همسر سکسی من پریناز (۲)

1401/03/08

...قسمت قبل

صبح پریناز از خواب بیدار شد دید به گوشیش پیام اومده نگاه کرد دید بله سمیر خان بهش پیام داده و نوشته سلام عشقم جوابشو داد و گفت یک ساعت دیگه بهت میزنگم و دوباره خوابید اینبار حامد بیدار شد دید پری زیبا و نازش به پهلو خوابیده و دوتا سینه های بزرگ و سفیدش به طرز حشری کننده ای روی هم افتاده اول کلی سینه هاش رو بوسید پریناز آروم بیدار شد و رو به بالا خوابید حامد حسابی دوتا سینه های پریناز رو یکی رو با دست گرفت و اون یکی رو آروم و حرفه ای میخورد و بهش گفت تو پنج تا شوهرم برات کمه با این بدن و هیکل سکسی پریناز یه خنده ی سکسی کرد و گفت ععععه لوس حامد گفت نه جدی میگم تو اصلا دوست نداری رفتارت مثل یه زن خونه دار باشه تو یه جنده ای که باید گاییده بشی پریناز گفت نه من فقط جنده ی تو ام حامد با شیطنت گفت دیشب که چیز دیگه ای میگفتی جنده خانوم پریناز با لبخند گفت خب حالا بذار سمیرم یه حالی بکنه چی میشه مگه اون خیلی عاشقمه این حرف ها حسابی صبح حامد رو ساخت و حسابی کیرش سفت شد و یه سکس جانانه با پریناز کرد لنگای پریناز رو داد بالا و حسابی تو کصش تلمبه زد و در گوشش میگفت اوووم من عاشق همین جنده بودنت شدم که باهات عروسی کردم میدونم قدر خودتو میدونی و خودتو برای هرکسی پهن نمیکنی پریناز فقط می‌خندید و صدای ناله هاش کل خونه رو برداشته بود حامد ارضا شد و آبش رو روی شکم پریناز خالی کرد اونا به حموم رفتن حسابی همو شستن و همونجور لخت نشستن سره میزه صبحانه بعد صرف صبحانه ای مفصل حامد به سمت شرکت پدرش رفت پریناز همونجور لخت به اتاقش رفت و دید گوشیش ۶ تا میس کال داره نگاه کرد دید سمیره بهش زنگ زد سمیر گفت جووونم جنده خانوم کجایی چرا جواب نمیدی پریناز با عشوه های همیشگی و جنده وارش گفت گفتم که حامد خونس تازه رفت سره کار سمیر گفت باشه من با ماشین نزدیکم رسیدم‌ دره خونه رو باز کن پریناز یکم حشری بود یکمم ترسیده بود چون تا حالا کسی رو تو خونه راه نداده بود اما روشنفکری حامد و شهوت خودش به ترسش غلبه کرد رفت یه لباس خواب توری قرمز که خود سمیر از دبی آورده بود رو پوشید و یه آرایش جنده وار کرد بعدش زنگ در به صدا در اومد درو که باز کرد سمیر وارد شد فقط یه تیشرت پوشیده بود با شلوار اسلش زیرشم مشخص بود شورت نپوشیده چون کیره گنده و کلفتش حسابی باد کرده بود از رو شلوار اومد تو و با شهوت فراوان پریناز رو تو آغوش گرفت و گفت دیشب بدون تو خوابم نبرد عشقم تا صبح تو فکرت بودم پریناز با عشوه گفت بسه دیگه تا صبح که حامد منو گایید حالا هم تو سمیر گفت من که بهتر از حامد میکنمت خودتم میدونی بعدش لبا و گردن پریناز رو خورد و اون رو تو اتاق خوابشون برد و همونجا که هر شب حامد ترتیب پریناز رو میداد شروع به گایش پریناز کرد در حین سکس داگی بودن که تلفن پریناز زنگ میخوره پریناز با همون حالت شهوت جواب میده و میگه جونم حامد جونم حامد میگه کجایی عشقم چرا نفس نفس میزنی پریناز میگه هیچی گلم با عجله سمت گوشی اومدم حامد با خنده گفت فکر کردم داری کص میدی پریناز گفت اگه بدم که ناراحت نمیشی حالا در همین حالت که پریناز داشت با حامد می لاسید کیره سمیر تو کصش بود و تو حالت داگی داشت حال میداد سمیر هم با این هیکل نسبتا چاق و قد بلندش داشت نفس نفس میزد حامد گفت بستگی داره به کی بدی پریناز که حسابی حشری شده بود با شهوت فراوان گفت سمیر اینجاست و گوشی رو به سمیر داد سمیر که حسابی حشری بود و حالت عادی نداش گفت سلام حامد جون ببخش مزاحمتون شدم حامد