من و خاطرات شهوانی

1401/05/24

سلام امیر هستم و بیشتر از ده ساله با شهوانی ام. دو سه تا تجربه جذاب با دوستان محشرم توی این محفل داشتم ولی آخرین ش برام خیلی عالی بود.
یه تاپیک دیدم ماه پیش که یکی از بچه زده گی فقط برای ساک زدن… و البته اصرار به اینکه پارتنرم باید جوون باشه
من پیام دادم و معرفی کردم و خلاصه رفتیم تلگرام
یه جوون لاغر اندام با صورت ریش دار و البته خوش تیپ. بهم گفت با کسایی که بوده دو نظر داشتند یا گفتن کیرش عالیه یا گفتن اصلا خوب نیست
عکس که فرستاد هلاک کیرش شدم. خوش فرم اندازه ۱۷ سانت قطر ۵ سانت کشیده با سر گوشتی و گرد… گفتم عطش دارم سیرم کن… بچه شمال تهران بود و خیلی مودب.
گفت مکانم انباری خونه ست و خیلی ضایع ست و خجالت می کشم گفتم ادب و احترام بین مون مهمه خلاصه سه روز بعد که اونم پیام داد از صبح حالش بده ساعت ۲ بعد از ظهر قرارمون ست شد و من اسنپ گرفتم و با دهها فکر و خیال فانتزی راهی شدم. من درشت هیکلم و تی شرت و جین تنم بود. قرار شد رسیدم خبر بدم.

رسیدم لوکیشن کوچه آروم بود و به طرز عجیبی هنوز برگهای زرد زیر درخت های چنار کوچه بود که نم آب خورده بود و بوی برگ خیس منه حشری رو دیوونه می کرد… توی اون لحظه حاضر بودم به سه نفر سکس گروپ بدم. پیام دادم و سین کرد و گفت الان میاد در باز شد و خودش بود.
همون قدر مودب. رفتیم پارکینگ که گفت از سگ نمی ترسی گفتم نه. یه باکسر مشکی بی نظیر دخترش بود که خودش بزرگ کرده بود کلی نازش کردم محشر بود رفتیم انباری… انصافا بهم ریخته و کثیف بود ولی مهم نبود… خودش مهم بود و فانتزی مون… یه پارچه پهن کرد و من زانو زدم جلوش
قد بلندش از زیر جذاب بود و کیرش رو که درآورد مردم براش… کیر مردونه ش رو گذاشت توی دهنم و من با ولع براش شروع به ساک زدن کردم و برای اولین بار ته حلقی ساک می زدم و عق می زدم… آب از گوشه چشم و بینی م میومد اما نمی تونستم ادامه ندم… نفس کم می‌آوردم اون آروم بود و چشماش نیمه باز
اهل حرف زدن یا اینکه ابتکار عمل رو دست بگیره نبود و من خودم بودم و و یه کیر بی نظیر هر چند دوست داشتم اون کنترلم کنه
کیرش سفید و تمیز بود و تخماش هم همین طور من می خوردم و لیس می زدم و می کردم نه حلقم… دیگه طاقت نیاورد ولو شد روی صندلی که پشت سرش بود و من ادامه دادم… چند سال بود فرصت ساک زدن رو تجربه نکرده بودم تمام تنم خیس عرق بود اما رها نکردم و با تمام تلاشم سعی کردم براش مایه بذارم… بیشتر از نیم ساعت شد ولی کمر سفتی داشت و خیال ارضا نداشت خودش ازم خواست که خسته شدم ادامه ندم همون لحظه آرزوم بود کاش یه دوستش مثل خودش بود و همزمان کونم رو پاره می کرد و هر دوشون من رو تصاحب می کردن اما خب نبود و نشد… از جا بلند شدم خیس عرق اما تشکر کردم… با هم کمی گپ زدیم و من زدم بیرون… و طعم اون کیر هنوز زیر زبونمه

نوشته: Haval1980


👍 6
👎 2
24601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

890418
2022-08-15 18:47:50 +0430 +0430

آخ عزیزم من جش بودم اول میخوردم بعدشم ارضات میک دم

0 ❤️

891440
2022-08-21 09:37:06 +0430 +0430

موضوع جالبی بود. تا حالا ندیدم کسی درمورد خاطرات شهوانی بنویسه. حتی خودمم بهش فکر نکردم.

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها