من و پسر عمه

1399/10/06

سلام اسمم محمد هست
داستانی که میخوام بگم مربوط به چند ماهه قبل هست رفت آمد خیلی کمی با فامیل ها داریم طوری که شاید سالی یک یا دوبار اونهم تو دیدار بزرگترها قسمت بشه هم رو زیارت کنیم. من یه پسر عمه دارم که چندین سالی هم رو ندیده بودیم جوری که حتی قیافش رو هم یادم نمیومد قضیه از جایی شروع میشه که خونه ما مشکل سیم کشی برق پیدا میکنه پدر تو یکی از تماس های تلفنی که برای حال احوال و پرسیدن وضعیت جسمی شوهر عمه (تازه عمل کرده بود) که متوجه میشه بله این پسرعمه ما توکار سیم کشی هست قرار بر این میشه یه روزی این پسر عمه ما بیاد یه نگاهی بندازه. تقریبا دو سه سالی از من 22 ساله بزرگتر هست وقتی میاد من تو اتاقم مشغول کار خودم بودم که دیدم بله این اقا پسر تو این چند سالی که من ندیدمش چقدر جذاب خوش قیافه شده قد حدود 180 وزن 70 بدن رو فرم, صورت زاویه دار با ته ریش چشم ابرو مشکی, باهمون دیدار قند تو دلم اب شد که همچین تیکه ای تو فامیل داشتیم من با غریبه سکس میکنم . خلاصه دید مشکل خونه رو گفت یه براورد هزینه کرد رفت تا فردا که با وسایل برگرده شروع به کار کنه. فردا حول حوش ساعت 9 اومد پدر که سرکار بود . ساعت یک بود که مادر ناهار رو اماده کرده بود. موقع نهار خوردن گوشی مادر زنگ خورد مجبور شد از پیش ما بره تا تلفن رو جواب بده که بعد از رفتن مادر نطق این پسر عمه باز شد شروع به خوش بش کردن با من کرد که در اصل فقط از من تعریف کرد. صحبت هاش هم وقتی مادر اومد قطع کرد این رفتارش برام عجیب بود تا این که مادر گفت: مجبوره بره خونه ابجی که پابه ماه بود وقتی مادر معذرت خواهی بخاطر رفتن میکرد من به پسر عمه جان نگاه کردم که بععععله خوشحالی از چشماش میزد بیرون ناهار خوردیم مادر رفت من هم به اتاق کوچ کردم با گوشی ور میرفتم که صدای اییییییییییی حسن اقا (بله اسم این پسر عمه ما حسن هست) و بعد از اون یه صدای تق اومد رفتم تو حال که دیدم حسن جان پخش زمین شده چهار پایه هم کنارش دراز به دراز افتاده , بلندش کردم رو مبل نشوندمش رفتم یه لیوان اب براش بیارم که تو ذهنم اومد چرا اول صدای ایییی اومد بعد از ثانیه ای صدای افتادن تو همین حین تمام سناریوهای کسشعر فیلم های پورن اومد جلو چشمم که بله این اقا نقش بازی میکنه تا مارو بکنه.
رفتم پیشش گفتم: چرا اول تو خوردی زمین بعد صدای افتادن چهارپایه اومد؟ یکمی خیر شد بهم مِن مِن کنان تا اومد حرف بزنه گفتم: از رفتن مامان هم که چشمات برق زد!! یکمی تعجب کرد احتمال فکر نمیکرد اینطور بشه من هم گیر زیادی ندادم اجازه دادم به نقش بازی کردنش ادامه بده . طبق گفته خودش پاش به شدت درد میکرد, من هم نشستم کنارش و دست گذاشتم رو جایی که درد میکرد . همین جاست؟ یکمی دستم کشیدم روش , بله پاهای فولادیشو منقبض کرده بو تا سفت تر بنظر بیاد من که از قیافه هم از اندامش خوشم اومده بود در حال از دست دادن اختیارم و راست کردن بودم که گفت: شکمم هم درد گرفت دستم بی اختیار رفت سمت شکمش دست کشیدم , بعععععله سیکس پک هاش و موهای خیلی کم شکمش رو زیر انگشتام حس میکردم که باعث شد کاملا راست کنم . که اقا متوجه شده من راست کردم ولی اون لحظه واکنشی نشون نداد من هم به مالیدم شکم و سینش ادامه دادم که دستم رو از زیر تیشرتش کشیدم بیرون اب رو دادم خورد بعد از خوردن اب گفت: اگه خوشت اومده میتونی به مالش ادامه بدی . گفتم: چه خوش اومدنی مگه دختری که خوشم بیاد بمالمت اینجا بود که به کیر راست شده من که با سختی جابجاش کرده بودم تا مشخص نشه اشاره ای کرد گفت: مشخصه خوشت نیومده . من که سرخ سفید شدم بودم , گفت: حالا خجات نکش پیش میاد من رفتم اشپز خونه لیوان رو گذاشتم خدا خدا که این کیرمون بخوابه که اومد تو اشپز خونه جلوم وایساد قدش کمی از من بلند تر بود تقریبا چند ثانیه فیس تو فیس بودیم که من خودم اروم رفتم سمت لبش شروع به بوسیدن و خوردن لباش کردم . اون هم رفت سراغ گردن گوشم شروع به زبوزدن کرد, صدای ناله من رفت