نازنین و الناز

1400/09/22

سلام اسم من نازنین هستش

این داستان که میخوام براتون بگم واسه سال دوم دبیرستان بود که من با دوستم الناز فوت فتیش رفتیم.

یکم از خودم بگم چشمای مشکی دارم رنگ موهام مشکی هستش قدم 1.63 هستش وزنم 55 کیلو هستش و دختر تپلی هستم اما دوستم الناز بر عکس من هست اون لاغر و کشیده هست و بدن خیلی خوبی داره رنگ چشماش طوسی هستش موها

ش رنگ پر کلاغی هستش قدش 1.64 هستش و وزنش 52 کیلو هستش. ما خیلی باهم ایاق هستیم و از قدیم باهم دوست بودیم و همسایه دیوار به دیوار هم هستیم. و منو الناز از بچگی باهم دوست بودیم و تو مدرسه و همه جا باهم بودیم. من نمیدونم چی شد هرچی سنم میرفت بالا به پاهای زنا و دخترا بیشتر علاقه مند تر میشدم. و نمیدونم چی شده بود خیلی میخواستم پاهای الناز و لیس بزنم. راستی الناز سایز پاش 38 هستش و انگشت های بلند و کشیده ای داره و پاهای خیلی خوش فرمی داره ( اخه دو سه باری که من واسه تولدش واسش کفش گرفتم سایز پاشو میدونم ). خلاصه یروز تو مدرسه من دیدم الناز پاهاشو از کفش دراورده که یکم هوا بخوره منم چون بغل دستش میشستم سمت دیوار بودم. هی خودکارمو مینداختم زمین که هی برم پایین پاهای الناز و دید بزنم. هی 2 بار من رفتم پایین هی نگاه کردم بو کردم پاشو چه بویی میداد پاهاش. بعد دفعه سوم گفتم باید به پاهاش دست بزنم بی هوا دستم کشیدم رو پاهاش جاخورد گفت چیکار میکنی گفتم خودکارم بغله پات بود پاتو زدم کنار که خودکارم بردارم گفت اهان اخه داشت سوالات هفته پیشو مینوشت که غایب بود بخاطر همینم حواسش به من نبود. اون روز گذشت تا اینکه ما 3 روز دیگه امتحان ریاضی داشتیم و میخواستیم باهم تمرین کنیم. مامان منو الناز رفته بودن برای خرید بیرون که غروب هم برمیگشتن هم میخواستن صحبت کنن هم مارو تنها بزارن که راحت درس بخونیم. من رفتم خونه الناز اینا الناز وسط درس گفت نازنین یه سوال ازت بپرسم قول میدی راستشو بگی. گفتم اره حتما چرا که نه گفت برای چی اون روز هی پای منو بو میکردی بعد دست کشیدی روش. گفتم مگه تو حواست بود گفته اره حواسم بود. بهش حسم و گفتم از اینکه دوست دارم پای زنا و دخترارو لیس بزنم و اینکه عاشق اینم که پاهای تورو لیس بزنم از تعجب چشماش گرد شده بود. برگشت گفت الان تو دوست داری پامو بلیسی. گفتم اره خیلی گفت ایی پاهام 4 روزه تو کفش بوده حسابی بو میده گفتم چه بهتر هرچی بوش بیشتر طعمش بهتر بعد خندید. نشسته که بودیم رو صندلی جفتمون بهش گفتم پاهاتو بنداز رو میز تحریرت. پاهاشو گذاشت رو میز پای چپشو گرفتم جورابشو بو کردم وای نمیدونین چه بویی میداد. برگشت گفت یعنی تو از بوی پای من خوشت میاد گفتم اره خیلی. شروع به لیس زدنه جورابش کردم الناز یه پاپوش سفید پاش بود ( که بعد از اینکه از مدرسه امدیم دیگه لباسامونو عوض نکردیم با همون لباسا شروع کردیم به درس خوندن ) حسابی جورابشو لیس زدم از انگشتش تا پاشنه پاش اونم ساکت نشسته بود فقط نگاه میکرد. بعد اون یکی پاشم لیس زدم حدود نیم ساعت جفت پاهاشو لیس زدم بهش گفتم جورابات حسابی تمیز شد احتیاج نیست دیگه بشوریش بعد جفتمون خندیدیم. بعد گفت پاهام چی اونارو لیس نمیزنی فقط جورابو گفتم چرا که نه معلوم بود حسابی خوشش امده بود. جوراباشو دراوردم بعد پاشو گرفتم دستم شروع کردم حسابی لیس زدن خوده پاشم حسابی بوی عرق میداد. منم از بالا تا پایین پاشو شروع کردم به لیس زدن حسابی انگشتاشو لیس زدم لای انگشتاشو پاشنه پاشو تا میتونیستم هم لیس زدم هم گاز اونم خوشش میومد هی پاشو میکشید عقب. خلاصه یه نیم ساعت یه ساعتی پاهاشو لیس زدم انقدر لیس زده بودم پاهاشو که همینجوری آب از پاهاش میچکید. تمام دوره دهنم خیس شده بود اونم امد جلو شروع کرد به لب گرفتن از منو تمام دور صورتمو لیس زد مثل اینکه خوشش امده بود یه 2 دیقه هم از هم لب گرفتیم بعد الناز گفت خیلی دوست دارم بازم این کارو تکرار کنیم. بعد ما شروع کردیم به ادامه تمرین ریاضیمون بعد چند دیقه مامانم رسید گفت که باید برگردم خونه منم هم از الناز خداحافظی کردمو برگشتم خونه. این بود داستان من راستی من دفعه های بعد باز هم با الناز سکس داشتیم یبار باهم لز کردیم بایه دیلدو کمری یبار هم که منو دوست پسرم و الناز باهم سه نفری سکس کردیم یبار هم با یکی از بچه های دیگه لز سه نفری رفتیم و اخرم که دوست پسره الناز جلوی من باهاش سکس کرد و منم فیلم میگرفتم.

نوشته: نازنین


👍 8
👎 8
36401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

847819
2021-12-13 18:41:56 +0330 +0330

خوشبحالت بالاخره به پاگیرت اومد بلیسی من که فقط تو کف موندم

0 ❤️

933579
2023-06-18 01:06:27 +0330 +0330

هیچکدوم ارضا نشدین که
بعدم رفیقت تو مدرسه پابرهنه میشینه که پاش هوا بخوره؟

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها