سلام دوستان داستانی که میخوام بگم همین دوروز پیش اتفاق افتاد ومیخوام ماجرای اولین سکسم رو بگم میدونم هستند افرادی که بخوان نظرات بدی رو بگن که برالم اهمیت نداره و فقط تجربه و احساسی که به این رابطه دارم رو عنوان میکنم شاید کسی درک کنه .من کم سن و سال هستم و تازه داشتم رو سکس و احساساتی که باعث میشه رو از طریق هم مدرسه ای هام متوجه میشدم تو این فکرها به خونه میامدم و جون بیرون نمیرفتم تمام وقت در منزل بودم سه روز قبل یکی از دوستام ماجرای حمام رفتن و سکس با پدر شو جوری با حرارت تعریف میکرد ناخوداگاه خودم رو با پدرم تجسم کردم که مثلا داریم همو میبوسیم اصلا بد نیومد واتفاقا فکری به سرم زد که بتوپنم با پدر رابطه برقرار کنم فرداش که پنج شنبه بود تعطیل بودیم و بیشتر خوابیدم ساعت ده بیدار شدم وقتی متوجه شدم مادرم برای مجلس یکی از دوستاش به قم رفته ناگهان فکردیروزم به سرم زد که اجراش کنم .اینم بگم اصلا تو این فکر نبودم واکنش پدر دراین باره شاید بد باشد ولی فقط به ان فکر میکردم که تجربه دوستم که خیلی بهش لذت داده بود رو منم تجربه کنم پدر پنجشنبه ها تعطیسله و بکارهای خوپدش میرسه سن پدرم جهل ساله واز نظر قیافه و هیکل خوبه یا حداقل درنگاه من خوپبه بهش گفتم میرم دوپش بگیرم وقتی لباسهامو در اوردم همشو میگم یه کمی استرس داشتم ولی حرفهای دوستم منو مصمم کرد بر اجرای کارم .تو حموم ظرف بزرگی برا شستن لباس هست که گاهی مادرم از اون برا شستن استفاده میکنه شای بگید تو این دوره زمونه دیگه همه ماشین لباسشویی دارن که ما هم داریم ولی بعضی وقتها مادرم بعضی از لباسها روبا دست میشوره .بگذریم ظرف رو برداشتم محکم به در حموم زدم و داد و فریاد در اوردم پدررم سراسیمه اومد پشت در که پارمیدا حالت خوبه این چه صدایی بود که منم اه وناله که دارم میمیرم و پام شکسته .پدر دودل بود که درو باز کنه یا نه من زود گفتم بابا چرا نمیای منو بلند کنی و ببری دکتر گفت لباس تنمه منم گفتم زود بیا دارم میمیرم که مجبور شد درو باز کنه وقتی منو لخت لخت دید کمی تعلل کرد و داشت پایین تنمو یا همون کسم رو نگاه میکرد و داشتم میدیدم کیرش از روی شلوارکی که پوشبیده بود درحال راست شدنه که یهو گفتم بغلم کنه ببره بیرون وقتی بغلش بودم سرم رو تو گردنش فرو برزدم و هی تند تند نفس میکشیم احساس میکردم او نیز داغ شده و از این که منو لخت تو بغل گذاشته نفسش تند میزنه نمیدونست چکار کنه و همنین جوری تو بغلش بودم که یهو گفتم منو تو اتاقم ببره وقتی منو تو تخت گذاشت چیزی نمیگفت وهنگ کرده بود دیدم الان وقتشه .بهش گفتم نمیخوالی بدونی کجام درد گرفته که با دست پاچه گی گفت چرا کجا درد میکنه منم رون پا به سمت کونم رو اشاره کردم که با پماد اونجاهارو بماله نمیدونم چند ثانیه بعد پماد به دست و کیر راست جلوم بود شروع به مالیدن کرد همین که دستش به لای پام خورد یه احساس سرخوشی زیادی بهم دست داد وهمون موقع هم دیدم پدرم مالش نمیده درحال نوازش کردن بود اونوقت دل رو زدم به دریا و بهش گفتم که نیاز دارم و چه کسی بهتراز اون که ابروی منو حفظ میکنه یه چند ثانیه نگاهم کرد و اونوقت دیدم میخنده تا دیدم خندید کیرشو گرفتم اولین بار بود که لمس میکردم و چنان لذتی میبردم که همه اوپنایی که سکس داشتن منیدونن چی میگم .خلاصه تو چشم برهم زدنی پدر لخت در حال خوردذن کس و کونم بود و منم رو ابرها بودم اونروز کیرشو لای پام گذاشت و ابش اومدکه اون هم تجربه ای دیگر در سکس داشت برام از دو روز پیش که اتفاق افتاد تا الان هنوز کاری نکردیم ولی برا یکشنبه که مادرم از صبح تا بعداز ظهر نیست قرار گذاشتیم یه سکس بهتر باهام انجام بده منم میخوام اونروز نرم مدرسه خلاصه اینکه منم تجربه کیر خوردن به بدنم رو احساس کردم و منتظر روزیم که داخل کس و کونم احساسش کنم .اگه نتونستم بلیغ و شیوا بیان کنم ببیخشید وقول میدم بعد از سکس بعدیم بهتر بنویسم
نوشته: پارمیدا
شما دو حالت بیشتر نداری دوست عزیز
1 یا زیادجق زدی که دیگه مغزت رد داده
2 یا حروم زاده ای بیش نیستی چون هیچ ادم سالمی اصلا فکر همچین چیزس حتی به ذهنش خطور نمیکنه…
والا این دیگه نجاسته
یا دروغ میگی یا واقعا دیگه آخر زمانه
از دست اندر کاران شهوانی عاجزانه تقاضا دارم کمتر کسشرای یه مشت جقی با تیر طایفشونو بزارن… عققققققققققققق 🤮 اون شب به جای اینکه بابات آبش بیاد بریزه تو ننت عنش اومده
ای کیرم دهنت تو هر سطر 20تا غلط املایی داری آخرش بلیغو شیوا رو که نوشتی کمرمو شکوندی
اول دستت رو از تو اون شورت بی صاحاب در بیار برادر بعد بنویس.نفهمیدیم چی نوشتی اصلا.اونم بابات نبوده شوهر ننت بوده که کیرش بلند شده واست.بگرد پدرت رو پیدا کن.آره تو که دختری حتماااااااا!!!
