میثم كونی (۱)

1399/10/06

با سلام خدمت کاربران شهوانی
اسم من میثم هست ویک کونی هستم والان که ٢٧سالمه بااین که خیلی وقت کون ندادم اما اگه یه فرد سن بالا وخوش اندام بیاد بازم دلم براش ضعف میره و حاضرم باهاش سکس کنم
قبل این که داستان شروع کنم اینو بگم که این داستان گی هست و هرکی دوست نداره نخونه واین که تقریبا میشه گفت واقعیه شاید بعضی جاهاش اغراق کنم اما بیشترش واقعیته نیاز نمیبینم الکی حرفی بزنم باز هرکی نظر شخصی خودش داره وازاد هرچی بنویسه.
خونه ما تو شهرستان و تقریبا میشه گفت باغ بود چون جلو خونه ما با فاصله دامداری عمو هام بودن ومن همیشه تو باغ با پسر عمو هام بازی میکردم یا تو کار دامداری بهشون کمک میکردم .
این مقدمه از زندگی من بود.
من یادمه اولین باری که شلوارمو جلو کسی دیگه (پسرعموم) دراوردم فکر کنم ابتدایی میخوندم اون موقع ها بچه بودیم وچیزی نمیفهمیدیم ما سه تا پسر عمو بودیم و من از همشون کوچیک تر بودم پسر عموبزرگه که اسمش داود بود از من واون یکی پسر عموم که اسمش امیر بود فاصله سنی زیادی داشت من وامیر زیاد باهم صمیمی بودیم یادمه اولین بار امیر تو باغ موضوع بچه دار شدن خانوم ها و خوابیدن زن شوهر بهم یاد میداد بعد بهم گفت بیا شلوار هامون دربیاریم واونجای همو ببینیم منم اولش راضی نبودم ولی چون کنجکاو بودم قبول کردم . چون خونه ما نزدیک بود من همیشه شلوار راحتی میپوشیدم واین باعث میشد که همیشه من اول لخت بشم به خاطر همین من اول شلوارمو دراوردم ودولم به امیر نشون دادم اون موقع مال هردوتامون دول بود بعد امیر شلوارشو دراورد ودولشونشون داد.اونروز گذشت دیگه من وامیر رومون به هم باز شده بود زود زود میرفتیم انباری و به هم دولامون نشون میدادیم یه روز که تو باغ داشتیم بازی میکردیم امیر گفت بیا بریم دولامون به همون نشون بدیم بعد تو جلو من جیش کن من نگاه کنم منم اولش خجالت میکشیدم اما باز نمیدونم چرا حس کنجکاوی داشتم و قبول کردم اما به خاطر این که کم نیارم منم گفتم توهم باید باسنتو نشون بدی اونم قبول کرد بعد ما رفتیم انباری پشت دامداری که علوفه نگه میداشتن امیر گفت شلوارتو دربیار منم دراوردم ودولم نشون دادم نمی دونم چرا هر موقع از این کارا میکردیم دولم سفت میشد بعد گفت جیش کن ومنم خیلی زور زدم تا بلاخره تونستم یکم جیش کنم بعد اونم باسنشو نشون داد و شلوارامون پوشیدیم و رفتیم .تو این مدت من وامیر بازم دولامون به هم نشون دادیم اما پیشروی نمی کردیم تا این که مامان من وبابای امیر بهمون شک کردن و ما دیگه زیاد باهم نتونستیم از اون کارا بکنیم .یادمه من ١٤یا١٥سالم شده بود وامیر هم فکر کنم ١٧شده بود چون اون به بلوغ رسیده بود صورتش جوش اینا زده بود اما من هنوز مثل گذشته بودم بدنم تو پر وباسنم یکم بزرگ بود .