من و زن عموی خوشگلم

1392/12/17

سلام به همگی دوستان من اسمم علی و 23 سالمه این خاطره ای که براتون تعریف میکنم ماله 4 ساله پیش زمانی که من سال دوم دانشگاه بودم , شن ی زنموی خوشگل و مامانی دارم که از زمانی که به بلوغ رسیدم تو کفش بودم زنموی من حدودا 35 36 سالشه و 1دونه دختر داره که 7 سالشه یه خانوم قد بلند با کون و رونای گنده و سینهای برجسته که کلی وقتی من نگاشون میکردم مچمو گرفته. بریم سراغ خاطره : یه رو که عموم اومده بود برای کاری شهر ما موقع برگشت بهم گیر داد که باهاش بر گردم تهران منم بدم نمیومد یه اب و هوایی عوض کنم از طرفیم به این فکر میکردم که میتونم کلی زنموی جیگرم دید بزنم و باهاش لاس بزنم (زنموی من کلا لباسای راحت میپوشه ) خلاصه رفتم و شب دیر وقت رسیدم و خوابیدم . صبح که بیدار شدم از خوشحالی زود رفتم دستشویی و کلی به خودم رسیدم یه ادکلن حرفهایم به خودم زدم رفتم توی اشپزخونه . دیدم واای همونطوری که حدس میزدم یه لباس باز پوشیده بود .یه پیرهن بندی که تا بالای زانوش بود سینهای خوشگلشم کاملان برجسته و توپول خودشو نشون میداد ، پاهای شیو کردشم که کیر آدم و راست میکرد. تا منو دید گفت سلام علی جون بیدار شدی جه عجب از این ورا . چه مردی شدی وصه خودت ( 2 سال بود که ندیده بودیم همو ) منم گفتم شماام که تکون نخوردین خوشگل تر از قبل . سر میز صبحانه صبونه نشست پیشم راست کرده بودم و بی اختیار به پاهاش و سینش نگاه میکردم چند بار متوجه نگاهم شد ولی قبلا م جلوش سوتی داده بودم ولی اون زمان بچه تر بودم . بهم گفت علی جان حالت خوبه . رنگم عوض شد گفتم چطور زنمو گفت نمیدونم با ی حالت خاصی فهمیدم که گند زدم گفتم ببخشید چشمای من زیادی مبچرخه منظوری نداشتم یهو رنموم بهم نگاه کرد و گفت عزیزم اشکالی نداره کاره بدی که نکردی .، من ی دفعه جا خوردن ولی زود خودم و جم کردمو بهش گفتم یعنی بازن میتونم نگاه کنم .خندید و گفت از دست این زبونه تو . دیدم داره حسابی را میده گفتم زنمو اندامت خیلی خوبه ادم و ی جوری میکنه چیزی نگفت منم بلن شدم و رفتم سمتش گفتم دوست دارم از نزدیکتر نگاه کنم بدنتو یه نگاه خوشگل بهم کرد و گفت دوست داری بهم دست بزنی وااااای داشتم از شهوت میمردم گفتم این ارزوی منه گفت میدونی اگه عموت بفهمه چی میشه گفتم چرا باید بفهمه ؟؟ اینو که گفتم بی اختیار لبای خوشگلشو کردم تو دهنمو حساابی ازش لب گرفتم داشتم لباسو میخوردم که یدعه پسم زد کلی ترسیدم گفتم حتما ناراحت شده ، که چن سانیه بهم نگاه کرد و گفت علی دخترم بیدار میشه اینجا که نمیشه برو تو اتاق منم کلی خوشحال شدم و رفتم تو اتاق چند دقیقه بعد اومد تو اتاق باورم نمیشد این زنمومه که داره میاد سمتم کسی که من همیشه تو کفش بودم .، نشست روبروووم وااای روتای سفید و خوشگلش داشت دیوونم میکرد .بهم گفت علی کارموون درست نییت اگه کسی بفهمه گفتم ما کاری که دووست داریم و انجام میدیم هیچکیم چیزی نمبفهمه )عنوم تا 4و5 عصر سر کار بود . اینو که گفتم محکم بغلش کردم و خوابوتدنش روی تخت محکم لباشو میخوردم اونم با ولع ازم لب میگرفت ، رفتم سراغ سینهااش وااای باورم نمیشد سینهای خوشگل و سفید و خوش فرم )شل تراز چیزی بود که فکر میکردم)سینهاشو محکم مک میزدمو کیرنو روی شورت میمالیدم روی کسش دیگه صداش درومده بود و بلند میگفت واای علی میخام گفتم میخای برات بخورمش گفت نه بکنم علی بکنننننن . باورم نمیشد انقد باهاش راحت شده بودم . کیرمو گزاشتم توی دهنشو اونم با ولع می خوردش و از اندازش تعریف میکرد همین طوری که داشت ساک میزد شرتشو دراورد و گفت بکنم علی بکن کسش خیس خیس شده بود منم کیرمو تا دسته کردم تو کسش چنتا تلمبه زدم و بهش گفتم برگرد که میخام وقتی میکنمت کوونتو ببینم اونم حالت داگ استیل شد و گفت فقط بکن منم همینطوری که میکردمش به کوون گندش و بدن سفیدش نگاه میکردم داشتم ارصا میشدن نمیخواستم درش بیارمو ابمو خالی کردم تو کسش گفتم من اومدم برگشت خندیدو گفت فدای پسر کوچولوم که ابش اومد .گفتم پاهاتو باز کن تا بخورمش اونم خوابید و پاشو باز کرد وای چه کس تمیز و تپولی منم حسابی مشغول خوردن شدمو با دستم میکردم تو کسش .کیرمم داشت بلند مشد گفتم میخوام بکنمتو از خجالتت در بیام گفت جووون علی من دیووونم کردی بخواب من میشینم روش اینجوری ارضا میشم منم خوابیدم و بعد از این که با لبای خوشگلش برام ساک زد نشست روی کیرمو بالاو پایین میکرد تا اینکه ارضاشدو افتاد رووم منم با کون خوشکلش بازی میکردم بهش کفتم میخوام از کون بکنمت برگرد اونم برگشت و کیرم و گذاشتم دم سوراخش راحت رفت داخل فکر کنم زیاد از عقب داده بود منم با ولع و بدون رحن محکم تلمبه میزدم .اونم داد میزد و میگفت جرم بده علی جرم بده . باورم نمیشد دارم زنموی خوشگلم و از کون میکنم بهم گفت داشت ابت میومد بهم بگو میخاوام بخورمش منم خسابی از کون کردمشو موقع ارضا شدنم ابمو ریختم تو دهنش اونم با ولع خوردش . توی اون چند روز 2 باره دیگه ام با هم سکس کردیم تا یک سال پیشم با هم سکس میکردیم و من از کس و کون زنموی خوشگلم لذت میبردم . ولی این سکسی براتون نوشتم اولین سکس با زن عمو جونم و بهترین سکس زندگیم بوود

نوشته: ali_b


👍 1
👎 2
205732 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

414282
2014-03-08 12:30:54 +0330 +0330
NA

خیییییلی تخمی بود،شرط میبندم نتونستی به شعاع 5 متری زن عموت نزدیک بشی همین که با یادش جلق میزنی خوبه برو جلقتو بزن اینجا نیا بچه.

0 ❤️

414298
2014-03-08 13:48:13 +0330 +0330

الدنگ

0 ❤️

414283
2014-03-08 14:58:14 +0330 +0330
NA

چرا آخرشو ننوشتی بچه جون؟!
من همش منتظر بودم یهو از خواب بپری و ببینی اونیکه داری میخوری کیر عموته نه کس زن عموت…
عیب نداره تو نگی هم ما میدونیم جریان چیه!!! ناراحت نباش پیش میاد دیگه عموته غریبه که نیست…

0 ❤️

414284
2014-03-08 15:16:38 +0330 +0330
NA

اين جيه نوشتي فكر كنم تازه ازخواب بيدارشدي

0 ❤️

414285
2014-03-08 18:14:43 +0330 +0330
NA

خیلی مشابهش اپ شده پس نخوندم

0 ❤️

414286
2014-03-08 18:20:18 +0330 +0330
NA

کسه شعره محض بود

0 ❤️

414288
2014-03-08 18:43:55 +0330 +0330
NA

ننويس اراجيف تحويل ملت نده خواهشا

0 ❤️

414289
2014-03-09 00:03:24 +0330 +0330

تخمی بود، ننویس . . . . . . . . . . . . . . .
کاملا ریدی و خودت هم نشستی توش داری دست و پا می‌زنی. آخه مگه می‌میری اگه یک بار بخونی که چی بلغور کردی؟ املاء، انشاء همه در حد بچه دبستانی. شب رفتی خونه زن عموت خوابیدی و صبح بهت گفت بیا از کـُس و کون بکن؟ شاشیدم تو تخیلات جلقکیت، دیگه ننویس.

ساله=سال
زنموی=زن عمو
شن ی زنموی=من یک زن عموی
سینهای=سینه‌های
از خوشحالی زود رفتم دستشویی=خاک تو سرت که موقع خوشحالی می‌رینی تو خودت.
ادکلن حرفهایم=ادکلن حرفه‌ای‌ام=ادکلن حرفه‌ای دیگه چیه؟
وصه=واسه
همو=همدیگه رو=همدیگه را
قبلا م=قبلا هم
بازن=به زن
بلن=بلند
لباسو=لباشو=لب‌هاشو
یدعه=یک دفعه
چن=چند
سانیه=ثانیه
عنوم=عموم=عمویم
خوابوتدنش=خوابوندمش
کیرنو=کیرمو=کیرم رو=کیرم را
درومده بود=در اومده بود=در آمده بود
گزاشتم=گذاشتم
ارصا=ارضاء
میشدن=می‌شدم
تپولی=تپلی=توپولی
خوشکلش=خوشگلش
کفتم=گفتم
رحن=رحم
خسابی=حسابی
2 باره دیگه=2 بار دیگه
شاشیدم تو سوادت، دیگه ننویس

0 ❤️

414290
2014-03-09 07:28:00 +0330 +0330
NA

مرتیکه مریض روانی ریدم روی کیرت

0 ❤️

414291
2014-03-09 14:15:47 +0330 +0330
NA

مرسی تکاور جان.
خااااااک کاهو بر سر تو و اون خانوادت با این دسته گهی که تحویل جامعه دادن.

0 ❤️

414301
2014-03-09 19:04:10 +0330 +0330
NA

دمت گرم تکاور ههههههههههههه

0 ❤️

414292
2014-03-10 06:49:07 +0330 +0330
NA

یه چیز یادم رفت بگم از کی تا حالا تهران شده آبادی جای که شما هستین شده شهر.

0 ❤️

414293
2014-07-10 09:01:03 +0430 +0430
NA

چطوری عکس کیرما بذارم؟

0 ❤️

414294
2014-07-30 09:18:26 +0430 +0430
NA

ROFL bomb biggrin khhhhhhhhhhhhh takavar jan Damet garm commented harf nadasht

0 ❤️

414295
2014-08-27 09:07:02 +0430 +0430
NA

یعنی اینا ریدن با این سوادشون . نمیدونم چجوری میان اینجا.یه عده جلقی شیشه ای متوهم

0 ❤️

414296
2014-12-30 06:23:24 +0330 +0330
NA

من نمیدونم هر کسی که میخواد سکس کنه تو فامیلشون میگه ما فامیلمون خیلی راحتن و با لباس باز جلومون میان . نمیدونم این کسشعر تازه تو داستانا مد شده. حالا به فرض که راست گفته باشی. عموت اینقدر بی غیرت و کونیه که تو و زن عموت رو تو خونه باهم تنها میزاره ؟؟//؟؟؟ ( به گنجشکه میگن منار تو کونت . میگه اگه بره که من حرفی ندارم ) عزیزم به ما ازین چیزا نمیره . برو جقتو بزن که شب نزنی به جدول

0 ❤️

414297
2015-04-04 14:49:08 +0430 +0430
NA

میدونم خیلی تو کف زعموتی ولی آخه کله کیری طرف جندم که باشه اینقد سریع ّپا نمیده آخه ملجوق دروغم که میخوای بنویسی یه چیزی بنویس که آدم باور کنه خواهر باورکنشو گاییدم سه مرتبه

0 ❤️

547390
2016-07-03 15:36:04 +0430 +0430

به این که چقد کص گفتی که خودتم باورت نمیشه کار ندارم ✋ ولی اخه ﮎﺱﮎﺵ موقعی که داشتی مینوشتی هم داشتی جق میزدی؟بعلهه100%جق میزدی بعدشم چشات فیوز پرونده اینو فرستادی ریدی تو هرچی داستانه:-[

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها