پاهای رویایی

1397/07/17

سلام من 20 سالمه پوستم روشنه قدم بلنده بدنم لاغره ولی ماهیچه ای وضع مالیمم خوبه از بچگی به پاهای زنا علاقه ی شدیدی داشتم همیشه پاهای زنارو دید میزدم بخصوص تو فامیل. تو فامیل ما اکثر زنا پاهاشون خیلی خوشگله بخصوص پاهای عمه کوچیکم و خالم همیشه تو کف این دوتا بودم شاید بعدا راجبشون گفتم من خیلی شیدی به پا علاقه دارم اما خجالتی تر از اونم که مثه بقیه داستانا بتونم مثلا به عمم یا همسایه و این چیزا بگم اونقدریم جرعت ندارم برم یکی تو خوابه مثلا پاشو بوس کنم واسه همین دنبال یه راهی بودم بتونم به علاقم برسم خیلی فک کردم به این نتیجه رسیدم باید برم کفش فروشی کار کنم تا بتونم پاهای زنارو دید بزنم البته وضع مالیم خوبه این شد رفتم کفش زنونه فروشی کار کردم وای همش زنای مختلف میومدن کفش بینن کفشاشونو در میوردن پاهاشونو دید میزدم مغازه ما فقط کفش زنونه داشت شلوغم میشد بوی پای خانوما میپیچید اونجا انگار بهشت بود همه جور پایی میدیدم پاهای گوشتی جذاب پاهای کشیده پاهای کوچولوی با مزه گاهی دوربین موبایلمو روشن میکردم میزاشتم رو میز فیلم بگیره به یجام تکیش میدادم که پاهارو فیلم بگیره شبا باهاشون … خیلی خب بود ولی نمیتونستم بهشون دست بزنم یا چیزی تا این که یبار اخر شب بود میخواستیم ببیندیم صاحب کارم عجله داشت زود رفت بمن گفت مغازرو ببندم و رفت دیگه اخر وقت بود خلوت بود هیچکس نبود خیابونم خلوت بود میخواستم ببندم که گوشیم زنگ خورد دوستم بود یکم حرف زدیم دیگه خیلی دیر شده بود هیچکس نبود خواستم برم یه دختره اومد تو حدودا 30 ساله با یه قیافه ی ناز بامزه بدن تو پر با قد نسبتا بلند پوست سفید شلوارشم پاچش کوتاه بود اون ساق پای سفید تپل مرمریش پیدا بود کفششم از این رو بازا بود دیدن ساق پا وو انحنای جذاب کناره ی پاش دیوونم کرد پاهاش گوشیتیو سفید بود معلومم بود دختر پاکی نیس که این موقع شب با این ریخوو قیافه بیرونه خستم بود اومد گفت کفش چیا دارین برا من نشونش دادم دوتاشو انتخاب کرد گفت میتونم این دوتارو بپوشم گفتم بله نشست رو چهار پایه چهار پایم جایی بود که از بیرون زیاد پیدا نبود کفشو بهش دادم گفت ببخشید من خستم میشه خودتون پام کنید وای من انگار دنیارو بم داده بودن گفتم بله نشستم جلوش کفششو در اوردم لحظه ی در اوردن کفشظ یادم نمیره اروم در اوردم یه بوی خوبی بلند شد اهل دلاش میدونن چی میگم پاهاش سفیدو گوشتی بود کف پاش که چشم افتاد پاشنه پا وو انگشتاشم به نارنجی میزد دیوونه شدم یه لحظه دلم میخواس بوسشون کنم ولی جلو خودمو گرفتم جرعتم نداشتم پاشو کامل بگیرم تو دستم اون یکی کفششم در اوردم همش نگام به پاهاش بود وبوشونو احساس میکردم خودشم فهمید یه پوس خند زد انگار خوشش اومد کفشارو پاش کردم دید بعد گفت تو بت میخوره پاهارو خیلی دوس داشته باشی پاهام تو این کفشا چجوریه بهش گفتم عالیه ولی تو اون یکیا فک کنم خوشگل تره گفت خب باشه اونارو پام کن منم دیدم خودشم خوشش میاد کفشارو در اوردم پاشو گرفتم تو دستم وای عالی بود دستم زیر پاش بود پاشو بلند کردم مقاومت نکرد اوردم جلو صورتم بوش کردم بعدم حسابی بوسیدمشو لیسش زدم عالی بود بهش گفتم حیف این پاهاس تو کفش باشه پوس خند زد گفت حالا فعلا کفش میخواما گفتم میشه قبلش یکم پاهاتو نوازش کنم خندید گفت دیوونه هر کاری میخوای بکن یه نگا کردم ببینم کسی نزدیک مغازه نباشه یه پاشو بلند کردم گذاشتم رو صورتم بو میکردم رعد از بالا تا پایینشو بوس کردم خودش اون یکی پاشو گذاشت رو کیرم پاش سرد بود از رو شلوارم حسش میکردم یه پاشو میکشید به کیرم یکیشو به صورتم از پاشنه ی پاش تا لای انگشتاشو لیس زدم یکمم قلقلکش میومد میخندید انگار دیگه باهام دوست شده بود اخر شبم بود خسته بود من خندونده بودمش خوشظ اومده بود رفتم تکیه دادم به چهار پایه پاهاشو انداخت رو شونه هام جوری که ساق پاهاش رو بدنم بود کف پاهاشو رو کیرم خیلی خوب بود وزن پاهاش رو شونم بود با پاهاش کیرمو میمالید منم دس میکشیدم روی ساق پاهای رویاییش و بوسشون میکردم سرمو گذاشتم رو رونش کیرمو با پاش میمیالید دیدم نامردیه من براش کاری نکنم ارضا بشه در مغازرو بستم تو بودیم ما رفتم لباشو گرفتم مثه دیوونه ها لباشو میخوردم بعدم گفتم میشه لباسامونو در بیاریم گفت اره خودشم زده بود بالا بغلش کردم چسبوندمش به خودم سینه هاش رو بدنم بود لباش رو لبام داشتم تلنبه میزدم کسش تنگ نبود معلوم بود زیاد داده ولی قیافش معصوم بود صدا اهش رفت بالا منم داشت ابم میومد از کسش در اوردم پاهاشو اوردم بالا کیرمو کشیدم به پاهاش تا ابم اومد ریخت رو پاهاش دیدم هنوز ارضاع نشده دیدم نامردیه تموم کنم یکم انگشتش کردم تا طول بکشه یکم کیرم دوباره بلند بشه اونم اه میکشید هی کیرم شق شد سینه ی قلمبشو گذاشتم دهنم کیرمو کردم تو کسش تلمبه زدم باز چون یبار ارضاع شده بودم خیلی دیر ارضا میشدم اون زود تر ارضاع شد یه جغ کشیدو ارضا شد بی حال رو صندلی بود منم دوباره پاشو گذاشتم رو کیرم کیرمو میکشیدم روی اون پوست باحال پاش اون پاشم رو میز بود صورتمو بردم جلوش بو میکردمو از بالا تا پایینشو میخوردم تا ابم اومد اون شب بهترین شب زندگیم بود با این که یکم به کمرم فشار اومد دوبار پشت سر هم ولی بهترین شب عمرم بود شماره دختررو گرفتم هنوزم باهاش در ارتباطم صیغش کردم گاهی میبرمش باغ خودم شاید بازم نوشتم.

نوشته: Joker


👍 18
👎 7
29078 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

722851
2018-10-09 20:49:41 +0330 +0330

اصلا این فوتیش نمیتونم درک کنم

1 ❤️

722862
2018-10-09 21:06:25 +0330 +0330

من این نوع فتیش رو دوس دارم ولی برده ارباب یا باقی رو اصلا?

1 ❤️

722910
2018-10-10 00:31:54 +0330 +0330

باز ننویس خب
ننویسی بهت یک نوار بهداشتی کادو میدم
اازه بچه ها میبرنت باغ و صیغه ات میکنن

1 ❤️

723210
2018-10-11 17:58:42 +0330 +0330

دمت گرم اهل دلی

0 ❤️

724388
2018-10-17 10:18:02 +0330 +0330

نوش جون کاش روزیه منم بشه

0 ❤️