سلام من امیر هستم الان 18 سالمه ولی خاطره ای که میخوام براتون بگم برمیگرده به دو سال پیش که شونزده سالم بود
از خودم بخوام براتون بگم قدم 178 و وزنم 73 پوستم بشدت سفید و و بدنمم همیشه بی مو عه چون هر دو شب یبار شیو میکنم
یه آبجی دارم اسمش میتراس و ما باهم دوقلو ایم قدش 165 وزنشم 55
اینم بگم که این اولین داستانی هست که مینویسم و اگه کم و کاستی داشت به بزرگی خودتون ببخشید
در ضمن این خاطره به گی و بیغیرتی مربوط میشه پس اگه علاقه ای به این دو ندارین میتونین قبل فش دادن این هشتگ رو ترک کنین.
خب بریم سر اصل مطلب
من مامان بابام هردو شاغلن و از وقتی مدارس آنلاین شد منو میترا تو خونه از ساعت هشت صب تا دو الی سه بعداز ظهر تنها بودیم و طبق معمول حال شرکت تو کلاس انلاین رو نداشتیم
اون روز بخاطر کرونا بمن اجازه نمیدادن که برم از خونه بیرون ولی از اونجایی که دلم واسه رفیقم تنگ شده بود گفتم بهش بگم بیاد خونمون یکم گیم بزنیم
یکم ازش بگم براتون اسمش پوریاس ورزشکاره هم قدیم ولی اون یکم چاق تره چون بدنسازه هفت سالی میشه که رفیقیم،من تا پارسال هیچ حس کونی بودن تو خودم نداشتم ولی یه بار ناخودآگاه وقتی رفته بودیم استخر و بدنشو دیدم بشدت دلم خواست بهش بدم منتها هیچ وقت روم نشد بهش بگم که لامصب بیا کونم بزار، از اینم میترسیدم که شاید اصلا اهل این داستانا نباشه و رفاقتمون بهم بخوره
ولی اون روز قبل اینکه بیاد یه فکر بکری کردم. با خودم گفتم باید یه کاری کنم که خودش ازم بخواد بهش بدم و اینجوری خیلی بهتره تا اینکه خودم بگم بیا منو بکن. خلاصه دیدم میترا سرش تو گوشیشه و حواسش نیس رفتم سر کمد لباساش اول یه شورت صورتی توری برداشتم و پوشیدم که اگه شانسم گفت و پوریا تصمیم گرفت منو بکنه شورتو ببینه کیرش بیشتر شق شه. بعدم یه شلوار جین بشدت تنگ و زاپ دار برداشتم و پوشیدم که اصن خودم تا خودمو تو آینه دیدم شق کردم یه تیشرت قرمزم برداشتم البته این یکی مال خودم بود.
خوشبختانه میترا انقد سرش تو گوشی بود که نفهمید لباسش تنه منه،بعد رفتم کنسولو روشن کردمو یه آبمیوه درست کردم و منتظر موندم تا بیاد. اومد و زنگ خونه رو زد قبل اینه درو باز کنم به یه بهونه های کصشری به میترا گفتم بره تو اتاقش بیرونم نیاد البته هدف اصلیم این بود که اگه خواستم بهش بدم پوریا معذب نباشه و حسابی حال کنه.اومد تو سلام و علیک کردیم و بعد از پذیرایی و این حرفا نشستیم رو مبل که فیفا بزنیم حدود یه ساعتی گیم زدیم البته همشم اون می برد هی و من میباختم. دست آخر اتفاقی افتاد که یکسال منتظرش بودم ، وسطای بازی دیدم یه دستش رو رونمه و داره اروم میمالتش ، منم که از خدام بود بیشتر خودمو چسبوندم بش،یه جورایی داشتم نخ میدادم اونم فهمیدم و بیشتر فشارم داد،یهو چشمم به خشتکش که افتاد دیدم بعلههه کیرش شق شده و قشنگ داره شلوارشو جر میده، منم دیگه نتونستم تحمل کنم یه راست دستمو بردم زیر شلوارش و رسیدم به کیرش، وای خدا چقد کلفت بود (علاوه بر اینکه خیلی دوس داشتم بهش بدم یه ترسی وجودمو گرفت که با این کیر کلفت میخواد سوراخ تنگ منو که تاحالا کیر توش نرفته رو گشاد کنه وچقد دردم میاد) خلاصه یکم تو شورتش کیرشو مالیدم بعد اومدم در گوشش آروم گفتم: بخورمش واست؟؟