من یه دو جنس گرای بیغیرت شدم (۲)

1399/10/07

...قسمت قبل

در ادامه داستان قبلی. همون موقع ازش پرسیدم یعنی چی اقای کیر کوچولوعه من. مگه من کیرم کوچیکه. گفت خب چی بگم. گفتم راستشو بگو. گفت حامد جونم کیر تو خیلی دوس دارم ولی واقعا کیر داداش کوچیکت خیلی نازه مخصوصا با اون سره صورتیش.وقتی داشتم براش ساک میزدم خیلی خوشمزه بود. گفتم بیشتر تعریف کن ک چیا بهش گفتی ک کارتون کشید به اونجا. گفتش هیچی رفتم جدی تو حیاط ک یه هوایی بخورم ک دیدم هوتن اونجاست ک بدتر حشری شدم. رفتم کنارش نشستم هوا سرد بود ک به هوتن گفتم ک خیلی سرده هوا دارم یخ میزنم گفت خب برو تو پیش حامد. گفتم نمیخوام اینجا پیش تو گرم میشم. گفتش باشه. بهش گفتم میشه یه چیزی بگم گفت بگو. گفتم هوتن تو خیلی پسره خوشگل و خوش هیکلی هستی کاشکی یه خورده حامد به تو میرفت. گفت دیگه چکار کنم ژنتیک بدن من اینطوریه. گفتم یعنی همه جات خوبه به نظرم حتی لبات. گفت اره همه دخترا بهم میگن. گفتم دیگه کجاهاتو میگن ک خوبه ک من ندیدم. گفت تو هر جایی ک بگی رو دخترایی ک باهاشون بودم دوس داشتن. گفتم میتونم لباتو ببینم دقیق تر گفت اره. منم نزدیکش شدم گفتم واقعا قشنگه ک یهو لبامو گزاشتم رو لباش. اونم قفل لبام شد. لبامونو ک جدا کردیم بهش گفتم اینو ک راست میگن واقعا خوبه خیلی چسبید. جاهای دیگه هم باید خودم چک کنم ببینم چیجوریه. گفت یعنی کجاهارو. دستمو یهو گزاشتم رو کیرش از شلوار گفتم اخیییش گرم شدما. گفتش ک خب به نظرت چیجوری بود. منم گفتم ک من ک هنو نچشیدمش باید از نزدیک ببینمش. گفت باشه یهو بلند شد شلوار و شرتش رو کشید پایین. یه کیر سر صورتیه دراز افتاد بیرون. سرمو بردم نزدیکش گفتم اوووووف چقدر خوشگله گرفتم دستم لبامو نزدیکش کردم به زور کردمش تو دهنم واقعا از مال تو خیلی بزرگ تر بود حامد. خیلی خوشبو بودش بر عکس تو ک کیرت بعضی وقتا بو میده. تموم وجودم داغ شده بود نمیدونستم دارم چکار میکنم. همینطوری داشتم واسه داداشت ساک میزدم. ک گفتش داره میاد منم کیر خوشگلشو در نیاوردم یهو ابش اومد منم همرو میک زدم. حامد من واقعا ترو دوس دارم ولی از همون روزای اولی ک داداشت رو دیدم عاشق هیکل و کیرش شدم وقتی از رو شلوار میدیدمش. وقتی ک ابش اومد سریع بهش گفتم خودشو جمع کنه. تازه ازش تشکر هم کردم. گفتم بهش ک مرسی ک گزاشتی به ارزوم برسم. به ستاره گفتم تا به حال بهش کس هم دادی. گفتش نه همون یه دفعه بود دیگه دست هم نزدم به کیرش. گذشت و یه شب رفته بودیم خونه مادرمینا مهمونی. شب شد چون راه خونمون دور بود قرار شد شب بمونیم اونجا. شب شد ستاره بهم گفت حامد باید امشب منو بکنی. گفتم عزیزم اخه الان اگه بکنمت ک همه صداتو میشنون. گفت نخیر اگه هم بشنون فقط داداشت میشنوه ک اتاق بغلیه. گفتم خب اونم نباید بشنوه دیگه. هی ازون اصرار از من انکار. گفت اصلا تو بگیر بخواب منم سوپر میبینم خودمو ارضا میکنم. منم الکی خودمو زدم بخواب ولی نخوابیدم. دیدم اولش داره سوپر میبینه. ولی یهو صدام کرد. منم جواب ندادم. چون همیشه خوابم سنگینه. چند بار صدام کرد بیدار نشدم پاشد از اتاق رفت بیرون. چند دیقه صبر کردم دیدم نیومد. خونه مامانمینا یه جوریه ک از بالکن اتاقا بهم وصلن. رفتم تو بالکن رفتم سمت اتاق داداشم. همیشه در بالکنش رو باز میزاره چون گرماییه. صدای ستاره رو شنیدم ک داره با هوتن حرف میزنه. داشت میگفت ک اره داداشت به من توجه نمیکنه. همش میگیره میخوابه اصلا متوجه نمیشه ک منم نیاز دارم. داداشمم گفت ایراد نداره ستاره بلاخره اونم سره کار میره خسته میشه مجبوره ک استراحت کنه. ستاره گفت میتونم پیش تو نیم ساعت دراز بکشم ک خوابم بگیره بعد برم اونور. هوتن هم گفت چرا ک نه بزار لباس بپوشم بیا تو هم زیر پتو. چون هوتن همیشه با لباس زیر میخوابید. ستاره گفت نه همینطوری خوبه. رفت زیر پتو. داشتم حشری میشدم. یهو ستاره گفت هوتن جونم. هوتن گفت جانم. گفت من سردمه باز میشه از پشت بچسبی بهم البته قبلش برو برق اتاق رو روشن بزار یهو خوابمون نبره فردا بیدار شه حامد ببینه من تو بغل توام. داداشم بلند شد رفت برق اتاق رو روشن کرد یهو ستاره گفت اوووووف چرا مال تو اینقدر بزرگه واقعا. از رو شرت هم میشه حس کرد بزرگیشو. دیگه دیده میشد داخل اتاق. ولی چون از بیرون نور نبود اونا منو نمیتونستن ببینن. منم قایم شدم. هوتن از پشت چسبید به ستاره. ستاره هی خودشو تکون میداد. دیدم دستشو برد پشتش. کیر داداش کوچولوم رو گرفت. هوتن گفت مگه قرار نبود ک دراز بکشی فقط. ستاره گفت کاری نمیکنم ک دارم گرم میشم فقط. یهو ستاره رفت زیر پتو متوجه شدم ک کیر هوتن رو در اورده میخواد ساک بزنه. هوتن گفت نخور واسم امروز تمیز نیستش. پتو رو زد کنار ستاره. گفتش ک مگه من میتونم ازین کیر بگذرم. کیر داداشم رو اولین بار بود از نزدیک میدیدم. خودمم هوس کردم ک بخورمش. از بس ک خوشگل و دراز بود. ستاره رو ندیده بودم اینطوری بخوره. کیر هوتن رو کرده بود تو دهنش داشت عق میزد. خایه های هوتن رو لیس میزد. میگفت جووووووووون کیر یعنی این. عشقه. یهو ستاره لباسشو در اورد دیدم سینه هاش افتاد بیرون. به هوتن گفت میشه برام بخوری سینه هامو. هوتن لباشو برد نزدیک سینه های زنم کرد تو دهنش داشت میک میزد ک زنم یهو میخواست داد بزنه ک هوتن جلو دهنشو گرفت. داشت نفس نفس میزد ستاره. دستشو ورداشت هوتن. ک ستاره گفت نمیتونم تحمل کنم هوتن کیرتو میخوام. میخوام حسش کنم تو کسم. میخوام بکنی تو کسم تا ته. یهو بلند شد شرتشو کشید پایین ستاره و هوتن گفت وااااای چ کس کوچولویی داری. مگه حامد نمیکنت ک اینقدر کوچولو مونده. گفت چرا میکنه ولی کیرش مثل تو نیس. کوچولوعه. زنم اومد روی حامد نشست. کیرشو با دستش تنظیم کرد روش مالوند. خودش اروم اروم کیر داداشم رو داشت میکرد تو کسش. چشاش رو بسته بود و لبشو گاز میگرفت. میخواست جیغ میزنه. اروم میگفت. هوتن قربونه این کیرت بشم. از اول باید زن تو میشدم. از اولش باید تو کیرتو میکردی تو کسم. این کسم مال توعه. بکن تو کس زن داداشت. زن داداشت قربونت بره. از همون اول ک دیدمت ارزوی این موقع رو داشتم. اروم اروم کیر هوتن داشت میرفت تو کس سفید زنم. نفس ستاره بند اومده بود. داشت نفس میزد. هی قربون صدقه کیر داداشم میرفت. ستاره میگفت چقدر داغه کیرت کیر حامد فدای کیر تو. کسمو جر بده. داداشم داشت با سینه های ستاره ور میرفت. میگفت داداش کس کشم لیاقت تو رو نداره ازین به بعد من میکنمت. میخوام بچه ای ک به دنیا میاری از من باشه. اون کونی خرجشو بده. پوزیشن رو عوض کردن ستاره حالت داگی شد هوتن رفت پشتش کیرشو میمالوند به کس زنم. قشنگ کسش رو گشاد کرده بود. کیرشو اروم اروم کرد توش. برا من کسش دیگه گشاد شده بود ولی بازم واسه هوتن تنگ بود. ستاره میگفت ک بکن تو کس زن داداشت. این کس برای توعه. ازین به بعد هر روز منو باید بکنی. هر روز ک حامد رفت سره کار باید بیایی بکنی تو کسم تا اروم بشم. هوتن سرعتش رو بیشتر کرده بود یهو گفت دارم ارضا میشم و ستاره گفت بریز تو کسم میخوام بچه ی تورو داشته باشم نه اون شوهر کونیمو. یهو هوتن داد زد و ریخت تو کس ستاره. ستاره به خودش میپیچید میگفت جوووون سیرابم کردی. بلاخره به ارزوم رسیدم. ولو شدن رو تخت منم سریع رفتم تو اتاق خودمون دوباره خودمو زدم به خواب. ستاره اومد تو اتاق. اومد بالا سرم صدام کرد چند بار صدام کرد گفت حامد پاشو کارت دارم. بیدار شدم دیدم لباساش تنشه ولی شرتش خیسه گفتم چی شده چکارم داری. گفت پاشو هر کاری میکنم ارضا نمیشم پاشو کسمو بخور. گفتم اخه این موقع شب. گفت اب کسم راه افتاده ولی ارضا نمیشم پاشو ارضام کن. گفتم باشه بخواب رو تخت بینم. خوابید رو تخت دست انداختم شرتش رو کشیدم پایین. یهو الکی مثلا ک شوکه شدم گفتم چقدر اب اومده ازت. گفت یه ساعته دارم خودمو میمالم فقط اب میاد ازم. البته زیاد هم عجیب نبود خیلی وقتا اب سفید رنگ ازش خارج میشد ولی نه دیگه اینقدر. گفت واسم بخورش. گفتم چشم. لبامو نزدیک کردم و لیسش زدم گفتم چقدر هم بوش شبیه بوی اب کیر شده. گفت بخور حرف نزن. شروع کردم لیس زدن همینطوری از کسش اب کیر هوتن میمومد بیرون منم همیشه چون اب کسش رو میخوردم نه نیاوردم. لیس میزدم و زبونمو کرده بودم تو کسش داشتم اب کیر داداشم رو میخوردم. واسه خودم بهترین لحظه بود. ستاره نفس نفس میزد میگفت بخور شوهر زن جنده. سرمو اوردم بالا گفتم به خودت اینطوری نگو. گفت بخور فقط. همه ی اب کسمو بخور. یهو از دهنش پرید گفت بخور تموم اب کیر رو.دوباره سرمو اوردم بالا گفتم چی. منظورت چیه. گفت هیچی حامد جونم سوپر ک میدیدم الکی با خودم میگفتم یارو اب کیرش رو ریخته تو کسم. گفتم یعنی تو سوپر خودتو گزاشتی جای اون زنه. گفت اره حامد جونم. با خودم فکر میکردم ک یارو کیر کلفتشو کرده تو کسم. فکر میکردم ک کیرش از تو هم بزرگ تره. تلمبه میزد تو کسم. گفتم جوووووون. گفت بخور شوهر بیغیرتم. همه ی اب کیرو رو بخور. منم همشو خوردم و ستاره ارضا شد. گرفتیم خوابیدیم ولی من همش تو فکر چیزایی ک دیدم بودم. از جلو چشام بیرون نمیرفت. ستاره ای ک خودم پردشو زدم. تو دانشگاه به هیچکی محل نمیزاشت. اولین باری ک کیرمو دید واسش عجیب بود و تا به حال ندیده بود ولی حالا کیر داداش کوچیکمو میخواد هر روز بخوره. میخواد از اون بچه داشته باشه.
داستان بعدی رفتن خونه ی ارمان و سکس ارمان با ستارس و من و سحر در حضور من.

