ملیکا زوری دوست داشت

1401/04/27

سلام این داستان بر میگرده ب ۱۵ سالگیم حدودان ۵ سال پیش . من طبق معمول ب بلوغ رسیدم و دنبال دوست دختر بودم تیپ و ظاهر خوبی داشتم ولی تاحالا عرضه مخ کردن نداشتم زورم میامد ک رفیقام دوست دختر دارن ی جوری عقده ای شده بودم بعد از چند ماه سفر کردیم ب مشهد ک دوست بابام ک املاکی بود قرار بود ب ما خونه موقت بده وارد بنگاه شدیم ک دیدیم دوتا خانوم نشستن یکی زن دوست بابام یکی دختر دوست بابام سلام و احوالپرسی کردن و کلید دادن و ما رفتیم خونهی دوست بابام . بابام هم گفت دوستم اینا قراره فردا بیان ناگفته نماند ک خونه باغ بود اطراف مشهد . خوشحال شدم چون یکم کراش بودم رو دخترش شب خوابم نبرد هی تو گوگل سرچ میکردم آموزش مخ زدن طرفند مخ زدن با دخترا چطور باید صحبت کنیم و از این جور چیزا فرداش تیپ خوب زدم و یکم ب خودم رسیدم زنگ زدن ک دارن میان امدنو وارد شدن خانواده ۳ تایی بودن مثل اینکه تک فرزند بود سلام و احوالپرسی کردیم ک دیدیم دخترش آمد ب مامانم و ابجیم و من دست داد خب من تو زاهدان بودم و خیلی عجیب بود برام دختر دست بده یکم ب مامانم نگاه کردم و دست دادم بهش ک خیت نشه رفتیم کلان همه یجا نشستیم من. سرمو بردم تو گوشی ک داشتم کلش بازی میکردم اون دختره هم بازی میکرد متوجه شد ک دارم منم بازی میکنم خلاصه ما باهام یکم صحبت کردیم و اون سر بحث رو باز کردو باهام بازی کردیم بعد از چند دقیقه مامان و بابامون بحث ملک شد هی باباش می‌گفت سرتو از گوشی بکش بیرون برین اینور اونور ولی ما مشغول بازی شدیم اسم دختره ملیکا بود بابای ملیکا. گفت ک بریم زنگ زدن بریم خونه ببینیم چون قصد خرید داشتیم . من. خیلی خوش حال شدم ک الان کلان همه میرن من جق میزنم ملیکا بلند شد ک رفت داخل ماشینشون بشینه بعد مامانم از من پرسید میای گفتم ن بعد مامان ملیکا ب دخترش گفت تو هم بشین تو باغ تا دوستت تنها نباشه ملیکا هم خوشش نیامد مامانم ک اینو شنید ابجی بزرگم هم گذاشت پیش ما منو ملیکا یکم صحبت کردیم و کم کم از من خوشش میاد ولی معلوم بود از اون جنده های کار بلد بود هی از رلم میپرسید ک رل داری چندتا رل داری من هی میگفتم ندارم و اون باور نمی‌کرد تو این فاصله ما تو باغ بودیم و ابجیم از پنجره هر چند دقیقه مارو نگاه میکرد ملیکا گوشی منو گرفت ک گوشیش شارژ نداشت منم دادم و رفتم دستشویی وقتی برگشتم رفتارش عوض شده بود گوشیو گرفتم دیدم رفته تو تلگرام منم کلی فیلم سوپر و گی و اینجور چیزا سرچ کرده بودم و تو سابقم بود متوجه شدم ک رفته تو تلگرام یکم ترسیدم ک بعد خودش گفت برو از گوگل نگاه من گفتم چی گفت فیلم سوپر . اینجا جفتمون ساکت شدیم و من گفتم توهم نگاه می‌کنی کلان کلی فیلم سوپر بحث کردیم منم حشری شده بودم جوری ک آبم سر ریز شده بود خلاصه من ابجیمو صدا کردم و ابجیم آمد حولش دادم تو گل ها و خندیدیم و ابجیم ناراحت شد و کلی تحدید کرد ک ب بابا میگه ابجیم رفت حموم ما هم هی بهم نزدیک تر شدیم جوری ک داشتیم باهام فیلم می‌دیدیم دستم گذاشتم رو کصش هیچی نگفت حقیقتش خیلی هم ترسیده بودم چون تو عمرم همچین کاری نکردم بعد بهم گفت ببینمش منم وقت طلف ندادم و در آوردم ک دست زد بهش ابم دور کیرم خیس شده بود . بعد اون در آورد ک کص صورتی داشت و یکم من دست زدم بعد ما هیمنجور دست کاری میکردیم ک گفتم خم شو گفت ک نه کلی اصرار کردم ک گفت ن کیرم خوابیده بود گفتم بزار کصش بخورم شاید اونم خورد گفتم بکش بخورم کشید خوردم ک گفت من یکم ساک برات میزنم ساک رو زد ولی ابم نریخت منم گفتم دیگه ب زور باید بکنمش ناگفته نماند من کشتی هم ورزش میکنم اینو با دعوا روی تخت دراز کردم ک فکر کرد شوخیه شلوارشو کشیدم کیرمو گذاشتم روی کصش گفت پرده دارم داد زد محکم زدم تو صورتش جثش ریز تر بود خیلی دردش گرفت اشکش در آمد خیلی چنگ میکشید بلاخره نشستم رو سینش و گفتم خودت بخور تا پردت نزدم خورد کیرمو گفتم برگرد کیرمو گذاشتم لب کونش گفتم اگر درست ساک میزدی الان راحت میرفت یهو فشار دادم جیغ زد یک دقیقه تلنبه ک زدم ب فکر چنگ های خودم روی صورتش افتادم ک قشنگ معلوم بود دعوا کردیم کیرمو با کرم چرب کردم دوباره زدم ک آبم ریخت ولی بازم تلنبه میزدم ک آبم ک ریخت فیلم گرفتم زد زیر گریه خیلی بلند گریه میکرد ترسیدم درو بستم ک صداش تو حمام نره . شلوارشو پوشید رفت دستشویی با گریه منم حشرم خوابید ک خیلی عذاب وجدان گرفت منو جوری ک میخاستم برم ب مامانم بگم منتظر بودم از دستشویی بیاد آمد کلی معذرت خواهی کردم بعد گفت تورو خدا فیلم رو ب کسی نشون نده یادم افتاد فیلم گرفتم رفتم گوشی دادم بهش فیلم رو پاک کرد بهش گفتم پشیمونم . فیلم و پاک کرد یکم خوشحال شد . گریش قطع شد منم گفتم ک هیچی رلی نداشتم و عقده ای شدم و قبول کرد ک ب باباش نگه ابجیم داشت میامد چنگش رو صورتم مونده بود چنگ منم رو صورت اون گفتم بالاپشت بوم سیم خار دار هست میگیم اونجا کشیده شده . قبول کرد دوباره رفتم معذرت خواهی و گفتم هر کاری بگی میکنم بغلش کردم هاج و واج نگاه میکرد ک گفت بیا کصمو بخور فیلم بگیرم ک گفتم ن توهم باید بخوریش من فیلم بگیرم قبول کردیم از هم فیلم گرفتیم ک هیچکدوم ب هیچکس نگیم از آخر هم براش گل کندم از باغ باباش 😂🌹 خودشم بهم گفت ک سکس خوبی بود بعد از زیر زبونش کشیدم بیرون ک سکس زوری دوست داره ابجیم ک آمد گفت صورتش چکار شده گفتیم سیم خار دار گیر کرده دیگه بعدش رفتن و ما باهام چت میکردیم شبا