گفت نه بابا این حرفا چیه ما دیشب کلی زحمت دادیم به شما سمیر همینطور که داشت تو کص پریناز تلمبه میزد گفت فدات بشم حامد جون اومدم یه سر به پری جون بزنم آخه دلم براش تنگ شده بود حامد گفت راحت باشین مزاحمتون نمیشم و بعد خدا حافظی قطع کردن انگار سمیر از این حرکت خیلی حال کرد کیره حامد هم تو شرکت سیخ شده بود و منتظر بود زودتر بیاد خونه تا ترتیب پریناز رو بده بلاخره سمیر گاییدن پریناز رو به اتمام رسوند و بعد از دوش گرفتن که البته ناگفته نمونه یه دور هم تو حموم از دهن پریناز خانوم رو گایید و آبش رو تو دهنش خالی کرد و بعد سکس کاملی که کردن علی از پریناز خدا حافظی کرد و رفت اما دوباره برگشت و زنگ خونه رو زد پریناز گفت چیزی جا گذاشتی سمیر یه جعبه ی سرویس طلا به پریناز داد پریناز بازش که کرد باورش نمیشد یه سرویس جواهر بود سمیر گفت ممنون بخاطر دیشب و امروز یکی از بهترین سکس های عمرم بود پری هم از خوشحالی زیاد سمیر رو بوسید و ازش تشکر کرد و اون رفت حوالی ظهر و کمی زودتر از دفعات دیگه حامد به خونه اومد اینبار پریناز با یه شورتک تنگ و سکسی صورتی و یه تاپ بندی قرمز که اونم سمیر از دبی فرستاده بود به استقبال همسرش رفت همدیگه رو بغل کردن پریناز سرویس جواهر رو به گردنش انداخته بود و حسابی می‌درخشید به حامد گفت خوشگله عشقم؟ حامد گفت خیلی قشنگه از کجا آوردیش شیطون پریناز با عشوه گفت سمیر برام خرید بعدشم کونش رو سمت حامد کرد رفت تا میز ناهار رو بچینه حامد مدام باسن گنده و خوش فرم پریناز رو با دست می‌مالید و فکر اینکه این کون تا همین چند ساعت پیش زیره کیره سمیر داشته گاییده می‌شده عقل و هوشش رو می‌برده و فکر اینکه همسرش اونقدر سکسی و حشریه که یه مرد پولدار براش یه سرویس جواهر بخره اونم بخاطر دو بار سکس خیلی حشریش کرده بود حامد همیشه عاشق پریناز بود اما الان فکر می‌کرد عشقش به همسرش چندین برابر شده بعد صرف ناهار که البته همراه با شوخی های زن و شوهری و لاسیدن بود حامد گفت خب حالا وقتشه منم یه حالی بکنم و یه سکس توپ انجام دادن و البته سرویس طلا همچنان به گردن پریناز خانوم بود تا حامد رو بیشتر حشری کنه بعد اون سکسشون روز های سکسی می‌گذشتند سمیر ماهی دوبار با پریناز تو خونه خودشون سکس داشت و حامد خودشو به اون راه میزد و تهه دلش داشت از اینکه همسرش با یه عرب پولدار سکس داره داشت لذت می‌برد و سمیر هم برای پریناز کادو های گرون قیمت میخرید حتی روز تولد پریناز سمیر تصمیم گرفت مهمونی رو تو ویلای کاخ مانند خودش بگیره و از صبح زود روز تولد پریناز لباس پوشید و سمیر با بنز اومد دنبالش تا برن کارهای تولد رو انجام بدن تا شب و اینکه سمیر یه آرایشگر مخصوص برای پریناز گرفت تا تو ویلا آرایشش کنه حامد هم از خدا خواسته همسرش رو راهی کرد طبق معمول یه ساپورت مشکی پوشیده بود با یه تاپ یقه باز و با عجله رفت تا به کار های تولد برسن حامد هم شب به ویلا رفت مهمونی شیک و با کلاسی بود کلی آدم پولدار از تهران اومده بودن همه دوست های کله گنده ی سمیر بودن پری به استقبال حامد اومد وای چه لعبتی شده بود یه لباس کشی و سفید تا رو باسنش بالا باز و پشت کامل باز تا کمرش طبق معمول سینه های درشتش بیرون بود و یه گردنبند طلای خوشگل تا رو وسط سینه هاش بود موقع راه رفتن سینه هاش لرزش زیبا و شهوت انگیزی از پشت هم باسن گنده و قلمبه شدش خود نمایی میکرد حامد شک نداشت تا شب چند دست توسط سمیر گاییده شده موقع شمع فوت کردن نشسته بود رو مبل چون لباسش تنگ و کشی بود بالا رفته بود و رون های درشت و