مدت زيادي است كه تصميم گرفتم تا داستانم را برايتان بگويم، من بيست سالم است و در حال تحصيل در رشته دامپزشكي در دانشگاه ميباشم و در مزرعه اي در شمال شهر زندگي ميكنم.
امسال تصميم گرفتم تا بازسازي سايه باني براي اصطبل چهار پايان را انجام دهم.
واز طرفي در كسب تجربه هاي جديد سكسي بسيار پرشورم و بسيار حشري ميباشم.
اولين باري كه به رابطه با سگ خودم “چارلي” فكر كردم از خودم بسيار خجالت كشيدم و از خودم متنفر بودم كه به سگ خودم علاقه مندم اما اكنون كه كمي بزرگتر شده ام ، در بسياري جاها خوانده و شنيده ام كه علاقه به حيوانات در جامعه روز به روزتر بيشتر و اين موضوع كم كم مقبول جامعه است و هيچ دليلي نيست تا از خودم خجالت بكشم .
مايلم تا كمي در مورد اولين رابطه ام با شما بگويم شايد بهتر مرا درك كنيد:
آنروز به مزرعه رفتم بودم ، تمام چهار پايان براي چريدن رها شده بودند ، سگم چارلي تنها حيواني بود كه با من بود: چارلي سگ شگفت انگيزي است ، با وفا ، بازيگوش، … او يك سال دارد و بسيار گرم و يك توله بزرگ از نژاد LABRADOR ميباشدو سعي در پريدن به هر چيزي در اطراف دارد كه من بايد او را نهي كنم.
من ميدانستم او به چيزي نياز دارد تا خود را تخليه كند اما نميتوانستم او را ازاد كنم كه بيرون برود و از طرفي نميخواستم او را ببندم چون به يك سگ نگهبان مسلط و نترس نياز داشتم .
چارلي تاكنو ن سعي نكرده بود به من بپرد ( لا اقل تا امروز) زيرا ميدانست من دوست ندارم ( البته اكنون افكار من تغيير كرده است).
آنروز پس از كار سخت تغذيه اسب ها و نظافت كف اصطبل بسيار كثيف شده بودم تصميم گرفتم به خانه بروم ، چارلي را صدا زدم ولي او از پشت سر به من خوردو تعادلم را از دست دادم ، افتادم و دستهايم كثيف شد در حالي كه چهار دست و پا شده بودم چارلي به سمت من پريد و مثل بازي هاي هميشگي از پشت ميخواست سوار شود!!!
من نميتوانستم باور كنم سريع بلند شدم و ايستادم و چارلي از پشتم افتاد و شروع كرد به تكان دادن دمش جلوي من ، به او با صداي بلند و بسيار عصباني گفتم نه!
رفتم طبقه دوم كه دوشي بگيرم ، شير اب گرم را باز كردم تا بخار بلند شود و به اين فكر ميكردم كه چه اتفاقي افتاده است و در را روي چارلي بستم ولي صدايي از خودش در مياورد كه به من ميفهماند يعني مرا هم بشور.
غوطه ور در افكار خودم دستم را روي چاك بين دو پايم گذاشتم و يك انگشتم را داخل فرو بردم ، چه اتفاقي افتاده است؟ من خيس بودم!!! موتور من روشن شده بود!!
با خود تصور كردم او به سمت من ميدود تا مرا از پشت بغل كند و ان پاهاي بزرگش را بر روي شانه هايم گذاشته وچند بار با باسنش به من ضربه ميزند !!! دوباره انگشتم را درون خودم فرو بردم ، آب گرم از تمام بدنم سرازير بود و من بسار خيس تر از يك دقيقه قبل بودم!!! اما چه فكر لذت بخش و متنوع و هيجان انگيزي بود .
شستشو و آ بكشي موهايم تمام شد .چند لحظه اي را صبر كردم تا تمامي افكار پليدم از سر بيرون رود سپس حوله اي را پيچيدم و به اطاق خواب رفتم تا لباس بپوشم.
چارلي معمولا در رختخواب من ميخوابيد امابه مدت سه شب به او اجازه ندادم در رختخوابم بخوابد اما شب سوم : پس از خوابيدن چارلي دوباره آنروز را تصوركردم و با خودم ور رفتم تا اينكه فهميدم كاملا خيس شده ام.
اصلا متوجه بيدار شدنش در زماني كه غوطه ور در افكارم بودم نشدم و ميدانستم تحريك شدن مرا از خيسي اطراف كسم براحتي استشمام كرده است.
