من و خاله خانومم

1397/11/04

سلام من امید هستم الآن 40 سالم و یه آدم احساسی و گرم مزاج ام. 28 ساله بودم که خیلی سنتی ازدواج کردم. بعد از ازدواج متوجه شدم که همسرم شدیداً سردمزاج ولی یه خانواده مهربون و گرم داره که من خیلی رابطه صمیمی بین اونها و همیشه باهم بودن شون رو دوس دارم. خودم قبل از ازدواج چند بار با پسرها رابطه جنسی داشتم و کون کردن رو خیلی دوس داشتم و دارم. از طرفی یکی از بستگان خانومم که خاله ش باشه خیلی با خانومم صمیمیه و سال های اول ازدواج مون همیشه یا ما خونه اونا بودیم یا اونا خونه ما. بعد از یه مدت متوجه شدم که خاله با شوهرش مشکل داره و شوهرش بهش خیانت کرده. دو سه سال از ازدواج مون گذشته بود که خاله با دخترش اومدن تو شهرک ما خونه گرفتن تا از شوهرش جدا زندگی کنه. خاله اون موقع یه زن جا افتاده سی و پنج ساله بود که قد بلند و هیکل تراشیده و اندام درشتش اونو فوق‌العاده سکسی می‌کرد. باسن گرد و گُندش همیشه منو دیوونه می کرد. تو چند سالی که خاله تو شهرک ما زندگی می کرد ما همیشه با هم بودیم و من هر روز تشنه تر میشدم. خاله بیرون خونه چادر سر می‌کرد و تو خونه چون با ما راحت بود شلوارهای پارچه ای نرم میپوشید. تا اینکه یک روز بخت با من یار شد و خانومم زنگ زد که برو خونه خاله یه لباس که شب قبل خونه شون جا گذاشتیم بردار بیار. به ذهنم رسید سه شنبه است و دختر خاله کلاس زبان داره و خاله احتمالا تنهاست. زنگ زدم به خانومم که دیرتر از شرکت میام و دو ساعت زودتر رفتم خونه خاله زنگ زدم رفتم بالا و خاله مثل همیشه تعارف کرد که یه چای بخورم. وقتی خاله داشت چای آماده می کرد گفت که خانومم زنگ زده امید دیرتر میاد و من تازه میخواستم برم دوش بگیرم. داشتم میترکیدم خاله چای و آورد و نشست و احوالپرسی کرد که گفتم زیاد خوب نیستم و سر حرفو با سردمزاجی خانومم باز کردم. خاله با تعجب گفت چنین چیزی تو خانواده ما نبوده ولی من احساس می کردم که اینجوری باشه چون هروقت ما خانوما با هم حرف های زناشویی میزنیم ساکت میشه و چیزی نمیگه. به خاله گفتم میتونی کمکم کنی گفت چطوری اگه بخوام باهاش حرف بزنم میدونم که از دستت ناراحت میشه که راز زندگي شون گفتی. کم کم بحث منحرف کردم به جدا بودن خاله از شوهرش و نیازهای جنسی ش که خاله با زرنگی خاص خودش گفت تو هم خیلی شیطونیا یک لحظه گفتم پروژه دیگه مختومه شد با این حرف، من دیگه باید این قضیه رو فراموش کنم. ولی تصمیم گرفتم یک بار برای همیشه تلاش خودم بکنم و رفتم پیش خاله زانو زدم و روبروش نشستم گفت چیکار میکنی گفتم میخوام بهت بگم خیلی دوست دارم و خیلی زیاد بهت فکر می کنم. یه خورده از اون طرف ناز و از طرف من نیاز، دستای گوشتی و نازش رو گرفتم تو دستمو شروع کردم به بوسیدن دستاش، دستش رو کشید اما من سرم رو گذاشتم رو پاهاش و گفتم خواهش میکنم و تکرارش کردم نزدیک یک دقیقه چیزی نمیگفت بعد سرم گرفت تو دستش و گفت چون همیشه دوستت داشتم فقط یکبار بهت اجازه می دم که!.. پریدم روش و لباش رو میخوردم. رو مبل خوابوندمش و شروع کردم به بوسیدن و خوردن لبهاش از خوشحالی اشک تو چشام جمع شده بود. با سینه های نازش بازی می‌کردم و کم کم نفساش عمیق تر میشد. بهش گفتم لباسش رو در بیارم گفت نه بدنم مو داره میرم حموم میام. گفتم با هم بریم چطور؟ گفت نمیدونم. دم در حموم لباساش رو در آوردم سوتین مشکی اش جا برای سینه های 80 اش نداشت نصف سینه اش بیرون بود. شورت ست اش هم تنش بود وقتی شلوارش رو در آوردم از کون نازش رو چند بار بوسیدم و بعد یه گاز کوچولو ازش گرفتم. گفت در امتداد شب ام که دیدی گفتمش دیوونه شم خاله مث تو. رفتیم تو حموم و خاله گفت کس ام رو برام شیو میکنی؟ وووووواووووو گفتم البته با کمال میل. کس نازش خیلی تپل بود شروع کردم به شیو کردنش انگار دارم خواب میبینم با هر حرکت تیغ روی بدنش جایی که صاف شده بود می بوسیدم. وقتی تموم شد شروع کردم به خوردنش گاهی زبونم میکردم تو کسش و بازی می‌کردم. صدای ناله ش بلند شد و زانوهاش خم شد و میلرزید. گفت چیکار داری میکنی باهام تا حالا اینجوری نشده بودم. خندیدم و گفتم ما اینیم دیگه گفت منو بکن گفتم شرط داره ساک بزن بعد گفت نمیدونم خوب بلد نیستم گفتم مگه برای شوهر خاله نمیزدی گفت یه بار زدم ریخت تو دهنم بدم اومد دیگه نزدم. رفت پایین و شروع کرد به ساک زدن واقعا بلد نبود. دندوناش داشت پوست کیرمو می‌کند گفتم با لبات رو کیرم بکش نه با دندون کندی پوستمو. کم کم کیرمو به حلقش رسوند منم از پشت سرش فشار میدادم که بیشتر بره تو. بلندش کردم و گفتم دوس داری چجوری بکنمت؟ گفت بریم بیرون تو حموم نمیتونم بخوابم گفتم میخوام زير دوش بکنمت رومانتیک رومانتیک. برش گردوندم و دستاش به دیوار دوباره کس نازش رو که شبیه پروانه بال باز کرده بود رو کمی خوردم و آروم کیرمو کردم رو لبه کسش چرخوندم و ناز کردم گفت بکن دیگه گفتم به موقع. گفت لعنتی منتظر کیرتم بکن توش گفتم به موقع. سر کیرمو آروم کردم تو، یه ناله ای زد و دوباره آوردم بیرون. دوباره آروم بردم تو ولی اینبار خودش یه کمر زد و کیرم تا آخر رفت تو. فریادش رفت هوا درحالیکه سعی می کرد لبش گاز بگیره تا صداش بالا نیاد. فهمیدم که تا حالا سکس سافت نداشته و انتظار داره من فقط سریع بکنم و برم. هی میگفت محکم تر ولی من با آرامش میکردمش. تو تمام ثانیه هایی که میکردمش چشمم به سوراخ کون تنگ و خوشگلش بود. گاهی انگشتم می‌بردم سمت کونش ولی دستم میگرفت و از سوراخ کون دور می‌کرد. بعد از چند دقیقه تلمبه زدن فهمیده بودم که دوباره داره ارضا می شه یهو سرعت و شدت کردنمو زیاد کردم و سینه هاش رو هم محکم فشار میدادم. ناله هاش تبديل به جیغ شدن التماس می کرد آروم تر بکنم اما گوشم بدهکار نبود. اینقدر ادامه دادم که باز صداش قطع شد و زانو هاش شل یهو کیرمو از کسش کشیدم بیرون یه باد شدیدی از کسش بیرون اومد. خجالت کشید و دستش گذاشت رو کسش و نشست و گفت ببخشید. گفتم چی رو؟ گفت صدایی که اومد گفتم من عاشقشم. پرسید کی تموم میشه تو حموم داره سردم میشه گفتم بریم بیرون بقیه اش کنار شومینه اوکی؟ گفت بریم. حوله ش رو دور خودش پیچید و خودش خشک کرد خوابوندمش رو مبل و یکم دیگه کس نازش که دیگه باز باز شده بود خوردم و شروع کردم به کردن. آروم می کردمش تا بتونم برای کردن کونش نیرو داشته باشم. آروم زیر گوشش گفتم اجازه میدی از عقب بکنمت گفت میترسم من حتی به شوهر خاله اجازه ندادم اینکار رو بکنه گفتم من فرق می کنم ثابت نکردم بهت؟ گفت آره فقط آروم. گفتم وازلین داری گفت آره رو میز توالت تو اتاقم رفتم برش داشتم و مالیدم به کیرمو و به سوراخش یک طرفه رو مبل خوابوندمش و بهش گفتم پاهاش رو با دستش بغل کنه. آروم کیرمو گذاشتم دم سوراخش و آروم فشارش دادم تو کمی که رفت آوردم بیرون دوباره و دوباره. چون هیکلش درشت بود و البته ورزشکار دوران جوانی تحمل درد رو داشت. کم کم فشار بیشتر کردم تا کامل بره داخل سعی می کردم تکونش ندم زیاد تا عادت بکنه به بزرگیش بعد ادامه بدم. کم کم راه باز شده بود منم دیگه آخرای کارم بود و کیرم باد کرده بود فریادش داشت میرفت بالا. بهش گفتم بریزم توش گفت نه مریض میشم گفتم نمیشی با من. برش گردوندم به حالت داگی و شروع کردم به کردن کونش کیرم داشت میترکید تا ته می بردم و بیرون می‌آوردم گفت تمومش کن درد دارم. گفتم به چشم و داخل کونش آبم ریختم و همونجور روش دراز کشیدم کیرم خوابید و سوراخ کون تنگش رو کیرم فشار می‌آورد تا همون فشار کیرم بیرون اومد. خاله درحالیکه دستش رو کونش بود تا آبم بیرون نریزه رفت دستشویی بهش گفتم درو نبند میخوام ببینمش رفت نشست و کمی زور زد نیم لیتر? آبم از تو سوراخ کونش اومد بیرون. من رفتم دوش بگیرم که خاله هم اومد تو بغلم کرد و گفت این عجیب ترین اتفاق زندگی من بود. باورم نمیشه این کار رو کردم و تو اينکارو با من کردی. هیچ وقت اینجوری خالی نشده بودم دلم میخواد بازم تجربه ش کنم. هنوز هم من و خاله تجربه ش میکنیم و البته دخترش هم اضافه شده که بعد قضیه اش رو بهتون میگم.

نوشته: امید ج


👍 28
👎 28
172282 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

743482
2019-01-24 21:31:13 +0330 +0330

واقعا نمیدونم اینایی ک میخان از کون بکنن طرف مقابلشون فقط همین حرفو میزنن ک من تاحالا به شوهرمم از کون ندادم
اخه این چه کسشریه همه قبل ازدواجشون از کون دادن اونم دیگه اینا ک همه اینجا راحت میدن جندن دیگه بدتر

0 ❤️

743484
2019-01-24 21:35:40 +0330 +0330
NA

با یه جقی کون نشور اومد و کس شعر تعریف کرد
در ضمن آقا سامان چکت رو اینبار برگشت میزنم ها
قانون چک عوض شده ها
داش بیار این پول ما رو بده

3 ❤️

743496
2019-01-24 21:58:20 +0330 +0330

کسشعرِ خوبی بود. تو خیلی شکر خوردی ک دخترشم ب جمعتون اضافه کردی پشمک

0 ❤️

743500
2019-01-24 22:04:28 +0330 +0330

واقعا چرا وازلین ها همش رو میز توالتن؟

1 ❤️

743501
2019-01-24 22:06:36 +0330 +0330

تا همون جایی خوندم که خاله تو حموم بهت گفت کوسم رو برام شیو میکنی.مرتیکه برو ریش خودت رو اول شیو کن که کسی به ریشت نخنده. پلشته جغی. کیره سران جنبش سبز آقایان کروبی و موسوی دهنت.و من الله توفیق.

0 ❤️

743511
2019-01-24 22:37:40 +0330 +0330

خودخاله هم اينكاره بوده

0 ❤️

743525
2019-01-24 23:43:12 +0330 +0330

اینجا زده نظر شما چیه؟ نظرتو گفته چیه نگفته که فوش بنویسید جق زدید حال کردید فوش ندید بابا اااااااه

دمت گرم حال کردم بازم بنویس واقعا قشنگ بود ایول داری به فوش این مادر خراب ها هم اهمیت نده

3 ❤️

743527
2019-01-24 23:47:17 +0330 +0330

بسه دگ بابا
گرد و قلمبه
سکسی
جا افتاده
بسه دگ
خسته نشدین خودتون ؟
من از فحش دادن بهتون خسته شدم
این همه بزار لاغر مردنی تو مملکت عمه ی منه؟
هرکی میرسه میگه 90 60 90 زدم زمین
برو صد تومن بده یکی کرایه کن بیار بکن انقد عقده نداشته باش
سکس اونقدرام ارزش نداره
تو این مملکت چیزی که زیاده زن و ترنس و اُبی و دختر که جون میدن واس معامله
بسه دگ
یه نفرم بیاد یه چی درس حسابی بنویسه

0 ❤️

743528
2019-01-24 23:50:32 +0330 +0330

35741 :

مادر خراب خودتی و خواهر بذارت الااااااااغ
مگه طرف بکن ننته که پرچم میکشی براش پدرکوووووونده
آبجی ننه د اگه ما نبودیم خرج ننه تو بدیم که الان توی بهزیستی بزرگکشور شده بودی که
بعد بجای بوسیدن از کییییییرمون که شق شده ننتو زدیم زمین خرج نونتون رو دادیم بیا شر و ور میگی بی وجود؟؟؟

0 ❤️

743530
2019-01-24 23:54:34 +0330 +0330

من خوشم اومد…اگرچه احساس کردم آخرش ریدی…لزومی نداشت از دختر خاله چیزی بگی…
ولی در کل خوشم اومد…اگر خقیقت داشت که نووووش جونت
اگر هم خیالبافی بود که بازم خسته نباشید میگم به ذهن مجلوقت…
دمت گرم

0 ❤️

743564
2019-01-25 09:01:36 +0330 +0330

باور کن این خاله خانومت فقط میخواسته شیو کنی واسش (preved)
نمیدونم والو من کلا ایران نبودم چیزهایی که میخونم تو سایت حتی اینجا هم سخته اتفاق بیوفته میخوام موضوعی را ذکر کنم همیشه تو این فکر بودم اکانت بزنم و بگم البته در حد پرسش نه اینکه دقیق بدونم … زیر یک پست که مربوط به همو نن صحبت منه میگم
شما هم خسته نباشی تمیز کردنت خوب بود انگار ?

0 ❤️

743568
2019-01-25 09:54:09 +0330 +0330

خیلی دوس دارم بدونم این 13 نفری که تا الان داستانتو لایک کردن کیان :) که علاوه بر تو به اونام فحش بدم :)

0 ❤️

743570
2019-01-25 09:59:01 +0330 +0330

اخه کونی تخیلی من یه ادم معتاد بود زنش ومیاورد میکردن زنه نمیزاشت دست به دخترش بزنن بعد خاله دخترش اورد برات از حمام امدی باچی خودت خشک کردی چجوری کون اک با کیر باز کردی بعدشم کس کش زن جندت نمیگه کجا حمام بودی و…اصلا ولش کن تو راست میگی وزنتم سرد ولی بدون زنت جندس باتو حال نمیکنه …

0 ❤️

743583
2019-01-25 11:37:12 +0330 +0330
NA

حالا یه چیزی نوشته بچه شما چتونه اح

0 ❤️

743586
2019-01-25 12:09:55 +0330 +0330

نیم لیتر؟؟؟؟ آدم دروغگو رو سگ گایید

0 ❤️

743587
2019-01-25 12:12:59 +0330 +0330

کس لیس توهمی فانتزی باز

0 ❤️

743591
2019-01-25 12:49:54 +0330 +0330

فحش می زارم واسه نفرات بعدی

0 ❤️

743606
2019-01-25 15:16:44 +0330 +0330

آخه نیم لیتر آب که مال آدم نیست

0 ❤️

743617
2019-01-25 18:21:51 +0330 +0330

کسشعری بیش نبود

0 ❤️

743632
2019-01-25 19:27:44 +0330 +0330

کس لیس توهمی فانتزی باز

0 ❤️

743641
2019-01-25 20:19:44 +0330 +0330

این حجم از خلاقیت واقعا جای تقدیر داره

0 ❤️

743724
2019-01-25 23:23:28 +0330 +0330

سيهدير گوراخ

0 ❤️

743775
2019-01-26 10:28:19 +0330 +0330
NA

خوبه کسکش خوبی هستی ادامه بده خیانت کار بدبخت

0 ❤️

743825
2019-01-26 14:32:25 +0330 +0330
NA

دوستان اینجاداستان میزارن بخونید حالاچه دروغ چه راست.ولی حرمت هارونگه دارید.فحش چیه فقط شخصیت خودتونونشون میدید

0 ❤️

743876
2019-01-26 20:59:00 +0330 +0330

آخه کسکش نیم لیتر آب از کیر خر نمياد
دروغ مگه واجبه خار کصه

0 ❤️