نگهبان شب (۱)

1400/09/23

سلام
من فرهاد هستم الان ۳۸ سالمه بچه رشت هستم
از سن بچه گی صورت و دماغ ظریفی داشتم و مو بور
بخاطر همین اگر لباس دخترانه می پوشیدم منو با دختر اشتباه میگرفتن تو مهمونی خانوادگی لباس دخترونه تنم میکردن برای مسخره بازی میرقصیدم
کم کم علاقه پیدا کردم به پوشیدن لباس زیز زنانه اولین باری که به بلوغ رسیدم و آب منی ازم خارج شد لباس زیر زنانه تنم بود این کار ادامه دادم خیلی علاقه خاص به لباس‌های زیر ست مشکی توری شورت وسوتین و بند جوراب ساق بلند بالا گیپور لباس خواب توری با پروتز بزرگ کردن سینه کفش‌های پاشنه ۱۰ سانت که در مچ پا بند داشتند هرچی پول گیر می‌آوردم برای زنپوشی خرج میکردم همه اینکارها در خلوت خودم انجام می‌دادم
تا اینکه کنکور دادم یه دانشگاه دولتی تهران قبول شدم
یکی از اقوام تهران تو اندرزگو سرایدار صبح یک ساختمان اداری بود
پیشنهاد داد بیا شیفت شب نگهبان باش یک سوئیت ۵۰ متری با همه امکانات داره هم جا داری هم حقوق هم میگیری از ساعت ۵ تا ۷ صبح روز بعد بود
من هم از خداخواسته قبول کردم مشغول شدم
تو ساختمان یک آرایشگاه زنانه بود که هفته ۲ روز و روزهای جمعه آموزشگاه میشد
دختر های پولدار و خوشگل با ماشینهای مدل بالا می‌آمدند برای آموزش میامدن چون ساعت ۵ به بعد شرکت‌ها خالی بود وظیفه من جا دادن به خودروهای دخترها تو پارکینگ بود
گفتم من صورت ظریف و مو های بلند داشتم اصطلاحا بیبی فیس بودم دختر کش چندین ماه گذشت همچنان زنپوشی میکردم تقریبا از ساعت ۸ شب دیگه لباس زنونه تنم بود
گاه گداری هم زیر لباس مردونه لباس زیر تنم میکردم
یک روز که لباس ورزشی تنم بود زیرش هم لباس زیر زنونه یه دختر خوشگل آمد تو پارکینگ پارک کنه دیدم لاستیک ماشینش پنچره گفتم کمک کنم جواب داد ممنون میشم شروع کردم به پنچرگیری دیدم یه جوری منو نگاه میکنه تاز متوجه شدم موقع دولا شدم شورت توری از پشت از شلوارم زده بیرون گفتم تابلو نکنم بروم نیاوردم دو روز بعد بهم گفت من نیاز به مدل آرایش صورت و مو دارم یکی قرار بود بیاد نیامد سیصد هزار تومن میدم با هم بیایی بالا تو آرایشگاه مدل بشی
گفتم نمیشه شروع کرد خواهش کردن گفتم باشه ولی مدیر آموزشگاه و خانمهای دیگر قبول می‌کنند گفت من صحبت کردم قبول کردن
من هم از خدا خواسته میخواستم خودم را آرایش کرده ببینم
رفتم پنج نفر شاگرد ۵ مدل آرایش آورده بودن برای گرفتن آموزش حدود ۲ ساعت طول کشید تا صورتم را آرایش کردن من به دقت نگاه میکردم یاد بگیرم جرات نداشتم پیش بند را بدارم چون کیرم راست شده بود طوری که یه انگشت بهش می‌خورد فوران میکرم
اسم دختر شهلا بود هنگام آرایش کردن کم مونده بود یه بوس ازش بگیرم اونم متوجه شده از هر فرصتی برای تحریک من استفاده می‌کرد بوی شهوت را کاملا از بدنش حس میکردم
بعد از اتمام کار واقعا یه تیکه هلو شدم جوری که معلم آرایش گفت تو اشتباهی پسر شده بهترین امتیاز آرایش اونروز به شهلا رسید تازه کلا دست به ابرو هام نزده بود
گفت بیا آرایش را پاک کنم گفت باید برم پایین میرم حمام پاک میشه سریع خودم رسوندم سوئیت میخواستم لباس زنانه بپوشم که درزدن شهلا پشت در بود فکر کردم میخواد پولم را بده ولی پرید تو بغلم شروع کرد دیوانه وار بوسیدن من چند دقیقه هنگ کردم
گفت لباس زیر زنانه هات بپوش میخوام سور پرایز ت کنم اول من انکار کردم گفت خودم دیدم دیگه …
من هم رفتم تو اتاق خواب سریع سوتین و شورت و بند جوراب و جواب و کفش لباس خواب تنم کردم رفتم تو حال دیدم شهلا با شورت و سوتین و بند جوراب با کفش پاشنه بلند جلوم ایستاده بود کیرم دیگه داشت می‌ترکید
ولی تازه فهمیدم سورپرایزش چیه شهلا شیمیل بود …!!!

ادامه دارد …

نوشته: فرهاد


👍 17
👎 4
21001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

847855
2021-12-14 01:08:12 +0330 +0330

فانتزی قشنگیه. دوست داشتم

0 ❤️

847862
2021-12-14 01:49:41 +0330 +0330

قشنگ بود ادامه بده

0 ❤️

847893
2021-12-14 07:08:19 +0330 +0330

سلام. یه مفعول متاهل میخوام که خودش و زنش رو با هم بکنم. آیدی تلگرامم
@mohzoh198

0 ❤️

847929
2021-12-14 14:28:36 +0330 +0330

از اینجا تا تهران ://////////

0 ❤️

848001
2021-12-15 03:24:39 +0330 +0330

آن چشمان شهلایی و شهوتی که از درد خماری میگشت پی کیر
خود کیر بود و پی شکار ، بدامم انداخت به دندان گرفت کردزیرکیر
خدا قوت مرتیکه جنده .

0 ❤️

848126
2021-12-16 01:52:31 +0330 +0330

خوبه دیگه یاد شعری افتادم که میگه
شبی رفتم به کوس کردن گرفتن و کونم کردن

1 ❤️