سفیدش بیرون زده بود و حتی مقداری از شورتش هم که صورتی رنگ بود مشخص بود بعد اینکه آهنگ تولدت مبارک پخش شد سمیر کادوش رو اورد که یه انگشتره جواهر بود پریناز از خوشحالی زیاد جلوی من و همه مهمونا لبای سمیر رو بوسید اون شب تولدم گذشت البته ناگفته نمونه که حامد و پریناز شب یه سکس خفن کردن چون موقع رقصیدن با مرد های تو مهمونی پریناز خانوم حسابی دستمالی شده بود یه جورایی با همه مرد های مجلس رقصیده بود جز شوهرش حسابی مست کرده بود و عربی می‌رقصید و باسنه بزرگ و قلمبش رو قر میداد هرکی هم زرنگ تر بود یه دستی به باسنش می‌کشید همه مست بودن یه جا که وسط سمیر و یکی دیگه از دوستای سمیر که دکتر بود داشت می‌رقصید آهنگ خارجی بود و پریناز مست داشت میرقصید جلوی سمیر و داشت سینه های بزرگ و سفیدش رو که تا چاکش بیرون بود رو میلرزوند دکتر هم از پشت نامحسوس موقع رقص باسن پری خانوم رو میمالوند چون تونیکش تنگ بود و بالا رفته بود باسنش بیرون افتاده بود و اینکار انگشت شدنش توسط مرد های مجلس رو راحت تر می‌کرد جالب اینجاست بیشتر مرد های مجلس سن بالا بودن سن بالا ها بیشتر دنبال دستمالی کردن پریناز تو رقص بودن حامد هم از اینکه همسرش اینجور مورد توجه قرار گرفته داشت نهایت لذت رو میبرد و مشروب میخورد مست مست شده بود اون شب هنگام صرف شام دوتا از مرد های مجلس که همه از پولدار ها و کله گنده های تهران بودن سره میزه حامد اینا نشسته بودن و با پریناز همزمان لاس میزدن پریناز هم طلق معمول سینه هاش بیرون افتاده بود و پیک میزد می‌خندید حتی پاهاشو کمی رو حساب شیطنت باز می‌کرد و اونا هم دست هاشون رو لای پاش میگذاشتن و رون های درشتش رو می‌مالیدن و یکیشون دستش رو به کص پریناز رسوند حامد متوجه این صحنه ها بود اما از مستی و شهوت زیاد چیزی نمیگفت تا اینکه یکی از دست ها از پشت شورت به کص قلمبه و آب افتاده پریناز برخورد کرد ک حسابی می‌مالیدش اون شب فقط در حد همین لاس زدن ها بود سمیر که کل روز پریناز رو گاییده بود شب هم به خونه رفتن و البته تو حموم چون پریناز از بس رقصیده بود کلی عرق کرده بود همونجا سکس کردن اون شب یکی از سکسی ترین شب های زندگی حامد و پریناز بود تا اینکه یه روز که حامد از سره کار به خونه برگشت و پریناز خانوم با یه لباس بندی و سکسی قرمز تا روی باسنش بدون شورت و سوتین به استقبالش اومد بعد از یه لب جانانه حامد گفت به به پری خانوم امروز چه تیپی زدی همينطور دستش لای قاچ باسن همسرش بود که پریناز گفت امشب سمیر دعوتمون کرده ویلاشون منم وقت آرایشگاه دارم حامد بلاخره داشت به آرزوش که یه سکس سه نفره با پریناز بود میرسید پریناز یه لباس فوق سکسی شبیه به لباس خواب خواب پوشیده بود که کوتاه بود و یهشورت لامبادای پلنگی و سوتین پلنگی ست بسته بود طبق معمول تو ماشین رون های گنده و سفیدش رو روی هم انداخت و با انواع موزیک به خصوص عربی تا برسن ویلا می‌رقصید قبلش هم آرایشگاه رفته بود و تا حد یه عروس آرایش کرده بود وقتی رسیدن سمیر در رو باز کرد و همون اول پریناز بغلش کرد و لبش رو بوسید بعدش به سمت میز پذیرایی رفتن که دورش چند تا مبل راحتی بود رو میز مشروب و انواع مزه قرار داشت اونا نشستن و حسابی گفتن و خندیدن پریناز پاهاش رو روی هم انداخته بود و رون هاش بیرون بود و بعد دو پیک مشروب صورت سفید و خوشگلش گل انداخته بود و راحت از خاطرات قبل ازدواجش با سمیر گفت که اولین بار که سکس کردن پریناز ۲۲ سالش بود و تازه از نامزدش که پردشو زده بود اما ازدواجشون بهم خورده بود جدا شده بود و مقداری