موفقیت سکسی بعد از ۳ سال

1392/06/14

سلام به دوستان خوبم ، این خاطره مربوط میشه به ٤ سال قبل ، در این خاطره از اسمهای مستعار استفاده کردم ولی کل ماجرا عین حقیقته . من تو شهرمون هم از لحاظ مادی و هم از لحاظ شخصیتی و هم از لحاظ مادی جوان تقریبا سرشناسی بودم بهترین خصوصیتم خوش اخلاقی منه ، مغازه وسایل کادویی و زینتی داشتم به همین خاطر بیشتر مشتریهای من خانم بودن ، از لحاظ جنسی از اون دسته مردهایی هستم که با کوجکترین اشاره تحریک میشه ، یه عادت خوبه دیگه که دارم درسته خیلی اهل سکس بودم ولی اهل خیانت و به زور کردن و تهدید و غیره هیچوقت نبودم ، تا ١٠٠ ٪ از رضایت طرف مطمئن نمی شدم کاری نمی کردم خلاصه بریم سر اصل مطلب . یه خانم ٥٥ ساله مشتری من بودن ، من از بچگی ایشون رو می شناختم و همیشه تو کفش بودم ، سنش زیاد بود ولی انصافا مثل یه دختر ١٨ ساله به خودش میرسید تقریبا ١٠ روز یک بار میومد مغازه من ، ولی من با وجود اینکه تو مخ زدن خیلی حرفه ای بودم ولی در مقابل اون همیشه کم میاوردم و میترسیدم ، خلاصه من هم واسه اینکه بیشتر بهش نزدیک بشم همیشه تخفیف خوب می دادم بهش ، کم کم با هم گرم شدیم بیشتر میومد مغازه یک سال گذشت و من نتونستم بهش بگم ، ٢ سال گذشت باز جرات نکردم آخه بعضی وقتها خیلی ناز میکرد و عشوه میومد تا می خواستم بهش بگم یه جور برخورد می کرد که مثل پسرش به من نگاه می کنه ، خلاصه بعد از ٣ سال یه روز اومد مغازه ، با خودم گفتم هر چی بادا باد ابش میگم ولی باز جرات نکردم ، یه ساعت بعد اینکه رفت بهش زنگ زدم گفتم مریم خانم میتونم چند دقیقه مزاحم بشم ، گفتم حقیقتش یه چیزی هست ٣ ساله می خوام بگم ولی جرات ندارم گفت بگو راحت باش . پشت گوشی چشام و بستم و گفتم مریم خانم خیلی دوست دارم و بد جور تو کفم ، اینو گفتم از ترس قطع کردم ، دیدم فرداش اومد مغازه گفت این چه حرفی بود زدی دیروز ، گفتم الانه که بزنه در گوشم ، ولی جرات کردم و همه چیز و بهش گفتم ، گفت حداقل ما ٢٧ ، ٢٨ سال با هم تفاوت سنی داریم تازه شوهرت هم که چند ساله فوت کرده ، دیدم یه لبخندی زد و کیفش و باز کرد یه چیز گذاشت رو میز و بدون خداحافظی رفت . باز کردم دیدم یه ادکلن توشه ، روش هم نوشته منم چند ساله که عاشقتم ، تو کونم عروسی بود ، سریع بهش زنگ زدم گفت عصری بیا خونه ما کسی خونه نیست آخه اون با عروس و پسرش زندگی می کرد ، عروسش هم ماله یکی از شهرهای دیگه بود که با شوهرش رفته بودن خونه باباش ، عصر رفتم خونه شون رفتم تو ١٠ دقیقه همینطور به هم نگاه کردیم هر دومون خجالت می کشیدیم کم کم بهش نزدیک شدم و بغلش کردم وای خدا این من بودم که تو بغلش بودم ، تا الان اگه بگم ١٠٠ کس کردم دروغ نگفتم ولی این یه چیز دیگه بود ، خلاصه شروع کردیم یه جور برام ساک میزد که هیچوقت ندیده بودم من هم داشتم کسشو لیس میزدم بد جور حشری شده بود چند سال هم بود تو کف بود ، هر دومون ٢ بار ارضا شدیم ، تموم شدیم یه چای خوردم و رفتم مغازه ولی متاسفانه این اولین و آخرین بارم بود که کردمش چون چند هفته بعدش من از ایران رفتم و الان تو کشور سوئد زندگی می کنم ولی خوشحالم که حسرتش رو دلم نموند و به آرزوم رسیدم بعد ٣ سال . خاطرات سکسی زیادی دارم که هموشون رو براتون تعریف می کنم . ممنون از همه دوستان