چوچوله ام بسيار متورم و داغ شده بود بطوري كه اگر كمي ديگر خودم رافشار ميدادم ،ميتوانستم ارضا شوم.
در اين لحظه چارلي سرش را بالا برد و مرا به طور خاصي نگاه كرد ، ميدانستم كه او دراين لحظه هيچ قصدي به من ندارد لذا بلند شدم و چهار دست و پا نشستم در حالي كه يك لباس خواب و شورت توري بر تن داشتم.در اين حال او را بسو ي خودم ميكشيدم ولي از انجام سر باز ميزد زيرا به خوبي ميدانست منظور من چيست !!! اصرار كردم و گونه هاي باسنم را چند بار به سمتش بردم ، دمش را به سرعت تكان ميداد اما همچنان بيميل بود.
در اين حالت من بسيار تحريك شده بودم بود و منتظر بودم تا اينكه باسنم را بو كشيد و سپس شروع كرد به ليسيدن گونه هاي باسنم ، لباسي كه داشتم به او اجازه ميداد به راحتي به همه جا دسترسي داشته باشد و بليسد .آه چه احساس خوبي!!!
.من فكر ميكردم خيسم اما ليسيدن و حركت زبان او روي چوچوله از روي شورت و نفس گرم و تند مرا بسيار خيستر كرده بود…!!
افكار شهوت انگيزي را از ذهنم ميگذراندم و ميخواستم در اين احساس لذت بخش مرا آنقدر بليسد تا ارگاسم شوم.
در حالي كه كير قرمز او از غلافش در حال رشد بود ، خودم را بيشتر به زبان گرم و نرم او ميماليدم و باسنم را براي او تا حد ممكن باز مينمودم!!!
سپس به ياد دارم كه سگ بسيار بزرگ بر پشتم و باسن ها ي بزرگش دوباره به كونم ضربه ميزند و پاهاي بزرگش بر شانه هايم است و نفس گرمش را بر پشت گردنم احساس ميكنم.
ميتوانستم فشار كير لزج و داغش رادر پشت شورتم كه قبلا با زبانش به كناري رانده بود حس كنم
اكنون ميخواست مرا بكند!!! آه خداي من !! احساس كردم كه كيرش دوباره به گونه هاي باسنم فشار ميآورد .
چارلي از پاهاي بزرگش براي فشار آوردن من به كيرش استفاده ميكرد تا جاييكه ورودي مرا پيدا كرد براحتي همه اش را بداخلم فرو كرد.
من خيلي خيلي خيس بودم ، او فشار را بيشتر ميكرد تا عميق و عميق تر فرو رود.
.اكنون""KNOT كه همان گره بزرگ انتهايي آلت اوست به كسم فشار ميداد و خايه هايش به كسم ضربه ميزد.
ارضا شدم ، يك انفجاردروني و تركيدن و ارگاسم بي نظير كه تمام ماهيچه هاي بدنم را سخت كرده بود و مرا به سمت يك لرزش سراسري ميبرد .
چارلي همينطور نات (گره) قرمز و بزرگ خود را به كسم فشار ميداد و سعي ميكرد با قرار دادن آن در كسم با من قفل كند ، ميتوانستم احساس كنم بسيار بزرگ است و من ترسيده بودم كه مبادا صدمه ببينم !!!
نات بزرگش بردهانه كسم فشار مياورد و تا ميتوانست خود را فشار ميداد تا بالاخره نات او وارد شد و احساس كردم در داخل كسم شروع به باد كردن ميكند .
سگ هاي نر در حين جفتگيري مكانيزم جالبي دارند : پس از ورود كير در قسمت انتهايي آن بخشي به نام نات (Knot) قرار دارد كه كلفتر ميباشد ، پس از ورود و تورم ، زماني كه به سايز نهايي ميرسد از طريق پر كردن فضا ي داخل كس بدليل بزرگي امكان خروج نداشته و اصطلاحا قفل ميشود. و پروسه جفت گيري تكميل ميشود .
من حس كردم كه نات كاملا كسم را پر كرده و آب از اطراف كسم تا زانو هايم در حال سرازير شدن است
او با من حدود ربع ساعت قفل بود و تمام اين مدت من در حال ارگاسم بودم، سر انجام ورم نات خوابيد و چارلي كير بزرگش را از كسم بيرون كشيد.
او دوباره به ليسيدن كسم شروع كرد ودر حالي كه لذت ميبردم تمام ماهيچه هايم منقبض شدند و دوباره احساس كردم ارضا شدم اما اين بار نرمتر و آرامتر . احساس خوبي دارم و دوباره اجازه خواهم داد اين اتفاق بيافتد.