یادمه تو دامداری که منو امیر کار میکردیم باز امیر شروع کردکه به تعریف کردن این که چطور دوستاش جق زدن به اون یاد داده بودن و اونم به من میگفت که چطور جق بزنم اما دول من هنوز کوچیک بود واب نمیومد بعد امیر گفت که چطور دولش که الان دیگه کیر شده بود بزرگ شده و موقع بلند شدن جلو شلوارش بد نشون میده منم با دقت داشتم به حرفاش گوش میدادم که امیر متوجه شد دول من بلند شده بهم گفت میخوای نشونت بدم منم که خیلی دوست داشتم ببینم گفتم اره بعد باهم رفتیم باغ و امیر زیپ شلوارشو باز کرد تا کیرشو دربیاره من یه لحظه چشام گرد شدددددد واییییییی چی میدیدم چقدر گنده شده بوداصلا با اون دول قبلی قابل مقایسه نبود امیر خندید و بهم گفت تو هم دربیار ببینمش منم زود دراوردم گفتم مال من فرقی نکرده امیر که دید من چقدر ذوق کردم گفت بیا بهش دست بزن منم اولش خجالت میکشیدم اما یکم که بهش دست زدم نمیدونم چرا ولی یه حس خوبی بهم دست میداد دلم میخواست بیشتر بمالم اما چون وقتمون کم بود زود شلوارمون کشیدیم بالا و رفتیم من اون شب نمیتونستم بخوابم همش دوست داشتم پیش امیر باشم و کیرشو دست بزنم .روز بعد که تو دامداری مشغول کار بودیم من خم شده بودم که وسایل بردارم نمیدونم چیشد ولی یهو احساس کردم یکی از پشت چسبید بهم زود خواستم بلند شم دیدم امیر خندید وگفتم چیکار میکنی گفت هیچی دارم بهت میمالم با این که اولین بار بود کسی از پشت بهم چسبیده بود ولی حس خوبی داشتم کلفتی کیر امیر رو باسنم حس میکردم اونم بیشتر میمالید بعد دستشو کرد تو شلوارم و با دولم بازی کرد منم کیف میکردم رو اسمونا بودم اروم اروووووم دستشو از زیر دولم برد سمت کونم تا اون موقع به جز خودم کسی دست به سوراخ کونم نزده بود وقتی انگشتشو رو سوراخ کونم حس کردم یه لحظه از جام پریدم و خواستم برم اون طرف که نزاشت و با اون یکی دستش لپای کونمو از روشلوار میمالید من اولش یکم خجالت میکشیدم اما کم کم خوشم میومد دوست داشتم بیشتر کونمو بماله اما باز به خاطر این که کسی نمیبنه مخصوصا اون یکی پسر عموم زود تر دستشو کشید بیرون و خودشو جمع وجور کرد و رفتیم سرکارمون.
اخر شب که میخواستم برم خونه امیر دیدم و اونم میدونست که من خوشم اومده بهم گفت فردا سر ظهر که باغ خلوته وکسی نیس بیا بریم انباری من اولش قبول نمیکردم اما چون خوشم اومده بود قبول کردم شب موقع خواب هی با دستم کونمو میمالیدم و به سوراخم دست میزدم حس خوبی داشت مخصوصا اون صحنه که دستشو بین پاهام برد واییییی نگو دل تو دلم نبود هم استرس داشتم هم این که فردا امیر قراره بازم دستشو به کونم بزنه منو دیونه میکرد با این فکر وخیالا خوابم برد صبح که پاشدم طبق معمول بعد صبحانه کارهای روزمرگی وخرید هارو انجام دادم واومدم خونه چون هوا گرم بود عرق کرده بودم به خاطر همین رفتم حموم زیر دوش حس این که قرار بود امیر دست به کونم بزنه داشت دیونم میکرد دوست داشتم بیشتر از دست زدن باش همینطور که داشتم خودم میشستم کم کم دستم بردم سمت کونم و سوراخش مالیدم حس خیلی خوبی داشت دوست داشتم یه چیزی فرو کنم توش چون بار اولم بود کونم خیلی تنگ بود به زور انگشتم توش فرو میکردم تو حموم دنبال یه چیز میگشتم که بکنم تو کونم ولی همشون بزرگ بودن به جز دسته ژیلت که کوچیک بود اونو اروم ارووووم کردم تو کونم خیلی خوشم اومده بود هی عقب و جلو میکردم همزمان هم با دولم بازی میکردم که سفت شده بود قشنگ داشتم خودمو واسه کون دادن اماده میکردم اصلا حس این که مثلا منم دولم بکنم تو کون امیر نداشتم فقط دوست داشتم امیر بیاد منو بکنه بعد حموم خودمو خشک کردم و اماده شدم چون هوا گرم بود و تابستون همه خوابیده بودن منم به بهونه این که میرم با دوستام بازی کنم رفتم کوچه یکم که تو کوچه با بچه ها بازی کردم دیدم امیر با دوچرخه با یه حالت لبخندی که انگار قراره کونم بزاره اومد بعد رفتیم باغ امیر سه تا سیگار ویه بسته ادامس و یدونه هم ظرف بود که من نفهمیدم توش چیه بعدا فهمیدم وازلین بود خریده بود امیر یدونه سیگار بهم داد اولین بارم بود که سیگار میکشیدم اولش یکم سرفه کردم ولی بعدش خوب شدم امیر بلد بود سیگار کشیدنو امیر موقع سیگار کشیدن دستشو به کونم و دولم میزد و میخندید منم خوشم میومد بعد امیر گفت بریم انباری و رفتیم ودرو امیر کامل بست داخل انباری تاریک بود لامپ روشن کردیم بعد امیر یدونه پتو که اونجا بود پهن کرد و گفت بیا لخت بشیم من که استرس داشتم اولش یکم خجالت میکشیدم بعد امیر خودش اومد جلو وشلوار وشرتمو یهو کشید پایین من از روی خجالت اولش دولم با دستم میگرفتم بعد امیر هم شلوار وشرتشو کشید پایین وایییی چی میدیدممممم یه کیر گنده و کلفتتتتتتتتت اون شب اینجوری دیده نمیشد الان که امیر کاملا لخت شده بود میدیدم خیلی بزرگ بود اولش یکم میترسیدم که نکنه امیر اذیتم کنه ولی چون دوست داشتم کیر امیر بگیرم دستم چیزی نگفتم امیر اومد جلو و بلوز منم دراورد الان هر دوتامون لخت بودیم بعد امیرالکی گفت چیکار کنیم یعنی نمیدونست منم مثلا کم نیارم گفتم خب نوبتی بیا سوراخ کون همو ببینیم اونم گفت باش اول من رفتم پشتش وسوراخ کونشو نگاه کردم سیاه بود خوشم نیومد بعد امیر گفت الان نوبت منه رفت پشت کون من و کونم قشنگ با دوتا دستاش باز کرد منم دستامو به دیوار تکیه داده بودم و هیچی نمیگفتم چون امیر قشنگ بلد بود چیکار کنه انگشتشو رو سوراخم مالید من دیگه پاهام شل شده بود یه لحظه یه اخ کوچیک گفتم که امیر گفت جووووون دوست داری؟منم چون خجالت میکشیدم هیچی نگفتم بعد امیر دستشو کشید گفت بیا لا پایی بزنیم گفتم اون چیه گفت دولتو میزاری لای کونم و فشار میدی منم همین کارو کردم چون خوشم نمیومد و حال نمیکردم زود کشیدم بیرون بعد نوبت امیر شد که لا پایی بزنه امیر چون قدش از من بلند بود قشنگ کیرشو رو سوراخم تنظیم میکرد منم چون میترسیم خودم جمع میکردم بعد اونم لا پایی میزد یکم که کیرشو مالید رو سوراخم گفت صبر کن یه چیزی اوردم اونو بزنم بعد منم چون اولین بارم بود نمیدونستم چی هست امیر قشنگ کیرشو وازلین زد بعد با انگشتش هم روی سواخ من مالید موقع مالیدن هم انگشتشو فرو میکرد تو که من زود خودمو جمع میکردم بعد امیر کیرشو گذاشت لای کونم وگفت خودتو جمع کن تا راحت لاپایی بزنم چون کیرش چرب شده بود راحت لای کونم جلو عقب میشد کم کم امیر کیرشو بیشتر فشار میداد تا به سوراخم برسه منم هی موقع خوردن کیرش به سوراخم خودم جلو میبردم تا نتونه بکنه بعد امیر بادستش دولمو بازی میداد کم کم کیرشو رو سواخ کونم تنظیم کرد من گفتم امیر درد نکنه؟