من و مادر زن توی پادگان

1400/11/05

از بین مهمونا ۵ نفر مونده بودیم، ۴ تا دختر و من خودم. البته هنوز رفت و آمد بود و افراد می اومدند و می رفتند ولی ما ۵ نفر خیلی وقت بود اونجا بودیم و کسی هم بنا نداشت جلسه رو ترک کنه.
یکی از دخترا که یکمی هم تکیده تر بود و نسبتا لاغر با چشم های نافذ به دلم نشسته بود و روش کراش زده بودم اسمش یادم نیست برای همین اینجا اسمشو مهسا می ذارم. حواسم بهش بود و زیر چشمی نگاهش می کردم اونم احتمالا متوجه شده بود و گاه بی گاه بر می گشت و نگاهم می کرد، شایدم نگاهش عادی بود و من اونطور برداشت می کردم ولی حس غریبی بهش داشتم حسی که فراتر از کراش معمولی بود و دوست داشتم باهاش سکس کنم.
یکی از دخترای دیگه هم یکم سبزه تر و توپر تر بود نزدیک شد بهم، بقدری خودشو نزدیکم کرد که عطرشو حس می کردم، یه عطر تلخی داشت که جذاب ترش کرده بود اسمش نوشین بود.
خیلی بهم نزدیک شد و دستشو گذاشت روی صورتم، لابد اونم روی من کراش داشت ولی با جرات تر از من بود. لبشو گذاشت روی لبم منم ناخودآگاه همراهیش کردم. ولی مدام حواسم به مهسا بود که برنگرده ما رو توی این حال ببینه. دوست نداشتم اگه یه وقت تونستم بهش نزدیک بشم این رابطه بی مقدمه و بی اختیار رو به روم بیاره.
ولی نوشین کارشو بلد بود و خیلی زود تونست کاری کنه که وا بدم. توی چند لحظه هر دومونو لخت کرد، دو تا دختر دیگه حواسشون به کار خودشون بود و اصلا انگار توجهی به ما نداشتند و من همچنان حواسم به مهسا بود.
نوشین کیرمو گرفت دستش و شروع کرد با عمق وجود ساک زدن خیلی کارشو بلد بود معلوم بود تجربه داشت ساکش واقعا بی نقص بود همین باعث شد احتمال پس زدنش توسط من دیگه به صفر برسه، اما همچنان استرس اینو داشتم که مهسا ما رو نبینه و البته توقع مسخره ای بود چون کافی بود برگرده و اون وقت همه چیو میدید.
نوشین دست از خوردن کیرم کشید و اومد بالا و قمبل کرد به سمت من، تابحال سکس بی مقدمه نداشتم ولی این یکی خیلی بی مقدمه بود کیرمو روی سوراخ کونش که با آب کسش لیز شده بود تنظیم کردم آروم فرو کردم تو. کونش مکش عجیبی داشت تمام سطح کیرم با جداره های کونش تماس عجیبی داشت انگار که تار و پود بوده باشن. چند باری به آرامی تلنبه زدم تا اینکه مهسا برگشت به سمت ما.
نگاهمو دوختم به نگاهش، خیلی آروم و بی تفاوت نگاه می کرد با چشمم اشاره کردم بیاد سمت ما اونم بلافاصله پاشد و اومد کنارم نشست.
کیرمو از کون نوشین درآوردم و دست مهسا رو گرفتم و گذاشتم روی کیرم. نگاهش به نگاهم دوخته شده بود و کیرمو آروم آروم میمالید. لذتی که داشتم تجربه می کردم غیر قابل وصف بود. نوشین هم شاید متوجه شده بود که اصل کاری مهساست و نباید مزاحم کار بشه اونم دست مهسا رو گرفت و با احتیاط کشید سمت خودش.
