همه چیز از اون شب شروع شد (۱)

1401/05/09

سلام
من رامینم ۲۲ سالمه و تهران زندگی میکنم،ممکنه یکم این داستان طولانی باشه و قسمت های سکسی آخراشه اما برای رسیدن بهش باید فضا سازی بشه پس پیشاپیش ببخشید
قضیه برمیگرده به دو سال پیش تابستون ۹۹،خانواده ما با خانواده داییم خیلی صمیمی و گرمیم و بیشتر اوقات باهمیم چون پدرم و داییم دوست بودن از قبل. تابستون شروع شده بود و قرار بود دست جمعی بریم مسافرت که به دلیل مشغله کاری پدر و مادرم کنسل کردن گفتن که نمیتونن بیان،چون جفتشون شاغل هستن. اما به اصرار خانواده داییم من باهاشون همراه شدم،مقصد قرار بود شیراز باشه اما اونو گذاشتن برا وقتی که پدر مادر من هم باشن و چون زنداییم شمالی بود قرار شد بریم شمال خونه پدری زنداییم که بعد فوت پدرش خالی بود. داییم‌ ۲ تا بچه داره،یکیش نغمه که دوسال از من بزرگتره و اون یکی نیما که حدودا ۳ سالی کوچیکتر از منه. من با نغمه خیلی رابطه خوبی داشتم مثل دوست بودیم،گاهی وقتا دلم میخواست یکم بیشتر از این باشه و اینو حس میکردم که شاید اونم بخواد اما از برخورد خانواده ها بعد فهمیدن موضوع میترسیدم و نمیخواستم این رابطه خوب خراب شه،نیما هم پسر تخسی بود اما در کل بد نبود خوب بودیم باهم،رسیدیم شمال و بعد یک روز از محل کار داییم تماس گرفتن،مثل اینکه بهش گفته بودن مشکلی پیش اومده و حتما باید برگردی،همه اعصابا خورد اما داییم گفت شما سفرتون رو خراب نکنید،من خودم برمیگردم،و حتی ماشین رو برامون گذاشت و خودش با اتوبوس برگشت،شب بعد از گشت و گذار خسته و له رسیدیم خونه،برا خواب همه تو هال میخوابیدیم چون کولر فقط اونجا رو خیلی خوب خنک میکرد،من و نیما پیش هم خوابیدیم بالا سرمون هم زنداییم و نغمه. من بیدار بودم و با گوشیم مشغول گشت و گذار تو اینستاگرام که دیدم شارژ گوشیم داره تموم میشه پاشدم بزنمش به شارژ که یه صحنه‌ای دیدم که دیگه هرگز از ذهنم پاک نشد. نغمه عادت داشت اکثرا تو خونه یه لباس یکسره میپوشید تا رو زانوش و زیرش چیزی تنش نمیکرد،حالا طاقباز خوابیده بود و زانوش رو خم کرده بود و لباسش تا رو شکمش رفته بود بالا،بزارید یکم از نغمه براتون بگم،یه دختر با پوست گندمی،قد حدود ۱۷۰،صورت زیبا با چشمای درشت عسلی و اندام برجسته،سینه ها و باسنش نه خیلی اما بزرگ بودن و کمر تقریبا باریک،زومبا و دنس کار میکرد،اون صحنه رو که دیدم اصلا آمپر چسبوندم،اولین کاری که کردم نشستم زیر پاش و شروع کردم به چشم چرونی تا بیشتر ببینم،دیدن رونهاش برام چیز جدیدی نبود اما خوب که دقت کردم چیز جدیدی دیدم که شهوتم رو چند برابر کرد، سرم رو که خوب بردم پایین دیدم بین روناش یه شرت خوشگل سفید پاشه که با پوست گندمیش تضاد فوق‌العاده‌ای داره،زیرشم معلوم بود یه کص قلمبه داره چون حسابی پف کرده بود، از کون و رونهای گندش که دیگه نگم براتون،همینجوری داشتم دید میزدم و انواع روشها رو برای رسیدن بهش تو مغزم تست میکردم،دلم میخواست برم روناشو گاز بزنم، که یهو زنداییم یه تکونی خورد و من به دنیای واقعی برگشتم، دیدم تو چه موقعیت داغونیم،خوابیدم پایین پاش و زوم کردم روش،اگه زنداییم یا نیما منو تو اون موقعیت میدیدن خیلی بد میشد،سریع خودمو جمع کردم،گوشی رو زدم به شارژ و رفتم دستشویی،اونجا دیدم نمیتونم از فکرش دربیام و با یه جق سرعتی یکم خودمو آروم کردم،اما اون شد استارت نقشه من برای کردن نغمه.
تو طول اون سفر و بعدش سعی کردم خودم رو بهش نزدیکتر کنم و موفق هم شدم،چندباری دوتایی بیرون رفتیم و بهش فهموندم میخوام باهم باشیم که دیدم خوشش اومد خب منم تیپ و استایلم خوب بود حدودا ۱۸۰ قد،و چون از نوجونی جسته گریخته کشتی و بدنسازي کار میکردم بدن خوبی داشتم و نقطه قوت تیپم بود اما اونم دقیقا مثل من فکر میکرد اگه رابطه ما جواب نده رابطه خانواده‌ها خراب میشه که تصمیم گرفتیم خیلی چراغ خاموش عمل کنیم و کسی متوجه نشه.
وقتی وارد رابطه شدیم دیدم نغمه خیلی دختر هات و داغیه،حتی گاهی وقتا آتیشش از منم تندتر بود و این کارو برای من که هدفم کشوندنش به تختخواب بود خیلی راحت میکرد،بلاخره قرار خونه خالی رو گذاشتیم،با یکی از دوستام که بچه جنوب بود و تو دانشگاه باهم رفیق شده بودیم کلید خونش رو گرفته بودم،چون مثل سگ میترسیدم از اینکه بیارمش خونه خودمون با اینکه اکثرا خونمون خالی بود،همون داستان چراغ خاموش،رفتم دنبال نغمه و رفتیم اونجا،خونه مجردی بود و یکم بهم ریخته اما ما اهمیتی به اینا نمیدادیم به محض ورود مشغول بوس و لب بازی شدیم که من بهش گفتم وایسه و بطری شرابی که از شرابایی که بابام میزاره کش رفته بودم رو کردم،راستش میخواستم یکم این اولین بارمون خاص باشه برامون و خاطره شه،اونم استقبال کرد،یکم‌ که از شراب و خرت و پرتایی که خریده بودم خوردیم و داغ شد سرمون، رو مبل سه نفره دوتایی نشسته بودیم و من رفتم سمتش شروع کردم لباشو بوسیدن،اونم همراهیم کرد،اولش آروم اما هرچی جلوتر رفت شدیدتر شد و دستامم آوردم تو بازی و شروع کردم سینه های نرمشو مالیدن،بالا تنه نغمه و خودمو لخت کردم و خوابوندمش رو مبل و شروع کردم از به خوردن و لیسیدن و مکیدن از لباش شروع کردم،رفتم سراغ لاله گوشش و بعد گردنش،به سینه هاش که رسیدم نمیدونستم کدومو بخورم و کدوم بمالم،قبلا بهش گفته بودم که از عشق بازی قبل سکس خیلی لذت میبرم و اونم باهام هم نظر بود،عجله ‌ای نداشتیم و این برام خیلی لذت بخش بود.همینطور رو بدنش بوسه میذاشتم و میومدم پایین تا رسیدم به شلوار و شرتش که اونم با کمک خودش از پاش درآوردم،چشمم بلاخره به جمال اون کصی که چندماه پیش از زیر شرت هوش از سرم برده بود روشن شد،تپل و پف‌ کرده و خیس، با لبه های کوچیک،با زبون رفتم سراغش و مشغول شدم،اونم کم‌کم صداش بالا رفت و با روناش و دستش سرمو هی بیشتر هل میداد سمت کصش، اولین بارم نبود و مشخص بود اولین بارش نیست که سکس‌ میکنه اما ذره‌ای برام اهمیت نداشت اون لحظه،بعد از چند دقیقه که حسابی با زبون به خدمت کصش رسیدم ول کردم و سرمو آوردم بالا چون نمیخواستم خیلی زود به خواستش برسه و من لنگ بمونم،اون که اینو دید یکم خورد تو پرش اما من نذاشتم حتی فکر کنه و سریع کیرمو درآوردم و گرفتم جلو صورتش،همینطور که رو مبل نشسته بود سرشو آورد بالا و یه نگاه از پایین بهم کرد،با لبخند کیرمو به لبش فشار دادم و اونم با عشوه شروع کرد به خوردنش،کم پیش میاد کسی حتی موقع ساک زدن با دهن باز هم زیبا باشه اما نغمه تو این حالت هم زیبا بود،زبونشو میکشید زیر کیرم و سعی میکرد هربار مقدار بیشتری رو تو دهنش جا بده، از شدت حال داشت زانوهام سست میشد که از دهنش کشیدم بیرون و رو همون مبل داگیش‌ کردم، تف زدم به سر کیرم و یکمم به لای کونش و کیرم رو لاش بازی میدادم تا حشری تر شه،کیرم رو تنظیم کردم رو سوراخ کونش تا اومدم فشار بدم اولین کلمه از شروع سکس از دهنش دراومد،اونجا نه بذار جلو،یه لحظه هنگ کردم چشام درشت شد اما سریع به خودم گفتم چه بهتر،و کیرمو کمی پایین تر بردم و به آرومی وارد کصش کردم،داغی و تنگیش باعث شد چشمامو ببندم،قشنگ حس میکردم کیرم داره دوتا گوشتو از هم باز میکنه و میشکافه و میره جلو،خیلی نرم شروع کردم اما هرچی گذشت شدت و سرعت تلمبه هام بیشتر شد،دو طرف کمرشو گرفته بودم و محکم میکوبیدم توش،صدای آه و اوه جفتمون دراومده بود،که به باز به حرف اومد و گفت دارم میام همینطوری محکم،منم دستم رو از زیر رسوندم به چوچولش و همزمان مالیدمش،این کارو یه خانم به قول خودش بیزنسی که خیلی بلدکار بود بهم یاد داده بود،همزمان مالیدن و کردن باعث شد خیلی زود ارضای شدیدی داشته باشه جوری که چند ثانیه پایین تنش میلرزید،منم که وضعیت دیدم کشیدم بیرون گذاشتم یکم حالش جا بیاد اما نه خیلی. برش گردوندم و پاهاشو دادم بالا،میشنری رو همیشه‌ خیلی دوست داشتم،دوباره آروم شروع کردم و گذاشتم نرم پیش بره و حالا که صورتش رو بهم بود اون وسط گاهی بوسه رد و بدل میشد و گاهی هم سینه‌‌هاش رو چنگ میزدم، شراب کارشو کرده بود و کمی انزالم تأخیر افتاده بود اما پاهام کمی خسته شده بود،نشستم رو مبل و رو به خودم نشوندمش رو کیرم شروع کرد به بالا پایین رفتن،ریتمش کند بود اما دوست داشتم این حالتو،سر گردنش رو گرفته بودم و محکم میبوسیدمش که حس کردم اومدنم نزدیکه،کمرش رو گرفتم کمی بالا نگهش داشتم شروع کردم محکم از زیر ضربه زدن،چند ثانیه بعد به محض بیرون کشیدن کیرم، آبم به شدت و مقدار زیادی ازم خارج شد که نشون از یه حال و لذت خیلی زیاد میداد.
انقدر خسته بودم که انگار یه کوه جابجا کردم،خیلی سر سری خودم و نغمه رو با دستمال تمیز کردم و همونطور لخت تو بغل هم رو زمین یه چرت کوچیک زدیم،وقتی بیدار شدم دیدم نغمه هنوز پشت به من تو بغلم خوابه،دستی به کون خوشگلش کشیدم و مالیدمش که تو خواب و بیداری گفت اِاِنکن نیما…

پایان قسمت اول

نوشته: لویی


👍 15
👎 1
19501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

887783
2022-07-31 02:27:58 +0430 +0430

بابا شما خیلی حشری هستین چیجوری با طرز لباس پوشیدنش حشری میشین؟ من لخت مادر زاد هم ببینم شیرمم هم نیست ، مگر کسی شیرمو بکنه تو دهنش تا شق کنم

0 ❤️

887791
2022-07-31 02:48:48 +0430 +0430

این داستان نیازی به ادامه نداره تا همینجا فهمیدم بسه

0 ❤️

887797
2022-07-31 03:06:10 +0430 +0430

پس آقا نیما تق ابجیش را زده بوده

0 ❤️

887815
2022-07-31 06:09:10 +0430 +0430

لایک،، قشنگ بود

0 ❤️

887822
2022-07-31 08:02:52 +0430 +0430

جالب شد آخرش پس داداشه که 5 سال کوچکتره از همه زرنگتر بوده
خخخخخخ

0 ❤️

887833
2022-07-31 09:37:04 +0430 +0430

قشنگ بود 👌

0 ❤️

887993
2022-08-01 11:06:35 +0430 +0430

نکن نیما زیبا بود😂😂😂

0 ❤️

888532
2022-08-05 03:18:19 +0430 +0430

پس شربت کجای ماجرا بود
نمردیم یکی بدون شربت تونست کص بکنه

0 ❤️