پرشان دوستم نيست (۱)

1391/07/26

دوستم پرشان پاى راستش فلجه ، پاى چپ هم نداره ، يه دستش از آرنج به پايين قطع شده و اون يكى دستشم فقط انگشت وسطش رو ميتونه تكون بده چشم هاش بزور ده تا عمل يكم بهتر شده يعنى اگه دو سانتى چشماش زنون روشن كنى ميتونه با ترديد بگه روشنه يا خاموش، ولى كور نيست.
گوشهاش خوبه البته سمعك داره و با يه بلندگو دستى نزديك گوشش داد بزنى حله، ميشنوه ! ولى مثل بلبل حرف ميزه
تا حالا با بلبل حرف زدين؟
من كه تا حالا نديدم بلبل حرف بزنه ولى ميگن هست؛اگه ازتون پرسيدن شما هم بگين هست.
من يكبار توى پرنده فروشى گفتم نيست ، صاحب مغازه جلوم وايساده بود خواست جواب بده كه از پشت سرم يه صدايى مثل صداى دوستم پرشان شنيدم كه ميگه هست؛ برگشتم فقط يه قفس بزرگ اونجا بود با تعجب به پرنده اى كه داشت ميگفت هست هست نگاه كردم جالب بود برام.
خيره شده بودم تو چشماش ولى فكرم پيش پرشان جا مونده بود هر چى بود خيلى ازين پرنده بهتر حرف ميزد درسته بايد يكى ازين دستگاها كه اسمشو نميدونم به گلوش ميچسبوند تا بشنوى چى ميگه ولى هرچى بود بهتر ازين پرنده حرف ميزد.
حس دلتنگى وجودمو پر كرد پرشان واقعا دوست داشتنى بود ، بايه صدا كه شبيه بوق تريلى بود و با صداى خنده فروشنده همراه شد به خودم اومدم. سفيدى بالهاى پرنده با رنگ سفيد قفس ! شباهتى در اوج تضاد بود چه قدر تلخ گرفتاري خودش را با ما يكرنگ نشون ميده!
متوجه سايه اى روى قفس كه جلوى نور خورشيد رو ميگرفت و خودشو بزرگتر نشون ميداد شدم كم كم قفس كاملا زير سايه مردى كه كنارم ايستاد بود ازتابش نور خورشيد محروم شد !
_با صداى آرومى فرياد زد(بخاطر تن پايين صداش مجبور بود سعى كنه بلند حرف بزنه تا صداش شنيده بشه):
قيمت اين كاسكو چنده؟
سريع حرفشو قطع كردم و با تعجب گفتم
_كاسكو؟
با خنده اى تمسخرآميز نگاهى به من كرد
_آره كاسكو ،
نشنيدى تا حالا
ديگه حرفى نزدم حس خوبى نبود وقتى اين يارو با اون قيافه يوريش كه انقدر جلو قفس پرنده ها سوت زده صورتش حالت گرفته توى ذهنش منو احمق فرض كنه؛
دوباره همون صداى بوق تريلى ولى اينبار بلندتر نگاهم به دهن كه نه!منقار باز كاسكو افتاد وبازهم صداى خنده؛
آخرش نفهميدم فروشنده چرا به اين صداى وحشتناك ميخنديد آدم خوبى بنظر مي اومد رفتم نزديكش و ازش پرسيدم كاسكو همون بلبله؟ البته اين سوال رو اونقدر آروم گفتم كه به سختى شنيد اصلا دوست نداشتم اون مرده دوباره منو احمق فرض كنه ولى فروشنده كه انگار تواين باغها نبود با صدايى رسا و بلند داشت براى من تفاوت بلبل و كاسكو رو توضيح ميداد به خودم فحش ميدادم با سر تاييد ميكردم حرفاشو كه ديگه ادامه نده ولى انگار تصميم گرفته بود مثل معلم زيست شناسى دلسوز تمام علمشو در اختيار من بذاره تو همين حين اون مرده هم بيكار نبود در حاليكه تخمه هاى كاسكو رو براى خودش ميشكوند با نيش باز زل زده بود به من
واقعا دوست داشتم مثل كرگدن سرمو بگيرم پايين و ميدويدم سمتش ولى حيف كرگدن نبودم! نگاهمو چرخوندم سمت فروشنده سعى كردم بى تفاوت نسبت به اون مرد از حرفهاى فروشنده چيزى ياد بگيرم كه از آروم شدن صداش فهميدم درس دادنش تموم شده باتشكر من دوباره سرگرم پرندهاش شد. ميدونستم قصد بدى نداشت و ميدونستم همه گرفتاريهامون براى همراهى ناخودآگاه با دشمنه ؛
سنگينى نگاه اون مرد رو هنوز حس ميكردم به سمتش چرخيدم اونم همزمان روشو برگردوند كه برخورد دستش قفس پرنده رو تكون داد يه لحظه شوكه شد كه نكنه قفس زمين بخوره سريع دستشو جلو برد كه دوباره يه صداى مهيب!!
اينبار انگار ده تا تريلى باهم بوق زدن اونم درست بغل گوش اون مرده بيچاره دلم سوخت انگار برق فشار قوى ازش رد شده ، خنده فروشنده كه فقط به اون صدا ميخنديد حتى نگاهم نكرد.
سرش گرم بود ، فقط خنديد! اون خيلى خوب بود از صداى خنده اش منم خنده ام گرفت و باديدن چهره مبهوت مرد اصلا نميتونستم جلوى خودمو بگيرم ديگه كم مونده بود كف مغازه پشتك بزنم انگار داشتم با خنده انتقام ميگرفتم هرچى بود حس خوبى بهم ميداد
فروشنده كه معلوم بود تعجب كرده و فقط بامن تاوقتی توى مغازش بودم با اينكه دليل خنديدن منو درك نكرده بود بدون دليل و بلندتر از من خنديد!
دستمو به نشونه خداحافظى بالا اوردمو اونم همين كارو كرد كه درب رو با لبخندى كه ديگه داشت كمرنگ ميشد بستم از شيشه ويترين با نگاهش دنبالم ميمومد انگار تازه منو ديده بود منم نگاهم به سمش بود كه يهو خنده ام خشك شد چشمام قفل شده بودن تو چشماى يه پيرمرد عصبانى كه با نفرت زل زده به من واى خدا ؛
خوب حق داشت بيچاره اينجورى نگاه كنه
توى مغازه املاكى چشم به در نشسته منتظر مشترى كه يدفعه از گوشه تصوير يكنفر با نيش باز و سى ودو تا دندون كه تو چشماش زل زده تاوسطاى تصويرم همينطورى مياد! حتما به خودش گفته اينم از روزى امروز ما ؛

…چند قدمى دورتر شدم تمام حوادث مثل فيلم چند ثانيه از جلوى چشمهام گذشت سعى كردم بهش فكر نكنم و سنگى رو كه جلو پام بود رو همزمان كه ميگفتم بيخيالش شوت كردم
نگاهم با سنگ جلو ميرفت به ثانيه نكشيد كه صداى مردى :
_آخ
يه آقاى ميانسال با كت شلوار و كيف مشكى؛
بخشكى شانس، دروازبانشون جلوى شوتمو گرفت!
از نگاهش معلوم بود اونم مثل من داره به شانس و اقبالش بدو بيراه ميگه!
قبل از اينكه بحثشون به جاهاى باريك بكشه از خودگذشتگى كردم بهش نزديك شدم و همه چيزو گردن گرفتم!
_آقا شرمنده معذرت ميخوام چيزيتون كه نشد؟
با يه نگاه به سنگ كه همچين كوچيكم نبود فهميدم چه سوال احمقانه اى پرسيدم
درحالى كه دستى به ساق پاش ميكشيد با اخمى كه داشت نگام كرد
_براى شروع بدنبود
حرفى نزدم حق داشت، فقط بخودم ميگفتم يادم باشه آخرش به فيلم بردار بگم صورتمو شطرنجى كنه!
صاف ايستاد از چهره اش معلوم بود آروم تر شده دستى به بازوم زد
_عيبى نداره اتفاقى بود
لبخند كوچيكى زد و به راهش ادامه داد منم با اينكه ميدونستم تقصير خودش بود كه ساقبند نبسته بود ولى با صداى بلندى:
_بازم شرمنده
بدون اينكه برگرده دستشو به سمت جيبش برد و با صدايى كه از زنگ گوشيش بلندتر بود گفت"خودتو ناراحت نكن" و مشغول صحبت شد.
ياد پرشان افتادم
_لعنت به تو پرشان
به سمت جايى كه ماشينو پارك كرده بودم راه افتادم…
واى خدا چقدر اين دختر خوشگل بود همه چى انگار يادم رفت هر قدم كه بهش نزديك ميشدم كمتر بهش توجه ميكردم هميشه همينطورى بودم؛
ولى با ماشين من چيكار داشت؟
سوئيچ دستم ، يه ابرو بالا، فاز آلن دلون ،با صدايى از ته گلو
_عزيزم !!
بلافاصله برگشت نگاهش پر از علامت سوال بود ولى با ديدن سوئيچ حالتش تغيير كرد نگاهش پر از جواب شد ولى من پر از سوال!
_اين ماشين مال توئه؟
من كه هنوز ژست آلن دلونم رو حفظ كرده بودم:
_قصد فروش ندارم
هنوز حرفم تموم نشده بود كه همجا دگرگون شد آسمون قرمز!
با گلوله هايى از آتش كه همشون به سمت من ميومدن همجارو خون گرفته اينجا ديگه كجاست؟از گرماى شديد باد حس ميكردم لايه اى از پوست صورتم برداشته شده قيامت بود؟ ميخواستم داد بزنم؛ نشد انگار خشك شده بودم با خودم گفتم چرا قبل از ظهور امام قيامت شده!؟
حتما خدا برنامه اش تغيير كرده خواسته غافلگيرمون كنه!
حيرت زده به جلو خيره شده ام فقط صداى جيغ هاى دخترى به گوش ميرسه ، اين چه جهنميه!؟
ياد دختر زيبايى كه در آخرين ثانيهاى زندگيم ديده بودم افتادم كه همچى به حالت عادى برگشت گيج بودم ديدم اون دختره هنوز جلومه يه نفس راحت كشيدم خدا رو شكر انگار همش خيالات بود. ولى نه هنوز اون صداها رو ميشنيدم يه نگاه به دختر كافى بود كه قلبم از جاش كنده بشه
من داشتم شيطانو ميديدم چقدر ترسناك اون صداها پس از اينجا ميمومد وحشت زده با چشمهايى كه از ترس بسته نميشدن
فقط تونستم داد بزنم
_كمك !!
ناگهان شيطان از جسم دختر بيرون اومد و فرار كرد! چهره زيباش برگشت و شد همون دخترك معصوم كه مات و مبهوت و بى صدا خيره شده بود من!
واقعا احساس قدرت ميكردم منتظر بودم منو سوپرمن خطاب كنه و براى اينكه اونو از دست شياطين نجات دادم ازم تشكر كنه!
ولى اون بى ادب اينكارو نكرد
با يه حالت عصبى زل زد تو چشمام
_چته؟چرا اينجورى اربده ميزنى؟
كمك ميخواى آره ؟
از حالت گرفتن كيفش حس درد عجيبى تو سرم كردم حواسم كاملا جمع شده بود به حركت دستش و اون كيف كه خدا ميدونه چند كيلو بود ضربه مغزى رو شاخش بود. ميشدم مثل پرشان؛ آره پرشان اين بلا ها زير سر نفريناى اونه لعنت به تو پرشان؛
دختره انگار مغزش كار نميكرد واقعا ميخواست بزنه؟ دستشو با يه حركت سريع چرخوند، حالا دقيقا كيف رو بالاى سرم ميديدم ديگه وقت فكر كردن تمومه از روى غريزه پريدم وسط شمشاداى كنار پياده رو
_تو ديوونه شدى دختر چى از جون من ميخواى ؟
دختره بيچاره نفس نفس ميزد و حسابى لجش گرفته ازاينكه نتونسته با كيفش منو پخش آسفالت كنه نميدونم چرا فاز شكارچيهاى قطب شمال كه پاشونو ميزارن روى خرس قطبى بدبخت عكس ميندازن گرفته بود! باز شروع كرد
_من چى از جونت ميخوام؟ اومدى ماشينتو گذاشتى جلو پاركينگ ما واقعا آدم…
حرفشو ادامه نداد واقعا دختر با ادبى بود قبلا اشتباه كرده بودم اون موقع تحت تاثير شياطين بوده!با صداى بغض آلود ادامه داد:
_دو جلسه غيبت دارم اگه امروز به كلاسم نرسم مجبورم درسمو حذف كنم.
اين چى داره ميگه حالش خوب نيست منو چى فرض كرده اگه اين راست ميگه پس چرا ما هر ترم سه جلسه بيشتر نميرفتيم؟گفتم خوشبين باشم حتما قانون عوض شده!مطمئن بودم يه كلمه ديگه بگه بغضش ميتركه كه بووومب مرتيكه هيكلش مثل بشكه خيار شور بود، تو ساندويچى زل زد بود به ما كه انقدر خورد تركيد.
الانم داشت هر هر ميخنديد.،زهرمار نكبت
دختره بى توجه داشت حرف ميزد
_خدا من چه گناهى كردم كه گير اين افتادم بهش ميگم ماشينشو برداره داد ميزنه كمك، كمكم كنيد تو يه آدم ديوونه اى لعنت به تو …
باينكه سعى ميكرد جلو خودشو بگيره ولى كلمه هاى آخرشو با گريه گفت من ديگه طاقت نياوردم رفتم كنارش مثل يه احمق واقعى رفتار كرده بودم بايد يجورى درستش ميكردم
_ميشه منو ببخشى؟اصلا موقع پارك كردن متوجه پاركنيگ نشدم متاسفام
_تورو خدا فقط اون ماشينتو بردار من به كلاسم برسم
_حتما حتما شما برو ماشينتو بيار بيرون
تا اومد يقدم به سمت پاركينگ بره من تو ماشين بودم سوئيچ باز بعد از سه ثانيه استارت استارت استارت استارت نگاهم چرخيد سمت دختر كه معصومانه خشك شده بود چهره نااميد منو كه ديد ديگه صبر نكرد و باسرعت زياد رفت
_كجا دارى ميرى؟
_با دربست برم بهتره ازاينه وايسم ببينم تو چطورى منو يه ترم عقب ميندازى
من كه ميدونستم تا خيابون اصلى چقدر راهه اون امكان نداشت برسه از خودم بدم اومد نميخواستم اين اتفاق بياوفته ولى مقصر بودم ازاينكه كارى نميتونستم بكنم كلافه ميشدم
كاپوت بالا بود ولى فكرش عذابم ميداد فكرى به سرم زد دست كردم توجيبم ولى انگار نحسى امروز تمومى نداشت تو جيبم نبود دستمال قدرتمو خونه جا گذاشته بودم!
مطمئن بودم همه قوطى اسفنجارو هم پرشان لعنتى خورده!
هميشه وقتى مغزم هنگ ميكرد با اينجور فكرا سعى ميكردم بهش فكر نكنم
سرباترى رو دوباره گذاشتم سرجاش مطمئن بودم درست شده
سوئيچ باز بعداز چند ثانيه استارت روشن
_آرررره
كاپوتو بستم و كلاج، يك ،گاز تاآخر و پامو از رو كلاج برداشتم دور موتور سه هزار رسيد ولى سرعتم صفر مونده بود؟ دستى بالا بود! ديگه وقت شوخى نبود با همون حالت دستى رو خابوندم با صداى تيكاف فقط ياد پولى كه ميشمردم تو لاستيك فروشى افتادم !
نميتونست زياد دور شده باشه ديدمش كنارشم يه ماشين كه من اسمشو گذاشتم ااا… چون بقيه اش تو دهنم نميچرخه !
گفتم تو اين شرايط حتما سوار ميشه اونم ميرسونتش
رفتاره دختره كاملا عجيب بود داشت ميدويد ولى اصلا توجهى به اون غول آهنى نميكرد تا اينكه بيخيال شد و رفت دنبال يكى ديگه كه جلوتر بود كلا خيابون با صفاايه!
وقتى ديدم سوار نشد گفتم نكنه منو ضايع كنه اين وسط كلى اعتبارى كه جمع كردم به باد ميره
يادم افتاد كه واسه چيز ديگه اى الان اينجام ديگه صبر جايز نيست پام گازو ول كن نبود مدام فشارو بيشتر ميكرد رسيدم بهش دختره با شعورى بود بخاطر اينكه ترافيك نشه اومده بود اينور خيابون !
شيشه پايين بود اين آلن دلون انگار از ما قرار نبود بكشه بيرون پشتش به من بود كه با يه صدا از ته گلو:
_عزيزم…آريزونا

ادامه …


👍 3
👎 0
39317 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

338729
2012-10-17 23:19:32 +0330 +0330
NA

پسر مخم سوت كشيد چه نفسي داري
ولي واقعا افرين داري اي درد و بلات بخوره تو سر پرشان كه به اين روز افتادي
اريزونا فك ميكردم يكي از نويسنده هاي خوب اين متنو نوشته باشه اما اسمتو كه ديدم لذت بردم
منتظر ادامشم

0 ❤️

338730
2012-10-17 23:23:47 +0330 +0330
NA

متاسفانه برای من داستان خسته کنندی ه ای بود و به قول دوست عزیز گیج کننده. که این هم برمی گرده به سلیقه من که دوست دارم

نویسنده زودتر بره سر اصل مطلب. پس داستان شما ایرادی نداشت .

به هر حال ممنون و موفق باشی دوست عزیز.

0 ❤️

338731
2012-10-18 03:14:14 +0330 +0330
NA

خيلي خوب بود.مرسي!
انقدر قوي نوشتي كه دو پاراگراف اول داستانو خوندم از روي كنجكاوي رفتم ببينم اسم كي اخر داستانه!! قلمت خيلي متفاوته.واقعا لذت بردم.
ولي پرشان كيه?? يا شايدم بايد بگم چيه??هويتش برام مفهوم نيست…

0 ❤️

338732
2012-10-18 03:20:00 +0330 +0330

اریزونای عزیز برا شروع خوبه/هرچند برا تشویق بهت عالی دادام/غلط املائی داری که اگر داستانو با حوصله بازنویسی کنی،حتما رفع میشه…یه طنز تو نوشتنت هست که قشنگه ،اگه بتونی پرورشش بدی فکر کنم بهترم میشه…
…من كه تا حالا نديدم بلبل حرف بزنه ولى ميگن هست؛اگه ازتون پرسيدن شما هم بگين هست:ولی میگن میزنه یا میگن حرف میزنه.وشماهم…بنظرم اینطوری بهترباشه/البته پیشنهاده/
بازم بنویس…راستی این پرشان هم برا خودش لعبتیه ها…تا ببینیم چی میشه

0 ❤️

338733
2012-10-18 04:37:27 +0330 +0330

راستش خیلی گیج شدم.
منتظر قسمت بعدی میمونم. :)

0 ❤️

338734
2012-10-18 05:03:22 +0330 +0330

با مزه بود
به قول پیرفرزانه یه طنزی تو نوشتت هست که باید پرورشش بدی. تو طنز میدونم که بهترینی.تو این مدت که داستان میخوندم و نظر میدادم، از کامنتهای هیچکس به اندازه تو نمیخندیدم
داستان خوبی بود
من که حال کردم!
ولی افسون هم درست میگه
من نفهمیدم پرشان دختره است یا پرنده؟

0 ❤️

338735
2012-10-18 05:49:06 +0330 +0330
NA

سلام آريزونا جان چون اولين باري هست كه به عنوان متهم!منتظر حكمي بايد عرض كنم،براتون بازداشت موقت نوشتم تا اوضام بهترشه،بدون غرض ورزي! حكم بدم.درگوشم بگو دولي يا ايجوري حكم بدم؟اميدوارم مقام قضاوت مارا كير،نكني،كه خشمم درآيد.
داداشي خوندم،حرف دلم بگم، بهم ميگن مالوندي،چون دوستت دارم و به دلم چسبيد ازت تعريف كردم.پيشنهاد ميكنم زياد با امثال من دم خور نشو،چون پيچوندن بلدي،شديد، اگر تاب دارشي من بايد غازبچرونم.آخر بازي دادني جدي گفتم،باما همكاري ميكني؟ اگه ديگه كوچولوترش نگم چي؟
صميمي نشو،هنوز رفع اتهام نشدي فكر مقام ما هم باش!سند نداشتي مهم نيست بيا عباي ما جادارد باهم ميرويم!فقط تا وقتي دايره برسر دارم شيطنت نكني،كه تهمت متظاهر برما واردشود،بسي دردناكتر از آن كلفتها ميباشد.تاب دارشدي يا ادامه بدم؟

0 ❤️

338736
2012-10-18 07:14:47 +0330 +0330
NA

یکم گیج شدم
ولی برای من خیلی جالب بود
همچنین خنده دار
مخصوصا قسمت پرنده فروشی 8)
من نمیتونم الان نظر زیادی بدم چون اطلاعات زیادی بدست نیووردم
موفق باشی دوست من
امیدوارم جالب تر بشه
و در ادامه هم بیشتر پرشان رو بشناسم

0 ❤️

338737
2012-10-18 07:28:21 +0330 +0330

ـ اینو کی نوشته بود؟!
ـ آریزونا
ـ کدوم آریزونا؟! همون آریزونای خودمون؟!!
ـ خب اره دیگه، مگه چندتا اریزونا داریم؟!
ـ پس قربونت برم میشه واسم توضیح بدی اینایی که نوشته یعنی چی؟! راستش نیست یه جورایی سواتمون نم کشیده هرچی خوندیم نفهمیدیم کی به کیه.
داداش میشه یه مقدار کلاسیک تر بنویسی. هرچی سعی کردم نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم. پرنده فروشی، بلبل،کاسکو،پرنده فروش،املاکیه،سنگ و ساقبند…! پرشان،ماشین جلوی درب پارکینگ، دختری که سه تا غیبت کنه حذف میکننش و…
من کیم، توی هستی؟! اینجا کجاست اینو کی … .

0 ❤️

338738
2012-10-18 07:54:50 +0330 +0330
NA

درود بر اریزونا
خوب بود
ولی این داستان حداقل چیزی بود که از اریزونا انتظار میرفت
من این سبک داستانو دوست دارم با همه مجهولاتش
منم مثل همه گیج شدم پس تو به هدفت رسیدی
البته میتونستی بهتر بنویسی
راستی بعضی جاها ادم کلافه میشد وقتی همچین داستانی مینویسی باید حواست باشه که رو مخ خواننده قدم نزنی چون ممکنه یه لحظه از خوندن ادامش پشیمون بشه
در کل من داستانتو دوست دارم
همینطور خودتو
پس بالاترین امتیازو میدم
که البته یه مقدارش واسه علاقه ای که به خودت دارم
کسی ام حق نداره اعتراض کنه واسه من شخصیت نویسنده باعث میشه با یه دید متفاوت داستانو بخونم
بعضی از داستانا خیلی خوبند ولی من احساس خوبی نسبت بهشون ندارم حسی مثل حس دلخوری
ولی تو هم خودت محشری هم داستانت

0 ❤️

338739
2012-10-18 10:28:20 +0330 +0330

خوبه
آلتمون نکردی انگار!!!

0 ❤️

338740
2012-10-18 10:47:54 +0330 +0330

ممنونم ازينكه وقت گذاشتين،و خوندين.
انتقادهاى همه دوستان درست هستش، علاقه شخصى و تفاوت ديدگاه ها داستان رو براى فردى خوب جلوه ميده براى ديگرى بد.
سعى ميكنم به رسم همين سايت جواب دوستان خوبم رو بدم.
ينفر دوتا از انگشتاى دستش رو بهم چسبوند و به دوستش گفت اين چندتاست؟دوستش گفت دو تا…؟
گفت نه يك كلفته!

اين داستان هم به لطف ادمين عزيز دو قسمت شده يه قسمت كلفت! :-)

البته مشكلى با اين مسئله ندارم فقط امكانش هست كه از حوصله دوستان خارج بشه و بى حوصله خوندن اين داستان واقعا گيج كننده است.

راستش براى نوشتن به اين سبك و اينكه مورد قبول خواننده قرار بگيره ترديد داشتم چون برخلاف سبك اكثر داستانهاى اينجا كه ساده و روان و صرفا به بيان يك موضوع خاص ميپردازن، نوشته شده و طوطى وار خوندن داستان باعث مفهوم نبودن داستان ميشه.

روايت داستان خيلى ساده است و چيز عجيبى نيست و براى هر كسى روزمره اين اتفاقات ميافته ،فردى كه براى خريد به مغازه رفته و بدون اينكه معجزه اى رخ بده .
به تعاملات اجتماعى فرد ميپردازه براى هركسى ميتونه پيش بياد كه ماشينش رو جلو در پاركينگ پارك كنه.
فقط همين مسائل ساده در قالب داستان بيان شده با هدف اشاره به برخى از مشكلات جامعه البته بصورت ايهام نه آشكار.
چون داستان اول هستش به چند موردش اشاره ميكنم:
پرنده فروشى : مسخره كردن همديگه به جرم ندانستن
برخورد سنگ با پاى مرد:
فرهنگ بد، من مقصر نيستم و…

بعضى دوستان اشاره به طنز داستان كردن و اگه بيشتر بود بهتر ميشد
درسته ولى هدفم يه داستان صرفا طنز نبود و فقط از طنز اونم به صورت خيلى محدود براى طعم داستان استفاده كردم.

درباره شخصيت پرشان اجازه بدين هيچ توضيحى ندم چون برگ برنده داستان بحساب مياد.فقط از لحاظ لغوى يه توضيح بدم:

پرشان از نامهاى(مرد) باستانى ايران كه به معنى مبارز و جنگجو است.

0 ❤️

338741
2012-10-18 11:00:20 +0330 +0330
NA

دوتا نگاه و دوتا نمره به این داستان
نگاه اول:
پرت و پلا بود به معنای واقعی… فقط چون کامنتهای مثبت درموردش بود خوندمش و بزحمت رسیدم سطر آخر که بعد هم کلا پشیمون شدم و حیف از وقت…
فهمیدم کامنتهای مثبت هم از روی رفیق بازی و پارتی بازی بوده… آفتی که اینجا هم دست بردار نیست… کامنت و نظر مثبتی که از روی رفیق بازی باشه از فحش هم بدتره… که چی؟ چه سودی داره بجز باد کردن بیخود نویسنده و گمراه کردن و دروغ گفتن به بقیه…
داستان؛ یک ردیف از بالا به پائینه یک مشت “سطر” های مغشوش و بی معنی و غیر مرتبط به هم و هرکدوم یه داستان!!! به هیچ عنوان جذابیتی که بخواد خواننده رو دنبال خودش بکشه نداشت و غلط املائی و دستوری و یک آش شلم شوربای خنک و بی مزه و بی معنی… درسته که داستان ممکنه چند قسمت باشه و باید همه رو خوند و قضاوت کرد، ولی همین قسمت رو یه نفر توی دوتا جمله تعریف کنه چی شد که یادمون بمونه برای قسمتهای بعد…
از لحاظ داستان نویسی…
نمره: صفر!