ادامه...

نوشته: حشری جان


👍 22
👎 4
38501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

783554
2020-12-27 01:26:18 +0330 +0330

به والده محترم سلام برسون چون همه رو مثل فک و فامیل خودت حساب کردی!!!
آخه نفهم آدم می ره کس بده میگه برق رو خاموش کنن نه اینکه روشن کنن اونم تو مهمونی و خونه مردم!!!
دوم اینکه آلزایمر که نداشته هر دفعه که کیر هوتن رو میبینه جا میخوره و میگه وای چقدر بزرگه!!
خودت سایز بزرگ دوست داری شیطون؟

5 ❤️

783572
2020-12-27 02:10:05 +0330 +0330

قشنگ بود
کاملا میشد تصورش کرد

0 ❤️

783575
2020-12-27 02:48:40 +0330 +0330

جریان چیه توی داستان های شهوانی همیشه یکی داره سکس دونفر دیگه رو میبینه بدون اینکه اونا متوجه بشن؟
لاشیا قرصی نامرئی شدن دارید به ما نمیگین؟

3 ❤️

783659
2020-12-28 00:33:19 +0330 +0330

عالیه داستانت ادامه بده زودتر بزار فقط طولانی ترش کن کاش داداش هوتنت منم میگایید

0 ❤️