سلام خدمت عزیزان شهوانی
این بار سومه که داستان کس دادنم رو ب کسی که ۴ساله باهاش هستم براتون مینویسم. امیدوارم شما هم عشق همیشگی و جفت خودتونو پیدا کنید تا ب لذت زندگی دست پیدا کنید.
و اما شروع داستان؛
دیروز صبح که از خواب بیدارشدم حس سنگینی داشتم مثل اقایون که اول صبح با آلت شق شده از خواب پامیشن منم داشتم دیوونه میشدم سریع ب عشقم که اینجا محمد (مستعار)صداش میکنم اس دادم و گفتم ب دادم برس که خیلی هات هستم. وقتی اول صبح پیام بهش میدم میدونه که دیگه آمپرم رو هزاره و زودی خودشو میرسونه. نیم ساعت نشد که زنگ زد و اومد داخل خونه. قبل اومدنش ی تی بگ انداختم تو آب جوش و با ی دونات خوردم که ناشتا نباشم. محمد معمولا صبحانه میخوره بعد میزنه بیرون. وقتی وارد شد ی بافت سبز خوشگل تنش بود که خیلی بهش میومد. حظ کردم و پریدم بغلش. قدش نسبتا بلنده سبزه و چشم و ابرو مشکیه و ی ته ریش خیلی ناز داره که دل هر دختری رو میبره لامصب. ولی نمیدونم کارخداست یا کائنات. من و محمد بدجور بهم گره خوردیم. ی جور خاص باهمیم. یادمه چندوقت پیش رفته بودم خونه ی دوستم. خواهرش اونجا بود. وقتی محمد رو دید آب از لب و لوچه اش راه افتاده بود و میگفت با اجازت بهش شماره میدم. گفتم الهام جان شماره که هیچ خودتم جلوش لخت کنی نگاهت نمیکنه. نه اینکه الان بیاید زیر داستانم بگین چرت ننویس و فلان چون واقعا تو ۴سال همدیگه رو شناختیم و واقعا هیچ خطا و اشتباهی ازش ندیدم خداروشکر. کاش همه ی دخترا و بانوان سرزمینم ی همچین کیس مهربون و بامحبت وکاملی داشته باشن و تا عمر دارن شاد زندگی کنن. سرتون رو ب درد نیارم وقتی بغلش کردم اون حس سنگینی دوباره تو رگام شروع ب دویدن کرد. دستشو گرفتم اومدیم تو اتاقم. رختخوابم هنوز پهن بود و گرم. محمد لباساشو دراورد و چون یکم سردش شده بود اومد کنارم دراز کشید. من خیلی داغ و سکسی ام وقتی پیشم میبینمش، ولی ی غرور بدی دارم تو سکس که دیر یخهام باز میشن و حتی اگه هفته ای ۳ ۴بارم سکس بذاریم ی حالت خجالت یا غرور یا نمیدونم چی میاد سراغم و محمدم میگه همین خصوصیتتو خیلی دوس دارم چون باعث میشه با ترس و دلهره بیام سمتت و اینو خیلی خوبه.
من عادت دارم شبها سوتینمو درمیارم صبحم ی تاپ سرمه ای نخی تنم بود با شورتم ب رنگ صورتی. محمد که از زیر پتو خودشو بهم چسبوند ی جوری آه کشیدم انگار برای اولین بار بود که اینجوری میخابید کنارم.
محمد بدنش خیلی قشنگه سیکس پک و اینا نداره ولی رو فرمه و عضلات بدنش باحالن. اتفاقا ی نمه شکم داره که موقع خوردنش زبونمو میکنم توی نافش و میچرخونم و دیوونش میکنم.
دمای بدنمون که یکی شد لبامو گرفت ب لبش و مثل ادمای گرسنه با ملچ مولوچ و با ولع خاصی لب و زبونمو میخورد و حشری ترم میکرد. زبونمو محکم میک میزنه و اب دهانمو محکم قورت میده و وسط خوردن لبام اروم میگه جانم جان، بده من اون لبای خوشگلتو. ی جوری زبونمو میخوره که چوچولم قلقلکش میگیره و منم دستشو میبرم میذارم رو کسم و اونم اروم میمالدش. وقتی لبامو ازش میگیرم میره سراغ گردنم ریش و سبیلش میماله ب گردنم و حس خوبی بهم میده.
اروم اروم تاپمو میزنه بالا و نوک سینه های شق شدمو میگیره ب دندون و با زبون روش میچرخونه و خیسشون میکنه. نقطه ضعف یا قوت من نمیدونم هرچی بشه اسمشو گذاشت همین سینه هام هستن. یعنی ب اندازه خوردن چوچولم از لمسشون لذت میبرم. محکم وریز گازشون میگیره و میک میزنه. وقتی رو سینه ی چپمه دستشو از رو کسم میاره راستیه رو میماله و نوکشو محکم با انگشتاش فشار میده و وقتی میاد سراغ سینه ی راستم ، چپیه رو میماله و نوکشو قلقلک میده. ی پنج شش دقیقه که از ممه هام خورد و سیر شد میره رو ناف و شکمم و لیس زنان منو هر لحظه حشری تر میکنه و جاری شدن اون مایع لزج مانند رو تو واژنم بیشتر حس میکنم.
از روی شورتم کسمو اروم گاز میگیره و میبوسه. الحق که دیوونه کردن من یکیو خوب بلده. وقتی میخواد اذیتم کنه تا نگم شورتمو درنمیاره و دیوونه که میشم اروم میکشدش پایین و سرشو میاره بین رونهام و زبونشو میزنه روی چوچولم. ی بار دوبار سه بار بعدش محکم میگیردش به دهن و میک میزنه . یعنی اون حس اون لحظه ی ناب رو فقط ی خانوم میتونه درک کنه که چوچولش وارد دهان مردی بشه که عاشقش هستش و هیچ زنیو جز اون نمیخاد…
پنج شش یا ده دیقه کس و کون و چوچولمو لیس میزنه میک میزنه تمام اب ترشح شده ی کسمو میخوره و ب لب و لوچه اش میماله و منم که آخ واوخم فضای اتاقمو پر میکنه و رو حس اون لحظه ی من هیچ حسی نیست…
وقتی خوب سیر شد از لیس زدن کسم و بلند شد نشست ازش میپرسم که میخاد براش بخورم یا نه . امروز گفت اره دوس دارم منم پاشدم تاپمو دراوردم و ب حالت ۶۹ اومدم روش البته نه اینکه ازش بخوام ب خوردن کسم ادامه بده فقط چون اینجوری خیلی دوس داره که بشینم روصورتش و کسمو لیس بزنه برام…کیرش ۱۶سانت کلفت سبزه است و سرش یکم ب راست خم شده. خیلی کم در حد ده پانزده درجه. ی بوس محکم ب بیضه هاش زدم و سر کیرشواروم اروم کردم تو دهنم… وای وای وای ی آخ بلندی کشید که گفتم محمد جون ارومتر و سر کیرشو تندتند تودهنم عقب جلو کردم و اینقد این حرکت ب خودم لذت میده خودمم شروع کرده بودم ناله کردن اروم اروم سرشو بلند کرد گفت سوده اینجوری بخوریش زود میادا گفتم میخورم بذار بیاد دوباره شروع کردم ب ساک زدن براش نیم دقیقه نشد که پرش ی مایع گرم و لزج شایدم شور رو تو دهانم حس کردم و محمدخان هم ازینور آه و نالش تمومی نداشت. پاهای عضله ایش رو ریز ریز تکون میداد و انگشتای پاش ناخوداگاه عقب جلو میشدن… ارضای طولانی مدتی داشت لامصب. ابی که تو دهنم جمع کرده بودم تف کردم رو دستمال کاغذی و بلند شدم رفتم صورتموشستم و ی نارنگی پوست کندم تا طعم دهانم عوض بشه… بعدش کنارش دراز کشیدم و اونم حالا ی خورده از بیحالی درومده بود نصف نارنگی رو دادم بهش و یکمشو خورد. حالا نوبت من بود که عشقم منو ب ارگاسم برسونه و لذت جفتمون تکمیل بشه…
چشام بسته بود یا باز نمیدونم فقط مالش ی چیز نرم وگنده رو روی چاک کسم حس میکردم محمد داشت کیرشو ب چوچولم میمالید که تحریکش کنه. اروم گذاشتش جلوی سوراخم و با ی هل فرو کرد توش. وای نگم براتون از لذت کیر جانش … لذتش واقعا زیاد و حشری کننده است. دقیقا الان دارم فکرمیکنم که صبح باز بهش پیام بدم و بگم بیاد این اتیشی رو که شهوانی روشن کرده خاموش کنه تو وجودم…
عقب جلوشدن کیرش توی کسم ی لذتیه مابین خوردن انبه و گیلاس برام. شایدم هندونه و گیلاس. نمیدونم هرچی که هست حسش زیباست طعمش خوشه و خنک کننده ی حرارت کسمه مثل خنکی قرص نعناع…
خم میشه روی سینه هام و گازگازیشون میکنه چون میدونه بدون این کارش حسم کامل نیست برای ارضاشدن. ی چند دقیقه که تلنبه زد پاهامو جفت میکنم حالت لاپایی و میفهمه که میخام ارضا بشم تندتر که عقب جلو کرد و ممه هامو بیشتر میک زد من با ی جیغ نسبتا بلند ب اوج میرسم. محمد قسمت ماهیچه ای دستشو میذاره بین دندونام تا گاز بگیرم وخودمو تخلیه کنم و تاوقتی اروم نشم برنمیداره.
من بعد ارضام از سر خوشی ومستی میخندم یا که قربون صدقش میرم محکم بغلش میکنم و درگوشش براش حرفای عاشقانه که زدم بهش اجازه میدم پوزیشنو عوض کنه اکثر مواقع قنبل میکنم (داگی استایل) چون عاشق تکون خوردنای باسنمه موقع ضربه زدن تو اون حالتم ی چند دقیقه ای تلنبه میزنه و کسم که حالا از ترشح بعد از ارضام بدجوری خیس هستش رو حسابی میکنه بعد با چنتا تکون نصفه نیمه و اخ و اوخ دوباره ابش میاد و همونجا تو کوسم خالیش میکنه…
همیشه بهش میگم محمدم مرسی که منو میکنی اونم میگه مرسی ازتو که به من میدی و جفتمون میخندیم و خوشحالیم ازاینکه همو داریم…
مرسی از شما دوستان خوب شهوانی که داستان منو خوندید
امیدوارم لذت برده باشید.
نوشته: sudeh.ahmad
دونات خوردی!!!
همین کلمه کل داستانت رو به گا داد! نخوندم…
چسی بی مالیات
کردن کس دیگه خطاس اونوخ؟؟ نکنه کردن شما ثوابه؟؟
بعضی جزئیات داستان آموزنده بود
خب دادی که دادی خسته نباشی حالا محمد میدونه میایی کص دادنهاتو تعریف میکنی
کص بالاخان
متن قشنگ و با احساسی بود.اما واقعا بیان اینهمه جزئیات سکسی خصوصی بین دو تا عاشق و معشوق برای یه سایت عمومی لازم بود؟!
این صحنه های سکسی رو توی فیلمهای پورن هم میشه دید و خیلیا هم خودشون تجربه کردن و میکنن.
منظورم اینه که معمولا اگه قراره یه ماجرای سکسی هم تعریف بشه باید یه تم داستانی و قصه داشته باشه که مخاطب و جذب کنه.اما این متن صرفا فقط تعریف یه سکس عاشقانه بود.
بهرحال باید به نویسنده بابت قلم لطیف و بدون غلط املاییش خسته نباشید گفت.
کل داستانت فقط درباره دادنت بود .
هیچ نکته مهیجی نداشت.
راستی خونه خالی داری ?
تخمی بود مثل دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد