نرگس دوست دختر حشری من

1401/01/05

سلام داستانی که میگم کاملا واقعی
داستان سایت زیاد میخوندم گفتم منم داستان سکسامو بگم بهتون
داستانی که میخوام بگم مال سال ۹۵ که با نرگس دوس دخترم داشتم
نرگس خیلی شاخ نبود اونموقع ولی بدن صاف سفیدی داشت چهره معمولی با مزه ای داشت .حالا که کات کردم الان دافی شده همه جا دماغ همه چی عمل کرده.
من اونموقع ۲۴ سالم بود نرگس ۱۹ سالش بود من نرگس تو تلگرام اشنا شدم . تو تلگرام تغریبا ۱ ماهی چت کردیم تو اون یه ماه تو خیابون اینا برای چند دقیقه هم ببینیم بود . چون من اونموقع تهران کار میکردم محل زندگیمون کرج بود خلاصه ۱ ماه اینجور گذشت من بیکار شده بودم از شرکت ول میچرخیدم بیمه بیکاری میگرفتم یروز نرگس بهم گفت تولد دوستشه بریم گفتم اوکیم من بیکار و وقت ازاد ما اماده شدیم رفتیم تولد خیلی شلوغ بود ما دیر تر از بقیه رسیدیم رفتیم داخل مشروب همه چی بود نرگس نمیخورد من نشستم خوردن بعد نرگس میرقصید اینا هی میگفت ول کن بیا وسط منم بعد هر چندتا پیک یه رقص میفرتم وسط . نرگس گفتم بیا چندتا بزن اینا گفت نهفتم خر من حواسم هست بیا به زور راضی کردمش بخوره اومد چندتا پیک زد بهش حسابی حال داده بود بعد گفتم بریم حیاط یه هوا بخوریم رفتیم قدم میزدیم یهو دستمو گرفت گفت خیلی خوبه مستیا ولی سر گیجه دارم منم هی میگفتم اوکی میشه اون شب اونجوری گذشت تا رفتیم خونه شبش پیام بازی بحث سکسی باز شد برای اولین بار تازه اونجا فهمیدم خانوم حشری خلاصه چند روری اینجوری گذشت که قرار شد یه جا اوکی کنیم واسه سکس که یروز صبح اس داد بهم امروز بابا مامانم میرن تهران اگه صد در صد شد اوکی میکنم ناهار بیا خونه . منم خوشحال گفتم امرو کس نرگس میزارم یه رفیق داشتم به اسم علی کس باز تیر بود خیلی با هم اوکی بودیم زنگ زدم رفتم پیشش گفتم امرو حرکته چیکار کنم دیر بیاد ابم اونم گفت یه ترامادول بنداز منم تو حالا تو عمرم قرص ننداختم منم رفتم یه قرص خریدم انداختم تا ظهر شد خانوم زنگ زد بیا رفتم خونشون تا خونه ما ۲۰ دقیقه راه بود منم رفتم خونشون دیدم یه نیم تنه با یه شلوارک جذب کلن مشکی پوشیده . منم قرص نگو دوز بالا بوده چه گوهی بود خوردم حالم بد کرده . رفتم دست روبوسی نشستم رو مبل اومد کنارم نشست حرف میزدیم که من داستان عشق عاشقی کردم لب رفت رو هم بعد بخور بخور لب دست انداختم دور کمر خوابودنم رو مبل ۳ نفره که نشسته بودیم شروع کردم ور رفتن باهاش اروم دونه دونه لباساش کندم افتادن به خوردن نرگس من خودم حشری حالا هر کاری میکنم کیرم راست نمیشه تعجب کرده بودم نرگس لخت کامل جلوم همه چیش ور میرم کیرم راست نمیشه هیچ حالت تحوع یه طرف . بعد نرگس گفت در بیار لباساتو منم دراوردم دید کیرم خوابه گفت اوه چه باجنبه ای تو . با دستاش هی ور میرفت اخرش ساک زد هر کاری کرد کیر من راست نشد دیگه دید نمیشه من با دستام کس اون بمال بمال به زرور ارضا کردمش بعدش ناهار خوردیم اومدم سمت خونه تا برسم خونه چند بار بالا اوردم انقدر سگ بودم که چرا اینجوری شدم اینا . بعد نرگس چیزی به روم نیاورد ولی شبش اس داد بهم حال نکردی باهام گفتم چطور گفت حتی خو راستم نکردی برام این حرفا منم کلی خایه مالی که نپره 😀 بعد علی گفتم این جریانو گفت خر قرص زیاد انداختی دوز بالا بوده . خلاصه زد حال خورده بودم برنامه چیدم خونه مکان شد تلافی بشه زدو یرو مکان شد خونه من نرگس کشوندم خونه دیگه قرص نخوردم قبلش تا بیاد یه دست جق زدم نرگس اومد نشستم یه اب هویج گرفتم دادم خورد شروع کردم لب بازی باهاش همینجور ادامه دادم تا دستشو گرفتم اوردم اتاقم لباس کندم مثل وحشیا بعد خودم لخت شدم کیرمو دید گفت اوه زدی بالا ها گفتم امرو جرت میدم من . سینه گوشتی کس سعیدش خیلی خوب بود منم کیرم ۱۶ ۱۷ بود لخت لخت شده بودیم بغل هم تو تخت همونجور لبشو میخوردم کیرم اروم روی کسش بازی بازی میدادم . جفتمون حشری شده بودیم . بعد من دیگه تحمل نداشتم پاهاشو باز کردم اروم کردم سرش تو اوخ گفت گفت اروم بکن جا باز کنه اولش اروم کردم شروع کردم تلمبه زدن دستام رو سینه لبام رو لب هروم تلمله میزدم روش
برای این که حشری ترم کنه هی میگفت چه خوب میکنی بکن فقط ابش دور کیرمو سفید کرده بود انقدر حشری شده بود منم تلمبه شدید تر کردم داشت ارضا میشد منم همونجور . تغریبا هم زمان ارضا شدیم خیلی روز خفنی بود برام تا چند سال رابطه داشتیم بعد اون که سر چرت پرت کات شد تمام ببخش طول کشید تا داستان بعدی بای

نوشته: Amir


👍 0
👎 16
28901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

865327
2022-03-25 01:37:07 +0430 +0430

تو اون یه ماه تو خیابون اینا برای چند دقیقه هم ببینیم بود .
بود؟
نتونستم ادامه بدم، خب مگه مجبوری وقتی نمی‌تونی خوب و بی‌غلط بنویسی، داستان بفرستی؟
تمام بخاری‌های ایران حواله‌ت بادا ابله بی‌سواد!

7 ❤️

865349
2022-03-25 02:41:33 +0430 +0430

این داستان کاملا دروغِ و نویسنده از چیزهایی گفت ک حتی از نزدیک ندیده

1 ❤️

865357
2022-03-25 03:30:48 +0430 +0430

اصن غلط املایی مهم نیس بنظرم اونایی هم ک غلط میگیرن درک نمیکنم ولی خداوکیلی
کس سعیدش چیه؟؟😂😂

0 ❤️

865389
2022-03-25 07:25:33 +0430 +0430

دوست عزیز جناب بکن درو چطور غلط املایی ایرادی نداره البته اگر غلط فقط املایی باشه اونم محدود نه هر ده کلمه 7تا غلط باشه اما مشکل اینه کار از غلط املایی گذشته غلط مفهومی وجمله سازی افتضاح وبی سروته نوشتن هم حتما ایراد نداره؟!!!

4 ❤️

865428
2022-03-25 15:18:28 +0430 +0430

خودتم فهمیدی چرت و پرت نوشتی

0 ❤️

865457
2022-03-25 23:45:28 +0430 +0430

مگه سگ ردت انداخته که اینطور داستان نوشتی .خودت یه بار این کسشعرات رو بخون اصلا ببین چی نوشتی بعد بفرست برا سایت.

0 ❤️

865469
2022-03-26 01:19:55 +0430 +0430

ریدی با این نوشتنت 😕

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها