مشتری معلول

1401/02/14

باسلام،من تویه سوپرمارکت کار میکنم ،پیک سوپرمارکتم این جریان برای خرداد پارساله طبق وظیفه ام خرید های مشتری هایی که به هردلیلی نمیومدن سوپرمارکت رو بهشون تحویل میدادم یه روز که داشتم از تحویل دادن برمیگشتم تا رسیدم دم سوپرمارکت بهم گفتن برو این خرید هارو تحویل مشتری بده آدرس رو گرفتم همراه باخریدهاش با موتورم راه افتادم رسیدم طبقه ۴واحد ۸ زنگ روزدم خانمی پشت آیفون گفت بی زحمت بیا بالا منم تودلم کلی فحش دادم که ملت چقدر گشاد تشریف دارن خلاصه رفتم درواحدش زنگ روزدم دیدم یه خانم حدود ۳۵تا ۴۰ساله سواربرویلچر اومد در باز کرد جنس هاروگرفت گفت ببخشید کشوندمت بالا آخه من ویلچری ام،تو دلم گفتم الکی به بنده خدا انگ تنبل بودن زدم،گفتم خواهش میکنم کارت کشید برگشتم مغازه روزها گذشت هفته ای یه بار برای این بنده خدا خرید هاشو می‌بردم یه روز که طبق معمول خریدهاشو می‌بردم به سرم زد ازش بپرسم چرا تنهاس درو که باز کرد وسایلشو که دادم پرسیدم فضولیه کسی پیش شما نیس بیاد خرید آخه هروقت اومدم شما بودید حالا بقیه خرید هاتون که پیک ندارن یا کارهای روزمره که کسی نیست پیشتون رو کی انجام میده،یه لبخند زد وبه فکر فرو رفت بهش گفتم ببخشید ناراحتتون کردم گفت نه جریانش مفصله خواستی برات تعریف میکنم،منم دنبال علافی گفتم باشه خلاصه تعارف کرد بیا تو منم خداوکیلی تا تو اون سن که ۲۵سالم بود سکس نداشتم و اصلا هم به زنای مشتری ومخصوصا این خانم فکر بد نمیکردم سرم تولا‌ک خودم بود ،رفتم داخل واحدش پربود از تابلو های نقاشی نشستم روکاناپه گفت من اسمم میناس بچه بودم که یه آمپول اشتباهی باعث شد پام فلج شه ویلچرنشین شم و پدرومادر هم مردن دلم براش سوخت منم ازخودم براش گفتم و وضعیت زندگیم بهش گفتم شما همیشه تنهایی گفت بله بیشتر اوقات با نقاشی کشیدن خودمو سرگرم میکنم ولی شغلم بازاریاب تلفنی هستش حین صحبت بودیم که صاحب سوپرمارکتی زنگ زد گفت معلومه کجایی بدو کلی سفارش داریم باید تحویل بدی گوشی قطع کردم وازمینا خداحافظی کردم گفتم سروقت مناسب باهم حرف می‌زنیم، اون روز مدام فکرم این بود تواین شرایط چجوری یه زن تنها زندگی میکنه ،وفکری که نباید به سرم میزد به سرم زد،گذشت تا چندروز ذهنم مشغول این بود تاکه دوباره سفارش وسایل دادمنم ازخدا خواسته اول وسایل بقیه مشتری هارو دادم بعد آخرین مسیر رفتم دم واحد مینا زنگ زدم بازکرد رفتم بالا گفتم فضولی نباشه میتونم بیشتر باهم آشنا شیم گفت چطور منم از اینکه مثلا برام مهمه که یه زن معلول چجوری تواین جامعه زندگی میکنه ازش سوال می‌پرسیدم سوال اخرمو پرسیدم گفتم شما مجردی یامتاهل گفت نامزدداشتم ولی اینقدر خانواده اش به معلولیت من گیردادن که ولم کرد،نمیدونم چی شد که دلم واسش سوخت،ونمیدونم چی شد که بی اختیار گریه اش گرفت منم بغلش کردم تا آروم شه اولش مقاومت کرد ولی یهو شل شد به خودمون رسیدیم که دیدم لب به لب شدیم خجالت کشیدم ازخودم بدم اومد ازش جدا شدم برگشتم سوپرمارکت همش تواین فکر بودم نگه به صاحب کارم اخراجم نکنه یوقت ۱ماهی شد که آز ما خرید نمی‌کرد یعنی زنگ نمیزد تا اینکه یه روز طبق معمول وسایل مشتری ها رو میذاشتم باکس موتورم دیدم آدرس میناس جا خوردم اولش خواستم بهونه بیارم بگم من نمی‌برم ولی مگه فضولی من ول کن بود رفتم طبق معمول آخرین سفارش رو برای مینا بردم زنگ واحدشو زدم درو واکرد رفتم بالا گفتم الان یه سیلی میزنه توگویی بعدمیگه گمشو تواین فکرا بودم که درباز شد خدایا چی میدیدم دیدم مینا یه لباس راحتی پوشیده یه تاب شلوارک با یه رژ جیغ قرمز زده ولاک هاش ولنز گذاشته بود گفت بیا تو اولش شوکه شدم رفتم تو بهش گفتم بابت اون روز معذرت میخوام که گفت اشکالی نداره توهم جوونی شیطون گولت زد توهم نیاز داشتی منم تا اینو شنیدم رفتم بغلش کردم اختیارم دست خودم نبود از ویلچرش بلندش کردم بردمش روتختش لب گرفتم ازش انگار خودش هم ازخدا خواسته بود دیگه دست خودم نبود لباس هاشو درآوردم سوتینش هم درآوردم وسینه های کوچیکش که ۶۵بود رو میخوردم تواوج بودم که می‌گفت بکن لعنتی منم شلوارمو درآوردم گفتم پرده داری گفت نامزد نامردم پردمو زده منم ازخدا خواسته سرشو کردم توکس صورتیش وعقب جلو میکردم تنگ بود معلوم بود زیاد نداده بود توحس بودیم که گوشیم زنگ خورد صاحب سوپری بود دادمیزد پشت تلفن کدوم گوری هستی منم کیرم خوابید ریده شد توحسم مینا هم بدش اومد گفت اشکال نداره تایم کارت که تموم شد بیا پیشم،این شد که هفته ای چند بار بعد تایم کاری میرفتم سراغ مینا ومیکردمش ،والان یک ساله با همیم و ازرابطه سکسی مون راضی ایم ببخشید یکم طولانی شد.پایان

