وقتی پاهای مردونشو روی سرم فشار داد!

1401/05/22

تلفنم زنگ خورد…گوشی رو برداشتم و بهم خبر دادن که برای مصاحبه کاری ساعت ۱۱ صبح فردا اونجا باشم.
خوشحال شدم.اولین مصاحبه کاریم بود و کلی براش هیجان زده شدم.فرداش صبح زود بیدار شدم.رفتم جلوی اینه خودمو نگاه کردم…موهام بلند بود و خیلی پر بود… با کش سر مدل گوجه ای بستم که مردونه تر جلوه کنم.صورتمو با تیغ زدم که در عین حال تمیز و مرتب باشم.احساس کردم زیادی بیبی فیس هستم و ممکنه توی مصاحبه جدیم نگیرن.در کمد لباسامو باز کردم و فکر کردم چه لباسی بپوشم بهتره.احتمالا هر چی رسمی تر بهتر بود…یه پیرهن مردونه انتخاب کردم…جوراب های سفید حوله ایم رو پام کردم.کفش های مدل کالجمو از کمد در اوردم و پاهامو توش سر دادم.سایز پام ۴۲ هست نه بزرگه نه کوچیک.
سوار ماشینم شدم و رفتم سمت شرکتشون.یه شرکت بازرگانی بود که به یه نیروی جوون تازه کار احتیاج داشتن.
رسیدم دم ساختمون شرکتشون…ساختمون خیلی شیکی بود و معلوم بود جای درست و حسابی ای هست.زنگ رو زدم و راهنماییم کردن طبقه بالا.
اول با منابع انسانی مصاحبه داشتم که یه پسر خیلی خوش تیپ با پیرهن مردونه و کراوات و کفش مردونه اومد نشست جلوم…ازم ۲۰ دقیقه ای سوال پرسید و گفت حالا باید با مدیریت صحبت کنی.
منم که از تمیزی و شیکی شرکت پشمام ریخته بود رفتم طبقه بالاو اتاق مدیریت.در رو زدم و دیدم یک مرد ۳۵ ساله قد بلند و هیکل فیت ورزشکاری، پیرهن مردونه ابی و یک کراوات طرح دار ساده، شلوار کتون قهوه ای و کفش مردونه خیلی بزرگ مشکی…بوی ادکلنش اتاق رو برداشته بود…موهاش خیلی مرتب…چشم و ابرو مشکی و مردونه.دلم رفت
خیلی خوش برخورد بلند شد و منو دعوت کرد به نشستن
گفت خب پرهام عزیز خوش اومدی.رزومه ات رو قبل از اینکه بیای نگاه کردم.یکم از خودت میگی؟
من که قلبم توی دهنم بود و از شدت خوش تیپی اقای مدیر قشنگ خیس شده بودم گفتم:خب من پرهامم…۲۳ سالمه…عاشق کارهایی هستم که منو به چالش بکشه
مدیر:من علیرضا هستم.خوشحالم پرهام که رزومه ات رو برای ما فرستادی.نمونه کارهات واقعا حیرت انگیز هست و جزو ۱۰ نفر برتر ما از ۲۳۰ رزومه ای که برامون فرستادن هستی.
پرهام:خوشحالم که اینو میشنوم
علیرضا:یکم راجع به خودت بیشتر میگی؟
من قلبم شروع کرد تندتر زدن…از همدیگه چشم برنمیداشتیم و نمیتونستم باور کنم که همونقدر که من لب و لوچم اب افتاده اونم از من خوشش اومده باشه!اخه اصلا هم بهش نمیخوره گی باشه!
من:خب من کلا ادم ارومیم…و ادم درونگرایی هستم یجورایی
علیرضا:میتونم یه چیزی بگم؟البته ببخشید وسط حرفت
من:بله بله حتما
علیرضا:تا حالا کسی بهت گفته که چقدر خوشگل هستی؟
پشمام پر پر شد!
من:راستش چرا ولی شما هم بیش از اندازه خوش تیپ و مردونه هستین!
علیرضا:تو خیلی بیبی فیسی با اینکه رفتارت مردونست اما صورتت ظرافت خاصی داره و از لحظه ای که اومدی تو نمیتونم ازت چشم بردارم.
من:راستش هیچکس راجع به من نمیدونه که من…
علیرضا:میشه بلند شی بیای جلوتر؟
