پارتی سکسی همکلاسیهای دانشگاه

1400/05/16

داستانی که می خوام بهتون بگم واقعیه اما اسمها رو نمی خوام واقعی بگم:
اوایل دهه 70 وارد دانشگاه تبریز شدیم. دوران تحصیل ما از نظر روابط دختر و پسری حتی در حد جزوه گرفتن ممنوع بود. با همان روش هم فارغ التحصیل شدیم و بدون خداحافظی از همکلاسی ها مثل گاو سرمون رو انداختیم پایین و رفتیم و دیگه از هم خبری نداشتیم تا اینکه فیس بوک اومد و بعدش وایبر و تانگو و تلگرام و یکی یکی همکلاسی ها رو پیدا کردیم و یک گروهی تشکیل دادیم و از گذشته ها حرف زدیم.
بعد از مدتی یهو به ذهنمون رسید که می تونیم اونایی که توی تهران هستیم دور هم جمع بشیم. شاید نصف گروه از تهران و اطرافش بودند. استقبال خیلی خوبی شد و به فاصله اندکی، توی یه رستوران یه دور همی جذاب و پرخاطره تشکیل دادیم. بعد از اون دیگه خیلی صمیمی تر شدیم و توی گروه گرمتر شدیم. یکی دو بار این دور همی رو تشکیل دادیم تا اینکه یکی پیشنهاد داد با هم بریم مسافرت.
اینو هم بگم تقریبا همه اونایی که این دورهمی ها رو می اومدند یا طلاق گرفته بودند یا مجرد بودند و هیچ قید و بندی نداشتند.
اینو هم اضافه کنم که من بو برده بودم که غیر از صحبت های باکلاس و رسمی گروه، کی با کی بصورت خصوصی صحبت می کنه و کی با کی لیلی و مجنون شده!
یکی از همکلاسی های خانم که شمالی بود ما رو دعوت کرد به شمال. با هم رفتیم شمال خونه این خانم. این خانم زمان دانشجویی پا بده بود و مدام ده بیست نفری و شاید بیشتر دنبالش بودند ولی نمی دونم باهاشون خلوت داشت یا نه؟
رفتیم خونه شون توی شمال. خدای من این زن و مردها اون دختر و پسرهای دانشجوی دهه 70 نبودند. سینه ها بیرون، کون ها برجسته، پسرها شیک و پیک. تا دلتون بخواد گفتیم و خندیدیم و رقصیدیم و شوخی کردیم. تا دلتون بخواد مست کردیم. هیچکی نمی دونست چی میگه.
از همون رقص های لامبادایی معلوم بود که بچه ها خیلی داغ کردند و ممکنه خطری پیش بیاد. صابخونه که همون دختر شلوغ دوران دانشجویی بود، توی رقصهاش قشنگ می چسبید و شوخی های خیلی راحتی می کرد. توی رقص دو سه نفرو بوسید. البته غیر از رقص هم همکلاسی ها همو بوسیدند.
اما اصل داستان از اینجا شروع میشه که صابخونه شلوغ رفت توی اتاق بخوابه و یکی از پسرا که مجرد هم بود رو هم با خودش برد. چشم همه از حدقه بیرون بود. اونها با هم سکس می کردند و صدای نجواشون بیرون می اومد. من که کاملا سیخ کرده بودم، صدای تلمبه رو با گوش خودم شنیدم.
اون همکلاسی شلوغ بدون خجالت با یکی دیگه خوابید که می دونستیم متاهله. یعنی همزمان با دو نفر سکس کرد. همه ما داغ شده بودیم و دنبال این بودیم که از دخترهای باقی مونده کی می خواد پا بده. ماها توی هال خوابیده بودیم. فکر کنم هیچکی نخوابیده بود. دختر و پسر همه داغ شده بودند اما یا جرات نمی کردند دست به کار بشند یا روشون نمی شد.
نصف شب همه خوابیده بودند اما من همچنان سیخ بودم. یکی از پسرها هم سیخ بود. من دیدم اوم پسره کشون کشون خودشو به سمت یکی از خانمها کشید. خودشو به خواب زده بود و انگار توی خواب دستشو مینداخت روی اون زنه. کم کم بدنشو مالش می داد. نمی دونم اون زنه بیدار بود یا با حرکت اون پسره بیدار شد ولی هر دو با هم ور رفتند. فهمیده بودند که من بیدارم ولی دیوونه شده بودند. اون دو به هم چسبیدند و بدون اینکه لباسا رو دربیارند سکس یا نیمه سکس کردند.
من دیگه ترمز بریده بودم و دیوونه شده بودم. من هم کشون کشون خودمو کشوندم سمت یکی از دخترهایی که می دونستم راحته و تا آخر هم رقصیید هم منو بوسید و هم مست شده بود. می دونستم حتی اگر بیدار باشه نمی فهمه چون در بیداری هم بدجوری تا خرخره خورده بود و مست شده بود.
کشون کشون رفتم سمتش اما اون دختره که شوهر هم نداشت روی کاناپه خوابیده بود. سرش سمت بیرون کاناپه بود. دستمو بردم سمش و زانوهاشو دست زدم ولی بیدار نشد. رفتم سمت سینه هاش ولی سینه هاش لای پاهای مچاله شده اش گیر کرده بود ولی می تونستم دست بگیرم. حتی سینه هاشو فشار می دادم ولی واقعا خواب بود چون بدنش سرد بود.صورتشو مالوندم. بیدار نشد که نشد.
اون دو تا خوابیده بودند و فقط من بیدار بودم و نزدیک روشنی هوا بود. نیم خیز روی زانو نشستم و شلوارمو کشیدم پایین و دستشو گرفتم روی کیرم و جق زدم. کیرمو بردم سمت دهنش و به لبش مالوندم. یه لحظه احساس کردم آبم راه افتاد. سریع کیرمو داخل شلوار کردم و با دستم آبمو گرفتم و رفتم دستشویی و شستم.
اومدم خوابیدم. یه ساعتی خوابیدم و بیدار شدم.
ما شب بعد هم اونجا موندیم و با همون زن دوباره همین کارو کردم اما این بار کیرمو به سینه هاش رسوندم و آبمو توی دستم ریختم.
درسته که شاید این داستان براتون جذاب نباشه چون سکس کامل نداشتم اما برای خود من خیلی خیلی چسبید.

نوشته: امیر


👍 4
👎 25
90801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

824677
2021-08-07 00:19:24 +0430 +0430

حقتو خوردن تو هم اونجا ک یرشون رو خوردی

0 ❤️

824683
2021-08-07 00:29:19 +0430 +0430

بله
یادش بخیر ما هم زمان دانشجویی سه روز در هفته به مدت ۳ سال سکس گروهی میکردیم
اما دولا میشدیم حراستِ تخمی دانشگاه از پهنا کونمون میذاشت دیگه کار به داغ شدن نمیکشید، خون میومدیم! :))))

7 ❤️

824719
2021-08-07 01:14:21 +0430 +0430

این از اینایی هست که تو دانشگاه کسی محلش نمیذاشت

0 ❤️

824738
2021-08-07 01:52:18 +0430 +0430

شما لذت برده باشی حله
نوش جوووونت

0 ❤️

824833
2021-08-07 16:55:15 +0430 +0430

کسخول توهمی

0 ❤️

824886
2021-08-08 00:24:39 +0430 +0430

کس شعر

0 ❤️

824967
2021-08-08 02:24:37 +0430 +0430

وای باورم نمیشه یه دهه هفتادی انقد شل مغز باشه گووو نخور قاشو جق نزن برات خوب نیس

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها