من جوابم و18سالمه و بچه بابلسرم این داستان واس 4/21هستش ک وقتی داشتم میرفتم سالن واس فوتسال توراه ی ماشین کنارم واستاد و گفت سلام ومنم سلام کردم سوال کرد اطراف دریا نداره؟ گفتم داره .گفت بیاباهم بریم .گفتم فوتسال چی؟گفت زود برمیگردیم ،قبول کردم و رفتیم باهم وقتی ب ساحل رسیدیم سریع رفتیم لا درختای توساحل بعد اون خوابید و گفت قلنجای پشتم بگیر وگفتم باشه حاج اقا شروع کردم بعد 5دقیقه گفت بیارو باسنم بشین راحتتربگیربرام منم نشستم وقلنجش میگرفتم ک کیرم ب کونش میخوردو کیرم تحریک میشد بعدش یکم شلوارش کشید پایین تا نصفه کونش معلوم بود وگفت واسم مالشش بده خیلی خسته شدم گفتم باشه وبادوتادستام چنگش میزدم ی کون سفیدو تیغ کرده سفیده سفید بعد گفت مراقب اطراف هستی؟ گفتم اره،پاشد ورفت پشت درخت و گفت من اینارو واسه تحقیق میخوام درباره شهوت دارم تحقیق میکنم منم گفتم باشه و شلوارش را حاجی تا رو ساق کشید پایین(پشت درخت ومن مراقب اطراف بودم)بعد گفت درش بیار ودرش اوردم و واسم بادست یکم مالوند بعد گذاشت دم سوراخش وگفت بکن ومن دوبارعقب وجلو کردم ک دیدم اب دهن ریخته کف دستش و زد دم سوراخت بعد گفت بکن تو منم کمرش گرفتم و سرش رابافشارکردم تو کونش ک ی اوف گفت و بعد گفت بسه و شلوارش کشید بالا و گفت کیرت خیلی بزرگه و باهات تناسب نداره (اخه 16سانته وکلفت)بعد رفتیم تو ماشین و چون داشت فوتسال دیرمیشد سریع راه افتادیم توراه گفت فقط واس تحقیق بود و ن چیزدیگه ای و ازم قول گرفت ب کسی نگم ولی الان ب شما گفتم درکل من رسوند دم سالن و خداحافظی کردیم و رفت
(حالاخودمونیم ترسید وبهم کون نداد ونصفه کاره شلوارش کشید بالا)
.
مرسی ک خوندید قربانتون ببخشید ک اگ سکس نداشت زیاد،اخه این اتفاق واس خودم عجیب بود وب این علت واس شمانوشتم.
.
.
.
.قسم نباید بخورم اما ب خدا حقیقت نوشتم شاید خلاصه کردم اما ی کلمه دروغ ننوشتم،کسکش و خواهرکسده باشم اگ دروغ گفته باشم ب خدا راستش نوشتم.
بای دوستان
دوست شما جواد
آخه کسکش مگه داری اس ام اس میدی که اینجوری واسه ما مخفف نویسی کردی ؟؟
نترس شهوانی به خاطره نوشتن داستان پول نمیگیره چه برسه بخاطره کاراکتر اضافی!
تازشم کیره 18 سانتی متوسطه! کجای دنیا به کیره 16 سانتی میگم کلفت!
دیوسه کون گشاد 4 خط واسه ما داستان نوشتی برنگشتی یه ویرایشه کوچولو بکنی؟
اسمتو نوشتی جواب!!!
“عقب وجلو کردم ک دیدم اب دهن ریخته کف دستش و زد دم سوراخت”!
دمه سوراخه کی جاکش؟؟؟؟
حدس میزنم میرفتی نهضت سوادآموزی؟؟؟
داستانت در حدی نیست که بخوام نقدش کنم !
رفتی 2 خط واسه ما کُـسنوشته تف دادی فکر کردی الان نویسنده شدی ؟
فقط همین 1 تیکه رو از ما داشته باش !
"من جوابم و18سالمه "
داستاني دركار نيست كه بخوام بررسيش كنم وبيشتر به يك خبر شبيهه منتها خبر بي يال ودم واشكم ميماند راست ودروغ آن كه بنده شخصا هيچ دليلي ندارم كه برآن مبنا بر راست بودن واقعه كوچكترين ترديدي داشته باشم!!چراكه بنابر قانون منطق مادامي كه حداقل يك مورد نقض علمي وعملي در ردحقيقتي مسلم يافت نشده باشد آن حقيقت كماكان به قوت خود باقي خواهد
ماند
یعنی کیرم تو داستانت و خودت !!
کووووووووووووووونی حداقل میخوای هم از خودت بسازی طبیعی بساز
هولی ؟!!! عن
باسلام مجیدجان جوادنه جواب وامانقدداستانی جوادگونه ازنویسنده ای بشدت جواد!!!
اگه گفت باور كن ،
اگه تكرار كرد شك كن،
اگه قسم خورد مطمئن باش
داره بهت دروغ ميگه…
16 که دودوودله
به نظر من حاج آقا دیده با این دودوول ارضا نمیشه نخواسته دلتو بشکنه اینجوری گفته
اخه کس کش مادر به خطا اسمت جوابه چه اسم تخمی داری حالا اونم به کنار بابل سر دریا دارهولی بچه کونی بغل دریا جنگل نداره من مادر بزرگم بابل سر زندگی میکنه و بابل سرو بهتر از تهران بلدم چون شهر کوچیکیه بعدشم تو ی کونده لاشی میتونستی ادرس پارکینگ ها رو بگی عوضی (کسانی که با این شهر اشنایی ندارن پارکینگ ها به طرح های سالم سازی دریا گفته میشه که در شهر مذکور از پارکینگ 0 تا 9 وجود دارد در این بین تعدادی مخصوص اقایان و تعدادی مخصوص خانم ها هست)
در اینکه اکثر آخوندها کونی هستند شکی نیست،ولی به علت نگارش غلط،حتی اگه راست هم گفته باشی خیلی ساختگی بنظر می رسید.موقع نوشتن سعی کن عجله نکنی و بری یه جای ساکت و راحت،بعد بدون ترس و عجله و با آرامش بنویس و بعد چندین بار بخون و باز هم نوشته هات رو ویرایش کن و در صورت نیاز از داستان کم یا زیاد کن تا نوشته هات زیباتر بشه.موقع نوشتن هم سعی کن انرژیت خوب و هم راستای داستانت باشه تا هی بهت موضوعات جدید الهام بشه.مرسی که وقت گذاشتی و نوشتی رفیق.
کس نگو پسر خوب…به کون آخونده سوگند که دروغ نگفتم ولی داستان دروغی که گفتی…کون قشنگ ننویس. آخوند دوست ننوبس. صفحه مانیتوری و پیشرفته و عالی گلگسی اس تو ،تو کون سه تیغ کرده ات…ننویسس.
قشنگ بود داداش منم میکنی اب کیرتم می خورم ورزشکار تو کونم بکار
استخوناي مرده هات تو كون زنده هات با اين داستان نوشتنت بچه كوني!
چرا کوس میکی؟ کیر گذاشتن جلو کوس مادرت مجبورت کردن این کس شر ها رو بگی اولا دروغه دوما اگه آخوند کونی بوده به یه آخوند کیر کلفت میداد
بیسواد دیگه ننویس. . . . . . . . . . . . . . .
یعنی واقعا سواد خوندن و نوشتن نداری؟ ریدم تو سوادت. مگه مجبوری بنویسی؟ جون مادرت دیگه ننویس.
من کاری ندارم که داستان دروغ بوده یا راست((کسخول دروغ نگو)) ولی من یه آخوند میشناختم که خیلی جاکش بود با زنش مثل سگ رفتار میکرد ولی دخترش خیلی حال داد از زیر زبون زنش شنیدم که قبلا به خاطر شرکت های هرمی واسش شلاق بریدن بعد از مدتی شایعه کرد که زنم سرطان داره و کلی پول جمع کرد و یه خونه شیراز خرید و رفت بعدا شنیدم که با یه فاحشه گرفتنش و خلع لباسش کردن
نتیجه به آخوند جماعت اعتباری نیست…
کس مغز جون چرا کس شر میگی یکی یهویی اومده بهت گفته بیا بریم فلان جا تو هم عین بز باهاش رفتی ؟بعد گفته بیا منو بکن ؟قطع به یقین داستان کاملا برعکسه و تو رفتی بهش دادی دیگه از این کسشر ها ننویس (dash)
namoosan kosshertarin dastane omram bood