افسردگی داشت اما با سمیر تو دبی همه چی یادش میره و حسابی کص کونش مورد عنایت قرار میگیره کلی میگن و میخندن حامد متوجه میشه که سمیر شق کرده چون کیرش بزرگ بود از رو شلوار اسلش مشخص بود شق شده و شورت نپوشیده پریناز به شوخی کیر سمیر رو از رو شلوار می‌گرفت و می‌خندید که من گفتم سمیر جون این خانومم یه ماساژ میخواد شنیدم شما خوب ماساژش میدی ببر یکم ماساژش بده سمیر هم گفت ای به چشم و دوتایی بلند شدن تو راه سمیر دستش مدام لای کون پریناز بود تا تو اتاق رفتن و همو بغل کردن لب گرفتن سمیر تی شرتش رو در آورد و شلوارش هم کند کیره کلفت و درازش بیرون افتاد پریناز گرفت دستش و مشغول ساک زدن شد طبق معمول خیلی پر تف و حرفه ای ساک ميزد بعدش سمیر پریناز رو بلند کرد و رو تخت انداختش و لنگاشو داد هوا و کیرش رو تو کص مست پریناز فرو کرد و مشغول گایش پریناز شد حامد هم از راه رسید و داشت نا محسوس نگاهشون می‌کرد اولین بار بود این صحنه رو میدید لنگای پریناز رو هوا بود و یه عرب حشری داشت داخل کص همسرش تلمبه ميزد اون شب پریناز قرار بود قرص ضد حاملگی مصرف کنه واسه همین سمیر با زدن چند تا نعره و فشار آبش رو تو کص پریناز خالی کرد حامد حسابی شق کرده بود سمیر کیرش رو آروم و حرفه ای از کص پریناز بیرون کشید و برگشت حامد رو دید حامد تازه فهمید چرا اینقدر پریناز عاشق سمیر شده چون جدا از پولدار بودن سمیر کیره بزرگی داره حتی با اینکه آبش ریخته بود هنوز نیم شق بود حامد گفت خسته نباشی سمیر هم گفت فدات بشم این خانومت همیشه همینجوری شیره منو میکشه بیرون این حرف ها حامد رو حشری کرد اونا هر سه بیرون از اتاق اومدن پریناز انگار هنوز شارژ بود و کلی میوه درست کرد و مشغول خوردن شدن سمیر که هنوز مست بود گفت این همه کص تو زندگیم کردم کص پری جون یه چیز دیگس حرف نداره فداش بشم حامد گفت خواهش میکنم شما لطف دارین سمیر گفت پری جون بریم دوش بگیریم اونا رفتن سمت حموم حامد که دیگه خیلی حشری شده بود و شق کرده بود طاقت نیاورد لخت شد و رفت سمت حموم دید پریناز و سمیر زیر دوش هستن و دارن لب میگیرین سمیر داشت باسن بزرگ و طاقچه ای پریناز رو می‌مالید و دستاش لای چاک کونش بود و احتمالا داشت پریناز رو واسه گایش از کون آماده می‌کرد چون سمیر عاشق کون پریناز بود و بیشتر پریناز رو از کون می‌کرد حامد جلو رفت و کیر شق شدش رو به کون پریناز مالید پریناز لباش رو از سمیر جدا کرد و برگشت از حامد هم لب گرفت دوباره برگشت از سمیر لب گرفت کیره جفتشون رو به دست گفت و نشست شروع کرد واسه ساک زدن برای هر دو کیر که صد البته کیره سمیر بزرگ تر بود و شبیه کیره سیاه پوستا بود بعد اینکه پریناز ناز و حرفه ای واسه هردو کیر ساک زد سمیر پریناز رو تو حموم خم کرد و شروع کرد به لیسیدن سوراخ کونش حامد داشت حال میکرد که یه مرد دیگه با ولع سوراخ کون همسرش رو میخوره بعدش کیره گندش رو تو کون پریناز فرو کرد داد پریناز هوا رفت و حامد هم کیرشو تو دهن پریناز کرد و از دوطرف پریناز رو گاییدن و سمیر همش از کون پریناز تعریف می‌کرد و از تنگی و سفیدیش میگفت حامد هم با این تعریف ها بیشتر حال میکرد و تو دهن پریناز تلمبه ميزد تا اینکه هر دو ارضا شدن سمیر تو کونش خالی کرد و حامد هم تو دهنش ارضا شد بعدش دوباره دوش گرفتن و با خنده و شوخی از حموم بیرون اومدن اون شب سه نفری کنار هم تا صبح دوبار دیگه سکس کردن و همزمان تو کص کون پریناز تلمبه میزدن شب خوب و سکسی ای بود و اون شب هم به پایان رسید اما زندگی سکسی حامد و به خصوص پریناز همچنان ادامه داشت


قسمت سوم

روزگار برای حامد و پریناز سکسی تر میشد سمیر بخاطر کارش بیشتر تهران بود ماهی دو سه بار شمال میومد و هنگامی که حامد سره کار بود با پریناز سکس می‌کرد حامد دوست داشت سکس تو خونه خودش باشه تا بوی شهوت تو خونه بپیچه و فضای خونه همیشه شهوت آلود باشه تا حسابی سکس خودشون هم بیشتر حال بده ماهی یک بارم سکس سه نفره داشتن حامد حسابی حال میکرد پریناز لباس های سکسی میپوشیدو برای حامد و سمیر حسابی میرقصید بعدش میومد سمت حامد و سمیر اونا هم مست حسابی پریناز رو از عقب و جلو میکردن و لذت میبردن این رابطه های سکسی و صمیمی ادامه داشت تا اینکه یه روز که پریناز حامد رو به سمت سره کار میفرسته بعد از انجام دادن کارهای خونه مشغول چک کردن گوشیش بود که میبینه شماره مهسا دوست صمیمی دوران دانشگاهش رو گوشی افتاده مهسا دوسالی میشد ازدواج کرده بود یک سال قبل حامد و پریناز از پریناز خواست یه روز بیاد خونش تا دور هم باشن خلاصه پریناز با حامد هم در مورد مهسا صحبت کرد و تصمیم گرفت عصرانه به صرف چای به خونه مهسا بره وقتی که رفت مهسا حسابی به خودش رسیده بود و استقبال گرمی کرد پریناز هم یه آرایش خوشگل و ملایم کرده کرد و خیلی شیک شده بود نشستن و مشغول صرف چای و شیرنی شدن و حرف های روزمره زدن که پریناز گفت از امیر چه خبر ( شوهر مهسا کارمند یه اداره دولتی بود زیاد مذهبی نبود اما بر خلاف حامد کاملا غیرتی و سخت گیر بود و حتی به پوشش ظاهری همسرش گیر میداد ) مهسا گفت ای بابا امیر خستم کرده همش بهم گیر میده کلافه شدم ما خیلی مشکلات داریم تو زندگیمون بلاخره صحبت کردن و تهه حرف های مهسا به این رسید که حتی تو سکس هم مشکل دارن مهسا هم تو مجردی و دوران دانشجویی یه دختر فوق حشری بود و با پریناز دوتایی شیطنت ها کرده بودن آخه مهسا هم اندام سکسی ای داره قد ۱۶۵ و تقریبا تپل با پوستی سفید و سینه های بزرگ کلا خوشتیپ و سکسی با باسنی بزرگ تقریبا هم اندازه باسن پریناز یکم جمع تر و خیلی از شوهرش سر تر بود بلاخره بعد از بحث های زیاد پریناز گفت عزیزم تو باید یه تغییر اساسی تو زندگیت بدی مهسا گفت میگی چیکار کنم پری جون پریناز گفت زندگی من و حامد هم حالا زیاد نه اما یکم کسل کننده شده بود تا اینکه شروع یه اتفاقی همه چی رو عوض کرد و پریناز نشست از اول داستان ماه عسل و سکس تو دبی و رفتن به مهمونی های سکسی و به جز بخش های سکس های سه نفره با سمیر همه رو تعریف کرد مهسا کلی از شنیدن این داستان ها کیف کرده بود و بلند می‌خندید و گفت چه خوب عزیزم چه جوری عدالت رو بین شوهرات رعایت میکنی پریناز با خنده گفت از پشت فقط به سمیر حال میدم و دره جلو رو در بست گذاشتم واسه حامد مهسا کلی خندید و گفت نه جدی میگم تو بخاطر خیانت عذاب وجدان نمیگیری؟ پریناز گفت نه چرا عذاب وجدان اتفاقا از اون موقع رابطه و سکس های من و حامد هم بهتر شده میدونی حسادت بهترین داروی تقویت جنسیه دلیل اینکه شوهرت بهت گیر میده یا نسبت بهت سرد شده اینه که براش جذاب نیستی اما وقتی دیگران نگاهت کنن و اون پیش خودش فکر کنه تو اونقدر سکسی هستی که کسی دنبالت باشه مطمئن باش تو رو پرستش میکنه پس برو دنبال عشق و علاقت و همون زمان سمیر زنگ زد و پریناز گفت ببین جون دلم زنگ زد صدا رو روی آیفون گذاشت و گفت سلام عشقم سمیر گفت جوووونم سلام سکسی خانوم تازه از دبی رسیدم تهرانم احتمالا فردا بیام سمت شما آماده شو جنده خانوم پریناز با خنده گفت خب سوغاتی چی آوردی گفت بذار برسم چشم سوغاتی هم برات میام خانوم کص فردا صبح پیشتم پری هم گفت باشه عشقم منتظرم حالا خوبه دبی تو انبار کص بودی سمیر گفت جووون هیچی کص ایرونی نمیشه مهسا و پری جفتشون خندیدن و پریناز بعد خدافظی قطع کرد مهسا گفت این همون سمیره که پسر خاله مامانته یه رگش عربه و باهاش دبی رفتی؟ گفت آره با خنده گفت دوباره برگشتم تو رابطه نمیدونی چقدر زندگیم بهتر شده هم برام کلی کادوی گرون قیمت میخره هم اینکه سکسش باهام درجه یکه تازه حامدم بیشتر عاشقم شده بعد یکی دو ساعت بعد پریناز از خونه مهسا بیرون اومد و رفت که برای فردا صبح اما سکس با سمیر بشه این حرف ها مهسا رو به فکر فرو برد اما می‌دونست امیر اهل حال نیست و اگه بگه دوست دارم سکسی بگردم میزنه تو گوشم واسه همین خودشو خورد اما پریناز یه فکر سکسی به ذهنش رسید همون شب پریناز یه تیپ سکسی زد یه لباس خواب توری پوشیده بود و مثل بیشتر شبا شورت پاش نبود چون حامد عادت داشت همیشه دستش لای کص کون پریناز باشه بعد صرف شام واسه حامد چای و مقداری شیرینی آورد و اومد رو پای حامد نشست و گفتش فردا سمیر میخواد بیاد دست حامد لای کون پریناز بود و داشت میمالیدش و لذت می‌برد پریناز آروم سمت کیره حامد رفت و اونو تو دهنش گذاشت و یه ساک پر تف و حرفه ای زد و تصمیم گرفت انرژی سکسی خودشو برای سمیر بذاره چون می‌دونست سمیر بعد دو هفته خیلی حشریه فردا فرا رسید حامد به سمت محل کارش رفت پریناز یه لباس خواب سکسی بنفش پوشید و بازم شورت نپوشید یه آرایش جنده وار و سکسی کرد و منتظر سمیر بود سمیر که اومد افتاد تو بغلش و حسابی از هم لب گرفتن و همو ماچ کردن رفتن تو اتاق و یه سکس جانانه کردن سمیر طبق معمول وحشیانه و تقریبا خشن کص کون پریناز رو مورد گایش قرار می‌داد بعد سکسشون همونجور که پریناز لم داده بود تو بغل سمیر و از هم لب میگرفتن بهش گفت یه دوست خوشگل دارم به اسم مهسا اما شوهرش خیلی سخت گیر و غیرتیه اما دنبال یه آدم مطمئن میگرده که حسابی باهاش سکس کنه و به کص کونش سرویس بده تو کسی رو سراغ داری سمیر جون ؟ سمیر یکم فکر کرد و گفت یه دوست دارم ناصر که همسن خودمه و اصالتا عربه اما چون بخاطر تجارت زیاد ایران میاد زبان ایرانی بلده یه هتل داره و یه طلا فروشی بزرگ تو امارات واسه تجارت طلا ماهی دوبار ایران میاد فکر کنم هفته آینده بیاد پریناز گفت عالیه یه روز میذارم مهسا هم بیاد تا دور هم باشیم اما فکر نکنم شب بتونه بمونه چون شوهرش خیلی سخت گیره سمیر که پیش خودش فکر کرد شاید بتونی از یه همچین کصی یه کامی بگیره تکونی به کیره بزرگش داد و گفت حتما این رفیق منم عاشق خانوم های ایرانیه بعدش پریناز رفت سمت کیره سمیر و تو دستش گرفت و کلاهک کیره سمیر رو تو دهنش گذاشت و گفت اوووم پس خوب کصی به پستش خورده و حسابی واسه سمیر ساک زد و یه دور دیگه سکس کردن اینبار سکس از کون بود سمیر تا آخرین قطره آبش رو تو کون پریناز خالی کرد پریناز به مهسا زنگ زد و در این موارد باهاش صحبت کرد اولش مهسا قبول نکرد چون بخاطر شوهرش یکم می‌ترسید اما بعد قبول کرد که یک روز با سمیر و ناصر کنار همدیگه باشن و لذت ببرن بلاخره روز موعود فرا رسید پریناز و مهسا جفتشون به آرایشگاه رفتن حسابی به خودشون رسیدن جفتشون لباس مجلسی پوشیدن اما خیلی تنگ و کوتاه جوری که راه میرفتن و قدم برمی‌داشتن از پشت قمبل های باسنشون و شورت لامباداشون که لای کونای نرم بزرگ و گوشتیشون رفته بود پیدا بود و از جلو هم سینه های بزرگ سفیدشون کامل بیرون بود و فقط نوکش پوشیده بود مانتو های کوتاه و جلو بازشون رو پوشیدن و منتظر سمیر و رفیقش بودن اونا زنگ زدن دوتا لعبت زیبا از آرایشگاه اومدن همون لحظه ناصر و سمیر با بنز اومدن سمیر راننده بود جفتشون به احترام دو بانوی زیبا پیاده شدن و در عقب رو باز کردن و دوتا زن سکسی و زیبا سوار شدن تو راه پریناز طبق معمول می‌رقصید اما مهسا یکم خجالتی بود اونم کم کم یخش وا شد و دوتایی رقصیدن تا رسیدن به ویلا همون اول مانتو هاشون رو در آوردن بساط مشروب به راه بود نشستن و پا رو پا انداختن رونای مهسا همونقدر سفید و تپل مپل و گوشتی بود مثل پریناز خلاصه یکم لاس زدن ناصر از کارش و دبی حرف زد بعدش یه سرویس طلای زرد و زیبا آورد با طلای ۲۱ عیار تقدیم به مهسا کرد و گفت البته این برای زیبایی شما بانوی ایرانی خیلی کمه و سپس لبای مهسا رو آروم و رمانتیک بوسید مهسا که این هدیه رو دید حسابی شارژ شد پری یه آهنگ عربی گذاشت و شروع کردن به رقص لباس جفتشون تنگ و کوتاه بود و با هر قری که میدادن کص کون و سینه هاشون بیرون میفتاد سینه ها و باسن هاشون رو حسابی لرزوندن بعدش تصمیم گرفتن هر زوج به یه اتاق برن سمیر و پریناز که طبق روال رفتن رو کار اما ناصر و مهسا اولین بارشون بود که میخواستن با هم سکس کنن و مهسا اولین