سلام. پرهام هستم و این اتفاقی که میخوام تعریف کنم توی ۱۲ سالگیم برام افتاد. من از یکسال قبل که ۱۱ سالم بود با یکی از بچه های محل که دوسال از خودم بزرگتر بود درباره مسائل جنسی حرف میزدیم که بالاخره رسید به انگشت کردن و اینکه توی حموم خودمو انگشت میکردم و وقتایی که تنها بودم خیار تو کونم میکردم. یه سال بعد اون پسر از کوچه ما رفت و به همسایه طبقه بالا برامون اومد که یه پسر ۱۶ ساله داشتن به اسم فرنود. فوتبال بازی میکرد و خیلی سفید و خوشگل و ورزشکار بود و پشت لبشم سبز شده بود یه کم. دفعه اول که همو دیدیم یه برقی تو چشاش دیدم که نفهمیدم معنیشو ولی خب حدس میزدم چون منم یه پسر سفید و بور و خوشگل بودم خوشش اومده بود و یه روز که توی پارکینگ بودیم حرف میزدیم هی جوکای سکسی تعریف میکرد و میخندید. متوجه شدم یه چیزی میخواد ازم و منم خودم میخاریدم البته و دلم میخواست بهش بدم. اینه که با عشوه گفتم این کارایی که میگیو منم بلدماااا و یه چشمک بهش زدم. یهو ساکت شد و بهم زل زد و جدی گفت: پرهام میای بکنیم؟ منم آروم گفتم آره ولی کجا؟ گفت بریم بالا خونه ما به بهانه پلی استیشن بازی کردن مامانم یه کم دیگه میره خونه خاله م بابامم ماموریته. فرنود تک فرزند بود اینم بگم. رفتیم سوار آسانسور بشیم بریم طبقه پنجم از پشت چسبید بهم. کیر کلفتش شق شده بود و منم یه گرمکن ورزشی نرم پام بود راحت از روی شلوارم احساسش میکردم لای چاک کونم. وقتی رسیدیم رفتیم تو سریع رفت توی اتاقش پلی استیشنو و تلویزیونو روشن کرد منم به مامانش که داشت آماده میشد بره سلام کردم رفتم توی اتاق. مامان فرنود داشت میرفت و از دم در گفت بچه ها خوراکی توی یخچاله بردارین و درو بست و رفت. فرنود که شدید حشری بود از فکر اینکه قراره منو بکنه پرید روم و شروع کرد بوسیدن و از روی شلوار کونمو مالیدن. خیلی داغ و حشری شده بود و هی قربون صدقم میرفت و میگفت لخت شو طاقت ندارم دیگه. خودش بلند شد و تی شرت و زیرپوششو درآورد و بعدم شلوار و شورتشو باهم درآورد لختتت وایساد جلوم با یه کیر چاق سفید کلفت و بدنش که عین برف بود. منم با عشوه و ناز بلند شدم و تی شرتمو در آوردم ولی گفتم کمکم کنه شلوارمو درآرم فرنودم دست انداخت شلوار و شورتمو باهم کشید پایین. وااای خیلی حشری شده بود. دیوونه شده بود و میگفت پرهام بدنت از دخترای مانکن خوشگلتره دورت بگردم. لپای کونمو میخورد و میلیسید. چهاردست و پا روی فرش قمبل کردم براش. حالت داگی استایل جلوش بودم وبا دستام کونمو براش باز کرده بودم.از پشت اومد شروع کرد به بو کشیدن توی کونم و سوراخم. میگفت ججججججون چه بوی حشری کننده ای داره اووووف و سوراخمو میلسید و میبوسید. تف زد به انگشتشو آروم کرد تو سوراخم . میگفت قربون سوراخ صورتی و قرمزت برم من. مال منه این. دیگه زن خودمی کون قرمزی من. اولش کمی دردم میومد. بلند شد رفت روغن زیتون آورد و با انگشت؟روغن میمالید به سوراخمو و میکرد توش دوانگشتی. یواش یواش ماهیچه های مقعدم نرم شد. اومد نشست روبرو دوزانو با کیر خوشگل چاق سفیدش و گفت بخور برام خوشگل من. منم کیرش بو کشیدم، بوسیدم و آروم آروم شروع کردم به ساک زدن. کیرش کلفت بود و دهنمو پر میکرد ولی خوش طعم و داغ و گوشتی بود و عاشق خوردنش بودم. انقد خوردم که احساس میکردم یه صخره داغ تو دهنمه از بس که سفت شده بود که بلند شد رفت پشتم و براش قمبل کردم و دودستی کون تپل سفیدمو براش وا کردم. آروم سر کیرشو گذاشت در سوراخمو یواش یواش شروع کرد فشار دادن. کیرش بزرگ و داغ بود هم میسوخت هم درد داشت اما آروم آروم سرشو میکرد تو و میاورد بیرون که یه کم هوا رفت تو سوراخم و گوزیدم رو کیرش. یه ججججججوووون بلندی گفت و کیرشو کرد تو و سرش کامل رفت تو و هی میگفتم آآییییی فرنود یواش آآآآآیییی آآآیییی فرنووود اونم هی حشری تر میشد و تا نصفه کونم گذاشته بود و شروع کرد تلمبه زدن. صداش تلمبه هاش با گوزیدن من قاطی شده بود و حشریش کرده بود. خوب که تلمبه زد کشید بیرون کیرشو و گفت به پشت بخواب. منم که بیحال شده بودم از درد و لذت به پشت دراز کشیدم و پاهامو جمع کردم تو شکمم و فرنود نشست روبروم. یه کم سوراخمو خورد و انگشت کرد. دوباره روغن مالید به کیرشو کرد تو کونم و شروع کرد تلمبه زدن. عرقمون در اومده بود و گرم شده بود خیلی توی اتاق. فرنود کشید بیرون و گفت حالا بخواب روی شکمت. یه بالش گذاشت زیر شکمم کونم اومد بالا و از پشت خوابید روم و کیر تو کونم کرد. همزمان از پشت منو میبوسید و قربونم میرفت و تلمبه میزد. یهو توی کونم داغغغغ شد و خیسسس و چسبنده. فرنود آهههه بلندی کشید و فهمیدم ارضا شده تو کونم. کیرش آروم آروم توی کونم کوچیک شد و یه چند دقیقه همونجوری روم خوابید. بعد بلند شد رفت دسشویی منم بلند شدم همینجوری آب از توی کونم میریخت روی رونام. این اولین سکس داغ من و فرنود بود که شروع کون دادنای پراز شهوت و احساس من بود به عشقم فرنود.

نوشته: پرهام