سلام اسم من سعیده و 15 سالمه.این خاطره برمیگرده به ماه پیش که دوستم محمد برای پلیستیشن میخواست بیاد خونه ما.ساعت 6 بود که صدای زنگ اومد.رفتم درو باز کردم و اومد داخل.سلام و احوالپرسی کردیم و بعد رفتیم داخل.پلیستیشن رو را انداختم و شروع کردیم به بازی کردن.وسطای بازی هی میدیدم دستشو میزاره رو رانم.توجهی نمیکردم و به جنبه شوخی برمیداشتم.بعد بازی دستشو گذاشتم رو رانم و بهم گفت سعید نظرت چیه یه حالی بهم بدی.عصبی شدم و گفتم خجالت بکش تو رفیق منی.یهو اومد سمتم و بغلم کرد.زورش زیاد بود. منو انداخت رو تخت.داد میزدم که ولم کن ولی گوشش بده کار نبود.یه طناب گوشه اتاقم افتاده بود که تا اونو دید برش داشت و اومد سمتم.نمیتوستم تکون بخورم.دستامو بست و شلوارمو کشید پایین.داد میزدم ولم کن محمد ولی گوش نمیکرد.کیرشو در اورد و اورد سمت دهنم گفت بخورش.کیرش خیلی بزرگ بود.با گریه بهش گفتم لطفا محمد ولم کن.یه سیلی محکم بهم زد و دهنمو بزور باز کرد و درجا کیرشو کرد تو دهنم.داشت حالم بد میشد.تو دهنم تلمبه میزد.خیلی حال بدی بود.بعد یه دقیقه ساک زدن کیرشو در اورد و به شکم منو خوابوند و کونمو باز کرد.توف کرد تو کونم و کیرشو رو سوراخم میمالید و منم داد میزدم ولم کننن.بهم گفت خفشو و لذت ببر.داشت کیرشو میمالید به کونم که یهو کرد تو سوراخم.درد و سوزش شدیدی بدنمو فرا گرفت.اشک از چشمام اومد و داد میزدم درش بیار درش بیار.ولی گوش نمیکرد.بعد چن یه دقیقه دردش کمتر شد و محمد شروع کرد به تلمبه زدن.داشتم میمردم و التماس میکردم ولی اون فقط حال میکرد.بعد دوسه دقیقه کیرشو در اورد و بزور کرد تو دهنم بعد تو دهنم تلمبه زد و کل ابشو خالی کرد تو دهنم.کیرشو در اورد و دستشو گذاشت رو دهنم و گفت یه قطرش بیرون بریزه تا شب کونتو میکنم.مجبور شدم همشو قورط بدم.مزش خیلی بد بود.شور و لزج بود.داشتم بالا میاوردم.بهم گفت از این به بعد جنده منی و باید همیشه بهم بدی.بعد فهمیدم که ازم فیلم گرفته.گفت هرموقع گفتم باید بیای و بدی وگرنه فیلمتو پخش میکنم.منم هرهفته از ترس ابروم میرم و بهش کون میدم.و شدم جنده اون
ببخشید اگه بد نوشتم اخه بار اولم بود
نوشته: سعید
وقتی کونت گذاشت بعدش مجبورت کرد داستانشو هم بنویسی؟؟ ?
کون تو رو باید پاره کرد بی ناموس مگه اون خراب شده ننوشته اگه زیر ۱۸ای سیکتیر کن چاقال
یه طناب گوشه اتاقم افتاده بود.ینی مغزتو سگ بگاد که حتی قوه ی تخیل درست و حسابی هم نداری.ننویس دیگه جقی
داداش تو که آرزو و عقده داری کون بدی اینهمه پسر کیر بدست برو بده.
چرا خیالبافی میکنی آخه
خخخ بعد من نگران تحریما آمریکام که شروع بشه چی میشه
با وجود جوانان شیرین عقل مثل تو هیچی نمیشه
همه باهم الله هم اشفع کل مریض
نظر شما چیه؟نظرکه نه،فقط ی چیزی روخواستم بگم اونم اینکه ادمین محترم حس نمیکنی باانتشارچنین خضعبلاتی به شخصیت نویسندگان زحمت کش سایت توهین میشه؟؟باباانصافتوشکر!طرف جزمحبوبترین وفعالترین کاربران سایته خودشونویسنده خطاب نمیکنه میگه خط خطی نویس!استدعادارم به حرمت همین تعدادمعدود،کیفیت روفدای کمیت نکنیدوگرنه منچ بازی شرف داره به نوشتن درکناراین ببوگلابی حیف دیسلایک!
پ ن:باعرض پوزش ازنویسندگان عزیز.
فک میکردم ما جنده زیاد داریم
ولی الان کاملا خشتباه فک کردم
کونی زیاد شده
خلاصه داستان:
هى ميديدم دستشو ميزاره رو رانم
توجهى نميكردم تا ديدم كيرشم گزاشت تو كانم 🙄 🙄
کس پدر جغی. اگه بدت میومد گاز میگرفتی کیرشو
بیشرف چرا تو دهنت کاندوم نذاشته بودی از قبل که اگه یوقت خواست کسی بهت تجاوز کنه کاندوم آماده باشه. نمیدونی این روزها کاندوم از نون شب واجبتره؟ حتما باید عمو کاندومی بگادت بدبخت مفلوک؟!
کس کش میخوای بدی این حرفا رو نداره که بیا بده بچه ها با آغوش باز ازت استقبال میکنن
کونی خان گوشه اتاقت طناب افتاده بود؟مگه طویلست؟
عجب توام یهویی کونت خارید بیای داستان بفرستی خوار کسشرو دیگه گاییدید
با حس عجیب کیرم دهنت کیری مقام. مامانت داشته کس میداده نیومده؟ کونی
داستانت رو به هیچ وجه نخوندم. در مورد تیترش اومدم بگم :
“دستش درد نکنه شیر مادرش حلالش”