من و عمه ژیلا چیکار کردیم؟

1392/06/18

سلام. 22 سالم که بود با عمه ژیلا 25 ساله خیلی صمیمی بودیم. هنوز مجرد بود و شهرستان زندگی میکرد. یه روز سر ظهر رسید خونه ما و گفت اومده که بره دکتر. پرسیدم مشکلش چیه؟ درحالی که به مامانم نگاه میکرد ، با لبخند گفت حالا…! منم گیر ندادم و فکرکردم شاید مشکل زنونه داشته باشه. بعدازظهر رفت دکتر و خلاصه شب هم گذشت و فردا صبح زود بود که من توی اطاقم روی تختم خوابیده بودم و حس کردم یکی داره لبلمو آروم میبوسه. چشمامو باز کردم و دیدم عمه ژیلاست. تعجب کرده بودم. ما همدیگه رو موقع سلام و خداحافظی می بوسیدیم ولی نه اینطوری! لبخندی زدم و پرسیدم چرا صبح به این زودی بیدار شدی؟ هنوز ساعت 7 و نیمه؟ گفت بابات رفته سرکار و مامانت هم گفت میره به مادرش یه سر بزنه. داداشت هم رفت مدرسه. منم دیگه خوابم نبرد و اومدم بیدارت کنم چون باهات کار مهمی داشتم. با تعجب پرسیدم اتفاقی افتاده؟ گفت نه نگران نباش.یه مشکلی برام پیش اومده که فقط میتونم به تو بگم و فقط یه خواهش ازت دارم. گفتم بگو عمه جان. گفت واقعیت اینه که مدتی هست که برای اجابت مزاج مشکل دارم، حس میکنم به سختی اینکار انجام میشه و سوراخم تنگ شده. بعضی وقتا حس میکنم کلا بسته شده. دیروز رفتم که ویزیت بشم ولی خجالت کشیدم و برگشتم خونه. من که با تعجب گوش میدادم گفتم خوب الان من باید چیکار کنم؟ گفت میخواستم ازت خواهش کنم تو منو معاینه کنی! من که کمی تحریک شده بودم بطور ناگهانی کیرم راست شد و گفتم آخه…گفت اگه اینکارو نکنی خیلی ناراحت میشم. من که بجز تو نمیتونم این مشکلمو به کسی بگم. گفتم باشه. منو بوسید و بصورت دمر خوابید روی تخت و گفت اصلاً خجالت نکش و خوب منو معاینه کن. لباس یه سره گشادی تنش بود و من آروم لباسشو دادم بالا… اندام لاغری داره ولی خیلی سفیده. قلبم تند تند میزد و حسابی تحریک شده بودم. لباسشو که دادم بالا تازه متوجه شدم که شورت پاش نیست و لی به روی خودم نیاوردم. با دو دستم آروم لای باسنشو باز کردم و سوراخشو نگاه کردم. گفتم مه جان من که چیزی متوجه نمی شم. گفت آخه با نگاه کردن که معلوم نمیشه. گفتم پس چیگار کنم؟ گفت یه کم از این وازلین رو بمال روی سوراخش و با انگشتت امتحان کن ببین واقعاً بسته شده؟! نگاه گردم دیدم یه وازلین معطر گذاشته بلای تختم. از این کار بدم میومد و فکر کردم الان بوی گندش درمیاد و حالمو بهم میزنه. از حالت تحریک داشتم بیرون میومدم که گفت نگران نباش الان توی دستشویی بودم و حسابی شستمش وداخلشو هم با آب و مایع صابون شستم. خلاصه کاری رو ه خواست انجام دادم و متوجه نبودم که کیرم مرتب به ساق پاهاش میخوره. یه دفعه کفت اون چیزی و که داره ساق پاهامو سوراخ میکنه بکن توش. گفتم آخه عمه… گفت نگران نباش. من دوست دارم. نمیتونستم از کس دیگه ای اینو بخوام. میخوام منو بکنی. بعد لای پاهاشو بستر بازکرد و تازه کسشو دیدم که آبش دراومده و درخته روی ملافه.راستش حسابی تحریک شده بودم و دیگه دست خودم نبود. خودش هم دست به کار شد و برگشت منو بوسید و خوابون و شروع کرد به خوردن کیرم. ساک نمیزد بیشتر هدفش روان کردن بود و بعدش هم یه کم وازلین زد در سوراخ خودش و گفت حالا بیا فشار بده توش فقط خیلی دقت کن که جلوم نره بزنی پرده مرده رو پاره کنی!. سرکیرمو گذاشتم در سوراخ کونشو آروم فشاردادمو سرش کهرفت توش یه آه کشید و گفت آروم بکن توش و منم آروم آروم دادمش داخل. تقریباً نصف کیرم رفته بود داخل که گفت الان یواش بکش بیرون ولی سرش رو درنیار و بعد دوباره بکن و بزار تا ته بره توی کونم. منم دقیقاً همین کارو کردم تا کمی جا باز کرد. بعدش گفت حالا تند تر عقب و جلو کن. و خلاصه کمی که حرکات تند شد آبم اومدو همش رو خالی کردم توی کونش. گفت چیکار کردی پسر؟! داخلم گرم شد!!! گفتم آبم اومد دیگه! گفت چرا ریختیش توی کونم؟ گفتم پس چیکار میکردم؟ گفت باید میکشیدی بیرون و میریختیش روی باسنم. گفتم عمه جان ون لحظه دلم میخواست خودم هم برم تو کونت! تو انتظار داری میکشیدم بیرون؟!! کلی خندیدیم و بعدش هم تا ظهر 2 بار دیکه اینکارو کردیم. خلاصه تا الان که سه سال از این ماجرا میگذره و هردوی ما ازدواج کردیم هنوزم ماهی یکی دو بار با هم سکس داریم. خیلی با هم حال میکنیم . اصلاً حاضر به ترکش نیستیم. حتی وقتی عمه ژیلا حامله بود سکس ما زیاتر شده بود چون همش از پشت یکردمش. داستان اولین سکس منو عمه ژیلا بعد از ازدواجش رو بعداً براتون مینویسم.

نوشته: بابک


👍 0
👎 2
374887 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

398138
2013-09-09 11:54:58 +0430 +0430
NA

واقعا" که!!

0 ❤️

398139
2013-09-09 12:33:05 +0430 +0430
NA

آی بدم میاد از این داستانهای مزخرف آخرش میگه: فلان سکس رو بعدا براتون مینویسم

0 ❤️

398141
2013-09-09 15:07:33 +0430 +0430
NA

خاک تو سر خودت و عمه جونت. اشغال.روانی.

0 ❤️

398143
2013-09-09 16:45:42 +0430 +0430
NA

جون عمه کونیت ننویس

0 ❤️

398144
2013-09-09 16:49:57 +0430 +0430
NA

الان من باور کنم که عمه شما اومده قبل از ازدواج به مادرت گفته کونش فلانه بعدش صبحش اومده به تو داده ؟
عزیزم خبریه ؟ اینجا ایران است صدای جمهوری اسلامی ایران
ILOVE YOU PMC

0 ❤️

398146
2013-09-09 17:08:34 +0430 +0430

آقا بیار ما هم یه معاینه بکنیم ببینیم چی شده! تنگی کون خیلی خطرناکه! بیار دیگه، بیار ببینیم چشه

0 ❤️

398147
2013-09-09 17:14:03 +0430 +0430

کس شعر نگو اول میگی عمم سوراخش بسته شده بعد میاد میگه تازه دستشویی بودم و داخلش رو شستم و با مایع تمیزش کردم آخه کونی مادر بخطا واجبه دروغ سر هم بکنی کیرم تو کس زن و خواهر و مادر و عمه ژیلات بره

0 ❤️

398148
2013-09-09 18:50:24 +0430 +0430
NA

تو و عمه ژیلا چی کار کردین؟ گه زیادی خوردین!!
خوب جاکش ، خودت به کس شعری که گفتی یه کم با دقت نگاه کن!! مرتیکه تو تخیل پردازی واسه کف دستی رفتن هر گهی
میخوری نوش جونت، دیگه نباید بیای بنویسیش که. عین حسن کچل که با سیب گذاشتن از خونه کشیدش بیرون ننش، تو رو هم عمت اینجوری حالیت کرد که بکنیش؟ شما دبستانی بودین؟ دستتم از تو شورتت در بیار موقع نوشتن که این جوری ننویسی :
بعد لای پاهاشو بستر بازکرد و تازه کسشو دیدم که آبش دراومده و درخته روی ملافه.
کاری به این که تو حرومزاده کونی با محرمت سکس کردی ندارم ولی دیگه بالاغیرتا بتمرگ سر همون انی که قبلا می خوردی و نوشتن و کنار بذار.

0 ❤️

398149
2013-09-09 19:34:28 +0430 +0430

mmmmmmmmmmmmmmmmmmmm

0 ❤️

398150
2013-09-09 22:19:38 +0430 +0430
NA

Goh too ravanet doctor joon

0 ❤️

398151
2013-09-09 23:45:09 +0430 +0430
NA

چه خبره …

0 ❤️

398152
2013-09-10 02:13:43 +0430 +0430

عمه ننه، دیگه ننویس . . . . . . . . . . . . . .

آخه چه مرگتونه که سکس با عمه و خاله، خواهر و مادر و … را تبلیغ می‌کنید؟ کله کیری دیگه ننویس.

شعری برای تو
شبی در خواب، کونِ عمه دیدم
ز حسرت، خواب را بر خود بُریدم
زدم جلقی به کیرم تا دمِ صبح
کنون بر هیکلم تا کله ریدم

0 ❤️

398155
2013-09-10 11:23:42 +0430 +0430
NA

تو بيا يك كاري كن تمام دخترها وزنهاي فاميلتونو بيار اينجا تا برو بچ ي تستي ازشون بكنن شايد در اينده اونها هم كيپ بشن ثوابم داره (پيشگيري بهتر از درمانه )اخه فانتزيتم با فانتزيي نميبره خوب (عجيبا غريبا)

0 ❤️

398157
2013-09-10 13:05:14 +0430 +0430
NA

ميگم شانس اوردي كيرت تو كون عمت بوده سوراخش بسته نشده كيرت گير كنه :? :?

0 ❤️

398158
2013-09-10 15:15:57 +0430 +0430
NA

مادر جنده ی عمه ننه دیگه ننویس
اول برو سواد یاد بگیر بعد برو توهمات جالقانتو واسه دوستات تعریف کن که شاید کونت بزارن
اینجا ننویس که مثل شغال گر فحش بخوری

0 ❤️

398160
2013-09-10 15:28:14 +0430 +0430
NA

نميدونم چرا همه عمه هاى تو داستانا كم سن و سالن ولى تو واقيت حداقلش ٤٠ ٥٠ سال سن دارم نميدونم

0 ❤️

398161
2013-09-10 19:27:40 +0430 +0430
NA

من نمیدونم اینجور ک من فهمیدم خودت میخوای بدی روت نمیشه
از قدیم گفتن کون برای دادن است ریدن بهانست
حالا خود دانی آدرس بده بیام هم تو هم زنتو همه کستو بکنم

0 ❤️

398162
2013-09-10 20:09:11 +0430 +0430

آکون… (یعنی آقای کون)… اول بفرما بینیم چطور مغز تو رو خوند که الان بخار عن بلند میشه و فضای اطاق رو معطر میکنه و این امر باعث خوابیدن دول تو میشه که گفت الان دستشویی بودم 3 روز پیش روغن کرچک خوردم کل مسیر رو شسته آورده پایین؟!!.. بعدش بفرما که عمه شما گویا پردش تو کونشه نه ه ه ه ؟!!!.. اخه پرده همه تو کس هست!!!.. این واقعا یک پدیده ی نادر هست که پردش تو کونشه که گفته زیاد نتپونی پردمو بزنی!!!احتمال داده از پشت زدنش که از جلو نورگیر باشه!!!.. واسه همین راه گوز رو کیپ کرده از هزار کیلومتر اونورترپاشده اومده که بده براش لایروبیش کنی چون تو چندین زیر شلوار از جماعت شهری که اون درش هست بیشتر جر دادی… اینو بده ثبتش کنن در کتاب کونس…

0 ❤️

398163
2013-09-10 20:16:14 +0430 +0430

بعدشم اخه مجلوق هیچ عمه زیر 900 کیلو دیدی؟!!.. اصلا وجود داره؟… فقط 50 کیلو کس دارن یعنی پره یه قابلمه یه ملاقه هم روش…

0 ❤️

398164
2013-09-10 20:32:08 +0430 +0430
NA

من سوالم اينه الان عمه جان بجاي يبوست لابد اسهال گرفته درسته؟

0 ❤️

398165
2013-09-11 08:05:25 +0430 +0430
NA

اه اه اه بازم کردن عمه و خاله و …

چه بلایی داره سر این مردم میاد!!!

اگه راست بود باید بگم کیر همه مرده ها و زنده ها و اومده ها و نیومده ها و زاییده ها و گاییده های تاریخ بشریت تو روح تو و عمت لاشی کون آقا.

0 ❤️

398166
2014-10-08 10:50:46 +0330 +0330
NA

خوب بود ممنون
از کمر درد مردم یه کی کمک کن.سپاس
دنبال دوست دختر خوب با معرفت هستم
من در مقابلش خوب هستم
منظر هستم عزیزان پ بدیدن ممنون

0 ❤️

398167
2015-05-11 16:26:14 +0430 +0430
NA

چه عمه خوبی… کیرم تو دهن عمت بدبخت جقی

0 ❤️

398168
2015-05-12 09:12:37 +0430 +0430
NA

کیرم توی دهن عمتت بیا هم خودت هم عمتت رو جر بدم biggrin

0 ❤️

660900
2017-11-04 15:44:58 +0330 +0330

گوه خوردی دروغگو

0 ❤️

864430
2022-03-18 14:45:14 +0330 +0330

فقط میشه گفت هردو کسکش

0 ❤️