یادم میومد ۱۱ سالگیم ینی ۷ سال پیش من چون پدرم ساعت ۷ تا ۱۰ شب سر کار بود و مادرم از ساعت ۱۰ تا ۱۸ میرفت کتابخونه برای کار از ساعت ۱۰ تا ۱۸ تنها بودم و خاله ی من دانشجو بود میومد خانه ما تا من تنها نباشم خالم هنوز سگسی هست ولی اون موقع جوون تر بود خلاصه ی روز که خونه ما بود مادرم باید منو میبرد حمام ولی سر کار باید میرفت و نبود وخالم منو برد حمام من بیشتر دوست داشتم با خاله زهرا برم حمام چون مهربون تر بود و بیشتر باهام تو حمام بازی می کرد منو برو حمام بعد من که همیشه لخت میرفتم حمام ولی خالم شورت و سوتین می پوشید ولی برام آب را درست کرد و رفت بیرون بعد ۲یا ۳ دقیقه با ی دودول ( همون دیلدو من نمیدونستم ) لخت اومد منم راست کردم خالم خندید و اومد کنارم نشست گفتم این چی گفت اسباب بازی هست من گفتم چجوری میشه بازی کرد باش و دستش را گذاشت رو دودولم گفتم نمیخوای لیف بزنی گفت نه میخوام دودول بازی کنیم من گفتم باشه پا شد رفت از بیرون اسپری الکل ( تاخیری بود ولی بهم گفت الکل که خواست ساک بزنه فکر کنم برا اونه) زد من گفتم بیا بازی کنیم دیگه منو نشوند رو زمین و شروع کرد به ساک زدن من نمی فهمیدم چکار میکنه ولی بهم حال میداد دولم خیلی کوچیک بود راحت تو دهنش جا میشد حسابی دولم خیس شده بود گفت همینجوری که من با دودولت بازی میکن تو هم نوک می می( ممه) هام رو ماساژ بده منم که داشتم مثل خر کیف میکردم بعد دیگه ساک نزد بعد دودول پلاستیکی رو برداشت میکرد تو کونش به منم گفت نازم رو لیس بزن منم بدم میومد گفتم نه بعد تخمامو گرفت خیلی کم فشار داد گفت اگه لیس نزنی وحشی بازی میکنم باهات منم
قبول کرد یکم لیس زدم ارضا شد ی ماد چسبون و ترش ریخت تو دهنم من بعد فکر کردم که جیش بعد ی بهونه ای آورد که جیش نکرد یادم نیست بعد برام کف دستی زد تا ارضا شدم(ی اب کم و بیرنگ اومد ازش خیلی زود اسم اون چیزی که اسپرم می سازه را یادم نیست ولی زود فعال شده بود) بعد تو شستن تخمامو فشار میداد می گفتم بازی مگه تموم نشده میگفت میخوام تمیز بشه دو دولت همه ی اینا تو ۳۰ دقیقه اتفاق افتاد ممنون خدافظ

نوشته: علیرضا