چارلي نزديك من براي زمان تقريبا طولاني خوابيد وحالا سگم بهترين چيزي است كه دارم.
اه اه_پس فردا بيا با كفتار و خفاش و مرغ و خر و تارزان و…
هم سكس كن مطمئنا لذت بخشه برات!
نفر اول برج ايفل تو كونت!راستي برج ايفل واسه سكس خوبه
روز به زوزتر بیشتر
به مزرعه رفتم بودم
تنها حیوانی بود که با من بود
و …
نگارشت زیاد جالب نبود…حقیقتش از موضوع هم خوشم نیومد.
.
.
پاسور کفتار غلط بکنه.
کفتار مگه صاحب نداره؟ ;-)
به به!
هردم ازاین باغ بری میرسد…
ولی خداییش من تاحالافکرمیکردم کیرسگ توکونت1جورفحشه…
مااینجا1جوجه تیغی داریم اگه طلبشی بگوتابفرستمش برات.
کیروکیل الرعایاتوکونت که اول شدی
یا خدااااااا!!!
کسی با انکبوت سکس نداشته تا حالا بیاد تعریف کنه!؟
یا مثلأ خرچنگ!؟
سنجاب؟
لک لک؟
همینطوری پیش بره شاهد سکس دوستان با پلانگتون ها هم خواهیم بود!
کیر تمام خزندگان تو کونت!
كير قورباغه هندي تو كونت
كير هيپو اسکاتلندی تو كونت
كير بزغاله آفریقایی تو كونت
اصن چارلي تو كونت
چيه خوشحال شدي؟
اين فحشا برات مثه دعاي خير بود؟
راستي كير مرغ اسپانیایی تو موضوعي كه انتخاب كردي
اي بابا حواسم نبود مرغ كه كير نداره
اشكالي نداره بجاش خوده مرغه تو موضوعت!
راستش من يكي كه نميدونم چه فحشي بهت بدم
ديگه راه فحش دادنم بستي
واگذارت ميكنم به بچه هاي شهواني
ای ای ای خدا امروز چرا داستانای ادمین همه کیری شدند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ای خدا اون از اون دکتر این از این دامپزشک ایشالله معدنچی و کارگر و فاضلاب خالی کن و …هم در راهه
راستی کیر سگ چقدره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
از قدیما میگفتن سگ ننتو بگاد یچی میدونستند که العان به حقیقت پیوسته
راستی یه لاک پشت هست میخواد بکننت میای؟
اصلا نه!!!برو تو باغ وحش استخدام شو !!!پول خوبی گیرت میاد ها
میدونستید بز بز قندی اولین بز دیابتی تو جهان بوده؟پس کیر بز بز قندی تو کونت
شرک هم حیوون خوبیه ها روش فکر کن
عقده سگ داشتن داری نیا اینجا بنویس برو به بابات بگو بخره برات
داستانت هم باید کلی میخوندی تا بفهمیم دختری یا پسر
به نظرمم کمتر دختری میره دامپزشکی پس داستانت کلا رو هواست
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
شدی مثل حنا دختری در مزرعه///////////////////////////////میگی راست نمیگم بیا اینم مدرکش
شدی جنده اختصاصی حیوانات////////////////////////////////شاید هم یه سگ بوده اون بابات
راستی نشی از هاپو جونت یه وقت حامله/////////////////////بیا پیش گربه ما انقدر نداشته باش واهمه
توهمی هستی انگار میزنی جلق دخترونه///////////////////// خودکشی کرده آخه میخواد سگه باهاش بمونه
ببین دیگه چی هستی سگ هم نمیذاره محلت////////////////فقط شرک کیرشو میزاره تو اون کس لبندت
اون کوست خوراک رفیق ما کینگ کنگه////////////////////// بچت اخلاق سگیش رو از باباش به ارث برده
دوستان نظر راجع به شعرم یادتون نره
معلومه چه گهی هستی که هیچ کس حاظر نیست باهات سکس کنه ومجبوری بری به حیوونها بدی در ضمنا منتظر داستان دادنت به اسب تو مزرعه تون هستم اونم زود بذار. میدونم که دادن به اسب هم برات کافی نیست.سری بعد خواستی کاری بکنی کنده درختی، تیر آهن 14،لوله بخاری،لوله فاضلابی … پیدا بکن بکون اونجات تا خوب به اوج برسی
تضاد:
مردانى كه جلق ميزنند , سگهايى كه كس ميكنند , نويسنده اى كه كير سگ اش در كونش قفل مى شود و آرزوى من اين است كه ديگر باز نشود.