نگاه دوم:
آقا سر در این صفحه نوشتن چی؟؟… “داستان سکسی”…! درسته؟
اینجا که محفل ادبی “قلم” نیست که داستانهای خودمونو بخوایم در بوته نقد ادبی دیگران بزاریم که… هرچیزی بجز داستان سکسی نقض غرض هست و پوچ و باطل و بی مصرف… درست مثل اینکه توی ویترین یک طلافروشی دل و جیگر مرغ توی یه سینی بزاریم برای فروش… گرچه این روزها دل و جیگر مرغ قیمتش همون حدود قیمت طلاست؛ ولی بیربطه و مایه خنده و خط قرمز روش و فاسد و خراب و باید ریخت دور…
باز هم اگه بگید داستان هنوز تموم نشده و قسمتهای بعدی سکسی میشه؛ پس قسمت بندی داستان غلطه و نباید از اصل دوقسمت یا بیشتر میشد… دوباره؛ عنوان و تیتر این صفحه “داستان سکسی” هست و کسی که نه آریزونا رو میشناسه و نه اهل کامنت و کلا یه ویزیتور معمولی که صفحه رو که توی طبقه بندی داستانهای سکسی هستباز میکنه انتظار حداقل یک بقول معروف صحنه! داره… وگرنه این داستان تو این صفحه چکار میکنه؟؟ همین اواخر یک مثال خوب داشتیم، داستان “سکس و تباهی” که سه قسمت بود و هر قسمت به اندازه کافی صحنه اروتیک داشت و بجا و درست… اگر قسمت بندی میکنیم توی هر قسمت “باید” حداقل یک بخش اروتیک وجود داشته باشه؛ که این نوشته بازهم فاقد این مورد بود.

از این منظر هم نمره این داستان: بازهم صفر!!

نتیجه اخلاقی: رفیق بازی توی این موارد توهین هم به شعور خودت هست هم به شعور نویسنده و هم دروغ به بقیه… و هیچ سودی به حال هیچکس نداره
انصافا… اگر اسم نویسنده ته داستان نبود؛ ؛آیا الان طبق معمول خواهر و مادر و جد و آباد و حتی کس و کون خود نویسنده با هم یکی نشده بودن و احتیاج به یه “اورهال” و تعمیر اساسی نداشتن؟ و یا اون کاسکوی بیچاره رو صدبار نکرده بودن تو ماتحت نویسنده و درش نیاورده بودن؟؟…!
بنظر من تنها کسی که شانس آورد این وسط؛ همون کاسکو بود…! :)

0 ❤️

338742
2012-10-18 11:07:20 +0330 +0330

آریزونکی-بلبل دوس داشتکی
آریزونا جان دمت گرم!
خیلی با داستانت حال کردم؛قدرت طنزیت تو حلق مازیار :LOL:
فقط نفهمیدم پرشان چه موجودیه؟؟؟
آدمه؟ بلبله؟ کفتره؟ اسم یه ماشینه؟ تو جیب جا میشه؟ :quest:
(ستاد پرشان شناسی)
نمرتم محفوظه ;) (هه هه! میخوام مثه مازیار توطئه کنم :LOL: )
هرچه زودتر قسمت دومشو آپ کن با این تفاوت که 15 خط اولو درمورد ماهیت پرشان صحبت کن :LOL:
خرسند و شنگول باشی :)

نيمو11:
باز خوبه آریزونا 4تا رفيق داره كه ازش تعريف كنن و اين محبوبيتشو نشون ميده
ولي جنابالي چي؟
دوس داري توجه جلب كني؟ اين راهش نيست…
حالا كه بچه ها دوسش دارن تو احساس فشار ميكني؟
الان چرا پاچه ميگيري؟
چند روزه داستان جديد آپ نشده و تو كار جلقت موندي؟
خب تا داستاناي جديد آپ ميشه برو داستاناي قبليو بخون و مرورشون كن
ديگه چس غم شدن(همين الان اين كلمرو ساختم!) نداره :)

0 ❤️

338743
2012-10-18 11:35:27 +0330 +0330
NA

آقای مهندس گل پسر که آیدی تو طوری انتخاب کردی که باید نیم ساعت تایپ کنیم و تعریفت کنیم تا برسیم به کلمه “سلام”… سلام :)
به سبک خودت جوابت میدم؛ آخه الاغ “کی” طرفدار داره؟ “کی” برای چی میخواد جلب توجه کنه؟ مگه من و تو و همین آریزونا یا هرکس دیگه بجز یه آیدی مسخره و الکی که با دوتا کلیک راست و دروغ درست میشه، چیز بیشتری هستیم؟؟ حالا فرض بفرما نصف سایت شهوانی هم طرفدار من یا شما… چی گیر کی میخواد بیاد؟؟ مگر اینکه کسخل باشی که بجای لذت نقد و لذت یاد گرفتن و احیانا لذت یاد دادن به چیز دیگه ای دل ببندی… تو از کجا میدونی “آریزونا” آیدی دوم من نیست؟؟ با یه شخصیت کاملا متفاوت و رفتار متفاوت؟؟ میخوای من یه آیدی دیگه بسازم و بیام باهاش قربون صدقت برم و باهات رفیق بشم و با این آیدی نیمو فحش خواهر مادر بهت بدم و در خفا به حماقتت بخندم؟؟ پسرجان دنیای مجازی اسمش روشه… " م…جا…زی" یعنی هیچی واقعیت نداره… تو بیا تا پس فردا فحش خواهر و مادر بار “نیمو 11” کن… یا شش صفحه قربون صدقه “آریزونا” برو… نیمو یه ماهی بود تو دریا، آریزونا یه صحرا تو امریکا…!!! احساس کسخلی بهت دست نمیده فحش یه ماهی بدی و قربون صدقه یه بیابون بری؟؟؟
پس آقا مهندس بجای بچه بازی و حماقت از این دست؛ اندیشه های پشت این آیدی ها برات مهم باشه و وقتی که میزاری و یه مطلبی رو میخونی… یا حتی همون جق زدنی که خودت میگی… چه اشکالی داره؟؟
رفیق بازی و ممد و حسین و شهرام و بهرام وقتی خوبه که بشینین با هم یه حکم بزنین یا دو تا پیک ویسکی یا بریزین توی صندوق عقبت و برین شمال…!
شعور داشته باش… بزرگ فکر کن… بقول معروف تینک بیگ!
گرفتی آقای مهندس؟؟

0 ❤️

338744
2012-10-18 11:40:57 +0330 +0330
NA

ها ها ها ها ها
اره ما رفیقاشیم
خود آریزونا گفت سبک داستان به همین منواله!
تو هم کونت بسوزه :D :D :D
نیمو جوجه فکلی الان میخوای بگی منم هستم?!
بیا برو جوجــــــــــــو
کامنت صد صفحه باشه کسی اینجا حسابت نمیکنه 8)
من که منتظر قسمت بعدی داستان آریزونا هستم
(((در ضمن نمره صفر تو شهوانی وجود نداره,کمترینش 1 از 5 نمرست بی سواد)))
محض اطلاع :bigsmile:

0 ❤️

338745
2012-10-18 11:50:36 +0330 +0330

سلام آریزونای عزیز

داستانت زیبا بود دوستم

مرسی داداشی

منتظر قسمت دومش هستم

0 ❤️

338746
2012-10-18 11:52:06 +0330 +0330

ببين جوجه
شايد يكي مثه تو واسه سوژه جلقش بياد اينجا هر چرتو پرتي كه تو دنياي واقعي تخم گفتنشو نداره،اينجا بگه
ولي شنيدي ميگن كافر همه را به كيش خود پندارد؟
درسته اينجا دنياي مجازيه ولي تو همين دنياي مجازي ميشه با كسايي دوس بشي كه همونا جزء بهترين دوستات ميشن
درضمن تو از كجا ميدوني ماها فقط اينجا باهم دوستيم؟
علم غيب؟
ما يه گروه دوستانه باحضور كسايي كه سرشون به تنشون مي ارزه تشكيل داديم و همه شماره همو داريم
تازه باهم ملاقات ديداري هم داشتيم
اگرم ميبيني اينطوري دارم باهات حرف ميزنم بخاطر شخصيت نداشته ي خودته؛چون زير نظرت داشتم
درضمن اگه يه جو گندم غيرت داشته باشي از فحش خوردن بدت مياد؛حتي تو دنياي مجازي
حالام بهتره از روي اون منبر بي صاحاب بياي پايين
تو گرفتي؟

0 ❤️

338747
2012-10-18 11:59:41 +0330 +0330

آقا چتونه تا دو دیقه میرم و میام میبینم یکی از حلق من مایه گذاشته! آخه مگه خودتون حلق ندارین؟
. . .
باز این یارو به قصد خودنمایی اومد!
ببین پسرجان! دوستی ماها به همین سایت محدود نمیشه. بیرون از این هم چیزایی هست که تو نمیدونی. پس ببند! برو قسمتای دیگه رو ببین تا جلقت دربیاد هیچکس مجبورت نکرد اینو بخونی پس کامنتای زیر داستانو بهونه نکن
. . . . .
آریزونا تو رفاقت نمره ات بیسته
واسه داستان هم پنج

0 ❤️

338748
2012-10-18 11:59:42 +0330 +0330

سوگولى ،پروازى و ميس رامش عزيز خيلى ممنون كه قابل دونستين، توضيحاتى كه دادم شامل انتقاد شما هم هست.

كيا بى معرفت ، افسون ، بى كس73 و پويا جان خيلى لطف دارين اميدوارم از ادامه داستان هم خوشتون بياد.

پير فرزانه ، مازياربلواس، زيم زكس،سيلور فاك و رامونا عزيز
منتقدان بزرگ و دوست داشتنى سايت، حرفاتون كاملا درسته اميدوارم توضيحاتى كه دادم هم كامل باشه.

عبدول تاب تا كامنتت نياز به رمز گشايى داره ولى من رمزشو بلدم عزيزم! خيلى لطف كردى فقط در مورد يه مسئله اشتباه ميكنى كه خصوصى بهت ميگم.

نيمو11 اين كامنت خيلى طولانى شد كامنت بعدى مخصوص خودت هستش :-)

0 ❤️

338749
2012-10-18 12:10:51 +0330 +0330
NA

اریزونا جان منم با نظر nimo موافقم اینجا محول ادبی نیست و اگر خیلی از لحاظ ادبیات دوستان در سطح بالا هستند لطفا مراجعه کنند به این سایت خودم هم عضوش هستم اقلا دوتا چیز بیشتر یاد میگیرید

http://madresehdastan.com/?mobile=1
و در مورد داستان تا حدودی طنز توش بود ولی بدون هیچ محتوایی بنظر در این پارت یا قسمت فقط مقدمه چینی کردید ولی بازم ممنون و خسته نباشید من که بالاترین امتیاز رو بهتون دادم.

0 ❤️

338750
2012-10-18 12:34:14 +0330 +0330
NA

خودتون دارین میگین ما بیرون از اینجا هم رفیقیم و امتیاز و کامنت رفاقتی دادیم…
دیگه من چی بگم؟؟
این مفهومش تائید حرفهای من و ابطال کامنتها و رای های خودتنه که واقعی و نقادانه نبوده…
البته با این سطح شعور بعید میدونم اینچیزا رو بفهمی…
آنچه میگویم به قدر فهم تست…
مردم اندر حسرت فهم درست…

0 ❤️

338751
2012-10-18 12:34:38 +0330 +0330

مهندس گل پسر فدات شم من يه كامنت نوشتم اينجارو منفجر كردى با اومدنت :-)
يدونه اى ;-)
باعث افتخاره آدم دوستاى خوبى مثل شما داشته باشه

پسر غيرتى عزيز خوشحالم كه مورد قبولت بود

0 ❤️

338752
2012-10-18 12:50:46 +0330 +0330
NA

اون زیم زکس هم که میگه دوصفحه هم بنویسی تحویلت نمیگیریم؛ …
میگن یه روز یه احمقی داشت یه جا تعریف از خوبی های یک فیلسوف میکرد… به فیلسوف که ماجرا رو گفتن زد زیر گریه… گفت من چقدر بدبختم که یه احمق داره ازم تعریف میکنه…
با این سطح سواد و شعور لطف کن همین کاری رو که میگی بکن و هیچوقت تحویل نگیر… :)

اون یکی اومده میگه از داستان و شخصیت پرشان هیچی نفهمیدم ولی امتیازت محفوظه…!!
دوست دارم بدونم نویسنده این داستان از این “نظر” خندید یا مثل اون فیلسوف ناراحت شد؟
:)

0 ❤️

338753
2012-10-18 12:52:02 +0330 +0330
NA

جناب نیمو11
ببین دوست نسبتا محترم هرچند مایل نبودم شمارو مخاطب قرار بدم به دلیل ادبیات جبهه گیرانه و خود خردمندانه بینانتون
ولی مجبور شدم چون به بنده و بقیه دوستان انگ رفیق بازی و باند بازی زدی و همه رو فاقد فهم و شعور دونستی و پیش خودت خیال کردی خدای کمال و جمال و جلالی
اقای محترم عرض کنم خدمتتون که
درسته من با کاربری اریزونا دوستی خیلی محدود دارم ولی این دوستی علت تعریف و تمجید از داستانشون نبود الانم رو حرفم هستم این داستان یکی از متفاوت تری داستانای شهوانی و البته از بهترین هاست
این داستان یه سبک خاص داره که نویسندگان بزرگ زیادی به این سبک نوشتند و می نویسند، بنده قبل از کامنت گذاشتن زیر این داستان با چندتا ادم زبردست که هیچ رفاقت و دوستی با اریزونا نداشتند در مورد این داستان حرف زدم همه به اتفاق به کیفیت خوب این داستان معتقد و معترف بودند، پس اگر شما اطلاع نداری دیگران رو محکوم به نفهمی نکن