نمیتونستم بلند شم…بدجوری راست کرده بودم…ولی بلند شدم…دیدم جلوی شلوارم خیس شده…و اونم خیره شد دقیقا به همون نقطه…کم کم رفتم جلو و اون همینطور که نشسته بود به من خیره بود…وقتی بالای سرش رسیدم دیدم کیرش سیخ سیخ از روی شلوار کتونش زده بیرون!و معلوم بود خایه های خیلی گنده ای داره چون بدجوری از روی شلوار معلوم بودن!دستامو گرفت و منو نشوند روی پاش.تلفن رو برداشت،به منشیش گفت جلسه نیم ساعت بعد رو کنسل کن باشه برای ساعت ۲
تلفن رو گذاشت سر جاش…دستای مردونشو که پر از مو بود نگاه کردم…و دستای ظریف بدون موی خودمو کنار دستش گذاشتم…تمام بدنم داشت میلرزید و درست روی کیرش نشسته بودم…تکون تکون خوردن کیرشو داشتم حس میکردم…اول یه نگاه خیلی حشر مردونه ای بهم کرد و بعد شروع کرد گردنمو میک زدن…بدنم یجوری لرزید که انگار دارم تشنج میکنم…زبون داغشو برد سمت گوشم و لاله ی گوشمو میلیسید…در گوشم اروم گفت:چه بوی خوبی میدی! و در ادامه زمزمه کرد،دوست داری بلیسمش برات؟
من که کاملا تسلیم بودم بلند شدم و شلوارمو جوری کشید پایین که اصلا نفهمیدم چی شد…در مقابل اون شبیه دیو و دلبر بودم…اون خیلی گنده قد بلند و مردونه بود و من خیلی بدنم ظریف تر و قدم نرمال و کوتاه تر.
زبونش برد لای کونم و شروع کرد لیسیدن…و توش نفس میکشید.من سرمو بردم پایین و به کفش هاش و جوراب های خاکستری حوله ایش توی اون کفش های مردونه نگاه کردم…جورابش بافت داشت و انقدر شیک بود که تاحالا ندیده بودم…کفش هاشو فرم نشستنش داشت دیوونم میکرد.
بهش گفتم کفشاتو درار…کفشاشو در اورد و بهشت من واقعی شد.پاهای فوق العاده خوش فرم توی جوراب اونقدر شیک حوله ای!
همینطور لیس میزد و شروع کرد دکمه های پرهنشو در اوردن!
علیرضا:از پاهام خوشت میاد؟
من:دیوونم دارن میکنن!
دیدم یکی از جوراباشو در اورد و گذاشت توی دهنم! پاهاش هیچ ایرادی ندارن!خوش فرم و مردونه و روشون مو داشت.موهای صاف و کمی بلند
سرمو خو کرد روی میز و تا به خودم بیام دیدم یه تف کرد صاف روی سوراخ کونم و پاهای مردونشو بلند کرد و گذاشت روی سرم.پاشو فشار داد روی سرم و سرمو چسبوند روی میزش.فقط دیدم یه کیر ۱۸ سانتی که بیش از اندازه کلفت و داغ بود اروم اروم جاش کرد توی کونم.جورابهش دهنم بود و داد میزدم و صدام تو جورابش خفه میشد!اول اروم اروم تلمبه زد و بعد تندش کرد.هر چی تندترش میکرد پاشو بیشتر روی سرم فشار میداد.یجوری اه میکشیدم که نفسم بند میومد!جر میخوردم، به معنای واقعی…پاشو از روی سرم برداشت و موهامو کشید.سرم رفت عقب سمت سر خودش، تو کوشم گفت:خوش اومدی چون بدجوری استخدامی و قراره هر روز جر بخوری!
شروع کردم جیغ زدن از درد و لذت و خدارو شکر جورابش دهنمو چفت و بست کرده بود!خیلی سریع چند تا ضربه خیلی محکم با کیرش زد به کونم.با فاصله ولی خیلی محکم.پرت میشدم رو به جلو ولی با دستش سرمو گرفته بود.صدای خایه های که میخورد در کیونم اتاق رو برداشت!ابشو ریخت تا قطره اخرشو تو کونم.منم بدون اینکه دست بهم بخوره انقدر کونم حال اومده بود که ابم پاشیده شد روی میزش.هر دو یه لحظه اروم گرفتیم!
من استخدام شدم!

نوشته: کامی


👍 36
👎 8
36901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

889909
2022-08-13 03:41:19 +0430 +0430

خلاصه: آره بابا، رفتم برای بار اول یه جا استخدام شم. دیدم مدیر آدم پشمالوی هاتیه، اونم گفت جون خوشگله، بیا بشین رو پام، رفتم نشستم رو پاش، کونم رو لیس زد، بعد هم منو گذاشت رو میز، کرد تا دسته تو
خلاصه اینطوری بود که استخدام شدم.

اگر خیلی مختصر بگم، ریدم تو مغزت و این داستانت، احتمالا برای شغل پورن گی به عنوان بات درخواست داده بودی، وگرنه این توضیحاتت هیچ منطقی ندارن. اونم تو ایران، مدیر فیت و قدبلند سکسی فلان، همینطوری هم یهو گی کنین، مگر اینکه رو پیشونیت نوشته باشی لطفا مرا بنمایید. ایران مدیرش پنجاه شصت سالگی به بعد، اونم با رانت و پارتی، شکم گنده، با اخلاقی که انگار ارث پدرشو خوردن. اونم با جرم سنگین گی تو ایران و ریا و تظاهر مدیرها، اصلا امکان نداره، مگر اینکه اینقدر تابلو بوده باشی که تو سی ثانیه نشونده باشدت رو پاش! کسکش کس‌مغز


889927
2022-08-13 06:30:26 +0430 +0430

یعنی به عمرم کسشعرتر از این داستان نشنیده بودم، مطمئنی اونجا شرکت بازرگانی بوده و استودیو فیلمسازی پورن نبوده؟ آخه اینقدر کسشعر؟!!! تا اونجا خوندم که رفتی رو پاش نشستی

3 ❤️

889938
2022-08-13 08:24:54 +0430 +0430

شبیه خیال و رویا اما قشنگ

0 ❤️

889958
2022-08-13 11:36:31 +0430 +0430

من فکر‌کردم فقط استخدام خانما اینجوریه

2 ❤️

889979
2022-08-13 15:46:39 +0430 +0430

كسخول مالياتي

1 ❤️

889987
2022-08-13 16:49:53 +0430 +0430

عجب بابا

1 ❤️

889996
2022-08-13 18:35:44 +0430 +0430

خیلی جفنگ بود ولی شق کردم🤣🤣افرین استعداد داری چرت بنویسی
یه سوال شما میخوای برین مصاحبه دوش میگیرن که آماده دادن باشه سوراختون؟🤔دمت گرم که تمیز تحویلشون دادی خودتو لابد شام هم نخورده بودی که صبح مطمن باشی خودتو تمیز کردی دیگه چیزی نیست توش!بعد اگه طرف اینکارس نه ژلی نه کاندوم توف؟توف اخه؟بعد رفت تو؟چه گشادی هستی🤣من ۷ بار دادم بدون ژل جا نمیشه توم چجوریاس راز گشادیتو بهم بگو!توف اخه؟

4 ❤️

890017
2022-08-14 01:29:56 +0430 +0430

یارو میگه کون دادم باز ملت میگن دروغ میگی 🤣 اینا دیگه کین؟

1 ❤️

890062
2022-08-14 03:12:33 +0430 +0430

کصتان کیری بود یعنی فیلم سوپر هم آنقدر راحت نیست ساختش مصاحبه کاری اگر با کون دادن بود خو الان تمام شرکت ها ورشکست میشدن 😂

0 ❤️

890190
2022-08-14 20:14:29 +0430 +0430

من نمیدونم چرا بعضی خوانندگان متوجه فانتزی بودن متن نشدن؟
لازم نیست نویسنده حتما در ابتدای متن بنویسه این یک فانتزی ذهنی و مورد علاقه منه.
فانتزی هم که تکلیفش معلومه. اتفاقا" به عنوان یه رویا پردازی صرف خوب بود. فقط یکی دوجاش سوال برانگیز بود. چطور میشه که یک نفر ماتحت دیگری رو در جلسه اول آشنایی و بدون اطمینان از تمیز بودن و یا خالی بودن روده طرف، بلیسه و بعد هارد سکس هم داشته باشه؟ درسته دارید فانتزی می نویسید اما خب اینها جزو مواردی هستن که می بایست درست پرداخت بشن.
کفش کالج و جوراب حوله ای سفید؟ وقتی اینقدر نکات ریز رو در داستان ذکر می کنید باید دقت هم داشته باشید که مثلا" کالج بدون جوراب پوشیده میشه و یا حداکثر یه جوراب مخصوص کالج که فقط پنجه و پاشنه رو می پوشونه.
کراوات طرح دار ساده رو میشه توضیح بدی یعنی چی؟ تا جاییکه می دونیم یک چیز یا طرح دار محسوب میشه یا ساده، یعنی بدون طرح. اونوقت طرح دار ساده میشه اجتماع نقیضین.
بیان دقیق سایز آلت جناب مدیر اونهم در پوزیشن خاص بدنی که مصاحبه شونده درش قرار داشته، کمی تو ذوق زن بود. میشد فقط اشاره ای به بزرگ و کلفت بودنش بشه.
متوجه استفاده بی دلیل از سه نقطه ها نشدم. کاملا بی مورد و بی توجیه بودن. در نوشتن آ ( الف با کلاه اصطلاحا") تنبلی نکنید و همیشه متن خودتون رو قبل از آپ کردن چند با مرور و تصحیح کنید.
خسته نباشید.

5 ❤️

890216
2022-08-15 00:14:15 +0430 +0430

اخر نفهمیدم کراواته طرح دار بود یا ساده😐

2 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها