نوجوانی و هوس

1400/01/09

سال ۹۰بود سنم حدود ۱۶بود دقیق یادم نیست البته چند و چوند و یک دوست داشتم دو سال ازم بزرگتر بود امید بود اسمش تو مدرسه ما بود درساشم حرف نداشت بخاطر دوستیمون همیشه نمونه سوالات سال های قبل و بهم میداد هر وقتی تا تنها میشدیم چه تو مدرسه چه گیم نت از رو شلوار یا انگشت میرد یا کیرم و میمالید خلاصه این شوخی ها بهتر میدونید تو هنرستان عادیه خودم هم محمد تو اون سن سفید بودم و اینکه تیپم خیلی خوب بود و قیافم بد نبود بخاطر دختر بازی همیشه لباس های شاخ میپوشیدم اونموقع هم تنگ مد بود هر چند نهایت افتخارمون تو دختر بازی این بود یکم حرف بزنیم با دختر خلاصه نزدیک امتحان های ترم بود و کتاب و نمونه سوال میخاستم زنگ زدم امید گفت بیا خونه ازم بگیر ادرس گرفتم و رفتم دم در که رسیدم گفت طبقه دوم خونشون که خالیه کتاب های پارسال اونجاست بریم بگردیم پیدا کنیم منم اصلا فکرش و نمیکردم بخاد بکنه ولی یکم مشکوک میزد خلاصه دل و به دریا زدیم و رفتم طبقه بالا خونشون راست میگفت گشتیم پیدا کردیم میخواستم برم که گفت بشین یکم دگ میری دستش و کرد تو شلوارم کیرم و گرفت مالوند منم مقاومت میکردم میخام برم ولی داشت حال میداد شل شدم نشستم شلوارم و در اورد شروع کرد با ساک زدن دگ رو هوا بودن اولین بار بود یکی برام ساک میزد بعد من و داگی خابوند کلی تف زد دم سوراخ کونم کیرش تو نرفت چون تاحالا چیزی تو کونم نکرده بودم منم دردم میومد بیخیال شد لای پام و کونم گذاشت و هی همه جام و میمالوند و قربون صدقه بدنم میرفت کیرش هم از کیر من بزرگتر بود انقدر لای پام و لای لپا کون بزرگم مالوند تا ابش اومد بعدش کلی بوسم کرد منم دوست داشتن ارضا بشم روم نمیشد بگم دگه اومدم خونه شبش یک دست جق زدم و این شد استارت گی بازیها تفریحی بنده

نوشته: محمد


👍 10
👎 9
18101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

800229
2021-03-29 02:14:05 +0430 +0430

من حسم از بچگی به همجنس بودش ولی جراتشو نداشتم مثل تو برم دنبالش

1 ❤️

800283
2021-03-29 11:09:34 +0430 +0430

یاد نوجوونی بخیر! 👍 حج

1 ❤️

800286
2021-03-29 11:41:25 +0430 +0430

🙁

0 ❤️

800304
2021-03-29 15:19:29 +0430 +0430

نویسنده داستان رو چحوری میتونم پیدا کنم؟؟

0 ❤️

800352
2021-03-29 22:08:26 +0430 +0430

تا اونجا خوندم که سال ۹۰ بود و ۱۶ سالش بود یادش نیست چند سالش بوده در سال ۹۰ 😁
ای ر ی دم به اون که ترو نویسنده خطاب کنه
خودت رو حتی حیف برینی بت

2 ❤️

800353
2021-03-29 22:13:31 +0430 +0430

ماجرایی که گفتی یه خاطره بود. حالا خوب و بد و تلخ و شیرینش مساله دیگه ایه.
اما واقعا اگر همین خاطره رو میخواستی شفاهی تعریف کنی همینطوری می گفتی؟
به خدا نوشتن این چیزها سخت نیست. فکر کنین میخواین صحبت کنین. عین همونو بنویسین. این قدم اول. الحمدلله که عامیانه می نویسیم و کاری به انشای کتابی نداریم.

3 ❤️

800526
2021-03-30 11:14:10 +0430 +0430

خواستین کصتان بنویسید در همین حد باشه😀

0 ❤️