دوتاشونم برگشتند و قمبل کردند کون مهسا سفید و برجسته بود سوراخ کونش قهوه ای کمرنگ بود و چین های دورش نظم زیبایی داشت. کسش مثل یه کلوچه کوچیک لای پاش جا خوش کرده بود. بجاش کون نوشین سبزه بود و سوراخش تیره تر بود و کون گوشتی ای داشت.
کیرمو با آب کس نوشین که سرازیر شده بود خیس کردم و مالیدم به سوراخ کون مهسا. آهی کشید و پاهاشو کمی بیشتر باز کرد. کمی با کیرم به دور سوراخش ماساژ دادم بعد از کمی بازی کردن آروم فرو کردم تو. اثری از درد نبود، دردی که توی رابطه های آنال ازش حرف زده میشه نه توی مهسا حس کردم نه نوشین. از تنگی کون مهسا معلوم بود که قبلا از کون نداده بود. چند بار که تلنبه زدم کیرمو در آوردم و کردم توی کون نوشین. این کارو چند بار تکرار کردم، نمی دونم تجربه سکس با دو نفر رو داشتید یا نه ولی لذت غیر قابل وصفی رو به آدم منتقل می کنه.
توی این حین بودیم که در اتاق باز شد و مادر زنم وارد اتاق شد. اومد کنارم و آروم دستشو گذاشت روی کمرم و یکم ماساژ داد، از من پرسید خوبی؟ گفتم نسبت به اول شب بهترم. خواست لحافو از روم برداره که مانع شدم. گفت لحافو بده کنار و برگرد تا یبارم ماساژت بدم تا بهتر شی. ولی من تقریبا مطمئن بودم که محتلم شدم و آبم به خاطر خوابی که دیدم اومده. خیلی نتونستم مقاومت کنم لحافو برداشت و آبم روی شلوار زیر نور چراغ خواب کاملا معلوم شد.
دستشو گذاشت روی شلوارم و گفت خواب دیدی لابد… همین خوابارو می بینی و کمرتو خالی می کنی که کمرت به این روز افتاده، با کمکش برگشتم و رو به شکم خوابیدم و دست نرمشو گذاشت روی کمرم. غافل از اینکه همین خواب سکسی هم اثر ماساژ اول شبش بود.
یکم گذشت و یهو دست از ماساژ کشید و وزنشو انداخت روم سینه های لختشو پشت کمرم حس کردم.
توی این مدتی که داماد این خوانواده شده بودم یاد گرفته بودم که نباید به مریم (مادرزن) چرا و اما و اگر آورد چون اثری نداشت. دستشو از زیر رسوند به کیرم و شروع کرد به مالیدن با اینکه آبم اومده بود ولی دوباره کیرم سیخ شد.
بهم گفت برگرد ولی چشاتو باز نکن. برگشتم و چشامو بستم، کیرمو کرد توی دهنش، حرارت دهانش انقدری بود که کیرمو به حداکثر اندازش برسونه پاشد و شورتشو در آورد و نشست و سوراخ کسشو با کیرم تنظیم کرد، عاشق این پوزیشن بود،کیرم تا ته فرو رفت تو. شروع کرد بالا پایین کردن. صدای ریز ناله اش بلند شده بود و نفس نفس میزد. مریم بیچاره دو سال بود مهر طلاق به شناسنامش خورده بود و هربار با یه ترفندی با من خودشو ارضا می کرد شاید این بار دهم بود که باهم رابطه داشتیم.
از بس بالا پایین شد که آبم ریخت توی کسش همزمان از خواب پریدم و آشفته به اطرافم نگاه کردم. این بار چندم بود که توی خوابگاه پادگان محتلم می شدم. قبل اینکه مراسم صبح گاه شروع می شد باید خودمو جمع و جور می کردم، بنظرم دیگه باید به فکر ازدواج باشم.

ممنون از نگاه و توجهتون

نوشته: پسر شجاع


👍 18
👎 33
189601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

855263
2022-01-25 01:09:18 +0330 +0330

واقعا پسر شجاع که دوس داره بچه ها زیر داستانش حسابی مورد عنایت قرارش بدن🤣🤣😅😅

0 ❤️

855277
2022-01-25 01:31:52 +0330 +0330

بچه بیا پایین کصشر نگو سرمون درد گرفت

0 ❤️

855296
2022-01-25 02:10:50 +0330 +0330

این واقعی بود لذت بردم‌
مثل بقیه کس نگفتی

1 ❤️

855312
2022-01-25 03:01:30 +0330 +0330

این کوسشعر محض بود فقط به درد کسی میخوره که بخواد ارضا بشه وگرنه غیر مریم که مادر زنت بود که اونم باز کوسشعرایه مغز جقیت بود نوشین و مهسا از کجات در اوردی درسته اونم با مغز جقیت خلق کردی ولی حتی شخصیتشون مثل مریم که بحساب مادر زنت بود هیچ توضیحی ندادی یعنی کیرم تو داستان بی سر تهت👎

0 ❤️

855342
2022-01-25 06:34:49 +0330 +0330

از سربازی گفتی یه رفیق لیسانسه داشتم خدمت میگفت تو خواب با همه سکس داشتم از حنیفر بگیر تا آنجلینا ، امبر هرد ، همه رو کردم فقط مونده کاترین زتا حونز لعنتی به خوابم نمیاد . جدی هم حرف میزد ، یادش بخیر خدمت

3 ❤️

855362
2022-01-25 09:16:28 +0330 +0330

کوس ننه جقی

0 ❤️

855366
2022-01-25 10:05:07 +0330 +0330

خواب به خواب بشی دهن سرویس مغزم رگ به رگ شد

1 ❤️

855379
2022-01-25 11:13:37 +0330 +0330

کس مغز جغی

0 ❤️

855396
2022-01-25 13:34:02 +0330 +0330

خواب به خواب بری

1 ❤️

855398
2022-01-25 13:42:31 +0330 +0330

😀😀😀

0 ❤️

855404
2022-01-25 13:54:44 +0330 +0330

بازم خوبه این خواب‌ها رو زیر کیر جناب سرهنگ ندیده بوده

1 ❤️

855414
2022-01-25 15:08:51 +0330 +0330

اگه فانتزی نبود میگفتم کسشعر نوشتی ولی این دیگه نوبره…توکسشعر نوشتی حالا میخواد فانتزی باشه یا نباشه

1 ❤️

855429
2022-01-25 16:18:23 +0330 +0330

جالب بود

0 ❤️

855431
2022-01-25 16:38:16 +0330 +0330

یهو پرید وسط استودیو برازرس
این چه طرز داستان نویسیه
یه مقدمه ای…
فضا سازی…
معرفی چیزی…
همه را مثل خودت جق فنگ فرض کردی؟

پ ن: جق فنگ بر وزن دوش فنگ
یعنی کسی که آماده ی شروع جق زدن باشد.

1 ❤️

855453
2022-01-25 21:05:00 +0330 +0330

احتمالا بعدش افسر نگهبان امده کرده تو کونت

1 ❤️

855483
2022-01-26 00:33:21 +0330 +0330

ساقیتو گاییدم با این مغز کثیف و جقیت،اوسکول جقول این چه کسشعری بود تحویل جماعت دادی کیرم تو کص ناموست و جدوابادت

1 ❤️

855594
2022-01-26 09:53:58 +0330 +0330

👍 👍

0 ❤️

855603
2022-01-26 11:22:03 +0330 +0330

خخخخ‌بیشتر خندیدم تا لذت جنسی ببرم

1 ❤️

855633
2022-01-26 14:58:56 +0330 +0330

تموم شد

خیلی تعثیر گزار بود 🇦🇶🇦🇶🇦🇶🇦🇶🇦🇶🇦🇶🇦🇶🇦🇶👎👎👎👎👃

0 ❤️

855659
2022-01-26 20:05:14 +0330 +0330

در ادامه یه داستان هم از کون دادنت مینوشتی یخورده سرشبی میخندیدم و سرحال میشدیم

1 ❤️

859627
2022-02-17 02:35:31 +0330 +0330

پسر شجاع شیر پور چی ننتو گایید آقای دکتر خالتو خرس مهربون رو هم دیدم داشت کس خواهرتو جر میداد خودتم تو پادگان کون کن زیاده

0 ❤️

891886
2022-08-24 07:23:28 +0430 +0430

کیر هفتادودو سرباز مسلح تو کونت

0 ❤️

894900
2022-09-12 10:41:37 +0430 +0430

کیر تو کونت 😂 😂

0 ❤️

896288
2022-09-20 06:14:14 +0430 +0430

منم‌ چنبار خاب دیدم دارم مامانم و ابحیمو با پسرعموم دوتایی میکنیم. نوبتی حلمونو عوض میکردیم و کون‌ مامانم و‌ ابحیم میکردیم. خابمو گفتم به پسرعموم کیرش راست شده بود میکفت گاش میشد واقعا بکنیم مامان و ابحیمو

0 ❤️

937037
2023-07-10 22:36:32 +0330 +0330

ای عمه ننه

0 ❤️