در مورد سکسی نبودن داستان باید بگم نویسنده با توجه به سلیقه مخاطبش داستان می نویسه
بله اینجا یک سایت سکسیه ولی الان داستانهایی که فقط به روایت یک خاطره سکسی محدود نمیشه و یک موضوع و استخون بندی خوب داره با اقبال عمومی بیشتری مواجه میشه
که برای بعضی از دوستان مثل جناب عالی خوشایند نیست
ولی اکثریت از شرایط موجود راضی اندو برای اون عده معدود فراوان هست داستان هایی که موضوعات مختلف سکسی دارند،پس شما هم به نظر اکثریت احترام بذار لطفأ
فقط دوست عزیز باید عرض کنم که شما با اینکه خودت رو عالم مفرد میدونی و بقیه رو فاقد عقل ادبیات یا بهتر بگم مرام فعالیت تو همین فضای مجازی رو نداری،دوست عزیز توهین و تهدید و تخریب هیچ کاری نداره ولی شما که در همه زمینه ها مدعی هستی به خودت رجوع کن
میدونم در جواب این کامنت یا رامونا رو در حدی نمیبینی که بخوای جواب بدی که امیدوارم اینطور باشه یا فقط حرفای منو رد میکنی و رفتار ناشایست خودت رو حاشا که اگه اینطور باشه دقیقأ یاد احمدی نژاد میافتم،خودت میدونی که تو همه جوامع ازاد مثلأ المان جاهایی هست که عده مسلمون جمع میشن عبادت میکنن یا بهتر بگم روضه میخونن سینه میزنن خب عقیدشونه کسی حق نداره بهشون بگه اخه تو این کشور ازاد چرا نمیرید کاباره؟چرا باهم سکس نمیکنید!
ولی شما ایرانی بودن خودتو نشون دادی
نشون دادی که تاب و تحمل عقیده مخالف رو نداری،نظر مخالف با تو باید حذف بشه یا با عقیده تورو قبول کنه پس حقا که لیاقت ماست همین جمهوری اسلامی با همین خط و مشی
چندتا نکته دیکه عرض کنم
من بی دین ترو بی خداتر از توام پس یه انگ جدید نزن
هرچی جواب بدی دیگه جواب نمیدم
چون من ادم کل کل ندارم
شهوانی علاوه بر بخش سکسی بخش های دیگه از قبیل هنر،سیاست،علم و تکنولوژی و گپ و گفت هم دارد
امیدوارم که چماق به دست این کامنت رو نخونی
. …

0 ❤️

338754
2012-10-18 12:57:01 +0330 +0330
NA

باهوش اون حرف مهندس در جواب این قسمت از کامنت تو بود( که ما ها مجازی هستیم و من ماهیم و آریزونا کویر و . . .)
در مورد امتیاز دادن هر کی هر امتیازی دوست داره میده
یکی کم و یکی زیاد
ولی نامردیه اگه داستان به این قشنگی
که در ادامه قشنگ تر هم میشه بهش نمره کم بدیم
هم یه انرژی باشه برای آریزونا عزیز
البته بازم میگم هر کی هر امتیازی که دوست دار میده
پس زیپ دهنو ببند 8)

0 ❤️

338755
2012-10-18 13:11:47 +0330 +0330
NA

بابا بنده خدا این چی بود منکه اولشو خوندم پشیمون شدم بعد امدم نظر بچها رو خوندم دیدم بله خوبه ادامه نکردم کس شعرتو خلاصه اینجا شهوانیه باید از شهوت بگی اره گاهی هم میشه قاطی زد ولی نه اینکه درام رمان بیای تعریف کنی منکه نظر و امتیاز نمیدم

0 ❤️

338756
2012-10-18 13:20:19 +0330 +0330
NA

:(( دوستان تورو خدا دعوا نکنید.

0 ❤️

338757
2012-10-18 13:27:47 +0330 +0330
NA

رامونای عزیز
از کامنتت خوشم اومد… من نمیدونم چرا وقتی یه نفر اعتراض یا سوال میکنه بجای جواب دادن به اون سوال ملت برعلیه ش موضع میگیرن و کسشعر و پرت و پلاهای بیربط میگن؟؟ خوب اینجوری سوالهای طرف همینجور توی ذهنش باقی میمونه و فقط وقت و انرژی همه تلف میشه… یاد بگیریم که فوکوس و هوشمند و کلاسه حرف بزنیم و کامنت بزاریم و دقیق و هوشمند جواب بدیم…
میون اینهمه کامنت فقط رامونا جوابش این شکلی بود…
کامنت اول من اگر دقت کردین توی دوقسمت مجزا، همراه با عنوان و نتیجه گیری، تمیز و مرتب…
جواب رامونا هم همینطور بود…
با قسمت اول بحثت موافقم… سبک داستان و فرم و محتوا متفاوت بوده و این یه چیز نظری هست… ویکتور هوگو هم بیاد بگه شاهکاره و لذت بردم دلیل نمیشه که مثلا همه دنیا هم لذت ببرن… اساتید گفتن خوبه؟ خوب خوبه… قبول
اما بخش دوم صحبتت بی منطق و ماله کشیه… مگه نمیگی این سایت بخش ادبی و هنر و غیره هم داره؟ چرا داستانی که سکسی نیست رو “بصورت خلاف” بزاریم اینجا؟؟ حالا حتما منظورم این داستان نیست؛ گفتی ملت استقبال کردن و عادت شده و غیره ذالک… خوب توی یک جامعه اگر مثلا یک خلاف تعداد زیادی دوست داشته باشن باید آزاد بشه و عرف؟؟ اگر همه دوست داشتن با سرعت 200 تا رانندگی کنن باید بشه عرف و ازش بگذریم؟؟ این صفحه و این کتگوری عنوان و محتواش سکسی باید باشه … بقول شما بخش ادبیات هم داره اینچا
توی آلمان ه. که مثال زدید کسی نمیره توی رد دیستریک یا توی دیسکو نماز بخونه… توی مسجد هانوفر هم بساط عرق خوری نیست… همه چیز هست هر چیزی هم جای خودشه…
بازم ممنون آقا از مرام و ادب و کامنت خوبت…
(اون خودبزرگ بینی و غیره هم که گفتی؛ خودتی :)

0 ❤️

338758
2012-10-18 13:30:12 +0330 +0330

آقای نیمو 11 لطفا توهین نکن به مهندس گل پسر و آریزونای عزیز

اصلا ما دوستیم و بر حسب دوستی داریم نظر میدیم شما رو به تو چه؟

این داستان یکی از بهترین داستانهایی بود که خونده بودم و یکی از بهترین سبکهاست

اگه دوست نداری نخون ولی حق توهین به دوستان من رو نداری

کسی اینجا حق نداره به مهندس گل پسر و آریزونای گل از گل نازکتر چیزی بگه

مهندس جان پسر غیرتی باهاته دوست گلم

آریزونا جان ادامه بده که طوفان کردی گلم

فدای شما

0 ❤️

338759
2012-10-18 13:43:17 +0330 +0330
NA

سلام به بي ادبها بچه ها امشب تولده حرمتها شكسته نشن.امام خميني.

0 ❤️

338760
2012-10-18 13:54:04 +0330 +0330
NA

إگر امشب خراب شه ميزارم ميرم،پشمتون حساب كنيد من كه كسشعر ميگم بزارم برم؟!! من كه نميرم شوخي كردم خودم تحويل بگيرم.آقاي نويسنده شما كه به من تلفظ كيرآموختي حالا كه دول جواب نميده نصفش كردي كه چي؟الكي ادمين مقصرنكن بگو همش ٣٠سانت در٢٠سانته.

0 ❤️

338761
2012-10-18 14:12:44 +0330 +0330
NA

کامنتت خیلی ناامید کننده بود آریزونا…
فکر کردم آدم درست حسابی هستی… چه خیال باطلی
حالا مثلا جواب نقدی که به داستانت داشتم رو دادی؟

اصلا بی خیال… برو با همین به به و چه چه ها خوش باش…

  • برای خودش و داستانش دستجمعی یه دست بزنین… یه آهنگ هم پخش کنید براش بعنوان جایزه… فقط یه آهنگ باشه در سطح استاد…
  • چشم… برو بریم آهنگ مخصوص به افتخار نویسنده!

    پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم زیارت…
    برگشتنی یه دختری خوشگل و با محبت…
    همسفر ما شده بود همراهمون میومد…
    آی ی ی ی
    هاهاها : )))))
0 ❤️

338762
2012-10-18 14:14:43 +0330 +0330

عبدول تابه تا آخه همه كه مثل من و تو گوش شنوا ندارن زود قاطى ميكنن وگرنه همون قضيه مشق نوشتنه
تو بخون من مينويسم
ميدونى كه آخرش ميشيم اميرعلى.
باور كن من خبر نداشتم حس كردم فكر ميكنى اون حرفارو ميگم كه بليطتو بخرم ولى اينجورى نيست

0 ❤️

338763
2012-10-18 14:17:57 +0330 +0330

آریزونا، داداش گلم ممنون از لطفت و ازت عذرخواهی میکنم که پای داستانت دارم به بعضیا بعضی چیزای پیش پا افتاده رو یادآوری میکنم(شایدم هیچوقت یاد نگرفته باشه)
همچنین از parvazi عزیز

“خودتون دارین میگین ما بیرون از اینجا هم رفیقیم و امتیاز و کامنت رفاقتی دادیم…”
ما همچین حرفی زدیم؟(تو پاراگراف بعدی توضیح میدم)
من با طنز داستان حال کردم و بابت همینم ازش تشکر کردم ولی یه تیکه هاییش واسم ابهام داشت که اونم بهش گفتم
اما با شناختی که از شخصیت آریزونا دارم میدونم که تو داستان بعدی بهترم میشه
درنتیجه نمره بالارو دادم که دلگرم بشه و به فکر پیشرفت باشه
گرچه تو درحدی نیستی که بخوام هدفمو واست توضیح بدم،ولی گفتم شاید بدرد كساي ديگه ايم بخوره(گرچه فك نكنم اينجا كسيم با اين درجه حماقت وجد داشته باشه…)

“نمرتم محفوظه ;) (هه هه! میخوام مثه مازیار توطئه کنم :LOL: )”
فک کنم این جمله خیلی قلقلکت داده، آره؟
اگه مغزت در حد یه جلبکم باشه باید فهمیده باشی که اون جمله،یه جمله ی منظور داره و به یه ماجرای خودمونی اشاره میکنه حالا مغز جنابالی درحد چه موجودیه خدا داند…

درضمن اینجا قانونای نانوشته ی زیادی داره که یکی از مهمتریناش اینه که “کسی با کامنت کسی کاری نداره”
میفهمی یعنی چی؟
راستی: درسته اینجا دنیای مجازیه اما وقتی تو همین دنیای مجازی بقیه قبولت دارنو با وجودت حال میکنن واقعا لذت بخشه
ولی وقتی هیچکس به تخمش حسابت نمیکنه ناراحت کنندس
نه؟
توم اگه با داستانی حال نمیکنی نخونش
مجبورت که نکردن

میدونم خیلی بیشتر از حد فهم و شعورت باهات صحبت کردیم.میتونی واسه درکش از بزرگترت کمک بگیری

داش صادقم که خیلی از گفتنیارو گفت(ازش تشکر میکنم)
علیرضا ممنونم از محبتت داداش عزیز :)

فك نكنم نياز باشه ازين واضح تر بگم؛حالا بستگي به سطح فهم خودت داره…

0 ❤️

338764
2012-10-18 14:29:23 +0330 +0330

ای بابا مهندس
مجبور شدی کامنت به اون واضحی و شیوایی رو واسه یه جلبک تفسیر کنی! دستت درد نکنه زحمت کشیدی!
ولی فکر نکنم بفهمه

0 ❤️

338765
2012-10-18 14:32:48 +0330 +0330

فدات بشم،رحمت بود! :-D
منم اميدي ندارم… :-D

0 ❤️

338766
2012-10-18 14:49:52 +0330 +0330

نيمو بايد با هر كسى به زبونى كه متوجه ميشه صحبت كرد وگرنه ميشه مثل كامنتهاى بچه ها كه هرچى بهت گفتن شما متوجه نشدى ديگه تكرار كردنش مارو شبيه آدمى ميكنه كه داره برات ياسين ميخونه.
انتقادى هم كه كردى وارد نيست به صد دليل
ولى تو دنبال جواب نيستى جفتمون ميدونيم تو چرا اين حرفارو ميزنى پس لازم نيست جوابى بهت بدم
فكر كن يه كتاب خوندى باهاش حال نكردى،بندازش دور

0 ❤️

338767
2012-10-18 15:22:53 +0330 +0330

پويا داداش اگه كامتارو بخوني درجريان قرار ميگيري
منو آریزونا باهم كنار اومديم!
اصن همه باهم كنار اومديم و فقط يه نفره كه با بقيه كنار نيومده!
ولي چون شما ميگي چشم…
من مخلص همتونم :)

0 ❤️

338768
2012-10-18 15:34:09 +0330 +0330
NA

توی رشته مهندسی(از این آقای مهندس گل بلبل عرق بیدمشک نمیدونم شاه پسر چی چی که خودش خودشو تحویل گرفته و نیم متر آیدی برای خودش تعیین کرده اگه مهندس قلابی نباشه مثل این آمپول زنا که به خودشون میگن دکتر میتونین بپرسین) موقع طراحی چرخ دنده حدود یازده فاکتور مختلف رو در هم ضرب میکنن و حاصل رو بعنوان ضریب عمر طراحی درنظر میگیرن… یکی از اون یازده فاکتور، فاکتور خوردگی یا کوروژن هست… به این معنی که اونو یه هوا بزرگتر میسازن که وقتی چرخ دنده های نو روی هم سوار میشن اولش کمی همدیگر رو میخورن و زخم میزنن و می سابن تا همدیگر رو بعد از مدتی جنگ و دعوا و فحش خواهر مادر و جلبک خوندن و نویسنده دوزاری در حد جواد یساری خوندن خوب صیقل بخورن و جا باز کنن (در حد میکرون البته) و از اون به بعد نرم و بدون خوردگی و زخم و جراحت و توهین با هم تا انتهای عمر مفید طراحیشون کار کنن و بده و بستان مفید داشته باشن… چه بسا اون چرخدنده ها اولش فکر میکردن برای هم بزرگ و کوچیکن و حرف همو نمی فهمن و تا آخر قرار به زخم و سایش هست… که در اصل اینطور نیست… ولی مهم همون فاکتور خوردگی هست و زخم و زیل و خسارت از هر دو طرف درگیر که خواه ناخواه اتفاق می افته و گریزی هم ازش نیست…
داشتم فکر میکردم که روابط انسانها هم یجورائی همینطوره… چه تو ازدواج که برخورد دوتا آدم جدیده، چه تو رفاقت چه تو مدرسه و سال اول چه توی کار و چه حتی دنیای مجازی…

0 ❤️

338769
2012-10-18 17:12:36 +0330 +0330
NA

آریزونا زیاد به خودت فشار نیار… اون نوشته من نه خطاب به تو هست و نه اصلا در حد تو… بیشتر دلنوشته بود.
حد و اندازه تو همون آهنگ “جواد” یساری هست که دوتا کامنت بالاتر نوشتم برات… برو همونجا خوش باش

ولی خودمونیم؛ کیف کردی رفیقات یه عالمه به به و چه چه بارت کردن… نه؟ اگر منم بجای انتقاد به به و چه چه میگفتم الان بجای الاغ به من میگفتی نیموی عزیزم قربونت برم… واقعا آدم شک میکنه با این سطح فکر از کجا کانکت میشی اینجا؟؟ از میدون تره بار؟؟
اینطور که رفیقات خودشون به زبون خودشون اعتراف کردن که هرچی بزاری اینجا امتیازت محفوظه و مثبت رو شاخشه؛ اگه بری بجای زور زدن و مثلا داستان نوشتن، دعای ابوحمزه ثمالی رو هم کپی پیست کنی اینجا، فرقی نمیکنه، بازم همین چاپلوسی ها نصیبت میشه… اگه شعور داشته باشی این به به و چه چه های رفاقتی از فحش هم برای یه کار ادبی بدتره… ولی چاره ای نیست ظاهرا و از نقد و ایراد گرفتن خوشت نمیاد … به به و چاپلوسی رو دوست داری و تملق… پس وقتی بهت میگم "جوات"ی و احتمالا از میدون تره بار کانکت میشی اینجا دلخور نشو…
حیف از وقت و انرژی ای که از همون کامنت اول گذاشتم برات…
از ما خداحافظ…
(راستی به اون اوسات هم بگو دو کیلو سبزی خوردن، تره و گشنیز و جعفری، با دوتا هندونه خوب و یه صندوق انار، تعطیل شدی بزاره پشت تاکسی بار بده بهت بیاری دم خونه ما… قسمت دوم داستانت هم پشت همون تاکسی بار بنویس… میخونمش… عزت زیاد)

0 ❤️

338771
2012-10-18 18:40:06 +0330 +0330
NA

آریزونا ایول داری تا حالا چنین داستانی نخونده بودم شخصیت داستانت خوب در اومده! اولش فکردم با یه داستان غم انگیز طرفم ولی بعدش فهمیدم دستی توی طنزم داری خوشم اومد ادامه بده که منتظریم.
<ستاد دوست داران شخص آریزونا !>

0 ❤️

338772
2012-10-18 18:58:09 +0330 +0330
NA

اِ دیدی چی شد ! یادم رفت بهت تبریک بگم . :bigsmile: :8) تبریک میگم داداش .
ستاد تعطیل شد شب بخیر!

0 ❤️

338773
2012-10-18 19:31:07 +0330 +0330

Dr_mina
ديدگاه شما براى من قابل احترام هستش كه اينجا رو محفل ادبيات نمى دونين سوال من هم همين هست چرا محفل ادبيات نمى دونين؟
مگه داستانويسى بخشى كوچكى از ادبيات نيست؟
غير از اينه كه با خودن داستان هاى سطح پايين باعث شده سطح توقع شما هم پايين بياد؟
ممنون بخاطر لينكى دادين ولى متاسفانه باز نشد.

حميد64 با اينكه نخونده نظر دادى ولى بايد يه نكته اى رو يادآورى كنم ، شما حتى زمانى كه فيلم سوپر نگاه ميكنى از همون اول سكس نداره قربونت برم حداقل چند دقيقه مقدمه داره مگه اينكه ازين فيلم هاى كات شده باشه اين داستان هم ادامه دار هستش البته پيشنهاد ميكنم قسمت بعدى رو هم نخونى چون بكارت نمياد.

جناب ونداد عزيز ازينكه كاربراى باسابقه اى نظير شما تفاوت داستان رو درك كردن باعث دلگرمى ميشه .

جناب پروازى و پويا جان من ازينكه اين بحث ها شما رو ناراحت كرد متاسفم ولى مطمئن باشيد براى من بيشتر از همه ناراحت كننده بود .
از پسر غيرتى هم تشكر ميكنم

كسايى كه بخاطر بيان كردن عقايد و نظرى كه داشتند از طرف شخصى كه حتى شايسته همكلام شدن نبود بهشون توهين شد البته شأن اين دوستان با ياوه گويى فردى امامه دار پايين نمياد…

0 ❤️

338774
2012-10-18 19:39:57 +0330 +0330
NA

اقا من اومدم اینجا اول یک اعتراف بکنم
من همون سامی شهوتیم که ادمین منو اسپم کرد
ایدی جدید ساختم و اومدم
تو رو خدا اینقدر بهم پیام ندین
من پسرم
مهندس جان یادته شعرام؟
اریزونا یادته شعرای که واست مینوشتم؟
نظرمو درباره داستان هم میکم!!!
فعلا

0 ❤️

338775
2012-10-18 19:51:33 +0330 +0330
NA

خوب میریم سراغ نقد داستان
اریزونا تو هم؟
تو و جلق ؟
برادر من دوست من کمتر بزن همیشه بزن!
چرا با یک دست مینویسی؟
اون دست دیکت کو؟
‏(شوخی بود فحش ندی بهم :))
داستانتو کامل خوندم(به خودت افتخار کن)
خداییش از اول داستان فهمیدم کار یک جلقی اماتور نیست(عزیزم خودتو دست کم نکیر تو حرفه ایی)
از سبک داستانت خوشم اومد(خوشحال باش)
از خودتم خوشم اومده بود(بچه باز نیستم ولی بچه ها رو دوست دارم)
مثل بقیه بچه ها یکم کیج شدم ولی خیلی حال کردم
نمیدونم ,چرا از این پسره نیمو هم, خوشم نمیاد
کلا خوب بود ولی وای به حالت اکه بخوای با احساسات من بازی کنی!!!‏
منتظر ادامش هستم
زووود باااااااش‎ ‎
((سحقانروحس))
‏(ستاد حمایت قاطع از نویسندکان رسمی و حرفه ای سایت)

0 ❤️

338776
2012-10-18 19:55:39 +0330 +0330
NA

راستی یادم رفت بگم اسم اون ماشینه که اسمشو تو دهنت نچرخید پراید سفید نبود؟ :)

0 ❤️

338777
2012-10-18 21:12:36 +0330 +0330

سكس اند لاو بعد ازون داستان خوبى كه نوشتى گفتم ديگه مارو تحويل نميگيرى، :-)
مرسى كه خوندى.

فقط اين بحث ها كه اينجا شد رو از چشم ما نبين من تا جايى كه امكان داشت هيچى نگفتم. اولش داشتم جواب كامنت اولشو مى نوشتم كه ديدم داره به همه بچه ها توهين ميكنه خودت بهتر ميدونى اينجا همه با هم دوستن تا بهشون توهين نشه اينجورى كامنت نميذارن البته اين بحث از چند روز پيش شروع شده بود فقط اينجا ادامه پيدا كرد.
وگرنه من از انتقاد ناراحت نميشم اگه جنبه انتقاد نداشتم هيچ وقت اينجا داستان نميذاشتم.
مگه غير از ايشون جواب تندى به كسى دادم؟شك نكن اگه يه درصد احتمال ميدادم حرفش از روى غرض ورزى نيست اينجورى باهاش بر خورد نميكردم فقط قصدش اين بود رو نظر ديگران تاثير بزاره حالا بخاطر چى نميدونم؟
فكر كنم زير داستانش بهش گفته ام جقى حالا اومده تلافى كنه :-D
تا جايى هم كه تونست اراجيف بهم بافت به قول رامونا مثل احمدى نژاد حرف ميزنه جاهايى كه به نفعش نيست نشنيده ميگره!
يعنى من نمى تونستم جوابشو بدم؟
اينجا جاش نبود وگرنه جواب دادن به آدمى كه نظرش دائما تحت تاثير جو عوض ميشه و قلمش ثبات نداره كار سختى نيست قبول دارم احترام ، احترام مياره ولى شما معنى اين كامنتو چى ميدونى

"“پس وقتی بهت میگم “جوات"ی واحتمالا از میدون تره بار کانکت میشی اینجا دلخور نشو…
حیف از وقت و انرژی ای که از همون کامنت اول گذاشتم برات…
از ما خداحافظ…
(راستی به اون اوسات هم بگو دوکیلو سبزی خوردن، تره و گشنیزو جعفری، با دوتا هندونه خوب و یه صندوق انار، تعطیل شدی بزاره پشت تاکسی بار بده بهت بیاری دم خونه ما… قسمت دوم داستانت هم پشت همون تاکسی بار بنویس… میخونمش… عزت زیاد)””

چرا ميخندى؟
البته حق دارى منم مثل تو به اين حرفاى صدمن يه غاز ميخندم .

داداش دارم باهات حرف ميزنما گل كه لگد نميكنم همش ميخندى ! ;-)

0 ❤️

338778
2012-10-18 22:00:48 +0330 +0330

سلام داستانت كيج كننده بود نميتونم درمودش قضاوت كنم جون از ادبيات و داستان نويسى جيزى نميدونم ولى براى من يه جورى بود مثلا اونجا دختر و جهنم و شيطون و داد و كمك جى بود من كه متوجه نشدم اميدوارم قسمت بعديش متوجه بشم نويسنده محترم و دوستان نويسنده و نيمو 11 با اين كارتون به شحصيت خودتون تو هين كرديد هر كسى يه نظرى داره,جند نفر به من بكن لاشى كه لاشى نميشم يا جند نفر به من بكن امام كه امام نميشم,هر كسى كه ديد و نظرى داره خيلى صحنه زشتى به وجود اورديد

0 ❤️

338779
2012-10-18 22:07:06 +0330 +0330

كوروش11 يكى از ياران باوفاى <ستاد> ;-)
ممنون كه خوندى.

نازنين=سامى شهوتى
بيا اينجا ببينم رفتى تغيير جنسيت دادى؟

بيااااين گرفتمش ! :-D
ولى ميدونى يكم سخته ما مرحله آخرش گير كرديم همونجا كه پيام دادى:
“مهندس گل پسر و شيرجوان و سامى شهوتى كجان؟”
پى به افكار پليدت بردم
حالا كه خودت با پاى خودت اومدى ميشه بهت تخفيف داد فعلا بازداشت تا مهندس بياد .

بحث داستان جداست اين قسمت مهربونى شامل حالت ميشه و ازت تشكر ميشه
البته پرايد جواب درست نيست بيشتر دقت كن دو تا فرصت ديگه بيشتر ندارى!

0 ❤️

338780
2012-10-18 22:57:52 +0330 +0330

بچه شير نر=شيرجوان(سابق)
آقاشيره شما ها نباشيد اينجورى ميشه ديگه طرف گير داده چرا سيخ كننده نيست ميگم حداقل گيج كننده كه هست قبول نميكنه فقط سيخ كننده ميخواد فقط! ;-)

eli lss
خيلى ساده است وقتى دختره قاطى ميكنه دنيا جلوى چشماى پسر تيره و تار ميشه همين! بايكم آب و تاب.
تلقين پيچيدگى نكنيد من باور نميكنم :-)
درست ميگين نبايد حسابش ميكرديم!
ولى نمى شد اون داشت ميزد من فقط دفاع كردم والا
من آخرشم كه بحث تموم شد تست كرده ام شخصيت ما ها كه لطمه نخورده بود سالم سالم بود اونم كه از اولش اصلا شخصيت نداشت ;-)

0 ❤️

338781
2012-10-19 00:40:40 +0330 +0330
NA

سلام برادر،جدي ميگم استثنأ اينبار مخم واقعأ نكشيد،هضم نشد .ميشه روونتر كني؟فشار مياد بهم.شايدم هنوز گيجم.بااجازه تاظهر ميشينم سرش!(خيلي منحرفي)فكرميكنم نفهميدم بلندميشم،باشه؟!

0 ❤️

338783
2012-10-19 05:14:20 +0330 +0330
NA

اريزونا جونم داستانت از نظر نحوه نگارشی 20 بود…
به اين ميگن سبک نگارش…اينقده خوشم مياد…
اريزونا جونم داستانت از نظر سکسی صفر بود…(چشمک)
ولی چون من تو اين سايت هم، دنبال داستان قشنگم نه صرفا سکس بايد بگم نمرت عالی بود…

اخه دوستان اين همه کل کل نداره که يه داستان…
کامنتای اين داستانای اخير پره از کل کل نيمو و رفقا حالا يا سايرين…
اقا جونم نيمو يه نفره شما يه ملتين اون وقت همتون افتادين رو نيمو و جوابشو ميدين؟
يه چی بگم؟ اين جور مواقع گاهی پيش مياد که حرفی برای کل کل زده ميشه اينجا مخاطب بايد عاقل باشه…
خدا دو تا گوش داده به ما…بزاريد بقيه هرچی ميگن وارد يه گوشتون بشه.بعد به مغز ميرسه وقتی پردازش شد اگه ديديد حرفه ارزش داشت بحث کن راجع بهش و اگه نه از اون گوشت پرتش کن بيرون…
اينجور اجازه داديد هر کی هر چه ميخاهد دل تنگش بگويد…
و ديگه اينکه نيمو نظری درباره داستان داد هرچند نحوه نظر دادنشون صحيح نبود يا به نوعی مودبانه نبود ولی بهتره که به نظرشون احترام گذاشته بشه و فقط و فقط شخص خود اريزونا به اين موضوع رسيدگی کنه.

0 ❤️

338784
2012-10-19 06:31:38 +0330 +0330

سامي هم كه پيداش شد؛
با اين تفاوت كه اينبار تغيير جنسيت داده :-D
آخه مگه مرض داري با كاربريه دختر مياي؟؟؟
آريزونا جان خودت بگو چيكارش كنيم؛نصف خوبه؟ يا بديمش دست بچه ها خفتش كنن؟ :-D
سامي به حرفام گوش نكردي بلاك شدي! چي بهت گفتم؟ چرا گوش نكردي؟ حرفامو بستي به تخمت؟ :)

ببين آرش جان ما كه با كسي دشمني نداريم؛ولي اگه كسي بخواد واسه جلب توجه هر چرتو پرتي كه دلش خواست بگه اون موقه لازمه كه يه كوچولو ازش پذيرايي كنيم كه شايد اين پذيرايي كردن يه تلنگري واسه خيليا باشه…
وگرنه هركس كه بخواد از در دوستي وارد بشه قدمش رو چش من و مسلما خيلي خوب ازش استقبال ميكنيم
منتها كسايي نظير نيمو زياد بودن كه آخرش مجبور ميشن با يه كاربري جديد بيانو نحوه رفتار كردنو شخصيتشونو تغيير بدن…

0 ❤️

338785
2012-10-19 06:52:28 +0330 +0330
NA

sex and love
سلام منظورت اين بود دوستان ضعيف كشي كردن؟كارشون قابل ستايش بود؟يا قابل تقدير؟ حالا طرف خانم باشه چي؟منظورم ضعيفي يك خانم،نيست،منظورم حساس بودن روحيه خانمها بود.من باشما تعارف ندارم،ادعا نكردم ونميكنم،فقط از دوشب پيش باوركن بااين كه مذكرهستم و،روحم لطافت نداره،مخم گوزيده،خدا خاست ديروز با آب انگور٤٠روزه برخوردكردم وبه زور خودش جاكرد(خداجون نسل انگور اززمين بردار،تكبير)نميدونم چرا !! ديشب نميتونستم گوشيم به شارژر وصل كنم،وگرنه گندكاريم بيش ازحد بود فقط و فقط بخاطر غرورتخمي و اصرار به عقل كل بودن من و دوست ديگمون.كاش جواب توهين عمدي وبدون پشيمانيم ،با فحش به من (حتي نشون دادن فيلممون)وعذرخواهي به ماريا جبران ميكرد نه با هدف گرفتن چهارنفر دوست بي تقصير،كه به من كمك كردن تا راحتترآدرس لينك دراختيار بقيه باشه.اشتباه بزرگ من داستانش به ميان آوردن بود،باقيش درست بود(ازديد خودم).ولي دمش گرم خانم كرماني عجب كامنت بجايي داد وجدانن مثل شترعرب(دستورآشپزن جايگزين مدفوعش توضيح دادم)خنديدم مثل روزيكه درمراسم جانسوز،ختم امام ،تبسم كردم.داداشم گلم اگرمن ساز مخالف بزنم تاكي تحمل ميكني؟اگر براي اولين سازمخالفم،ناموس وحرمت كسي مورد لطف قراربدم،مردونه زيپت بازنميكني؟من هميشه كارم درست باشه فيلسوف دوعالم باشم باهام حال ميكني؟بنظرت الان حرف خودم زدم،يا خايه مالي كردم؟شما دريك مورد،آگاهي داري،بقيه اشتباه كنن دست توشرتت ميكني به طور عملي بيان ميكني،يا دوستانه و مودبانه آموزش ميدي؟شما حرف يك انسان برچه مبنايي پردازش ميكني؟بايت؟كيلوبايت؟كيلوگرم؟مترمگعب؟ شق درد آور؟آب ده؟كمرسفت كن؟ سوال به قدري دارم وخواهم داشت كه وجدانن هيچ گنترلي درنوشتن ندارم.قسم ميخورم،كامنت خودم نميفهمم صبح دنبال اسم گامنتي بودم كه دول حوالش كنم ديدم فاميل خودمه …
داداش نويسنده عزيز آريزونا اسمت آشناس،قبلا چي مينوشتي؟كه اسمت جابجاكردي؟بزاريادم بياد،خودت اعتراف كن كاري ندارم ،من كاربرم،توكاربر،كيلو بايتت چه حبر؟بهم نگودسته تبر!بدم مياد،ايش ،ايش…
جدي جدي هنوزم معني جوابت نفهميدم راهنمايي كن تا نقد داستانت شروع كنم.راستي نوشابه خانواده از شيشه اي بهتره چون معلوم نيست شيشه كجاها رفته چون مغازه دار برا شيشه گرويي ميگيره كارتموم شد بايد برگردونن،پيف پيف ،ناهاركه نوشابه نميخوردين؟معذرت ميخام چون يك شيشه برا ارسال به بيرون از ايران براي چشيدن طعم حرف حق لازم دارم!چند روزي تحملم كنيد قرصام برسه.

0 ❤️

338787
2012-10-19 07:15:29 +0330 +0330
NA

الان كامنتهارو بهترميبينم!يعني من بليط فروشم؟ايش،واي خاك عالم
ديگه دوستت ندارم يعني همتون دوست ندارم! كه چي ميگين به تخمم حالا همين دوتا رو ندارم من تمسخرهدف ارزيابي ندهيد…
ايش،برو چسبيدي به من بي ادب قهرم قهر!من بليط چي بفروشم آخه فداتشم.بازم ميام هنوز درست بايت به بيت نخوندم آخه!خيلي بدجنسي من اذيت نكن هركجا باشم به توچه!تو مخي استاد،بغل دستيت چس داد.طنز نوشتن چنين آغاز شد؟به اميد بازگشت به هوش حواس شما را بغل ميفشارم،بدجنس چرا گازشون گرفتي برام ليس بزن بعد بزارلاش!اميدوارم قسمت سكس داستان دوست،دوست،دوست،دوست،همشهري،بچه محل ،خونه زاد يك روح در دوبدن ،آريزونا جونم قربونش برم الهي،براتون تكميل كنم.عشق من به خاطرت تاحالا٤٠٠تا نام كاربري ثبت كرم همگي هزارتا كامل امتياز دادم جونم،خدايي بچه بازي از اين بيشتر نديدم.١٨سال به بالا مهم نبود نمينوشتن.

0 ❤️

338788
2012-10-19 07:30:45 +0330 +0330

مخلصتم پویا جان!
قدرت درک و فهمت تو حلقم!
آرش؟
یه ساعته داریم واست چی میگیم؟
بزنم دو شقت کنم؟ :LOL:
یا کار مارو تحسین میکنی یا نصفت میکنم؛ حالا خود دانی :LOL:

0 ❤️

338789
2012-10-19 07:50:40 +0330 +0330

اگه چند ماه پیش بود و این اتفاقات میفتاد ممکن جوگیر بشم و یه چیزایی بگم ولی توی این چند ماه تجربه نشون داده که هرچند وقت یکبار یه همچین مناقشاتی بین کاربران سایت پیش میاد. دوستان قدیمی تر یادشونه که یه بار هم چند نفر پای پی من شدن و یه همچین بگو مگوهایی هم بوجود اومد و البته دست آخر اون کسی که موند و خودش رو ثابت کرد من بودم و اون چند نفر هم طوری رفتن پی کارشون که انگار اصلا نبودن. در کل معتقدم که نباید زیاد به اینطور سوءتفاهمات دامن زد. هرکسی در مورد چیزی نظر خاص خودش رو داره و نمیشه انتظار داشت که همه مثل هم فکر کنن. به عنوان مثال خود من علیرغم اینکه از این داستان خوشم نیومد ولی از سبک و طرز نگارش نویسنده واقعا خوشم اومد. ازون دست نگارشهایی بود که مختص طیف خاصی از نویسنده هاست. یادمه چندسال پیش دوجلد کتاب از نویسنده ای به نام ابوتراب خسروی میخوندم به اسم اسفار کاتبان و رود راوی. به قدری محو سبک نگارش این نویسنده شدم که تا مدتها درگیرش بودم. ولی جالب بود این کتاب رو به هرکسی میدادم خوشش نمیومد و با نگاهی عاقل اندر سفیه به من نگاه میکرد. خب منهم که نمیتونستم همشون رو قانع کنم چون بحث و جدل هم فایده ای نداشت. در اخر هم بی خیال همه چیز شدم. در این موضوع به خصوص هم معتقدم که دوستان مخصوصا نویسنده ی داستان یعنی اریزونای عزیز که همیشه از نقدهاش بهره مند بودم، نباید اجازه میداد کار به اینجا برسه و همون اول موضوع رو کات میکرد. به هرحال امیدوارم این اتفاقات چیزی از ارزش کار اریزونا کم نکنه و در آینده شاهد کارهای بهتری ازش باشیم…

0 ❤️

338790
2012-10-19 08:23:37 +0330 +0330
NA

آقا سوال داشتم آخر نام يا كلمه ة يعني چه؟يعني من ريدم يا نريدم؟ يعني آن قسمتم هستي يا نيستي؟
ياد رضا شفيعي جم(بلانسبت آقارضا)افتادم،درسريال كوچه اقاقيا،دانشمندي بود بس فيلسوف كه نيازي به چيزي نبودي!بودي!
خلاصه حرف ميزد كسي حساب نميكرد بجاي سلام ميگفت چندسال بوخوم؟بوخون ؟توخون؟بوده ازبس،زرميزد نفهميدم كجابود.شما ميدوني قهرمان؟مهم نيست برام چون كارم ياد ميگيرم بزار هوشم بيادسرجاش!فعلا پاتيلم ؟تاپيل ؟ تاپال ة ة ة اساتند؟ فهميدم ة يعني سوزش يعني خارش،يعني استاد شروع كن كه ميخاره يعني هنوز علاج نهايي تكان دادن خواهد.
رفيق دوستم،خودم،آريزونا مكان سراغ داري بيارم دورهم؟داشته باشي هم خودم جاكشم وكونكش مياي ببيني بلدگرفتم يانه؟(خدايا به مهراد جان بگو نمك به حروم نيستم گفتم حرمت نميشكنم،خودش ميگه بكن چيكاركنم شيطان گولم زد.)خدايا جواب سوالم گرفتم آره من گوه خوردم از احمدي نژاد كونده پرروترهست،خوب اجازه بده بزنم زمين هوابره،نميدونه تا كجاش ميره من اين چاقال نذاشتم خودش بهم نامه يك كون قلقلي داد.وازلين با خودش به من چه!ديشب نشد بيام قربونت خدا چون شب تولد نبايد اينجوري ميشد،اما ديگه بزرگ شده عقلم دادم دستش تا دق الباب خدا جون روتو بكن اونورحرمت بزرگتري كوچگتري،خانم آقا بدترين چيزي بود كه اعتقاداتم باهاشون شروع ميشه.

0 ❤️

338791
2012-10-19 08:23:42 +0330 +0330
NA

جناب سیلور فاک
الان کامنت شما رو بالای سر کامنت آخر خودم دیدم…
شما یخورده قدیمی تری بیا بشو قاضی…
توی اولین کامنت من که یه نقد مفصل و صریح و بدون پاچه خواری معمول این بیسوادهای الاغ بود توهین می بینی؟؟ کسی جواب منو، حتی خود نویسنده بیسواد؛ که بقول شما کار به اینجا کشیده نشه؟؟
خود نویسنده ابله توی اولین کامنتش بجای جواب، چس خوری و توهین میکنه به من… تا کار الان بکشه به اینجا…
الان هم پشیمون نیستم… فقط پشیمونم که توی اینهمه کار و زندگی وقتم رو گذاشتم برای یه مشت بیسواد …
مجبورم کردن که تا این نقطه بیام و برینم روشون و پهنشون کنم روی طناب خشک بشن…
شما قاضی… اگه انصاف داشته باشی

0 ❤️

338792
2012-10-19 08:31:05 +0330 +0330

دوستان لطفا جواب ندين
:-D
وقتى عصبانى ميشى بامزه ترى :-D

0 ❤️

338793
2012-10-19 09:01:58 +0330 +0330

بچه ها جون هرکی دوست دارید تمومش کنید .بخدا ارزش نداره .ما که تو جامعه و اجتماع کلی اعصاب خوردی داریم اینجا دیگه اعصاب همدیگرو نریزید بهم

0 ❤️

338794
2012-10-19 09:02:02 +0330 +0330

خخخخخخخخخ!
بخنديم! :-D

0 ❤️

338796
2012-10-19 09:07:57 +0330 +0330
NA

به عشق همه من تعطيل كردم آخه ديشب نبودم گفتم حال واحوال هركس طالب بود مكان جوركن ميام مجاني،دوست اسمش روش هست يعني محرم بامحارم نبودم و نيستم با محارم دوستم نيستم بزرگتربگه گمشو ميگم چشم،خواهش كنه آب ميشم از بزرگيش اينجا بي ادب نداره گمشو بگن بايد آب شم!ببخشيد تف به مواد كه غيرت نزاشته دمش گرم مواد كه بهونه داده دستم،سواستفاده كنم بهونه نبود ،عيبي نداشتم دانشمند بودن چي ميشد؟آريزونا ببخشيد سيلورجان ببخشيد همگي ببخشيد خداروشكر بادم خابيده حال ميكنم عذربخام شايد خايه مالم؟شايد كه نه حتما هستم به خاطر تفاوت احترام با خايه مالي ديگه شروع نميكنم اگر شروع شد بي احترامي نكردم.خواهشن درك كنيد زور بالاسر باشه جنبه تحمل نباشه حيوون ميشم.اما حيوونم بشم رفيق گاز نميگيرم.

0 ❤️

338797
2012-10-19 09:37:54 +0330 +0330
NA

دیدین گفتم…
اینا از همین ادبیات خوششون میاد و لذت میبرن…
میگه حالا تازه بامزه شدم… خوشت اومد نه؟؟ خوب همون اول میگفتی میریدم ته حلقت حال میکردی…
منو بگو که نشستم برای این شاگرد پادو میدون تره بار نقد داستان مستراب!ش رو نوشتم…
تو رو چه به اینحرفا…
برووووو عمووووو …
اون هضم رو که گفتم کردی؟؟
خلال دندون بدم خدمتتون؟ هاها :)

0 ❤️

338798
2012-10-19 10:03:25 +0330 +0330
NA

تو دیگه بیا برو تو کونم قهوه ای متالیک دربیا… خودتو قاطی میکنی
کی با تو حرف زد

0 ❤️

338799
2012-10-19 11:21:00 +0330 +0330

عبدول جان تو خودتو ناراحت نكن
بذا اين واسه خودش عرعر كنه؛ تو چرا خودتو اذيت ميكني؟
اين در حدي نيست كه ما بخوايم باهاش دهن به دهن بشم وگرنه خود من خوب ميتونستم بدون فحش دادن خرابش كنم؛گرچه تا الانشم بدجور خراب شده كه حالا اينطور حرف ميزنه
به اين جور افراديم زياد توجه كني فك ميكنن هستن
بيخيال دادا…

0 ❤️

338800
2012-10-19 11:50:22 +0330 +0330

نيمو11 لطفا توجه فرماييد:
خرمشهر شهر خون.!
نه اشتباه شد

پيامتان را دريافت كردم.!
نه اينكه حرفاى شاه بود.

اصلا بيخيال ادبى حرف زدن ببين نيمو اين جواب كامنت اولى كه گذاشتى ديروز داشتم جواب ميدادم كه اون وضع رو درست كردى الانم چون هنوز تاكيد روى اين پيامت دارى ميگم وگرنه من همون اول يه كامنت براى توضيح داستان نوشتم، ديگه دليلى به توضيح اضافه نداره خواننده مختاره هرطور دوست داره از داستان برداشت كنه شما وقتى كتابى ميخونى نميگردى دنبال خونه نويسنده اش كه برات ابهاماتو رفع كنه درسته؟
ولى متاسفانه اينجا بجاى اينكه درباره داستان صحبت بشه مكانى براى دشمنى شده وبجاى اينكه از شخصى كه براش هيچ سودى نداره كه اينجا بنويسه و فقط بايد وقت صرف كنه و خودشو درگير حواشى كامنتها كنه و خودشو مورد قضاوت قرار بده با اينكه خيلى راحتتره براش قضاوت كردن در مورد ديگران.

منصفانه نيست.

جواب نقدتون به ترتيبى كه گفتين:
بخش اول حرفاتون برداشت شخصى شماست و عموميت نداره من هم نيازى نميبينم نظرتون رو با خودم هم سو كنم.
بخش بعدى نقدتون كه اصلا به داستان مربوط نميشه و مسئله شخصى هستش پس به شما مربوط نيست كى با چه هدفى ،نظرى درباره داستان ميده هركسى حق راى داره چه دوست چه دشمن.
شما حق ندارى به من اتهام پارتى بازى بزنى من داستان فرستادم به هر دليلى مورد توجه فردى قرار گرفته شما در مقامى نيستى كه حكم به ابطال راى ديگران بدى
من اينجا تقريبا با اكثر بچه ها آشنام همون داستانى كه فرمودين (سكس اند لاو) قسمت اولش رو كامنت من رو بخون با اينكه نويسنده اش از دوستاى خوب من بود ولى نظرمو بدون توجه به اسم نويسنده دادم پس منو متهم به رفيق بازى نكن.

عاجزانه تقاضا ميكنم اگه من به كسى گفتم كه داستان گذاشتم بيا ازم تعريف كن اعلام كنه(مادرش خرابه هركى من همچين درخواستى ازش كردم اينجا نياد بگه)
پسر خوب تا ديروز هيچ كس نمى دونست من داستان نوشتم با اينكه خيلى وقته ارسال كردم پس تهمت نزن.

واينكه ميگى داستان رو نفهميدى هم بازم من كارى براى شما نميتونم بكنم به قدرت درك شما برميگرده و بازهم تاكيد ميكنم اينجا من نبايد براى كسى تفسير كنم هرچه هست درون داستان است و بس.

ولى چون شما رانندگى بلد نيستى نميتونى به خودروسازى بگى ديگه ماشين توليد نكن.
بخش بعدى حرفاتون هم انتقاد سكسى نبودن:
اين سايت مدير داره كه بهتر از شما بخش هاى مختلف سايت رو ميشناسه و به تشخيص ايشون داستان گذاشته ميشه و لذا اگر از قوانين سايت بى اطلاع هستيد افكار نادرست خودتون رو فرافكنى نكنيد
داستانى كه براى سايت ارسال ميشه بعد از مطالعه ومناسب تشخيص دادن توسط مدير سايت در بخش مناسب با مطلب چاپ ميشه.
محض اطلاع عرض كردم
اين مشكل شما به من مربوط نيست ميتونى از مدير بخواى ازين به بعد داستان ها رو قبل آپ كردن بده به شما روش نظارت كنى كه اونم باز به من مربوط نيست
حداقل مطمئنم مدير سايت از شما بهتر تشخيص ميده ولى احتمالا صاحب اختيار سايتى كه توش هستين رو رد صلاحيت ميكنى.

بخش نتيجه گيرى و همچنين كامنت آخرتون:
اينجا شروع به ابراز احساسات ميكنى و بيشتر شخصيت شكوفا نشده ات رو نشون ميدى كه اينم به من و داستان مربوط نميشه شما مختارين چهره واقعى خودتون رو نشون بدين فقط زياد حرص نخور واسه سن و سالت ضرر داره.
اميدوارم جواب سوال هاتون رو گرفته باشين و مطمئن باش ما هم سوالى از شما نداريم كه مجبور به كامنت دادن مجدد بشين اينجورى ما هم مجبور به مكافات خوندن تعليمات زيباى شما نميشيم گرچه همونجور كه قبلا گفتين واژه قانع شدم براتون نامفهومه پس انتظار عذر خواهى هم نداريم.

از كوزه همان برون تراود كه در اوست

0 ❤️

338801
2012-10-19 12:13:16 +0330 +0330
NA

نيمو جان خرابم كردي چون شاشيدم بحرفم،ادامه دادم.فقط اين دنيا اون دنيا ببينمت عذرخواهي بادل جون،نه، امان نامه،دقيقأ بهت ياد ميدم،من هيچ گوهي نيستم فقط تا قبل ازتخم حروم بازيت هرچي گفتم با دلم گفتم حتي شيشه نوشابه كونم كنن حرفم(بجراينبار)نميشاشم بهش ،تو بقدري بي ناموسي حتي به نظر مودبانه يك آدم احترام نزاشتي جنده كساني هستن كه تو باهاشون بزرگ شدي جنده اون ولد زنايي هست كه ازكون حرف ميزنه جنده تويي كه كامنت اصلاح كردي جنده تويي كه پاي گوه خوريت وانستادي،جنده تويي كه بامن مشكل داري ميخاي همه كس بكشي پايين كه بري بالا جنده تويي كه باعث شدي دوروزه با حرفم برينم به خودم،آرزوي خداحافظي درست حسابي داشتم،چون ميبينم دارم به همه بي احترامي ميكنم گورم گم ميكنم چون اينجا براي آرامش اومدم نه باتو بي پدر مادر كه اصالت. نداري دهن به دهن شم.فقط بدون اگر روزي بيام، بنام خودم ميام نه مثل كسكشي مثل تو باهزاران اسم.خدا گندت بزنن با اين ريدنت،ازته دل گفتم وجودش دارم بگم توكه خدايي چوب تو كونم بكني پاي حرفم هستم،قصد اذيت نداشتم فكرميكردم بزنم،بيدارميشي كه غلط زيادي كردم هركس ريده خودش ميزنه.بعدمن گوه خوري كن ولي بي ناموسي به برو بچه ها حرف بزني كسكش نويسنده يعني صابخونه تو خونه خودش ،چشم توچشم دهن كثيفت باز كردي بخام ادامه بدم خيلي كثيف تر وپست ترميشم.
آريزونا هنوز همون دول تو دهنم ميچرخه .خداحافظ همگي.

0 ❤️

338802
2012-10-19 12:14:16 +0330 +0330

ببین کی واسه ما از سواد حرف میزنه. کسی که به نظرش سواد فقط نداشتن غلط املاییه!
درتو بذار کونی
. . .
آقا پویا جان
اون عبارتی که گفتین ((کونده پررو))
اون لقب احمدی نژاد بود که!!!

0 ❤️

338803
2012-10-19 12:50:10 +0330 +0330

قربون دستت آقا پویا
فقط بجنب که این بچه منتظر لقبشه!
:-D

0 ❤️

338804
2012-10-19 13:00:33 +0330 +0330

ظاهرا این جماعت کونی قرار نیست آدم بشن!
هر دم از این باغ بری میرسد
بیشرف و کره خری میرسد!
یارو با کاربری دختر اینجا کون میده

0 ❤️

338805
2012-10-19 13:32:48 +0330 +0330

داش پویا دستت درد نکنه
زحمت کشیدی
هر سه تاشون واقعا برازنده اش هست
ولی ((کسمغز کونده)) عالیه دیگه!
دمت گرم، ترکوندی!
:-D

0 ❤️

338806
2012-10-19 13:41:00 +0330 +0330

آخه تو که اینجوری هتاکی میکنی بهت چی بگم واقعا؟

گیریم همه بیسواد ،من بیسواد ،تو که از همه ما بیسوادتر و بیشعورتری که هتاکی میکنی و همش ریدم ریدم میکنی

تو که دم از فرهنگ و ادب و این حرفا میزنی چرا فحش میدی اونم به همه

بیسوادی به غلط املا و این حرفا نیست آقای نیمو

اینقدم فحش و فحش کاری نکن و سایت رو به گند نکش که ما هم فحش بلدیم اونم از همه نوعش

من نمیدونم آخه ما رفیقیم باهم این وسط تو چرا حسودیت میشه؟

به جای توهین و فحش و به گند کشیدن سایت یه کار مثبت بکن

اینگونه داستانها رو خوندن جنبه میخواد که متاسفانه شما یکی نداری

من اهل هتاکی و بی ادبی نیستم ریدن بلدم خیلی هم بهتر از تو ولی شخصیتم و ادبم اجازه نمیده که حتی درصورت توهین به من این الفاظ رو به کار ببرم و شعور و فهم بالای خودم رو برسونم

واسه تو و امسال تو باید تاسف خورد فقط همین

مخلص رفقا ،آریزونای گل ،مهندس گل پسر ،آقای عبدل ،آقای مازیار ،پویای عزیز و سایر دوستان

آریزونا جان منتظر قسمت بعدی داستانت هستیم عزیز دل

0 ❤️

338807
2012-10-19 13:52:08 +0330 +0330

پسر غیرتی مخلصتم
کامنتت نشان از شخصیت بزرگت داره که قبلا هم به ما ثابت شده بود
مرسی

0 ❤️

338808
2012-10-19 14:04:11 +0330 +0330

فدای تو مازیار داداش گلم

من در حضور بزرگانی همچون شما درس پس میدم

شخصیت شما خیلی بالاتر از منه مازیار جان
اهل تملق و چاپلوسی نیستم مازیار جان واقعا به دوستی با شما و سایر رفقا افتخار میکنم

به کوری چشم دشمنان البته

دوستدارت پسر غیرتی

0 ❤️

338809
2012-10-19 14:12:03 +0330 +0330

سلام داداش پویای گل

کاملا با حرفت موافقم دوست گلم

درمورد اسمم هم که نظر لطفت رو میرسونه پویا جان

راستش تعریف از خود نیست من این اسم رو بیخودی انتخاب نکردم پویا جان مثل خودت و سایر پسرهای ایران زمین غیرتی هستم

فدای تو داداش

0 ❤️

338810
2012-10-19 14:33:27 +0330 +0330

داداش غیرتی عزیز
خودتم اشاره کردی
((به کوری چشم دشمنان))
چشم حسود بترکه
داره نگامون میکنه و از این حرفا میسوزه!
فدات بشم
:-D

0 ❤️

338811
2012-10-19 14:53:51 +0330 +0330

به به
درود بر داش عليرضاي خودم!
قبلا كه شخصيت خودتو نشون دادي ولي حالا به رخ اونايي كه ازين نعمت محرومن كشيديش!
دمت گرم دادا !
به كوري چشم دشمنان بياين لاو برادرانه و رفاقتي بتركونيم! :-D
من مخلص داداشامم!

