معلم شوهردار

1395/09/24

سلام.من فرهادم 24 سالمه و میخوام خاطره ی سکسمو با یکی از معلم های کلاس زبانم تعریف کنم.من قدم 177 وزن 4،70سال بادی بیلدینگ کردم و سیکس پکو سینه هام ردیفه اما این موضوع برمیگرده به دوران نوجوونیه من زمانی ک 19 سالم بود و تازه ب قول معروف دم دراورده بودم.
من ی پسری ام سفید چهره با موها و ابروهای مشکی ک همیشه ب ظاهرم اهمیت میدم و دلم میخواد ک دیده بشم خصوصا توسط جنس مخالف حتی الانم ک نامزد دارم بازم نمیدونم چرا این حسو دارم ک دیده شدنو دوس دارم حالا یا عقدس یا چیز دیگه نمیدونم .سرتونو درد نیارم من 4 سال زبان خوندم و اواخر دوره ی یادگیری یه استادی برا ما انتخاب کردن ب اسم خانم کریمی ،خانم کریمی کسی بود ک کل بچه هایی ک تو اموزشگاه بالای 15 سالشون بود چشمشون زوم رو کونش بود اینطوری بگم هیکلش 20 بود با اینکه قد کوتاهی داشت اما با این حال سینه ها و پاهای خوبی داشت.جلسه ی اولی ک وارد کلاس شد همه فقط نگاش میکردیمو من با اینکه مکالمم قوی بود زبونم بند اومده بود .خلاصه اومد خیلی جدی و شیک صحبت کرد تعیین تکلیف کردو جلسه تموم شد خیلی جدی بود یکم مارو رنجوند با حرفاش منم تصمیم گرفتم با اینکه تو کفش بودم حالشو بگیرم و زیاد کس لیسی نکنم با خودم گفتم من ک زید دارم چرا کس لیسیه این از خود راضیو بکنم خلاصه ما شروع کردیم علیه این جبهه گرفتنو تو کار ازش سوتی گرفتن تا اینکه یه روز طوری اومد ک من کیرم راس شد وسط کلاس کفش پاشنه بلند جوراب مشکیه شیشه ای مانتو تنگ نصف موهاشم بلوند کرده بود ریخته بود بیرون واای وقتی راه میرف کونش چه تکونی میخورد دیگه ارایش غلیظشم ک بماند منم تصمیم گرفتم باهاش مهربون شم دیگه اواخر ترم ک شد این ادرس جیمیل دادو گفت اگه سوالی چیزی داشتید ب این ادرس پیام بدین.حاجی منم ک تو کونم عروسی ترم تموم شدو من اینو تو راهرو میدیدم بش سلام میدادم ولی نمیدونم چرا بام سرد بود برعکس بقیه شاگردا منم چون سنم پایین بود و تاحالا هیچ جنس مخالفی نریده بود بهم ناراحت شدم گفتم کس خارش دیگه سلامم بش نمیدم تا ی روز ک رو در رو اومدیم من نگاش کردم رومو کردم اونور اینم اخم کردو راشو رفت اون موقع ما کلاسای تی تی سی اموزشگامون برگزار کرده بودو استادمون دکتر غلامی ک اونم خانم بود معلممون بود این گف برای کاراموزی باید برید سر کلاسای معلما نوت برداری کنین حاجی منم ک گفتم بیاتو نمیرم و خوشم نمیاد و ناموسنا ناموسن بی دروغ بعد چن دیقه از جلوی در کلاس ک باز بود رد شد با ی تیریپی ک اصن ادم ناخداگاه بهش زول میزد ب رفیقم درگوشی گفتم برو وساطت کن من بیام کلاسش اونم گف ای کونده فهمیدم چته خلاصه کلاس تموم شدو منم با ی قیافه جدی رفتم جلو در با رفیقم اونم اومدو سلامو احوال پرسی (خیلی جدی)رفتیم تو و من الکی کس شعر انگلیسی مینوشتم ک مثلا نوت برداری میکنم ولی تمام فکرم پیشش بود بعد کلاس گف پارتی اگه دارید زود وارد کار بشید و معلمیرو شروع کنید منم گفتم پارتیمون خداس ولی گف من دارم.گذشت و ما هر جلسه ترمای مختلفشو میرفتیم برا نوت برداری منم تا تونستم تو این مدت کس لیسی کردم اصلا هم نمیتونستم جلو خودمو بگیرم تا اینکه ی روز بچه ها رفتن بیرون از کلاسش و ما خاستیم باش صحبت کنبم ک ناخداگاه چشم من ب کفشش و پاش افتاد ک با جوراب مشکی نازک سکسی بود افتاد اون هم سریع فهمید و پاشو تکون داد منم نگاهمو کج کردم ولی اون فهمید ک من چ فکرایی دارم .ی روز گف شمارتونو بدید برا شاگرد خصوصی بهتون اس میدم ما هم دادیمو 2 شب بعدش دیدم بم اس داد کاملا مشخص بود بم علاقه مند شده چون من همیشه خوشتیپ و عطر زده میرفتم پیشش گف سلام و احوال پرسی کرد و درباره کار بم اس داد اخرشم گف شبت خوش عزیزم.وقتی بم گف عزیزم تو کونم عروسی بود اصن کم موند با همون جق بزنم خخخ.گذشت و من تنها رفتم پیشش رفیقمو نبردم ب بهانه صحبت کاری میرفتمو لاس میزدم باهاش خیلی صمیمی شده بود بام انگار بهم وابسته شده بود راحت بم میگفت خیلی بدی یا مثلا فرهاد جونی …ازین حرفا منم فقط خودمو کنترل میکردم مخصوصا نگاهمو تا اینکه ی روز بم گف فرهاد میتونم بهت زنگ بزنم گفتم بله هستم.زنگ زد و دقیقا 59 دیقه صحبت کردیم هیچ وقت یادم نمیره اینو از درداش میگف از سختی های زندگیش از فوت شدن یکی از پسراش تو نوزادی منم دلداریش میدادم حتی بعد 59 دیقه دلش نمیخاس قط کنه .یه شب گفتم فرهاد دیگه بسته دیگه شروع کن از سکس صحبت کردن و یا اوکی میشه یا کیر میخوری خلاصه اس دادمو گفتم الان نیازا رفع نمیشع سن ازدواج بالاستو من نمیتونم ازدواج کنمو ازین صحبتا اونم میگف درست میشه بهش فک نکن تا اینکه تو یکی از اساش گف من میدونم تو نیازت خیلی بالاس گفتم چرا؟گفت یادته اونرو پجوری نگاکردی پامو!حاجی من و میگی تو خونه سرخ شدم رف بعد 3 دیقه اس دادم گفتم اره ببخشید .اونم گف عیب نداره طبیعیه تو سن تو .منم دلو زدم ب دریا گفتم اخه خیلی زیبایی نمیشه نگات نکرد.بعد 2 دیقه اس داد و گف مرسی!منم مونده بودم کاره خوبی کردم یا ن.دیگه ازون شب شروع شد درباره مساعل جنسی حرف زدنو دیگه ارضا شدن این حرفا تا اینکه بم ی حرفو زد .گف فرهاد من هیچ وقت عشق واقعی و لذت واقعیرو تجربه نکردم.منم گفتم چ لذتی اونم گف زناشویی.حاجی اینو ک گف کیرم تو دستم بود اب ازش سرازیر بود(اون موقع هم شبکه اجتمایی مد نبود اس میدادن همه)گفتم خب منم ک ازین لذت بی بهره ام عین همیم عزیزم.جواب داد: خخخخخخ.گذشت و ما همینطور با هم اس بازی کردیم تا اینکه ی روز گفت فرهاد بیا خونمون ک دلم برات تنگ شده(دیگه اون زمان کلاسام تموم شده بود تنها راه ارتباط من باهاش گوشی بود) این دلم برات تنگ شده ازون حالت عادی خارج بود برا همین من خودمو برا سکس اماده کرده بودم سکسی ک بعد 3 ماه مخ زنی و 10 بار جق اتفاق میفتاد خونشون پیروزی بود ادرسو برام اس کرد و من رفتم گف رسیدی اس بده ببین خلوت بود من ایفونو میزنم .خلاصه رفتم تو سلام دادم این یهو از اتاق اومد بیرون با چ تیریپی تاپ توری با ی شلوار جذب مشکی با جوراب شیشه ای من ی نگاش کردم گف چقد خوش تیپ شدی (تیکه انداخت ک چرا بهم نگفتی خوشگل شدم)منم گفتم توم خوشگل شدی عزیزم گف مرسی شوهرشم معلم بود سر کار بود. نشستم چایی اوردو یکم حرف زدیم گف چخبرا گفتم از دل تنگیت همین چایی هم از گلوم پایین نمیرفت ی خنده ملیحی کردو ی زیرچشی نگام کرد گفتم تو چخبر گف منم همون ک بودم از وقتی با تو خوب شد رابطم حالم بهتره منم سریع ی چشمک بش زدمو اونم نیشخند زد شروع کردم ب پاش نگا کردن ک نگاهمو خوند گف چیه خوشگله پام گفتم خیلی میشه برات ماسلژشون بدم ی چشمکم زدم بهش گف بفرما عزیزم نشستم رو زمین پاهاشو گرفتم دستمو مالیدم دیدم خوشش میاد نوک شستشو بوس کردمو یکم مک زدم .خندیرو گف میدونستم پای زنارو تو جوراب شلواری دوس داری .منم گفتم جای دیگه زناروم دوس دارماا خندیدو گف ای شیطون دستامو گرفتو گف بشین رو صندلی اونم اومد اون کون خوشگلشو گذاشت رو زانوم همینطوری تو چشام زل زد منم گفتم ببخشید از رفتار گذشتم اونم چونمو گرف تو دستشو گف من فراموش کردم و یهو لبمو بوسید منم شروع کردم لب گرفتن و تمام رژ لبشو خوردم زبونمو انداختم تو دهنشو میچرخوندم اونم کیف میکرد تو این مدت کیرمم حسابی شق بودو اب میچکید ازش بعد بهم گف بریم تو اتاق رفتیم رو تختو من شروع کردم گردنشو خوردن تا رسیدم ب پستوناش وای سوتینو ک وا کردم چی دیدم ی جفت پستون توپی و گرد شروع کردم بوسیدنو مکیدن براش اونم آه آهش بلن شده بود اومدم پایین رسیدم شرتش شرتشو دراوردمو دیدم ی کس تیره داره ازونجا ک خودشم سبزه بود کوسشم اونطوری بود با لبام رو کسش بازی کردمو اونم گف فرهادم قربون لبای قلوه ایت بلیسش براممم زیونمو تا ته کردم تو کسشو دراوردم انقد کوسشو لیسیدم ک خفه شدم دیگه از شق درد داشتم میمروم ن تاخیری اورده بودم ن کاندومی هیچ چی سریع لباسامو کندمو گفتم سارا جون برام خیسش میکنی اونم بلند شدو یزره برام خورد معلومم بود از ساک خوشش نمیاد کیره منم 15 سانته کلفتیشم 14 کیره نسبتن خوبی دارم خلاصه شروع کردم از جلو تو کوسش گذاشتن و روش خوابیدم تند تند تلمبه میزدمو بوسش میکردم اونم فقط آه آه میکرد جورابای سیاه ساق بلندشم پاش بود و رونام ک بهشون میخورد ی حال خاصی میداد بش گفتم میخاد ابم بیاد چیکار کنم گف دربیار سریع دراوردمو تمام ابمو ریختم رو شیکمش تمام هیکلم داغ داغ بود گفتم چطور بود.گف زود ابت اومد بعد ی ربع براش زود بود .گفتن اشکال نداره ک دوباره شروع میکنیم گفتم باید بلندش کنیم گف چجوری ؟گفتم پاهای خوشگلتو بده من گف بیا براتو همش منم گرفتمو اروم رو کیرم مالیدمشون و فوتجاب انجام دادم کم کم کیرم بلند شد و گف بشورش و بعد بکن تو کوسم پون کاندومم نداشتم اومدم گذاشتمش گوشه تخت و شروع کردم تو کوسش تلمبه زدن ی پاش تو دستم بود و شست پاشو میمکیدم و همزمان تلمبه میزدم اینکارم خیلی حشریش کرد و گف اوووم فرهادم بکن بکن منم 20 دیقه تلمبه زدمو دیگه ابم ک داشت میومد گف بریز رو پاهام منم همرو ریختم رو پاهای خوشگلش بعد ک ارضا شدیم رفتم پیشش خابیدم و گف تو عالی ای فرهاد ای کاش سنم پایین تر بود با تو ازدواج میکردم منم گفتم من الانم برا توام و بوسیدمش اون رف حموم و من رفتم توالت و قبلش هم خدافظی کردم باهاش .دیگه 1 هفته گذشت و گف فرهاد من دارم ازون اموزشگا و این منطقه میرم و همسرم باهاشون ب مشکل خورده سره حقوقم تو ک اشنایواقای رمضان پور هستی(مدیر اونجا)بهش بگو ک من دیگه اونجا نمیام و حقوقمو زود بدن منم رفتم اونجا قضیرو بگم یهو رمضان پور گف اقای وافی اومده داد بیداد کرده اینجا و فلان…منم تو فکر رفتم چون وافی معلم شیمی من هم بود ب این اسم .حاجی زنگ زد خودش بیادو منم ک دیدم بیشتر ازین نباید دخالت کنم ازونجا خاسم برم حالا ی 2 تا معلمم دیدم احوالپرسی کردم ک اومدم برم بیرون دیدم ال 90 سفید پارک کرد درو باز کردم برم بیرون تمام دنیا رو سرم خراب شد اره خودش بود معلمم بود ک 3 سال برام زحمت کشیده بود رنگم عین گچ بود خودمو زدم ب ندیدن و رامو کشیدمو رفتم تو راه هزار بار خودمو لعنت کردم و همون لحظه شماره بیاتو پاک کردم و الانم ک اینو میگم دستام داره میلرزه و فقط ازین جهت این داستانو نوشتم ک خالی بشم همین و هیچ دروغی ندارم ک بگم .دست تقدیر.