امیر گفت نگران نباش جوری میکنم که دردت نیاد بعد اروم اروم کیرشو رو سوراخ کونم فرو کرد وقتی کیرش رفت تو کونم یه لحظه درد شدیدی احساس کردم زود خودمو کشیدم جلو ودستم گذاشتم روکونم و با گفتن ای سوختمممم ای ای ای یکم دور خودم چرخیدم یه لحظه برگشتم دیدم کیر امیر چقدر گنده شده من نمیتونستم کیرررر به اون گندگی تو کونم تحمل کنم به امیر گفتم بسه گفت نترس اولشه بیا عادت میکنی به خاطر این که بهم دلگرمی بده گفت بیا اصلا تو کونم بزار منم به خاطر این که کم نیارم گفتم خم شو بعد سر دولم روسوراخش تنظیم کردم وفشار دادم چون دولم خشک بود نرفت تو کونش تا خواستم وازلین بزنم گفت خب دیگه نوبت منه تو کردی امیر میدونست دول من اثری رو کونش نداره واسه همون ازعمد گفت بیا کونم بزار .امیر دوباره به کیرش وازلین زد و چرب چرب کرد بعد اروم کیرشو رو سوراخ کونم تنظیم کرد این بار دردش کمتر بود ولی بازم کونم درد می کرد امیر سر کیرشو تو کونم فرو کرده بود و منم از درد داشتم میمردم خواستم از زیرش فرار کنم اما دیگه نمیتونستم چون این بار امیر باهردوتا دستش منو محکم گرفته بود تا نتونم فرار کنم کم کم کیرشو فرو کرد تا نصفه نتونست بکنه چون کونم خیلی تنگ بود و منم داشتم داد میزدم که ایییییی واییییی مردمممم بعد امیر شروع کرد به عقب و جلو کردن ولی من همچنان داشتم میسوختم که امیر گفت داره میاد منم نمیدونستم چی ولی یه لحظه احساس کردم یه چیزی داغ تو کونم ریخته شدبعد که امیر کیرشو از کونم در اورد من یه گوززززز محکم زدم تا دستم بردم زیر کونم دیدم مایع سفید رنگ ویکم خون از سوراخم داره میاد امیر قشنگ کونمو پاره کرده بود و توکونم ابشو ریخته شد بعد بهم دسمال داد تا خودمو تمیز کنم وخودشم سیگار روشن کرد و همونطوری لخت نشست وسیگارشو کشید منم که کونم درد میکرد زود لباسامو پوشیدم و از بس هول بودم نگو شرتمو جا بزارم انباری و زود زدم بیرون موقع رفتم خونه پسر عمو بزرگمو دیدم که با تعجب بهم گفت این موقع ظهر اینجا چیکار میکنی منم الکی گفتم توپم افتاده بود اومدم بردارم و زود رفتم نگو بعد من امیر شرتمو که توانباری جا گذاشته بودم داده بود به داود که بعد ها داود بهم شرت دادو ماجرای کون دادن من به داود شروع شد.
ببخشید اگه یکم طولانی شد اگه دوست داشتین ماجرای کون دادنم به داود هم میزارم.

نوشته: میثم کونی


👍 2
👎 3
12501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

783395
2020-12-26 01:09:25 +0330 +0330

بازم اول
بازم یه داستان گی
بازم کسشعر خالص
بیا بشین روش

0 ❤️

783399
2020-12-26 01:14:11 +0330 +0330

امیرها کونی دو عالمن! تو رفتی به یکیشون دادی؟

2 ❤️

783403
2020-12-26 01:20:00 +0330 +0330

آخه ناموسن چقد امیر این همه اسم مستعار فقط امیر فقط امیر کیرم پس کله ات
کونی زاده
ماجرای اینکه بابات هم کونت گذاشت رو مینوشتی

0 ❤️

783459
2020-12-26 09:17:36 +0330 +0330

مردم دوست دارن بدون کاندوم بدن و ایدز بگیرین ، لطفا سرتون توی کون خودتون باشه

0 ❤️