سلام بچها من ماهان هستم 26سالمه تاالان با چندنفرسکس داشتم اما الان دیگه این کارارو گذاشتم کنار چون به نظرخودم هرچیزی یه وقتی داره و دوره جوونی مایم تموم شده دیگه.
یکی از داستانام اینه ک من چندسال پیش مغازه داشتم و بیشترکارم باخانوما بود.اخرمغازمو کمد و میز زده بودم تا مکان بشه واسه کس کردنم.یه روز یه خانم جوونی اومد تو یه بچه حدودا یه ساله هم داشت همین ک شروع ب حرف زدن کرد فهمیدم کونش میخاره.خلاصه مخ اینو زدمو گفت میرم ظهرمیام ک خلوت باشه.داشتم ناهارمیخوردم تو مغازه دیدم اومد سریع میزو برداشتم بیاد اینور کسی نبینه.رفتم بیرون دیدم خلوته و خبری نیس کرکره مغازه رو از تو کشیدم پایین و اومدم تو.
زنه اسمش سارا بود و میگف طلاق گرفته اما چون بچش کوچیک بود شک داشتم بهش.ولی کیر راست شده ک این حرفا حالیش نیس منم چسبیدم بهش روسریشو دراوردمو شروع کردم لب گرفتن.خارکسه خوب حرفه ای بود بااینکه سنش 22یا23بیشترنمیخورد.یکم ک لباشو خوردم کم کم رفتم پایین و سینهاشو دراوردمو جووووون نه بزرگ بود نه کوچیک تقریبا70میشد.نوکشم قهوه ای کمرنگ اما وقتی داشتم میخوردم اندازه یه بند انگشت نوکش شده بود!!
یکم ک خوردم گف بچمو گذاشتم پیش خواهرم و زیاد وقت ندارم منم کیرمو دراوردمو دادم دستش شروع کرد ساک زدم.انصافا خوب میخوردش 17سانت کیر رو صاف میکرد تو حلقش تخمامو لیس میزد.میگفت عاشق تخم خوریه خخخ.یکم ک خورد شلوارشو کشیدم پایین شورتشم دراوردم جووووون یه کس نقلیه قهوه ای نوک مدادی خارکسه فقط میگفتی برونزه کرده برگ برندشو ک رو کرد گفتم بزار یه خاری ازت بکنم تادیگه ازین برگاواسم رو نکنی.یه تف گنده انداختم رو کسش همینجور ک روزمین بود و پاهاش طرف من باز بود کیرمو کشیدم رو کسش دیگه چشاشو بسته بود و بادست چوچولشو میمالوند منم کیرمو کردم تو کسش تا دسته یکم نگه داشتم بعدش شروع کردم تلمبه زدن.کسش نه زیاد تنگ بود نه گشاد چون قبلش هم تنگترازونو کرده بودم هم گشادترشو بهش گفتم یکم خودتو سفت بگیر تنگ شی گفت زود ابت نیاد ها گفتم باشه تنگ ک کرد خدایی خعلی حال میداد دیدم خیلی خفنه داره ابمو میکشه طرفش بلندش کردم به حالت سجده،پاشدم بالاش کیرمو کشیدم دم کسش کردم تو.هردفعه ک میکشیدم بیرون کیرمو دوباره میکردم تو کسش قرررررط صدا میداد و همین منو بدتر حشری میکرد منم سرعتمو بیشتر کردم قرط قرط قرط قرط واییییی احساس میکردم داره پاره میشه بدجور صدا میداد(حتما این مدلو امتحان کنین اگه نکردین)
دیدم شروع کرد لرزیدن فهمیدم ارضا شده اصلا نمیتونست روپاش بند باشه یه چنددقه ک گذشت دوباره باسنشو کشیدم بالا و شروع کردم تلمبه زدن.شالاپ شلاپ صدا میداد لامصب کسشم لیزشده بود دیدم میخاد بیاد برگردوندمش ابمو ریختم رو سینهاش.از سرو کله ام عرق میریخت افتادم روش چندتالب گرفتم خودشو تمیزکرد گفت باید بره دیرش شده.
کلا سارا رو دوبار کردم بعدشم فهمیدم خارکسه بهم دروغ گفته و شوهرداشته میگف بهم میگه کست گشاده شوهرم حال نمیده منم بااین کارم ازش انتقام گرفتم .بهش گفتم دفه دیگه اینورا ببینمت خارتو میگام جنده دروغگو.اونم رفت ک هنوزم داره میره…کس ننش.

نوشته: ماهان