نوشته: فرهاد


👍 5
👎 23
239727 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

568699
2016-12-15 00:00:58 +0330 +0330
NA

کاری به راست و دروغش ندارم…
ولی مینویسین یه دور بخونین داستانو بعد بفرستین
سارا یا بیتا؟

1 ❤️

568701
2016-12-15 00:11:25 +0330 +0330

نصف داستانتو نفهمیدم … خوبی داداش؟ نگرانتم… این داستانو نوشتی خالی شدی؟ خداروشکر… یه دکتر برو هذیون خیلی گفتی ولی واقعی بود

0 ❤️

568708
2016-12-15 03:25:24 +0330 +0330

اولا بگم معلم زبان ها خیلی خوش پوش و باکلاسن … تا اینجاش درست !
ولی دوما هیچکس از معلمش دل خوشی نداره که بخواد به خاطر اون , از شریک سکسش بگذره …
و سوما بعضیا چقدر حقیرن تو سکس ! پا ??? اخه کجاش قشنگه ? 🤮

1 ❤️

568721
2016-12-15 06:56:23 +0330 +0330

خار كسده 🤮

1 ❤️

568723
2016-12-15 07:15:34 +0330 +0330

کیرش15 سانته کلفتیش 14 تقریبا میشه شبیه مکعب مستطیل…
عجیب الخلقه

2 ❤️

568724
2016-12-15 07:51:46 +0330 +0330

گوزل آغزو بو داشاغلارم

0 ❤️

568732
2016-12-15 09:11:14 +0330 +0330

همون که گفتی
عقده ای هستی تمام (inlove)

0 ❤️

568740
2016-12-15 11:36:59 +0330 +0330

mishe joze badtarin dastanaye tarikh jash dad!
dar in had :/

0 ❤️

568743
2016-12-15 12:00:34 +0330 +0330

سلطان دروغ و تخيل و جفنگي

1 ❤️

568770
2016-12-15 15:29:19 +0330 +0330
NA

آدم یاد سریالای فارسی1میفته

0 ❤️

568776
2016-12-15 16:57:51 +0330 +0330

تا وسطش خوندم و دو سه خط اخرش، در کل اینجوری نیست بچه جان که شما گفتی. حالا با لرزش دست اینقدر نوشتی اگه دستت نمیلرزید چیکار می کردی.