، اونم یه لبخند ریزی زد و پاشد روبرو من وایستاد جوری که کیرش روبروی دهنم بود و نافش تو صورتم، شلوار و شورتشو یهو باهم کشیدم پایین،اونقد شق بود که کیرش خورد تو صورتم،من تاحالا ساک نزده بودم ولی انقد سوپر دیده بودم که حرفه ای بودم توش، بهش گفتم بشینه رو مبل من رو زمین نشستم، اول سر کیرشو شروع کردم لیسیدن مث بستنی لیس میزدم اونم قربون صدقم میرفتو نازم میکرد، کیرشو گرفتم تو دستم خیلی مجلسی میخوردم واسش جوری ک گفت لامصب تو از رلمم بهتر میخوری، بعد سرمو با دستاش محکم گرفت و تو دهنم تند تند تلمبه میزد و کیرش خیسه خیس از تف من شد
بیس دیقه نیم ساعتی به همین منوال گذشت تا خودش گفت خب دیگه دهنت کافیه نوبت اون کون سفیدته،اینو که گفت هم خوشحال شدم هم یکمی ترسیدم از دردش،رفتم یکم روغن اوردم و به سوراخ خودم و به کیر اون مالیدم تا دردش کمتر شه،خوابیدم رو مبل و کونمو دادم بالا و ستون فقراتمو دادم پایین،همون داگی استایل خودمون، اونم اومد پشت سرم نشست اول تف زد به انگشتش و انگشتم کرد اولیش ی درد زیادی وجودمو گرفت با خودم گفتم با انگشت انقد دردم اومد چه برسه به کیر به اون کلفتی، بازم انگشتم کرد امام تقریبا دیگه درد نداشت پرسید: درد که نداری؟ گفتم نه عشقم بکن توش کیرتو، تا اینو گفتم خیلی حشری شد پاشد سر کیرشو به سوراخم مالید بعد جهتشو تنظیم کرد و شونه هامو با دستاش محکم گرفت، آروم آروم کرد تو کونم خیلیییی دردم اومد کل پاهام فلج شد انگار ولی تحمل کردم و فقط یه آخ ریز ولی از عمد سکسی گفتم و بیشتر حشری شد گفت:لامصب خیلی تنگی ولی خودم انقد میکنمت گشاد شی،بعد یه ربع ده دیقه که آروم عقب جلو میکرد تو کونم احساس کردم دردش کمتر شد و تقریبا داشت از بین میرفت بهش گفتم:خیلی کم تندش کن، گفت:جووووون چشم، دردش دیگه خیلی کم بود و نود درصدش داشتم حال میکردم بهش گفتم پوزیشنمونو عوض کنیم؟ گفت: چشم چجوری؟ گفتم: بخواب رو مبل، خوابید رفتم نشستم رو کیرش و با دستاش کمرمو گرفت و بالا پایینم میکرد رو کیرش ، زیاد درد نداشتم ولی واسه اینکه حال کنه صدامو نازک کردم خیلی سکسی هی میگفتم آخخ،آییی،آه ، معلوم بود داشت حسابی حال میکرد ، گفت: تلمبه بزنم دردت نمیاد؟ گفتم:دردم که میاد ولی فدا سرت کونم واسه کیره توعه گفت:قربونت برم من ، و بیشتر حشری شد ، پوزیشنو عوض کردیم، به پهلو رو مبل خوابید منم روبروش به پهلو خوابیدم، جوری که پشتم روبروش بود، رو رونم یه چک محکم زد و پامو برد بالا، دوتا اسپنک زد در کونم (از اونجایی که خیلی سفیدم بلافاصله رونم و کونم قرمز شد) بعد کیرشو کرد تو کونم شروع کرد تلمبه زدن، تند تند منو میکرد خیس عرق شده بود منم که به آرزوم رسیده بودم خیلی داشتم حال میکردم، بعد بیس دیقه تلمبه زدن یهو دیدم یه داغ انگا رفت تو بدنم و بهم گفت: آخیش آبم اومد منم پرسیدم: خوب حال دادم بت؟ ، گفت: آره عشقم بهترین سکسم بود تا الان. کیرمو واسم تمیز میکنی؟ گفتم چشم پاشو بشین رو مبل، اونم نشست منم براش ساک زدم و آب باقی مونده رو کیرشو واسش خوردمو تمیز کردم پاشد شلوارشو پوشید و دو تام در کون من زد و گفت : چقد اسکل بودم این کون چن سال دست من بودو نمیکردمش. بعدم خندیدیم و منم شلوارمو پوشیدم.
ادامشو قسمت بعد میگم براتون…

نوشته: امیر