نوشته: Kgb boy


👍 10
👎 26
40701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

872118
2022-05-04 09:54:43 +0430 +0430

عالی بود. حالشو ببر

0 ❤️

872164
2022-05-04 15:56:22 +0430 +0430

دیس برای تک تک خطوطت…

0 ❤️

872217
2022-05-05 01:33:11 +0430 +0430

کون گشاد با کلیذ اسرار جق زدی؟

0 ❤️

872346
2022-05-05 12:04:38 +0430 +0430

وقت سریال ترکی دیدن هم مگه داری؟

0 ❤️

872347
2022-05-05 12:06:03 +0430 +0430

اوسکول طبقه 4 و حتی یک هم پیک می ره دم در، کدوم خراب شده ای مشتری از طبقات میان دم در؟؟

0 ❤️

872477
2022-05-06 03:05:33 +0430 +0430

پشمی نموند برام😂😂😂😂😂😂 تو دیگه ذهن جقیت نیاز به کارواش داره.فانتزی جقت رو گاییدم حاجی😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

0 ❤️

872524
2022-05-06 09:58:37 +0430 +0430

یکی به این فانتزی نویسا حالی کنه هیچ دختری زنی واسش آسون نیست همون برخوردای اول آغوششو باز کنه لب بده لب بگیره از یه غریبه یا شلوارشو بکشه پایین،سمی بود سمی

0 ❤️

872546
2022-05-06 13:11:17 +0430 +0430

اون راضی، تو هم اینجورکه از ظاهر امر پیداست انگار بهت تی تاپ دادن
پس گور بابای ناراضی.

0 ❤️

872604
2022-05-06 22:27:19 +0430 +0430

حالا هی بیاید فحش بدید
با این کارش یه کاره خیر کرده
مگه ثواب کردن فقط پول دادن و اینجور چیزاس

0 ❤️

883806
2022-07-08 15:18:12 +0430 +0430

قشنگ بود
ممنون

0 ❤️