پارمیدا و پدر

1395/08/09

سلام دوستان داستانی که میخوام بگم همین دوروز پیش اتفاق افتاد ومیخوام ماجرای اولین سکسم رو بگم میدونم هستند افرادی که بخوان نظرات بدی رو بگن که برالم اهمیت نداره و فقط تجربه و احساسی که به این رابطه دارم رو عنوان میکنم شاید کسی درک کنه .من کم سن و سال هستم و تازه داشتم رو سکس و احساساتی که باعث میشه رو از طریق هم مدرسه ای هام متوجه میشدم تو این فکرها به خونه میامدم و جون بیرون نمیرفتم تمام وقت در منزل بودم سه روز قبل یکی از دوستام ماجرای حمام رفتن و سکس با پدر شو جوری با حرارت تعریف میکرد ناخوداگاه خودم رو با پدرم تجسم کردم که مثلا داریم همو میبوسیم اصلا بد نیومد واتفاقا فکری به سرم زد که بتوپنم با پدر رابطه برقرار کنم فرداش که پنج شنبه بود تعطیل بودیم و بیشتر خو‌ابیدم ساعت ده بیدار شدم وقتی متوجه شدم مادرم برای مجلس یکی از دوستاش به قم رفته ناگهان فکردیروزم به سرم زد که اجراش کنم .اینم بگم اصلا تو این فکر نبودم واکنش پدر دراین باره شاید بد باشد ولی فقط به ان فکر میکردم که تجربه دوستم که خیلی بهش لذت داده بود رو منم تجربه کنم پدر پنجشنبه ها تعطیسله و بکارهای خوپدش میرسه سن پدرم جهل ساله واز نظر قیافه و هیکل خوبه یا حداقل درنگاه من خوپبه بهش گفتم میرم دوپش بگیرم وقتی لباسهامو در اوردم همشو میگم یه کمی استرس داشتم ولی حرفهای دوستم منو مصمم کرد بر اجرای کارم .تو حموم ظرف بزرگی برا شستن لباس هست که گاهی مادرم از اون برا شستن استفاده میکنه شای بگید تو این دوره زمونه دیگه همه ماشین لباسشویی دارن که ما هم داریم ولی بعضی وقتها مادرم بعضی از لباسها روبا دست میشوره .بگذریم ظرف رو برداشتم محکم به در حموم زدم و داد و فریاد در اوردم پدررم سراسیمه اومد پشت در که پارمیدا حالت خوبه این چه صدایی بود که منم اه وناله که دارم میمیرم و پام شکسته .پدر دودل بود که درو باز کنه یا نه من زود گفتم بابا چرا نمیای منو بلند کنی و ببری دکتر گفت لباس تنمه منم گفتم زود بیا دارم میمیرم که مجبور شد درو باز کنه وقتی منو لخت لخت دید کمی تعلل کرد و داشت پایین تنمو یا همون کسم رو نگاه میکرد و داشتم میدیدم کیرش از روی شلوارکی که پوشبیده بود درحال راست شدنه که یهو گفتم بغلم کنه ببره بیرون وقتی بغلش بودم سرم رو تو گردنش فرو برزدم و هی تند تند نفس میکشیم احساس میکردم او نیز داغ شده و از این که منو لخت تو بغل گذاشته نفسش تند میزنه نمیدونست چکار کنه و همنین جوری تو بغلش بودم که یهو گفتم منو تو اتاقم ببره وقتی منو تو تخت گذاشت چیزی نمیگفت وهنگ کرده بود دیدم الان وقتشه .بهش گفتم نمیخو‌الی بدونی کجام درد گرفته که با دست پاچه گی گفت چرا کجا درد میکنه منم رون پا به سمت کونم رو اشاره کردم که با پماد اونجاهارو بماله نمیدونم چند ثانیه بعد پماد به دست و کیر راست جلوم بود شروع به مالیدن کرد همین که دستش به لای پام خورد یه احساس سرخوشی زیادی بهم دست داد وهمون موقع هم دیدم پدرم مالش نمیده درحال نوازش کردن بود اونوقت دل رو زدم به دریا و بهش گفتم که نیاز دارم و چه کسی بهتراز اون که ابروی منو حفظ میکنه یه چند ثانیه نگاهم کرد و اونوقت دیدم میخنده تا دیدم خندید کیرشو گرفتم اولین بار بود که لمس میکردم و چنان لذتی میبردم که همه اوپنایی که سکس داشتن منیدونن چی میگم .خلاصه تو چشم برهم زدنی پدر لخت در حال خوردذن کس و کونم بود و منم رو ابرها بودم اونروز کیرشو لای پام گذاشت و ابش اومدکه اون هم تجربه ای دیگر در سکس داشت برام از دو روز پیش که اتفاق افتاد تا الان هنوز کاری نکردیم ولی برا یکشنبه که مادرم از صبح تا بعداز ظهر نیست قرار گذاشتیم یه سکس بهتر باهام انجام بده منم میخوام اونروز نرم مدرسه خلاصه اینکه منم تجربه کیر خوردن به بدنم رو احساس کردم و منتظر روزیم که داخل کس و کونم احساسش کنم .اگه نتونستم بلیغ و شیوا بیان کنم ببیخشید وقول میدم بعد از سکس بعدیم بهتر بنویسم
نوشته: پارمیدا


👍 10
👎 26
180540 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

562695
2016-10-30 21:27:26 +0330 +0330

بسیار آبکی بود…باکوست ننویس بامغزت بنویس…کوس برای دادنه مغزبرای فکرکردن

2 ❤️

562696
2016-10-30 21:28:24 +0330 +0330

شما دو حالت بیشتر نداری دوست عزیز
1 یا زیادجق زدی که دیگه مغزت رد داده
2 یا حروم زاده ای بیش نیستی چون هیچ ادم سالمی اصلا فکر همچین چیزس حتی به ذهنش خطور نمیکنه…

2 ❤️

562697
2016-10-30 21:29:48 +0330 +0330

والا این دیگه نجاسته
یا دروغ میگی یا واقعا دیگه آخر زمانه

1 ❤️

562698
2016-10-30 21:30:06 +0330 +0330

از دست اندر کاران شهوانی عاجزانه تقاضا دارم کمتر کسشرای یه مشت جقی با تیر طایفشونو بزارن… عققققققققققققق 🤮 اون شب به جای اینکه بابات آبش بیاد بریزه تو ننت عنش اومده

4 ❤️

562729
2016-10-30 23:01:28 +0330 +0330

ای کیرم دهنت تو هر سطر 20تا غلط املایی داری آخرش بلیغو شیوا رو که نوشتی کمرمو شکوندی

2 ❤️

562758
2016-10-31 04:12:31 +0330 +0330

فکر کنم زیرش باید مینوشت :به قلم ادمین…

0 ❤️

562766
2016-10-31 05:21:38 +0330 +0330

اول دستت رو از تو اون شورت بی صاحاب در بیار برادر بعد بنویس.نفهمیدیم چی نوشتی اصلا.اونم بابات نبوده شوهر ننت بوده که کیرش بلند شده واست.بگرد پدرت رو پیدا کن.آره تو که دختری حتماااااااا!!!

1 ❤️

562778
2016-10-31 07:26:17 +0330 +0330

با سلام و عرض ادب از درز عقب

یه کلام ختم کلا ؛ الکس المادرت

1 ❤️

562784
2016-10-31 07:57:41 +0330 +0330

اینا همش چرته دروغه دارن ذهن بچه های مردم رو خراب میکنن هیچ پدر سالمی حاضر نمیشه اینکار رو با دختر خودش بکنه خدا لعنتتون کنه

1 ❤️

562788
2016-10-31 08:26:02 +0330 +0330

كصكش حرومزاده كون طاقار چهل پدر كيرم تو داستانت كه مياين اين كصشراي كثيفو مينويسين چار نفرم ميان ميخونن هوايي ميشن جو ميگيرتشون فك ميكنن چه خبره فكرشون ميره سمت اين كثافت كاريا

0 ❤️

562795
2016-10-31 09:08:03 +0330 +0330

موضوع خوب بود ولی خدایی افتضاح نوشتی … اخه کدوم پدری در حالی که فکر میکنه پای دخترش شکسته راست میکنه… هر چقدر هم حشر باشه … توی اون موقعیت که توصیف کردی نمیشه

0 ❤️

562796
2016-10-31 09:11:00 +0330 +0330

همه ی ما تو زندگی خطاهایی داریم که یا ترک کردیم یا به هر صورت باهاش کنار اومدیم و زندگیمو نو ادامه میدیم
ولی اینکه یه پدر بخواد به دخترش تعرض کنه به هیچ وجه قابل تصور نیست و فقط یه آدم مریض میتونه این کارو بکنه امیدوارم که این داستان دروغ باشه

