سه ماه بود كه معلم خصوصی شده بودم. چاره نداشتم تازه از سربازی اومده بودم و هنوز دنبال كار میگشتم واسه رفع بیكاری بد نبود. حداقل اینطوری می تونستم دم دهن بابا ننمو ببندیم. یه اموزشگاه بود كه بهم كار داده بود.
درامدش زیاد نبود ولی از هیچی بهتر بود. چون تازه كار بودم شاگردهایی كه فاصلشون دور بود رو به من می دادند. شاگرد زیاد داشتم. دختر و پسر همه جور ادم بودند. چادری بلوز شلوار مینی ژوپی، خلاصه ادم تازه پی به اختلاف موجود در بین افراد جامعه میبره.
شاگردی بود كه سر غروب كه میشد ازم خواهش میكرد میگفت نظر كردم نماز اول وقت بخونم. نمی دونم شاید همون كارو كرد كه دانشگاه قبول شد. شاگردی هم داشتم كه روز عید جلوی باباش با هام روبوسی كرد. خلاصه ادم گیج میشه نمی دونه تو این شهر با ادماش چطوری برخورد كنه.دو ماه بود كه خونه عاطفه میرفتم. عاطفه یه خانوده ای داشت نه ازاد و نه مذهبی. یه خانواده معمولی . مادر پدرش اهل نماز بودند ولی مادرش اصلا جلوی من روسری سرش نمی كرد حتی خود عاطفه هم همینطور. البته همیشه عاطفه لباسهای بلند می پوشید. هیچ وقت ندیدم كه دامن بپوشه یا ارایش بكنه. شاگردهای خصوصی اكثر شاگردهای خنگ نیستند بلكه بیشتر احتیاج به تشویق دارند اعتماد به نفس خودشونو از دست دادند اگه معلم زرنگ باشه باید بیشتر روی روحیه و اعتماد اونها كار كنه. كار سختیه ولی چاره ای نیست. درس و بلدند ولی موقع امتحان به علت نداشتن اعتماد به نفس كافی خراب میكنند. عاطفه هم از این جور شاگردها بود. توی امتحان میان ترم یه درس ریاضی افتاده بود ولی با كمك من تونسته بود در اخر ترم نمره خوب بگیره. واسه همین اعتماد خانواده و خودش هم به من بیشترشده بود. موقعی كه بین تدریس استراحت میكردیم از خانوادش برام میگفت. از اون فامیلشون كه میخواست بیاد خواستگاری و عاطفه اصلا اونو دوست نداشت تا اون دوست باباش كه سر باباشو كلاه گذاشته بود و فرار كرده بود رفته بود كانادا
یه روز در بین همین صحبتها بود كه عاطفه ازم سئوال كرد:
جالب بود ولی عالی نبود
راست هم نکردم
بهتر بود بیشتر سکسی بنویسی تا اینکه از موقعیت توضیح بدی
شماره این عاطفه رو بده شاید ما هم فیضی بردیم
کوس ننه همه اونهایی که واسه این کوس شعرایی که نوشتند سر _ _ ر خر اخه کوس خلا این داستان مثل کش میمونه خسته کننده هست .یه چیزی بگو که زود ابمون بیاد کس کش!!!
اگه دختره رو حداقل ازکون کرده بود کلاس خصوصی رو ول نمیکردی.فکرکنم تو باید به پسرها درس بدی تا بکننت کس خل :))
vaghean damet garm dastanet jaleb bod.montazer dastanhaye baadi hastam
اخه کسکش اینم شد داستان. گاییدی مارو اخرشم هیچی .هم خودت تو کف موندی و هم ما با اون کس پشمالو و چرک. اخه دییووس یر کردی مارو.
داستانت قشنگ بود!نمیدونم چراولی تاییدت میکنم،موفق باشی
نظر کرده بود؟ یعنی نگاه کرده بود؟ یا نذر کرده بود؟
به خاطر ساعتی 2 تومن اینجوری میگاییدی خودتو. کی معلم بودی؟ زمان خاتمی؟ من 4 سال پیش ساعتی حداقل 8 تومن میگرفتم.
و تنها چیزی که در رابطه با این کارت میتونم بهت بگم اینه که خیلی خری اگه راست گفته باشی. اسکول
نظر ؟یا نذر ؟ تا همینجا خوندم
بعدشم مردک مگه رمان نوشتی ؟کیر جانی تو دماغت
salam man az sayteton khosham omade mer30 chra pasvordamo taeed nemikone chtor mishe vared sham rahnamaei konid lotfan motshakram