0 ❤️

568778
2016-12-15 17:29:47 +0330 +0330

دوستان یه خبر جدید دارم اینها که تو خیابونها میبینید ( آقایون ) شکم دارن قد زنهای 9 ماهه باردار و کچل و کوتاه قد و زشت و … همه توریستن همه مسافر خارجین اصلا همشون منم والا تو تمام داستانها همه قد بالای 175 وزن 50 الی 60 کیلو ورزشکار همه هم بادی بیلدینکار اونم هم دوره آرنولد اینا

1 ❤️

568788
2016-12-15 20:28:02 +0330 +0330
NA

من معمولن نظر نميدم ولي اينو نميشد نگفت
كيرت ١٥ سانته با كلفتي ١٤؟؟؟؟
اصلن رياضي بلدي؟
عملن شما كيرت شكل مربع هستش
يعني كير نداري يجورايي شكمت زده بيرون
يعني مچ دست يه ادم معمولي
اقا يكي به اين ملت بفهمونه كير درازو كلفت الزامن نشونه مردي نيست، خالي بستن هم حدي داره

1 ❤️

568796
2016-12-15 22:03:12 +0330 +0330

. ﻣﻦ ﻗﺪﻡ 177 ﻭﺯﻥ 4، 70 ﺳﺎﻝ ﺑﺎﺩﯼ ﺑﯿﻠﺪﯾﻨﮓ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺳﯿﮑﺲ ﭘﮑﻮ ﺳﯿﻨﻪ ﻫﺎﻡ ﺭﺩﯾﻔﻪ ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻧﻮﺟﻮﻭﻧﯿﻪ ﻣﻦ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮎ 19 ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ ﻭ …

داستانت مربوط به نوجوونیته ولی مشخصات فیزیکه الانتو میدی؟؟

0 ❤️

568799
2016-12-15 22:28:09 +0330 +0330

همه بدنساز و سیکس پک اینهمه جقی و لاغر مردنی از خارج اومدن؟؟؟؟؟

0 ❤️

568806
2016-12-15 23:38:47 +0330 +0330

دوست عزیز خودمونیما اینقدر انگلیسیت قوی شده که فارسی نمستونس بنویسی

0 ❤️

568820
2016-12-16 04:11:00 +0330 +0330

از بس کسشعر گقتی و با خودت حرف زدی نصفشو خوندم گو گیجه گرفتم گو گیجه بگیری به حق این شهوانی (dash)

1 ❤️

568977
2016-12-17 07:09:56 +0330 +0330
NA

من فکرکنم شما یه نسبتی با باب اسفنجی داری طول 15 کلفتی 14 (dash)

2 ❤️

569015
2016-12-17 11:30:07 +0330 +0330

حاجی جد و آبادته خخخ

1 ❤️

569065
2016-12-17 22:36:59 +0330 +0330

این حجم ازکس خلی چطوری تو 1 مغز جاشده اخه!!!کامنت بالایی اسم خوبی روت گذاشت باب اسفنجی 🙄 برو همون جق رو ادامه بده 🙄 حواست باشخ ببین کِی ترتیب نامزدت رو میدن

0 ❤️

621346
2017-06-13 11:06:38 +0430 +0430
NA

اگه بچه هایی که دستی توی ک،س کردن دارن توجه کنند ۹۰ درصد داستانها رو کسانی نوشتن که بار اولشونه چنین چیزی دیدن،،از جمله واااای چی میدیدم،،،،کاملا مشخصه که اونم بنطر بنده زاییده ذهن ملجوقانه

0 ❤️

625701
2017-06-16 21:15:03 +0430 +0430
NA

واشر کیرتو عوض کن که ازش اب نچکه.چون من ۳۷ سالمه هنوز ازش اب نمیچکه.راستی ۱۵ سانت طول و۱۴ سانت عرض؟؟؟

1 ❤️

670340
2018-01-20 22:47:23 +0330 +0330

خیلی قشنگ خالی بستی

0 ❤️

698340
2018-06-30 04:44:05 +0430 +0430
NA

فقط دیسلایک،نخوندم، چون اولش نوشتی خعیییلی ردیفی، باشه

0 ❤️

706085
2018-07-28 09:59:37 +0430 +0430

اگه کیرت 15 سانته کلفتیش 14 تبریک میگم تو به جای کیر یه مربع داری

0 ❤️

745808
2019-02-04 08:26:55 +0330 +0330

کسکش اون همه با اب و تاب زن یارو گاییدی اخرش میگی دستات داره میلرزه
ننتو خر گایید هموجووذ

0 ❤️

792707
2021-02-19 09:13:48 +0330 +0330

اصلا معلومه اخرش چی زر زدی؟

0 ❤️

951328
2023-10-05 18:57:35 +0330 +0330

کیر هرچی حاجی تو کوص و کون خودتو مادرت کم حاجی حاجی کن کوص کش جلقی. نخوندم داستان کیریتو اصن حاجییییییی

0 ❤️