0 ❤️

338812
2012-10-19 15:00:31 +0330 +0330

به به سلام داداش مهندس گل خودم

افتخار دادی داداشی گلم

چشم دشمنا کور

داداش گلم مرسی از کامنتت و نظر لطفی که همیشه نسبت به این حقیر داشتی

منم مخلص داداشام هستم از جمله داداش مهندس گل پسر

فدای مهربونیاتون دوستان گلم

همتونو دوست دارم و افتخار میکنم که دوستای گلی مث شما دارم

خاک پاتیم داداش مهندس گل

0 ❤️

338813
2012-10-19 15:32:46 +0330 +0330
NA

سلام رفیق. داستانت خوب بود فقط یکم زیادی همه چی رو توضیح میدی. اگه یکم ساده تر بنویسی عالی میشه. بازم خوووب بود تبریک :) :) :)

0 ❤️

338814
2012-10-19 16:06:05 +0330 +0330

عليرضا جان، داداش گلم ديگه شرمندم نكن عزيز
منم به كسي مثه تو و با اين صفات ارادت ويژه دارم
خوشحالم كه همچين دوستايي دارم :)
پويا جان جمعمون جمعه!
داستان آريزونارو كه به گند كشونديم؛ حداقل دهن دشمنارو سرويس كنيم :-D
مرگ بر آمريكا :-D

0 ❤️

338815
2012-10-19 16:23:05 +0330 +0330

آریزونای بیچاره!
اولین داستانت به گند کشیده شد!
:-(
:'(

0 ❤️

338816
2012-10-19 16:25:18 +0330 +0330
NA

یه داستان رو وقتی ارسال میکنی چقد طول میکشه بیاد رو سایت؟؟

0 ❤️

338817
2012-10-19 16:41:08 +0330 +0330

مازيار جان اگه دقت كني متوجه ميشي كه يه داستان خود به خود به گند كشيده نميشه؛ بلكه ماها به گند ميكشونيمش :-D
جيوي جان حدودا 2تا3ماه بايد صبر كني؛ تازه اگه داستانت يكم بد باشه كليم ازت پذيرايي ميشه :-D
آريزونا از ماها ناراحت نميشه؛ جنبشم خيلي بالاس ولي واسه شوخي، نه توهين
خئلي مخلصيم داش آريزونا… :)

0 ❤️

338818
2012-10-19 16:51:04 +0330 +0330

ای بابا اون کسمغز کونده باعث و بانیش بود!

0 ❤️

338819
2012-10-19 17:20:07 +0330 +0330

نه پويا جان قهر چيه؟
آريزونا يكم خسته بود امشب زودتر خوابيد؛ همين

0 ❤️

338820
2012-10-19 17:54:59 +0330 +0330
NA

مهندس گل پسر مرسی،
اگه از نظر کسی داستان بد باشه هر چی دلش خواست بگه،

0 ❤️

338821
2012-10-19 19:38:56 +0330 +0330
NA

ول کنین تو رو خدا حوصله دارین؟
یک بچه سال اومده اینجا داره اسکولتون میکنه
همه دل خوشیش اینه که جواب کس شعراشو بکین
مهندسکی چطورکی؟
اریزونا جان کونم ااااا ببخشید جونم تقدیم تو باد
ولی یادت باشه با مهندس نصف نکنی
بین خودمون بمونه من از مهندس خوشم نمیاد(:))
مهندسکی چطورکی؟
عاشقتم مهندس
مهندس جان جونم اااا ببخشید کونم تقدیم تو باد
ولی یادت باشه با اریزونا نصف نکنی بین خودمون بمونه من زیاد از اریزونا خوشم نمیاد(:))
راستی اریزونا اون ماشینه پیکان نبود؟
اینم یه شعر تقدیم مهندس و اریزونا
مهندس جون التمون نکنی هااا
گر رود کیری درون کونکی
گر شود پاره کون کودکی
کودک ما نبود جز مهندسکی
گر رود کیری درون کون کسی ‏
ان کس نباشد جز اریزونا در کودکی
گر رود کیر سامی شهوتی
جیغ زند نیمو ۱۱ لعنتی!!!
‏(برو حال کن از کیر خودم واست مایه گذاشتم)
راستی اریزونا من بچه باز نیستم ولی بچه ها رو دوست دارم((:)))

0 ❤️

338822
2012-10-20 03:19:33 +0330 +0330

پويا جان مهندس درست ميگه من ديشب خسته بودم به حساب قهر نزار شما معرفتتون رو نشون دادين البته پسر غيرتى هم كم نزاشت فقط ازين همه لطفى كه داشتين نميشه هيچ جوره تشكر كرد

مازياربلواس=مازيار خان
تو اول بگو ببينم چطورى خان شدى؟
مهندس كجاست؟
حالا دو نفرى گند ميزنين بعد تاسف ميخورين؟ همديگرو نصف كنين فقط عادلانه از وسط ;-)
حالا كه شده بقول معروف آب از سر آدم كه گذشت چه يك وجب چه فرسنگها زير دريا
اصلا فداى سرتون من كه شمارو مقصر نمى دونم اصلا من ميام اينجا كه با چهار نفر آشنابشم يه ساعت دورهم خوش باشيم وگرنه اينجا هيچى واسه كسى نداره فقط همين دوستياست كه ميمونه( اين جمله رو نميدونم كدوم بى شعورى گفته ولى جمله اش قشنگه ;-) )
فقط تنها اشكالش اين بود كه نتونستم جواب كامنت خيلى از دوستان رو بدم الانم جواب ندم سنگين ترم خيلى يخ كرده فقط ازشون تشكر ميكنم قسمت بعد كه سال ديگه اگه عمرى باقى بود ميزارم اونجا از خجالتشون در ميام البته بايد از كسايى كه با ‘عمامه’ بزرگ شدن و به ‘امامه’ كه من با الف الت نوشتم ناراحتشون كرد
بايد فاكتور بگيرم چون من ترجيح ميدم بيسواد باشم و امامه بنويسم تا اينكه عمامه بذارم سرم.

زنده ياد! نه بيسواد زنده باد عبدول تا به تا اميدوارم خصوصيتو چك كرده باشى. منو ببخش كه دير شد :-)

ساحل90 هزار بار تشكر البته نه بخاطر نقد قشنگت اون كه جاى خود داره اين هزار بار براى كارى هست كه براى مازيار جور كردى :-D

هيوا فكر كن يادم بره سه دفعه داستانمو خوندى دمت صددرجه بالاى صفر فقط فكر كنم خودتم خاكستر بشى ;-)

صادق گل رو هيچ وقت يادم نميره با اون كامنت ورژن 8 كه هيچ كس نداره

شاهين كه نظرش برام محترمه و ارزش فكر كردن داره نكته هايى كه شاهين ميگه همشون لايك داره

آرش جون شما هم همينطور حرفاى اين مهندس كه ديروز فاز ديكتاتورى گرفته بود جدى نگير شما نظرتو بگو ما ميگيم چشم ;-)
پارسا هيتلر فرقه نازيسم پرورش ميدى :-D
مهران وقتى شنيدم چى شده ناراحت شدم بااينكه نمى دونم دليلش چى بوده ولى فدا سرت با يه جمله به كي…م ميتونى بهترين نتيجه رو بگيرى ;-)

نازنين بيشتر بهت مياد تا سامى ديدى باز به خارش افتادى همون پيكان كه گفتى دنده عقب تو كونت
نخير پيكان هم جواب صحيح نيست يه فرصت ديگه بيشتر ندارى!

جيوى عزيز نظر شما هم قابل احترامه بايد بررسى بشه داستان بفرستى هم حداقل دوماه زمان ميبره گذاشته بشه.
البته اين قانون به نفع كسايى كه با موضوع فحش خور مينويسن ميخوره كه تا جايى كه ممكنه از اينجا دور شده باشن چون تركش هاش واسه سلامتى روانى شخص مضره

بچه ها سوتفاهم نشه اين دوستانى كه اينجا نام بردم كسايى بودن كه كامنتشون بى جواب مونده بود.
اميدوارم كسى رو يادم نرفته باشه
تو شاديهاتون جبران كنيم :-D

0 ❤️

338823
2012-10-20 03:35:47 +0330 +0330
NA

دمت گرم داداش که جواب دادی.
داستانت خوب داداش. فقط من یه پیشنهاد دادم که یکم ساده تر بود بهتر بود.
انتقادی هم به داستانت وارد نیس

0 ❤️

338824
2012-10-20 03:45:35 +0330 +0330

فناي معرفتتم داش آريزونا !
ولي دمت گرم؛ كلي خندیدیم!
بيايد همه باهم ازين پس مازيار را “بلواس” صدا كنيم!
باز اين نازنين شروع كرد!
مگه من چه ك…ر تري به تو خروختم؟؟؟
چرا هركي داستان آپ ميكنه، يه چيزي حواله ي من ميشه؟؟؟
هيييييي دنيا…

0 ❤️

338825
2012-10-20 05:42:49 +0330 +0330

داداش آریزونا
تو که بهتر میدونی، تو این مملکت رفتگر یه شبه میشه رئیس جمهور!
حالا من چیم از اون محمود کونده پررو کمتره؟ منم خان شدم، تازه مهندسم که هستم!
فقط الان با اون کاری که ساحل برام جور کرد دوشغله شدم!
:-D،
. . .
مهندس بعدا راجع به اون کلمه ی کذایی با هم صحبت میکنیم، فعلا لطف کن ببند!
. . .
پویا جان تو که واقعا حق داشتی. هرکس بهت فحش داد باید جوابشو بدی داداش.

0 ❤️

338826
2012-10-20 22:54:23 +0330 +0330
NA

نيمو خان اريزونا نويسندة داستان تا به حال اسم من رو تو كامنت هاش اورده و منم يكبار نظرم رو راجع به داستانش گفتم به و چه اضافه هم نكردم شما مهندسي و نقاد من يه حسابدار به زور دانشگاه ازاد ليسانس گرفته هركس به دل خودش نظر ميده
با عرض معذرت از نويسنده من نمره پايين دادم تا رتبه اين داستان از داستان هايي كه بيشتر لذت بردم بالاتر نره البته در حد خودم خواستم كاري كرده باشم كه حق رو ناحق نكنم
اما نويسنده تو كامنت اولش توضيح داده كه چرا داستان قسمت سكسي نداره اگر خونده باشي البته مدير سايت به دليل حجم بالاي داستان اون رو به صلاحديد خودش دو قسمت كرده از نوع پايان دادن به داستان كاملا مشخصه
اما بدون جبهه گيري و رفاقت كور عرض ميكنم ترجيح ميدم با ادمي مثل اريزونا و عبول تا بتا نه به دليل طنز حرف زدن كه شما اون رو چرند معني كردي نه…
به دليل شخصيتي كه تا بحال نديدم يكي از اين كاربرا خودش رو عقل كل بدونه و ديگري رو زيردست
كاري كه شما توي چند تا از كامنت هات انجام دادي و همين باعث شده تا به اينجا احساس خوبي به نويسنده و حس افتضاحي نسبت به شما داشته باشم
و اما در مورد بي نزاكتي كه در مورد يه خانوم به اسم ماريا داشتي
متوجه شدي?توي اين چند شب كامل به رفتارات خيره بودم نميگم ديگران بهت حمله نكردن اما ظاهرا باعثش خود شما بودي پس گله نكن
اينم بدون اگه جاي استيو جابز خدا بيامرز باشي كوچيكترين حقي نسبت به توهين به عقايد ماريارو نداري
كاري كه تا به حال از به قول شما اين جماعت ميوه تره بار من نديدم.
اميدوارم از مركب قدرت و دانايي پوشاليت بياي پايين تا ببيني ديگران به تخمهات كه هيچ …
از تو انسانيت بيشتري در نويسنده و كاربراي ديگه ميبينم نميخوام به نظر سيلور توهين كنم و جلو تر از اون حرفي زده باشم اما احساس ميكنم از دو خط اول پر معناي كامنتش متوجه شدي علاقه اي به قضاوت كردنت نداره
اميدوارم تونسته باشم منطقي دور از كينه جوابتو داده باشم
يه سري به سرگذشت همينگوي بزن مطالعه كردن هوشيارت ميكنه.

0 ❤️

338828
2012-11-03 12:37:40 +0330 +0330
NA

dast be ghalamet bad nist ,vali ye moshkeli ke dari ine ke zehne khanadero parishon mikoni . yani man ke nemifahmidam chi dare mishe ta in ke paragrafam tamom she . taze age khoda komak mikard mifahmidam chi shode :D vali dar kol bad nabud … Movafagh bashi :) Zzz

0 ❤️