نوشته: علی


👍 4
👎 22
32901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

885520
2022-07-18 01:25:44 +0430 +0430

چی میگی زبون بسته 🥲

4 ❤️

885531
2022-07-18 01:36:52 +0430 +0430

میشه ازت خواهش کنم دیگه ننویسی؟؟؟!!!

1 ❤️

885592
2022-07-18 05:27:51 +0430 +0430

گفتم بکش بخورم کشید خوردم
مگه کسش برنجه

3 ❤️

885622
2022-07-18 08:31:35 +0430 +0430

طبق معمول به بلوغ رسيدي؟
اين پروسه مگه واست تكراريه؟
هر از گاهي به بلوغ ميرسي؟
تا همين جمله ات خوندم فقط

4 ❤️

885633
2022-07-18 09:16:24 +0430 +0430

اونجایی که بهت گفت برو تو گوگل نگاه کن دیگه داستان وارد فاز دلفین پرنده شد

1 ❤️

885645
2022-07-18 10:16:05 +0430 +0430

قدرت جمله بندی و نوشتارت اندازه قدرت داشاق مورچس

2 ❤️

885654
2022-07-18 11:04:26 +0430 +0430

طبق معمول به بلوغ رسیده
بیشتر نخوندم

2 ❤️

885659
2022-07-18 11:14:37 +0430 +0430

کیرخرررررررررررر

0 ❤️

885699
2022-07-18 16:17:08 +0430 +0430

کوسکش من سه سال با دختره بودم
آوردمش خونه خالی تا کشیدم پاین آبم اومد اولین بار
اونم گریه اش گرفت نداد بهم رفت
شما هشتادیا چی میزنید نمیدونم

2 ❤️

885722
2022-07-18 21:32:31 +0430 +0430

این بچه ها کجا بودن اومدن داستان می‌نويسن دوست عزیز بیا آموزش ببین پیش خودم

0 ❤️

885731
2022-07-18 22:42:29 +0430 +0430

مخ رو نمیکنن مخ رومیزنن.اون تورکردن هست عزیزم

0 ❤️

885737
2022-07-19 00:08:39 +0430 +0430

چی میگی!

0 ❤️

885790
2022-07-19 04:24:16 +0430 +0430

پشمام من هنوز تو بااین سن خایه ندارم برم سمت یه دختر بخوام تیکه بندازم تو با ۱۵ سال سن گرفتی سکس وحشی کردی لامصب از خدا بترس بعدشم من تازه به بلوغ رسیده بودم جوش بودم با سیبیل هیکلم چوب کبریت تو چطوری خوب بودی

0 ❤️

885792
2022-07-19 05:01:38 +0430 +0430

الان این مثلا داستان سکسی بود کس کشششش

0 ❤️

885810
2022-07-19 08:17:30 +0430 +0430

طبق معمول به بلوغ رسیدی؟؟؟

0 ❤️

885981
2022-07-20 05:44:42 +0430 +0430

کوص شعر نویس اعظم شهوانی

0 ❤️

886107
2022-07-21 00:06:04 +0430 +0430

معامله جمال خاشقچی تو دهن آدم راستگو اسکل پلشت برو گمشو بچه اوبی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها