من و اولین رابطه زندگیم تو ۲۴ سالگی

1400/06/16

سلام دوستان من سینام(مستعار)اسم خودم ناز تره😕من یه بیبی فیس سبزه ام با یه بدن خوش استایل باسن و رونای پری دارم کمرم به شدت باریکه همین باعث شده حتی خودم وقتی خودمو لخت نگاه میکنم تحریک بشم قدم ۱۸۲ وزنم ۶۹
این قضیه مال دیروزه یعنی ۱۰/۶/۱۴۰۰
نه اهل دروغم نه جذابیتی داره واسم به دروغ گفتن,
حدودا سال پیش بود داخل اینستاگرام با یه مرد به اسم دیاکو که ۴۸ سالش بود و تو کرمانشاه زندگی میکرد آشنا شدم خیلی از من خوشش اومده بود اینو بگم من قبلا اصلا تجربه سکس با یه همجنس رو نداشتم و تا حالا نداده بودم یه چند وقت با هم در تماس بودیم واسش تصویری لخت میشدم پشت تلفن با هم سکس میکردیم خیلی بهش عادت پیدا کردم واقعا هات بود ولی من دور بودم ازش چندبار بهش گفتم میرم ولی هر دفع نمیشد تا دیروز که صبح حرکت کردم با اتوبوس سمتش وقتی رسیدم با تاخیر بود من ۹ صبح حرکت کردم منتها اتوبوس خیلی آروم میومد واسه همین ۲ ساعت تو ترمینال منتظر من بود خیلی استرس داشتم چون اولین بارم بود وقتی رسیدم خیلی گشنه ام بود چون از شبه قبلش چیزی نخورده بودم وقتی رسیدم تو ترمینال نگام که بهش افتاد دیدم با لبخند و با شوق داره نگام میکنه رفتم سمتشو دست دادم هنوز ماسک رو صورتم بود(به امید نابودی کرونا) رفت آبمیوه کیک گرفت ولی باز نخوردم از اونجا تا خونشون نیم ساعت تو راه بودیم حرف میزدیم خیلی شوق داشت از اینکه بلاخره بعداز یک سال قرار بود به مراد دلش برسه😊😜 تو راه چون از قبل بهش گفته بودم رژ باید بگیرم بردم در یه پاساژ ولی روش نمیشد پیاده بشه واسه همین خودم رفتم ولی به زور کارتشو داد گفت حق نداری دست تو جیبت کنی منم چشامو واسش ریز کردمو یه چشم لوس خیلی لوووووسانه بهش گفتم چون خودم پنکک داشتم فقط رژ میخواستم رفتم یه رژ قرمز جیغ گرفتم(هرچند که بدون آرایشم ناز بودم)اومدم سوار شدم رسیدیم خونه که واسه خستگی راه باید دوش میگرفتم قبل از اینکه در حموم ببندم اومد لبامو بوسید و قربون صدقه میرفت بعد بهش گفتم برو به کارات برس تموم نمیشم 😆تو کیف کولیم یه شرت قرمز سفید با یه سوتین مشکی داشتم تنها جایی از بدنم که مو داشت سرم بود😅
دوش که گرفتم تو حموم شروع کردم به آماده شدن سرت قرمز سفید با سوتین مشکیمو پوشیدم جوراب کالج قرمز و یه رکابی نایک حریر آبی رنگ تموم صورتمو گردنمو شروع کردم آروم آروم پد و پنکک زدن رژ قرمزم رو لبای گندم واقعا جلوه میکرد در حموم باز کردم خیلی ریلکس یه سلام عشقم گفتمو رفتم تو پذیرایی داشت غذا آماده میکرد که چشاش ۴ تا شده بود اول مات مبهوت داشت نگام میکرد یهو برگشتم گفتم چیه گفت الهی من قربونت بشم سینا عشقم اومد تو پذیرایی ایستاده شروع کرد وحشیانه لبامو خوردن گردنمو با دوتا دستاش گرفته بودو لبامو میبوسید با دوتا دستام کیرشو از رو شلوار کردیش میمالوندم اونم با تموم وجود لبامو میخورد گردنمو بازوهامو با دوتا دست کونمو چنگ میزد
یهو تو چشاش خیره شدم آروم جلوش زانو زدم کیرشو که در اوردم خیلی بزرگ تر از اون بود که تو گوشی دیدم یه کیر سفید داغو کلفت تو چشاش خیره شده بودم دهنم باز بود دو سه بار به نزدیک دهنم کردم آروم بر میگردوندم تا دیوونه ترش کنم یهو کیرشو کردم تو دهنم که دیدم به زور جا میشه با تعجب نگاش کردمو شروع کردم به خوردن جلو ایستاده بود چون داگی داشتم واسش ساک میزدم خم میشدو کونمو چنگ میزد واقعا حس خوبی بود کیرشو تو حلقم فشار میداد صدای خوردنم فضای رو پر کرده بود قربون صدقه ام میرفت یه بالشت رو زمین گذاشتمو دراز کشیدم زیر شکمم بود اومد پشتمو یهو شروع کرد به خوردن سوراخم واقعا داشتم دیوونه میشدم از ته دل آه میکشیدم بعداز ۵ دقیقه خوردن اومد روم دراز کشید آروم کیرشو گذاشت رو سوراخم یکم رفت داخل بعد آروم تا ته کرد داخل تموم بدنم سر شده بود کیر گندش تا ته تو کونم بود کاملا روم بود یهو پاهاشو دور پاهام قفل کرد شروع کرد به تلنبه زدن وایی خیلی بزرگ بود تو شکمم احساسش میکردم با دستاش دستامو گرفته بود شروع کرد به تلنبه زدن وحشیانه من آه و ناله بالا رفته بود لباشو رو لبام قفل کرده بودو تند تند تلنبه میزد کشیدم بالا حالت داگی شدم تند تند تلنبه میزد واقعا حس خوبی بود بعد از یه ربع تلنبه زدن آبش اومد تا قطره آخرشو ریخت داخل بر خلاف خیلیا که میگن سوزشو موقع اومدن آب حس کردن من چیزی حس نکردم یکم روم دراز کشید قربون صدقه ام میرفت بعد کشید بیرون یه دستمال اورد داد بهم منم رفتم دستشویی خودمو شستم حیف نمیتونستم بمونم ولی اون یبار دیگه میخواست واسه همین یه راند دیگه سکس کردیم بعدش یه ماشین گرفتم رفتم ترمینال این بار اولمه تو این سایت دارم مینویسم دوستان و واقعیتی بود که دوست داشتم با دوستان به اشتراک بذارم
سینا👩‍💼

نوشته: سینا


👍 3
👎 6
15601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

830816
2021-09-07 23:55:21 +0430 +0430

هی میخوای مودب باشی نمیشه
بعضیا کونشون برای فحش میخاره مث اینکه
به نظرم باید یه تگ کصشعر هم به تگ داستان ها اضافه بشه.
🤦‍♂️

1 ❤️

830834
2021-09-08 00:42:03 +0430 +0430

غذا چی شد!؟ حاضر شد یا سوخت!؟
پس کلا گرسنه اومدی گرسنه هم برگشتی

2 ❤️

830853
2021-09-08 01:11:57 +0430 +0430

خودت کیرشو یهو تا ته کردی تو دهنت بعدشم خودت یهو با تعجب نگاش کردی؟
منم خیلی تعجب کردم

1 ❤️

830970
2021-09-08 17:34:48 +0430 +0430

وای من ینی عاشق این کوردام مخصوصا از نوع سن بالا با اون شلوار کردی هاشون کاش میشد منم به مراد دلم برسم💓💘

0 ❤️