سلام
من هانیه هستم و ۲۵ سالمه ، تازه با این سایت آشنا شدم و میخواستم تجربه خودم رو دراختیار دیگران قرار بدم که این مشکل واسشون پیش نیاد
تو نوجوونی به خاطر سخت گیری های خانوادم زیاد اهل بیرون نبودم و کله بیرون رفتن من میشد مدرسه ـ خونه ، خونه ـ مدرسه
تو فامیل هاهم دوتا پسر داشتیم که یکیشون کصخل مذهبی بود
اون یکی که پسرخالم باشه خیلی قرتی بود و خونه مجردی داشت
اون زمان همه موهای پسرا سیخ سیخی بود 😅یادش بخیر
امیر خیلی با من شوخی دستی میکرد ، بشگون میگرفت ، قلقلک میداد ، به قول خودش دریل میزد به پهلوم 😂
که خانواده من بدشون میومد و سال ها گذشت ما همو ندیدیم تا زمانی که ۱۹ سالم شد ـ از ترکیه برگشت دیدم یه جنتلمن به تمام معنا شده و خیلی مودبانه حرف میزد و کلا عوض شده بود
۳۳ سالش شده بود و دنبال زن میگشتن واسش ، پدر مادرامون سنشون رفته بود بالا و دیگه گیر نمیدادن مخصوصا پدر مادر من ـ از ۱۹ سالگی رل زدنای من شروع شد ، هرروز کافه و قلیون و پارتی های دخترونه و …
کنکور هم رشته تجربی قبول شدم و کلا درسم خوب بود 😎😎💪 تیپ و طرز لباس پوشیدنم هم تغیر کرد که یک بار گشت ارشاد منو گرفت
گفتن زنگ بزن یکی بیاد دنبالت منم شماره امیر رو گرفتم و اومد و ۲۰۰ هزار تومان ازش گرفتنو ولمون کردن ، شالم رو هم ازم گرفتنو مقنعه دادن بهم ، (هرچند خود بسیجیا دنبال شماره دادن به من بودن 😏 ) چون شالم قرمز بود و شلوارم زانوش پارگی داشت گرفته بودنم ـ تو راه کلی حرف زدیم و یادمه ک بعدش باهم رفتیم کافه ـ چن وقت گزشت
من با امیر رل زدم ، یکی دوبار از پشت کرده بود ، گفتش ک میخام سورپرایزت کنم ، چشمامو با چشمبند بست ، یهو کرد تو کصم ، جییییغ زدم و صدام رفت رو هوا ـ تو خونه امیر سکس میکردیم ک ی باغ ویلا تو شهریار بود
ی ساعت کرد و اخرش با خنده چشمبندمو باز کردو گفت خانوم شدنت مبارک ـ منم عصبانی زدم تر گوشش خودمو شستم و زدم بیرون
بعدا فهمیدم فیلمم رو گرفته فرستاده واسه کانالای تلگرامو سایت ها
ک حتی الانم هست 😹😹😹
پدرمادرم از تکنولوژی سردرنمیاوردن و گفتم میرم انگلیس درس بخونم ، امیر کمکم میکنه
من رفتم دبی . امیر هم پیچونده بود ترکیه
تو دبی با چن تا شیخ سکس کردم و الانم زن یکی از پولدارای اماراتم ، البته نه انچنان پولدار و لندکروز و …
راجب دبی هم خالی زیاد میبندن ، اب و هوا بدی داره و شهر فاسدیه
اینم نوشتم واسه دوستانی ک میگن پدرمادرامون گیر میدن و سختگیرن
تازه من با جزئیات ننوشتم چون خجالت میکشم
یه بخشیشم اصلا یادم نیس
درکل مرسی ک خوندید 💖
هیچ پدرمادری بده بچشو نمیخاد 💙
نوشته: هانیه
مشخصه نویسندش مرده من نمیدونم چه اجباریه بگین حتما داستان خودتونه یا خودتونو جای دیگران جا بزنین مثل ادم بگین داستان نوشتم بخونین
مجتبی کن
عاشقتم! ❤
داستان که مزخرف مطلق بود؛ ولی کامنتت عالی عالی بود. خیلی خندیدم و خدایت شاد گرداناد!
پس نتیجه میگیریم نریم دبی چون این جنده خانوم میگه بده
همیشه پای یک امیر درمیان است
ببینم، جدی مامان و بابات انقدر کسخلن فرق انگلیس و دبی رو نفهمیدن؟
حالا اونا کسخل اصن، یه خر تو فامیلاتون پیدا نشد بفهمه دبی و انگلیس چقدر فرقشونه به این زبون بسته ها بگه؟
البته که احتمال میدم بردنه باشنت یمن و زیرخواب حماس شده باشی، وگرنه نه کسی به این راحتیا دبی میره نه دبی بده
دخترجان اعتماد ب عرش تورو گوز داشت الان امپراطور بادها بود 😂
سیس عقاب نگیر گوزو
ببین داداش،کس نگو خب!
شب فکر میکنی صبح پا میشی داستان میسازی،از ترکیه اومدی ایران چه گهی بخوری؟
چند سالت بود؟
بعذ از اینکه از ترکیه اومدی کنکور تجربی قبول شدی و بعدش امیر گاییدت و پردتو پاره کرد
و در حین تحصی رفتی دبی به شیخا کس دادی بعدم همونجا ازدواج کردی؟
جلل الخالق
نابفعهتاریقفهخجااهلفثرنپگوطسصهحکبق
ببخشید نفهمیدین چی گفتم وقتی کسی کسشعر محض تفت میده منم قاطی میکنم میخواستم بگم اینجاسایت سکسیه یاسایت عبرت ماکه زورمون به آدمای ملجوق وکودن نمیرسه ولی از ادمین خواهش میکنم خواهش عاجزانه یه بخشی توسایت بذار مخصوص حیف نان ها تا وقت ما تلف نشه واعصابمون داغون
درضمن هوس کیرعرب کردی این همه راه نرو ماعرب نیستیم ولی باهمون سایز میدیم خدمتت
سایت سکسی رو با هواشناسی اشتباه گرفتیا، اینکه هوای اونجا چطوره به تخممونم نیست، خواستم در جریان باشی.
وایساده طرف یک ساعت با انواع پوزیشن کردش بعد که آبش اومده زده تو گوشش.
خرابه اون جدیتت هستم.
این امیر لعنتی رو نشون من بدین که توی همه کصتانا ببخشید داستانا هست 😁 چرا یه اکبری اصغری جمشیدی مردادی احمدی پیدا نمیشه داستان بگه همه اینایی که داستان میگن امیرن چرا 😕
از امیر بکشین بیرون لطفا
یه بار نشد بکن داستان اسمش ممد باشه ماهم خر کیف شیم
فاصله ی آزاد شدنت از گشت ارشاد تا کص دادنت دو خطم نبود.ریدم تو داستان تخیلیت. فک کنم وقتی از گشت ارشاد آزادت کردن آبت اومد ریدی تو داستان 😂 😂 😂 😂
نکته مهم با یه بار کص دادن سوار لندکروز کنید
😁
خیلی سمی تو عامو ب چندتا شیخ دادی الان زن یه امارتی شدی جنده هارو اگه میخواستن بگیرن خیلیا میرفتن
اینم نوشتم واسه دوستانی ک میگن پدرمادرامون گیر میدن و سختگیرن
نه که خیلی آموزنده بود… ریدی خب! 😐