سلام اسمم نیماست خاطره ای که میگم برای ی سال پیش قبلش هم بگم داستانم گی حالا حوصله دارم ی سری بیان کسشر بگن تو کونی هستی و از این جور حرفا مهم حالی بود که من کردنم راستی در موردغلط املایی هم کسشر نگید
ماجرا از وقتی شروع شد که ترم جدید زبان شروع شد ،این ترم شش نفر جدید اضافه شده بودن که چهار تاشون پسر بودن.یکی از این پسرا که دوسالی از من کوچیک تر بود و هم اسمم امد بغل دست من نشست کم کم یخا اب شدن وو دوست شدیم نمی دونم چی شد که من ی حسی بهش پیدا کردم همش دوست داشتم کنارش باشم ی چیزی تو کونم بود که همش باید فشارش میدادم خیلی گیج شده بودم ولی میدونستم که از وقتی نیما امده این طوری شدم.خودمم گرایشم انگار داشت تغییر میکرد انال سکس که میدیدم مست میشدم و رفتم سراغ دانلود گی.ولی چه طوری باید بهش میگفتم نیما کون کن ماهری بود هفته ای نبود این توش سکس نکرده باشه با خودم گفتم عمرا منو بکنه،تصمیم گرفتم برم خودم نیازمو برطرف کنم خیلی گشتم ولی برخلاف اینکه همه ادعا دارن ی کیر ۲۰ سانتی دارن که باهاش همه رو کردن یا سر قرار نیومدن یا زود بلاک کردن(کسکشا)ولی چیزی که فهمیدم همه از کونم تعریف میکردن من بیشتر تو کف رفته بودم و دوست داشتم بودنم چه مزه ایی.گذشت تا ما ی کس پیدا کردیم رفتم کردمش خیلی چیز ردیفی بود پستونای گرد و کون گوشتی داشت با اجازه اش ی چندتا عکس گرفتم ازش تا فرداش که نیما رو دیدم شروع کردم تعریف کردن بهش نشون دادم خیلی حال کرد گفت شماره شو بده که ی لحظه به ذهنم رسید گفتن نه بریم دوتایی بکنیمش اونم قبول کرده زنگ زدم گفت باشه ولی پول دونفر رو باید بدین قبول کردیمو رفتیم خیلی هیحان داشتم بدن لخت نیما رو دیده بودم ولی کیر و کونش رو نه ولی میدونستم باید جرات داشته باشم.بالاخره رسیدیم رفتیم خونه بدون معطلی من لخت شودمو مهنازم لخت کردم شروع کردم خوردن ممه هاش کونمم طرف نیما بود،ولی انگار نیما خجالت کشید به مهناز گفتم بیا لختش کنیم.اون داشت تیشرتش رو در میاورد من سریع رفتم سمت شلوارش اونجا بود که اولین بار کیرش رو لمس کردم واییی عجب چیزی بود بالا رو نگاه کردم دیدم داره ممه های مهناز رو میخوره منم شروع کردم خونمو مثلا با کسش سر گرم کردن کیر نیما چسبیده بود به پس سرم عجب حسی بود درین حین دلو زدم به دریا کیر نیما رو کردم دهنم وایییییی باورم نمیشد چه شوری خوشمزه ای داشت نیما ی نگاه کرد بهم ولی مشغول خوردن ممه های مهناز شد.یهو مهناز گفن بسه دیگه شروع کنید.ما کاندوم کشیدیم من چون کیرم کوچیک تر بود رفتم سراغ کونش نیما هم سراغ کوسش امدیم جاها رو عوض کنیم که صدا مهناز درامد گفت نه کیرت خیلی گندس و نمیشه نیما هم امد دوتا تلاش کرد نشد و کاندومش پاره شده بمن گفت تو بکن پس من از کسش خسته شدم من شروع به تلمبه زدن که نیما گفت راستی بذار برات جبران کنم من نفهمیدم چی میگه که زبونش رو سوراخم حس کردم وایییییییی کل بدنم داغ شد که همزمان انگشتش رو فرو کرد من استپ کردم سرمو گذاشتم رو سینه مهناز که کیر نمیا رو سوراخم حس کردم خیلی ترسیدم گفتم این جنده تنوست وای بهمن نیما فشار رو شروع کرد ولی تو نمیرفت تا من امدم بگن بی خیال دادش رفت تو چشام داشت میزد بیرون نیما ی چند دقیقه ای صبر کرد بعد کیرش رو در اورد ی تف انداخت تو کونم بعد شروع کردبه کردن اولش خیلی درد داشتم ولی ازون درد ها لذت بخش بود ی ده دقیقه ای گذشت کیرم تو کس مهناز بود و کیر نیما تو کونم تا ابم امد ولی انگار نیما قصد ارضا شدن نداشت تا دیدم کیرش رو کشید بیرون کاندوم رو دراورد بعد کرد تو کونم احساس مردم اب جوش ریختن دیگه بلند شد مهناز منو برد دست شویی یادم داد اب و خالی کنم ی کرم داد گفت بزن دمش گرم گفت امروز خیلی حال کردم مجانی ما هم رفتیم شبش یکم سختم بود ولی صبح دیگه خبری از درد نبود.بعدظهرم رفتم کلاس نیما امد ولی کنارم نشست فهمیدم خجالت میکشه آخر کلاس رفتم پیشش گفتم داداش بخشید فکر نمیکردم این جنده این طوری فیلم بازی کنه که نیما گفت نه اتفاقا خیلی به من خوش گذشت که جفتمون خندیدم بعد گفت الان خونه کسی نیستا منم فهمیدم منظورش چیه.مهناز خانوم هم ی حال دیگه ایی به ما داد گفت اگه مکان دارید می تونید بیاید اینجا ما هم تقریبا هفته ای دو بار سه بار میریم میسکسیم.
نوشته: نیما
مهناز گفت اگر مکان دارید میتونید بیاید اینجا؟ یعنی فقط در صورتی راهتون میداد که مکان تونم با خودتون ببرید؟ لاکپشت بودین ایا؟ ?
موضوع داستانت در گروه بایسکشوال قرار می گیره
هم دوست داشتی بدی هم بکنی
موفق باشی
دفعه اول یکم درد داشت ولی از اون درد خوبا! !!
آب جوش ریختن تو کونت! !!
خیلی کسشعر بود اولشم نوشته من نیمام بعدش نیما شده دوستش میگن دروغگو کم حافظس
ریدمون
مزخرفترین داستانی بود که خوندم. سواد فارسی که نداری ولی رفتی کلاس زبان؟!!!
شاشیدم توی جا و مکان و زبان فارسی و انگلیسیت و داستانت و فانتزیت و کف دستات. خودت حس نمیکنی جق زدن هم اندازه داره؟
کا کوکا
ریدمون
مزخرفترین داستانی بود که خوندم. سواد فارسی که نداری ولی رفتی کلاس زبان؟!!!
شاشیدم توی جا و مکان و زبان فارسی و انگلیسیت و داستانت و فانتزیت و کف دستات. خودت حس نمیکنی جق زدن هم اندازه داره؟
ها کوکا
اگه اين همون نيما باشه كه بقيه داستانش هم اينجا بوده ، نسبتا ضعيف تر بود ، اما بالاخره تم اروتيك داشت
اما خدا نكنه ، يه نويسنده بدبختي ، يه اشتباه تايپي بكنه ، ديگه همه مي شند معلم انشا
يك نون جا افتاده ، يكم عقل راه بنداري مي فهمي جمله درست اين بوده ، “اگه مكان ننننننداريد مي تونيد بيايد اينجا” .
واا مصيبتا، وااا انشاها ، روح سعدي جذام گرفت ، فردوسي بواسيرش تركيد
بابا بي خيال
““””
““””
““””
به «ممد گلادیاتور هشتصد و هشتاد» و همینطور «حشفه» و «حمید سیصد و نود و هفت»، دو تا نابغه ای که کامنتشو لایک کردن که فکر میکنن اگه یه نفر بیاد این زیر بنویسه که «موقع سکساتون از کاندوم استفاده کنین تا بخاطر بی احتیاطی و رفتارهای پرخطر جنسی، به فنا نرید»، همکارشونه و جاشونو تنگ کرده:
کسی اگر تشویق به سکس با کاندوم و پرهیز از رفتارهای پرخطر در سکس می کنه، نه اونقدر بیکار و لمپن هست که همه چیز رو مثل شماها به شوخی و مسخره بگیره، و نه لزوماً به شغل شریف توم که گفتی یعنی «… کشی» اشتغال داره.
یه سوال هم ازتون دارم:
آیا تا بحال تو زندگی درخشان و پربارتون، کسی رو دیدید که ایدز داشته باشه، زنی رو دیدید که ناخواسته از شوهر هوسبازش یا برعکس، مردی از همسر یا دوست دختر بی احتیاطش، که با یکی دیگه خوابیده که ایدز داشته، از اون ایدز گرفته باشه؟؟ آیا تا بحال نوزاد بی گناهی رو دیدید که بخاطر بی احتیاطی یکی از والدینش بدون اینکه هیچ تقصیری داشته باشه با ایدز متولد بشه؟؟؟ تا حالا درد و ناله های یک بیمار ایدزی که در مراحل پایانی زندگیش هست رو دیدید؟؟؟
تو و امثال تو اگه دوست ندارید فرهنگ سکس با رعایت اصول بهداشت و سلامت جا بیفته، مختارین لاستیک بکشین رو اون لامصب خودتون یا نکشین، خود دانید! اما اجازه بدید دیگران هم همچنان اطلاع رسانی کنن، که یک وقت یک نفر از روی بی اطلاعی و ناآگاهی، قربانی نشه. بدونه که لذت چند دقیقه ای با بی احتیاطی، ممکنه یک عمر پشیمونی بیاره. اگر کسی میخواد آگاهانه زندگی خودش رو نابود کنه خودش می دونه، مخاطب کسی هست که اتفاقا خیلی هم سلامتیش براش مهمه، فقط ممکنه خطرات رو ندونه.
تو و امثال تو، اگر نمی خواید یا نمی تونید در این آگاهسازی کمک کنید، اون هم در شرایطی که کسی جز خودمون توی این مملکت مون به آموزش این مسایل اهمیت نمیده، دستکم زخم زبون و کنایه نزنید. در مقابل میتونین به بی احتیاطی تون ادامه بدید تا به افتخار مرگ دردناک از عفونت ناشی از ایدز نائل بشید.
گرچه شخصا براتون آرزو میکنم همیشه سلامت باشید و هیچ وقت بخاطر بی احتیاطی، یک عمر پشیمانی برای خودتون نیارید.
یکی یه جنده بیاره بکنیم وسطش منم بکنه عیب نداره
فانتزیت رو در قالب واقعیت نوشتی بودی.