بچه ها سلام
داستان رو بي خيالش
واقعا براي خودم به عنوان يه انسان متاسفم
جان رفته ولى زخم جفايت نرود
تاثير دو چشم بىوفايت نرود
فرشى ز دل شكسته انداخته ام
آهسته بيا شيشه به پايت نرود -
بچه ها خواهش ميكنم داستانهاييكه ارزش كامنت گذاشتن ندارن تو كامنتتون جمله اي ، لطيفه اي ،شعري بنويسيد كه هيچ ارتباطي با داستان نداشته باشه بلكه اين آدمين آدم بشه و ديگه اين مزخرفاتو آپ نكنه
آخه روانى حالا که ميخواى به حيوونا بدى اقلا. به يه شيرى يا ببرى, پلنگى,کفتارى. ميدادى. حداقل کلاس.داشت. حالا رفتى به سگ. دادى. ميگفتى به شير دادم. ما هم چيزى نمى گفتيم. آدم ميخاد بده. بايد بکسى بده که ارزش گفتن داشته باشه فهميدى. احمق خانم?!!
بيچاره سگه مجبور شد باهات سكس كنه
دلم به حال سگت سوخت!
راستي يه ازمايش خون بده.شايد ايدز
يا صدتا مرض ديگه گرفته باشي.
يا شايدم در اينده
سگ بشي؟
مث اسپايدرمن
كه عنكبوت نيشش زد.
يادم رف كنار ازمايش خون
تست حاملگي فراموش نشه
|( |( |( ادمین مریضه واقعا
این داستان تو تاپیک مخصوص سکس با حیوانات هست چرا دوباره اینجا گذاشته من نمیدونم
اونجا خوندم حالم بد شد اه اه اه
من از یک متری سگ هم رد نمیشم خیلی چندشی
به به
به سلامتی بــــــاغ وحش شهوانـــی هم افتتاح شـــــد
این داستانو من یه بار دیگه خونده بودم نمیدونم تو همین سایت بود یا سایت دیگه یادم نیست فقط میدونم اونجا هم سیر فحشت کردن خیلی ضایعی … هر چی فکر میکنم می بینم لیاقت فحش خوردن هم نداری پس بهت میگم آفرین دوباره بده
بيشتر شبيه يك ترجمه ناشيانه بود با يك موضوع غير انساني و تهوع آور!
مترجم هم دامپرور رو با دامپزشك اشتباه كرده بود و يا شايد توهم نويسنده از دامپزشكي، تميز كردن اصطبله!
موفق باشي خانوم دكتر هاپوكومار!
من مانده ام مهجور از او، ديوانه و رنجور از او؛ گويي كه نيشي دور از او، بر استخوانم ميرود…
montazere sexet ba ye shampaneze hastam oun dg ehsasateto behtar mifahme
بابا چیکارش دارین خب …
لابد دوست داره ;-)
تازه کلاغا به گوشم رسوندن به این اسبه هم میخواد حال بده… (نیای داستانشو برامون بگی ها)
:) کفتار اینو خوب اومدی
فقط خانم نویسنده اگه خواستی این اسبه بکنتت اول دندوناشو مسواک بزن بعد ازش لب بگیر
کفتار جون خوب سر معرکه گیرشون اووردی این عکسش بود فیلمشم بذار باید بهت بگن شکارچی لحظه ها
اوه خدای من .این چه داستانی بود؟؟؟؟؟؟ نا سلامتی این همه کیر تازه تر وتمیز ادمیزاد تو این سایت ریخته میری به سگ میدی؟
شعری برای تو . . . . . . . . . . . . . .