1 ❤️

562800
2016-10-31 09:41:41 +0330 +0330
NA

با پپسی موافقم بنده همونجام جوابش رو دادم راست میگه بیاد بخونه…من از توهم توطءه متنفرم اما باور کنید این قبیل داستانها تیشه به ریشه افکاره نو جوناست هیچ پدری اینکارو نمیکنه شک نکنید کتکت رو میخورد دختره زندانیم میشد تو خو نه

1 ❤️

562808
2016-10-31 11:43:42 +0330 +0330

یقینا حروم زاده ای! پدری که به جای اینکه نگران دخترش باشه کوصشو نگاه کنه و راست کنه شبکنه ننته نه بابات!

0 ❤️

562809
2016-10-31 11:56:14 +0330 +0330

تو قطعا دختر نیستی یه پسر عقده ای و صد البته مریضی اونم از نوع روحی بدخیم،اینقدر خوی حیوونی برت قالب شده که حرمت پدر و دختر رو فراموش کردی واقعا به غیر اینکه از تو تصور یک خوک کثیف رو توی ذهن داشته باشم هیچ تصوری ازت ندارم
برای تو روزی هزار بار مردن با زجر رو آرزو دارم چون مطمئنا امیدی به خوب شدن نیست

0 ❤️

562811
2016-10-31 12:24:19 +0330 +0330

تو دیگه چه کثافت دروغگوی احمقی هستی –امیدوارم این کلمات من ببخشند که تو را با اونا یکی کردم

0 ❤️

562818
2016-10-31 13:41:56 +0330 +0330

اجالتاْ . کیر همه پسرای شهوانی در مغزت .
ملجوق عزیز دیگه کس وشعر را از حد گذروندی.

0 ❤️

562851
2016-10-31 20:20:12 +0330 +0330

بسیار بسیار تخمی تخیلی بود
با این نوشتنت ریدی

0 ❤️

562898
2016-10-31 23:43:57 +0330 +0330

نوش جونت…چی بگم دیگه…خودمم کم آوردم چون بافحش که کاری پیش نرفت بلکه اینجوری مؤدبانه شاید فرو کردیمو رفت و جا افتاد

0 ❤️

562915
2016-11-01 02:43:46 +0330 +0330

منم مثل سایرین متاسفم.فقط بدبختی سکس بامحارم جدا داره زیاد میشه و جای تاسفه

0 ❤️

562967
2016-11-01 14:42:45 +0330 +0330

خدمت خانم ها و آقایونی که نظر دادن که نمیشه و هیچ پدری از این کارها نمیکنه، باید عرض کنم که در کمال تاسف هستند پدرانی که مرتکب اعمالی به مراتب شنیع تر و کثیف تر از این مورد هم شده اند فقط به خاطر لاپوشانی و مخفی کاری شدیدی که نظام در مورد پرونده هایی با این مضمون بعمل میاره، خبر آن در جامعه پخش نمیشه، کافیه دو سه روز تشریف ببرید زندان بخصوص زندانهای مراکز استان و تهران تا از نزدیک بشنوید و ببینید

0 ❤️

562973
2016-11-01 15:43:38 +0330 +0330

koso sher goftanam hadi dare akhe
bas konin mongolaaaaa

0 ❤️

562984
2016-11-01 18:04:53 +0330 +0330

اونوقت بابای تو هم کیر به دست پرید بهت والا عجب بابای دیوسی داری اگه بابای من بود سرمو بیخ تا بیخ میبرید

0 ❤️

564238
2016-11-12 14:00:59 +0330 +0330

ای توروحت تو وجودت بی ناموس چرا کس میگی.
هیچ پدری این کارو نمیکنه

0 ❤️

572351
2017-01-05 19:13:09 +0330 +0330

قشنگ بود و واقعی

0 ❤️

579993
2017-02-18 09:00:29 +0330 +0330

عزیزم کیر ۲۱ سانتی من میتونه همه مشکلات تو رو حل کنه اگه خواستی در خدمتم

0 ❤️

643342
2017-08-03 17:52:05 +0430 +0430
NA

بله من خودم دیدم از این رابطه ها…تو دنیایی زندگی میکنیم ک باید شاهد خیلی از این اتفاقات باشیم…قشنگ بود من خوشم اومد.

0 ❤️