نوشته:‌ امیر


👍 0
👎 2
109871 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

397733
2013-09-05 03:00:08 +0430 +0430

خسته نباشی، بنویس . . . . . . . . . . .
سعی کن با آب و تاب بنویسی. الان این چیزی که نوشتی مثل انشاء کلاس پنجم ابتدایی بود. یعنی تخمی. بهتر بنویس.

منم یکتا امیری توی این شهر
همی کردم زنانِ جنده در دهر
شدم در کف برای یک عجوزه
نهایت کردمش بی زور و بی قهر

0 ❤️

397734
2013-09-05 03:48:33 +0430 +0430
NA

کوتاه بود عزيز سعى طولانى تر بنويسى.
من زياد با زن سن بالا حال نمى کنم.

0 ❤️

397735
2013-09-05 03:55:00 +0430 +0430
NA

من تو شهرمون هم از لحاظ مادی و هم از لحاظ شخصیتی و هم از لحاظ مادی جوان تقریبا سرشناسی بودم.
میگی زن 55 ساله بعد خب بعد سه سال میشه 58 ساله آخه کردن یه فسیل چه لذتی داره؟
لیسیدن کس زن 58 ساله یا عاقبتت سینه قبرستونه یا اگه شانس بیاری یه ماه بری کما و بعد هم بهت یه هفته سرم وصل کنن.

0 ❤️

397736
2013-09-05 04:19:15 +0430 +0430
NA

بدبخت مشکل داری کم بزن همیشه بزن

0 ❤️

397737
2013-09-05 04:24:15 +0430 +0430
NA

این که فسیل بوده؟ هههه

این کاربرای فسیل سایت رو باید بزاریشون تو موزه سایت که همه ازشون دیدن کنن ! خخخ

0 ❤️

397738
2013-09-05 04:33:36 +0430 +0430
NA

test

0 ❤️

397739
2013-09-05 08:24:42 +0430 +0430
NA

بله
به نظر بنده که دروغی بیش نبود
تو با شغل فروشندگی چقدر سریع پله های موفقیت و طی کردی عزیز دل
سوئد هم رفتی
اونجا هم فروشندگی پیشه کن سریع میری امریکا
با عرض پوزش خدمت همه فروشندگان عزیز
اما خداییش اگه اینا رو بهش نمیگفتم یه جوریم میشد

0 ❤️

397741
2013-09-05 12:28:00 +0430 +0430
NA

Kekh

0 ❤️

397742
2013-09-05 13:38:09 +0430 +0430
NA

داستان سکسیش کجاش بود؟؟
همون دو کلمه خلاصه مشغول کار شدیم و من رفتم سوءد!!!
میگما شمارشو بده مام بکنیم بریم سوءد

0 ❤️

397743
2013-09-05 17:11:16 +0430 +0430
NA

جالب بود فقط همين!!!

0 ❤️

397750
2013-09-06 16:31:01 +0430 +0430
NA

کسکش الان کجاش دقیقا سکسی بود ؟

0 ❤️

397752
2013-09-06 16:50:03 +0430 +0430
NA

کس تو 100 کس گاییدی بعد میگی از نظر شخصیتی تو شهر سر شناسم.جلقی کمتر بزن بد جور ریدی.

0 ❤️

397753
2013-09-06 20:09:50 +0430 +0430
NA

مسموم نشدی؟ :| :D

0 ❤️

397754
2013-09-06 23:28:21 +0430 +0430

جایی که تو گوزو توش مشهور بشی شهر نیست. کوره دهاته که فکر کنم مجموعاً 100 تا کس توش پیدا نمی شه مگه بزهای مونث خطاکار و مرغهای تو مرغدونی همسایه رو گاییده باشی.
راستی اون فسیل رو هم میزاشتی جزو عتیقه های پشت ویترینت.

0 ❤️

553834
2016-08-27 09:41:24 +0430 +0430

خسته نباشی دلاور خداقوت پهلوان

0 ❤️