درس میخونم تو رشتهی دامداری
منو میبندن با الاغ به گاری
شهوتیم ولی زشت و عبوسم
تو آرزوی لباس عروسم
یه سگ دارم تو مزرعه بزرگه
عاشق مرغ و جوجه مثل گرگه
برای کردنم کیرش میخاره
شب که میخوابم سگ من بیداره
یه روز اومد پیشم منو تکون داد
“نات” خودش رو واسه من نشون داد
تشر زدم بهش که یعنی: خفه
ولی دیدم چاک کوسم تو کفه
توی حموم فکر کیرش با من بود
اخه کوس من دست اهریمن بود
این سگ من زرنگ و بازیگوش بود
مراقب مزرعه و به هوش بود
شب توی لونَش واسه من جلق میزد
راه که میرفت پاهاش کمی لق میزد
مخ منو زد تا که عاشق شدم
نشوندمش روی تنم، شق شدم
خلاصه ما زبونمون سگی بود
حرفای عاشقونمون یکی بود
بهم که گفت “هَپو” یعنی کوس میدی؟
جواب دادم “مَپو” یعنی فهمیدی؟
منو کشنوند تو رختخواب ولو کرد
برای کردنم همش عو عو کرد
حرفای عاشقانه تو گوشم کرد
زبونشو توی بنا گوشم کرد
دیدم داره شورتمو در میاره
خیال میکردم که هاپو کماره
شروع به کوس لیسی و کون لیسی کرد
منو دچار یک دگر دیسی کرد
کیر قشنگشو براش ساک زدم
با کیر قرمزش یه مسواک زدم
پاهامو باز کرد یه دفه گاییدم
توی اتاقم با کیرش چاییدم
تلمبه زد توی کوسم یک وری
بهم میگفت توی کوسا سروری
ارضا شدم تو این حالت بموندم
بعدش اومد رو کیر خود نشنودم
بالا و پایینم میکرد اساسی
میگفت به سگ کوس میدی راسی راسی
“ناتش” توی کوسم یهو قفل شدش
آبش اومد توی تنم پُر شدش
بیحال شدم کنار او خوابیدم
نازم میکرد پنجولاشو بوسیدم
حالا دیگه یک زن و شوهر شدیم
صاحب یک بچهی نر خر شدیم
بچه ها که داستانمو میخونید
فحشم بدید تا که عقب نمونید
رضا جون داشتم فیلم میگرفتم نامردا متوجه شدن.
تا نگاه کردم دیدم یه مشت حیوون به سر دستگی چاری دارن دنبالم میکنن.
از ترس جونم دوربین رو جا گذاشتم… ;-)
ساغر خانوم دندون اسب پیش کشی رو که نمیشمارن.
واسه تکاورم یه اسپندی چیزی دود کنید چش نخوره بچه ام…
از هر انگشتش کرور کرور استعداد لبریزه :-D
کفتار این چیه گذاشتی؟. . . . . . .
مطمئنم که این اسبه رغبت نمیکنه که نویسنده داستان رو بکنه. خیلی باحال بود.
vayyyy k asheghe sheret shodam.bara gfetam sher migi?labod ghahr mikonid sher migi barash ashti mikonid ye shere dg malako shoaraye shahvani hastiaaaa:-D
اونجا زیر دوش دستت را بدرون چاک وسط پایت نمودی ، یه لحظه هنگ کردم که چاک وسط پات چیه؟!! آخرشم فهمیدم که جنسیتت بر خلاف تصورم ماده ست…
واسه سگت ساکم میزنی؟!
حالا آقا سگه هم که جفت گیری موفقیت آمیزی داشته بسلامتی بچه کی بدنیا میاد؟! امیدوارم شبیه باباش بشه…
نثر مزخرفش احتمالاً بخاطر این بوده که داستان خارجیه!
تا حالا کیر سگو دیدی؟!!! حتی قیافه شم چندشه…
ايول ايوله ايول تکاور تاج سره ايول.
اى تکاور شعرت خيلى قشنگ بود
دختره خيلى کسخل ومشنگ بود
“در مزرعه اي در شمال شهر زندگي ميكنم”
تو اصطبل ارتش داشتی میدادی یا سر خیابون نیاورون؟
man asheqe sex ba heiwun makhsusan sag hastam1bar clip didam kheily khosham umad!kasi nemidune chetor filmesho mishe download kard?esme khasi dare?
متاسفم. چرا هيچ كس نفهميد كه اين يه داستان خارجيه كه يارو يا خودش ترجمه كرده يا ترجمشو از يه جاي ديگه كش رفته!ولي بايد اينموضوع را اول يا آخر داستانش ميگفت.وچون نگفته هر فحشي كه خورده نوش جونش… حقشه!
ahle koja hasti? behem pm bede karet daram. plz
Divoone_2001
بله اینو دیگه کم داشتیم که به کلکسیون داستانها اضافه شد. البته جای سگ با اسب عوض نشده؟
من خیلی دوست دارمدیه هاپو یا یه پیشی ملوس کسمو بلیسن ، وووویییی خیلی باید لذت بخش باشه
منم میخوام بکنمت
اگه نخواستی حداقل بذار یه بار ببینم سگت تورا میکنه
اگه ممکنه پیام بذار