هوا طولی نکشید که تیشرتشو در اوارد من با دیدن اون اندام حسابی داغ شده بودم شروع به خوردن سینه ها و گردنش کردم که از لذت داشت بیهوش میشد کم کم رفتم سراغ شلوارش کشیدمش پایین همونجا بود که با کیر 20 سانتیش غافل گیرم کرد. 20 سانت کلفت با یه قوس خیلی ملایم تو کیرش که وقتی کردمش تو دهنم باعث شد تا تح تو حلقم بره خوردن کیرش رو آسونتر کنه یه چند دقیقه ای خوردم بلندم کرد خواست تیشرتم رو در بیاره که یادم افتاد باید برم دست شویی خودم رو بشورم بهش گفتم بره تو اتاقم تا برم دست شویی رفتم اومدم دیدم لخت تو اتاق با کیری که نیم خواب شده بود مشغول فضولی هست اونم اجازه خواست تابره دست شویی تو دست شویی که بود من به این فکر میکردم لخت شم منتظرش وایسم!؟ یا که نه با لباس منتظر بمونم که خودش سر رسید من رو لباس به تن دید خواستم دوباره لب بازی رو شروع کنم که بدونه هیچ حرفی بایه بوس ساده رفت سراغ شلوارم شلوارم رو کشید پایین کیرم که الان خواب خواب شده بود کرد دهنش شروع به خوردن کرد که تو دهنش بزرگ بزرگ تر میشد تا جایی که دیگه تو دهنش جا نشد کشید بیرون خندید گفت کیر بزرگی داری ها به پسرعمت رفتی. (من یه کیر 21سانتی کلفت دارم که هرکسی نمیتونه تحملش کنه )وقتی تیشرتم رو در اواردم خودم گفتم: از سیکس پک هم همینطور با یه لبخند زیبا به حالت 69 شدیم یه 5 دقیقه ای کون تخم و کیر هم رو خوردم تو طول سکس مدل های ساک زدن متفاوتی رو رفتیم تا این که خسته شدم گفتم حالا نوبت کردنه , ازم خواست که اول من بکنم چون وقتی ابش میاد
آف میشه ادامه سکس براش سخت که گفتم :من هم این مشکل رو دارم خندید گفت: همه جوره به خودم رفتی . من که کیرمو تف مالی کردم گذاشتم دو سوراخش که حسابی تنگ بود با سختی ولی اروم کم کم کردم تو تا اینکه جا باز کرد به شدت و شلاقی میکوبیدم تو 10 دقیقه به این صورت ادامه داشت که احساس کردم الاناس که ابم بیاد که سریع کشیدمش بیرون که حسن برگشت گفت حالا نوبت منه, روی کمر خوابیدم پاهارو دادم بالا که حسن جون اون کیر کلفت 20 سانتی رو با کمی تف یک جا کرد تو , همین که کیر رفت تو بدنم سست شد از درد داشتم خفه میشدم , حسن همیطور ادامه داد به خشن ترین حالت ممکن تلمبه میزد پاهام رو با قدرت خم کرده بود داشت لب هام رو میک میزد تا اینکه با التماس های من کشید بیرون کمی با زبونش سوراخمو لیس زد گفت: بیا کیر سواری کن من هم نشستم رو کیرشو باز , به همون خشنی تلمبه میزد تا این که گفت داره میاد من سریع کشیدم بیرون نزاشتم ابش بیاد همین طور که دراز کشیده بود کیرش رو به سمت اسمون به زور برعکسش کردم خواستم انتقام پاره کردن کونم رو ازش بگیرم. حالتمون حالت داگی بود من با تلمبه زدن اسپک زدن به کونش خواستم انتقام بگیرم که دیدم نه حسن اصلا دردی احساس نمیکنه با تمام وجود داره لذت میبره . البته بگم که من هم از این سبک خشن سکسش خوشم اومده بوده دیگه از این سکس های آروم خسته شده بودمم. همینطوری تلمبه میزدم حسن زیر کیر ما جق میزد که من گفتم ابم نزدیکه حسن گفت صبر کن رو کمر بخوابم ابتو بریز رو صورتم منم قبول کردم به تلمبه ها ادامه دادم تا این که اب حسن اومد من هم کشیدم بیروم مابقی رو جق زدم پاشیدم رو لب گردنش خودمم افتادم روش یکمی لباش رو که با اب خودم خوشگل شده بود خوردم کنارهم چند دقبقه ای دراز کشیدیم پاشدیم رفتیم حموم. و بعد حسن هم رفت به ادامه کارش رسید این شد شروع رابطه سکسی عاطفی من حسن که الان چندماهه باهم سکس میکنیم امیدوارم رابطمون جدی تر بشه

نوشته: mohamadkoo


👍 5
👎 4
31301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

783400
2020-12-26 01:15:37 +0330 +0330

میگم اگه عمه دارین درا رو قفل کنید!! امشب هرکی پسر عمه داشت…کونش گذاشت!!

8 ❤️

831226
2021-09-09 23:29:55 +0430 +0430

من فکر میکردم دو رابطه همجنس گراها یکی فاعله یکی مفعول ولی این دوتا هردو فاعل بودن عجیبه این ترتیب داد بعد اون ترتیب داد باز این داد اون کرد اون کرد این داد 😁

0 ❤️