سکس بعد ازدواجش بود اما ناصر حرفه ای یود تو سکس اول لباس سکسی مهسا رو در آورد و سرتا پاهاش رو لیس زد و گفت جووونم چه زن سکسی و هاتی عاشقت شدم مهسا جون دوست دارم همیشه باهم باشیم و سکس کنیم مهسا مست شهوت بود و گفت آخه شوهرم خیلی غیرتیه نمیذاره زیاد تنهایی بیرون برم ناصر گفت ای جونم غیرت شوهرتم گاییدم بعدش کیرش رو بیرون آورد کیرش دراز کلفت و سیاه بود شاید ۲۱ سانتی میشد کیره امیر شوهره مهسا به زور به ۱۳ سانت می‌رسید ناصر کیرش رو تو دهن مهسا گذاشت و مهسا خیلی حرفه ای و سکسی ساک ميزد و بعدش مهسا رو برگردوند و مهسا خودش برای ناصر قمبل کرد کون گنده گرد و سفیدش سمت ناصر بود ناصر گفت جوووونم چه کونی به به شوهره کصکشت کجاست که قراره غیرتش زیره کیره عربم گاییده بشه کجاست که بیاد ببينه مهسا می‌خندید انگار خیلی وقت بود دلش برای بی حیا بودن تو سکس تنگ شده بود چون برعکس حامد که همیشه خودش از پریناز میخواست چه تو بیرون و چه تو سکس بی حیا و جنده باشه اما امیر خیلی سخت گیر و غیرتی بود ناصر کیره بزرگش رو گرفت و با کص مهسا تنظیم کرد و با یه فشار محکم کیرش رو تو کص مهسا فرو کرد و شروع کرد به تلمبه زدن مهسا داشت حال میکرد و صدای آه نالش بلند شده بود و ناصر هم بلند و وحشیانه نعره میزه و با دست محکم رو کون مهسا میزد تا شلپ صدا بده مهسا گفت ای یواش یه وقت قرمز میشه شوهرم میفهمه منو گاییدیا ناصر که با شدت فراوان تلمبه میزد گفت بذار بفهمه کصکش که زنشو میگام زنش از این به بعد جنده ی کیرمه با کیره عربم میگامش غیرت شوهره کصکشت رو گاییدم امروز بی ناموسش کردم همینجور ناصر تلمبه میزد تا آبش اومد و همه رو تو کص مهسا خالی کرد اما از بس شهوتش زیاد بود و کص مهسا تنگ بود که نمی‌خواست بیرون بکشه و همینجور تلمبه میزد تا اینکه یهو سمیر و پریناز لخت اومدن تو اتاق کیره سمیر نیم خیز بود و همین ناصر رو انگار دوباره حشری کرد با اینکه آبش اومده بود اما کیرش دوباره تو کص مهسا شق شد اینبار کیرش رو بیرون کشید و با سمیر دستشویی رفتن و کیرشون رو شستن تو این فاصله پریناز به مهسا گفت چطور بود ؟ پریناز و مهسا که جفتشون لخت بودن مهسا پریناز رو بغل کرد و لپش رو بوسید و گفت اوم عشقم عالی بود ممنون از این همه لذت و خوشی که تو این فاصله سمیر و ناصر برگشتن با اینکه ارضا شده بودن اما جفتشون دوباره شق کرده بودن و کیر های گنده و سیاهشون استوار بود ناصر هم مثل سمیر تقریبا هیکلی بود اما یه مقدار قدش بلند تر بود و کمی لاغر تر جفتشون کیر هاشون رو گرفتن به دست و سمیر گفت خب حالا نوبت کون شما دوتا خانوم خوشگله تو همین فاصله گوشی مهسا زنگ خورد امیر بود جوابشو داد و گفت با پری جون یه مهمونی دونفره مجردی گرفتیم و بعدش به پریناز چشمک زد تو همین فاصله ناصر جلو رفت و دستشو لای کون گنده و گوشتی مهسا انداخت مهسا مشغول حرف زدن با شوهرش بود که ناصره حشری داشت سوراخ کون و لای کپل هاشو میمالوند بعد قطع شدن تلفن مهسا کلی خندید و از این همه شیطنت و سکسی بودن لذت برد جلوی ناصر زانو زد و مشغول خوردن کیرش شد پریناز هم همینکارو برای سمیر کرد بعد اینکه ساک زدنشون تموم شد سمیر و ناصر پریناز و مهسا رو بلند کردن و رو تخت گذاشتنشون و اونا قمبل کردن و جفت کوناشون رو مورد گایش قرار دادن ناصر در حین گایش کون مهسا گفت اوففف شوهرت خیلی غیرتی میشه بفهمه کون زنشو گاییدم بعد بلند بلند می‌خندید بعدش جاهاشون رو عوض کردن اون روز ضربدری مثلثی همه جوره سکس کردن اما انگار یه انرژی تموم نشدنی داشتن و از سکس سیر نمیشدن بلاخره ساعت حدودا ۹ شب شد که تصمیم گرفتن خدا حافظی کنن ناصر و سمیر با ماشین اونا رو تا نزدیک خونه رسوندن البته لباس هاشون رو همونجا عوض کردن و مانتوی مناسب تر پوشیدن که بتونن تو خیابون راه برن اون شب پریناز و مهسا خیلی از کص کون گاییده شده بودن مهسا که وقتی رسید خونه به شوهرش گفت یکم مریض احوالم و سریع یه دوش گرفت رفت خوابید اما پریناز سیر تا پیاز رو برای حامد تعریف کرد برای همین حامد شق کرد اما پریناز با یه ساک زدن همه چی رو تموم کرد و اون شب راحت تو بغل شوهرش به خواب رفت

ادامه دارد…

نوشته: حامد


👍 16
👎 1
43501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

876567
2022-05-29 02:14:48 +0430 +0430

کونی آنقدر عرب عرب نکن لاشی

3 ❤️

876588
2022-05-29 04:01:40 +0430 +0430

من خودم اینقدری که دختر عرب کردم ایرانی نکردم سوسمار خورای بدبخت تازه به دوران رسیده کلا شما با آخوندا مود شدین وظهور کردین وگرنه باید خرما وشتر میچروندین البته عرب ایرانی تا ابد نوکرشونم

2 ❤️

876593
2022-05-29 05:51:51 +0430 +0430

خیلی عالی منتظر ادامه ش هستم

0 ❤️

876639
2022-05-29 15:21:04 +0430 +0430

معلومه خودت عربیو کون زنت گذاشتن که اینجوری میسوزی همش عرب عرب میکنی

1 ❤️

876665
2022-05-29 18:13:56 +0430 +0430

گوه نخور جاکش
انقدر عرب عرب نکن
عرب های ایران روی چشم ما جا دارن ولی کس و کونی از شماها بکنیم که نسلتون منقرض شه سوسمارخورای ملخی تازه به دوران رسیده.

1 ❤️

876669
2022-05-29 19:54:20 +0430 +0430

کیر سمیر تو کص خواهر و مادرت!بسه دیگه چقدر از کیر عربی سمیر هیجان زده میشی قرمساق خان!نکنه خودت کونی هستی!

1 ❤️

876718
2022-05-30 02:45:03 +0430 +0430

جالب بود بنویس باز

0 ❤️

876801
2022-05-30 17:47:08 +0430 +0430

خخخ پریناز چقدر مثل منه

0 ❤️

877036
2022-06-01 01:06:19 +0430 +0430

هرکی از این داستان خوشش اومد بیاد تلگرام من نوسیندش هستم بیاد تا ایده بده @poorya_tttt

0 ❤️

877955
2022-06-06 08:46:04 +0430 +0430

تورو سرجدت دیگه ننویس

0 ❤️

878426
2022-06-08 19:16:39 +0430 +0430

سلام حامد جان عشق کردم 😍😍😍 خیلی دوس دارم اندام زنتو ببینم. نبینمش یچی اون ته دلم میمونه😢😢خاهشا خصوصی پی بده🙏🙏🙏

0 ❤️

959230
2023-11-23 15:08:49 +0330 +0330

ادامه چی شد؟

0 ❤️