با سلام و عرض ادب از درز عقب
یه کلام ختم کلا ؛ الکس المادرت
اینا همش چرته دروغه دارن ذهن بچه های مردم رو خراب میکنن هیچ پدر سالمی حاضر نمیشه اینکار رو با دختر خودش بکنه خدا لعنتتون کنه
كصكش حرومزاده كون طاقار چهل پدر كيرم تو داستانت كه مياين اين كصشراي كثيفو مينويسين چار نفرم ميان ميخونن هوايي ميشن جو ميگيرتشون فك ميكنن چه خبره فكرشون ميره سمت اين كثافت كاريا
موضوع خوب بود ولی خدایی افتضاح نوشتی … اخه کدوم پدری در حالی که فکر میکنه پای دخترش شکسته راست میکنه… هر چقدر هم حشر باشه … توی اون موقعیت که توصیف کردی نمیشه
همه ی ما تو زندگی خطاهایی داریم که یا ترک کردیم یا به هر صورت باهاش کنار اومدیم و زندگیمو نو ادامه میدیم
ولی اینکه یه پدر بخواد به دخترش تعرض کنه به هیچ وجه قابل تصور نیست و فقط یه آدم مریض میتونه این کارو بکنه امیدوارم که این داستان دروغ باشه
با پپسی موافقم بنده همونجام جوابش رو دادم راست میگه بیاد بخونه…من از توهم توطءه متنفرم اما باور کنید این قبیل داستانها تیشه به ریشه افکاره نو جوناست هیچ پدری اینکارو نمیکنه شک نکنید کتکت رو میخورد دختره زندانیم میشد تو خو نه
یقینا حروم زاده ای! پدری که به جای اینکه نگران دخترش باشه کوصشو نگاه کنه و راست کنه شبکنه ننته نه بابات!
تو قطعا دختر نیستی یه پسر عقده ای و صد البته مریضی اونم از نوع روحی بدخیم،اینقدر خوی حیوونی برت قالب شده که حرمت پدر و دختر رو فراموش کردی واقعا به غیر اینکه از تو تصور یک خوک کثیف رو توی ذهن داشته باشم هیچ تصوری ازت ندارم
برای تو روزی هزار بار مردن با زجر رو آرزو دارم چون مطمئنا امیدی به خوب شدن نیست
تو دیگه چه کثافت دروغگوی احمقی هستی –امیدوارم این کلمات من ببخشند که تو را با اونا یکی کردم
اجالتاْ . کیر همه پسرای شهوانی در مغزت .
ملجوق عزیز دیگه کس وشعر را از حد گذروندی.
نوش جونت…چی بگم دیگه…خودمم کم آوردم چون بافحش که کاری پیش نرفت بلکه اینجوری مؤدبانه شاید فرو کردیمو رفت و جا افتاد
منم مثل سایرین متاسفم.فقط بدبختی سکس بامحارم جدا داره زیاد میشه و جای تاسفه
خدمت خانم ها و آقایونی که نظر دادن که نمیشه و هیچ پدری از این کارها نمیکنه، باید عرض کنم که در کمال تاسف هستند پدرانی که مرتکب اعمالی به مراتب شنیع تر و کثیف تر از این مورد هم شده اند فقط به خاطر لاپوشانی و مخفی کاری شدیدی که نظام در مورد پرونده هایی با این مضمون بعمل میاره، خبر آن در جامعه پخش نمیشه، کافیه دو سه روز تشریف ببرید زندان بخصوص زندانهای مراکز استان و تهران تا از نزدیک بشنوید و ببینید
koso sher goftanam hadi dare akhe
bas konin mongolaaaaa
اونوقت بابای تو هم کیر به دست پرید بهت والا عجب بابای دیوسی داری اگه بابای من بود سرمو بیخ تا بیخ میبرید
ای توروحت تو وجودت بی ناموس چرا کس میگی.
هیچ پدری این کارو نمیکنه
عزیزم کیر ۲۱ سانتی من میتونه همه مشکلات تو رو حل کنه اگه خواستی در خدمتم
بله من خودم دیدم از این رابطه ها…تو دنیایی زندگی میکنیم ک باید شاهد خیلی از این اتفاقات باشیم…قشنگ بود من خوشم اومد.
بسیار آبکی بود…باکوست ننویس بامغزت بنویس…کوس برای دادنه مغزبرای فکرکردن