-11-12 14:59:33 +0330 +0330
NA

:D bahal bod
bazam benevis
shamboli :))

0 ❤️

403970
2013-11-12 15:46:38 +0330 +0330

یه نکته جالب: توجه کردید امشب چقد سایت خلوته؟!! چقد آدمای معتقدی داریم ما آخه!!! یعنی من واقعا تو کف این ملتم! دنیا دنیا جنایت رو تو کل سال انجام میدن، بعد شب تاسوعا عاشورا میگن اَه، اَه! گناهه

0 ❤️

403971
2013-11-12 15:52:15 +0330 +0330

مشخصا فيلم زياد ميبيني . اونم فيلمهايي كه تو تدوين دايم كات ميدن .داستان فرق فوكوله!بايد خواننده داستان سكسي رو ببري تو حس . حتي واسه يه جق ناقابل با
20 سي سي تف .دامت ادامتون …

0 ❤️

403972
2013-11-12 16:08:54 +0330 +0330
NA

خوب بود خندیدم :)
بنویس

0 ❤️

403973
2013-11-12 18:02:33 +0330 +0330
NA

من نفهمیدم این دختر ایرانی الان به کی توهین کرده بود؟‌ به ننه سیاست که معلوم نیست به کی داده که بابای سیاست معلوم نیست کی هست؟‌ من فقط این توهین رو برداشت کردم از کامنت این دختر نمای ایرونی .
بگین من روشن شم

0 ❤️

403974
2013-11-12 18:51:09 +0330 +0330
NA

MS.TEACHER عزیز منظور دختر ایرانی با من بود…

0 ❤️

403975
2013-11-12 22:51:08 +0330 +0330

دختر ایرانی اصولاً دوره جنگهای نامنظم دیده:
کیری کیری شلیک میکنه…

0 ❤️

403976
2013-11-12 23:23:36 +0330 +0330
NA

عزیزم افتضاح بود… از همه نظر… والا چی بگم؟ نگم بگم؟… یه لطفی هم بکن که دیگه ننویسی…باشه؟!

0 ❤️

403977
2013-11-13 01:58:48 +0330 +0330

الکی بود، ننویس . . . . . . . . . . . . .
من که خوشم نیومد، طنزت جالب نبود. نگارشت هم همینطور. دیگه ننویس. البته بیشتر دوستان خوششون اومد و سرشون گرم شد. دستت درد نکنه.

میان جلق زدن در فکر طوطی
سرت را کرده‌ای اندر یه قوطی
کجا دیدی که اینجوری زنن جلق
بکن در کون خود چوب بلوطی

0 ❤️

403979
2013-11-13 04:56:35 +0330 +0330

یه Kolbe98 یا همچین چیزی کلی سوژه خنده بود پارسال همین موقعها. جیرفتی یا کهنوجی بود و همش از کیرش لاف میزد و با همه هنرپیشه ها خوابیده بود. این دختر ایرانی یه چیزی تو همون مایه ها ولی یه کم پر چونه تره. بزارین صفا کنیم باهاش چه کارش دارین. والاااا.

0 ❤️

403981
2013-11-13 22:32:02 +0330 +0330
NA

ببین شمبولی خان جالق از کل داستانت معلومه واقعی بود و تعجب من اینه که دوستان چرا به این نکته اشاره نکردند…

0 ❤️

403982
2013-11-15 07:30:30 +0330 +0330
NA

با مزه نوشته بودی. خوشمان آمد :D

0 ❤️

403983
2013-11-15 10:22:29 +0330 +0330
NA

چي بگم والا…
بنويس…

0 ❤️

403984
2013-11-16 09:20:34 +0330 +0330

8|

0 ❤️

403985
2013-11-20 08:58:29 +0330 +0330
NA

خوب بود خيلي خنديدم

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها