پریا دختر فامیل

1401/06/20

اول از همه میخوام نظرتون در مورد افراد این داستان بگید. مخصوصا اگه دختری مطلب رو میخونه حتما نظرشو بگه.

خودم این ماجرارو شنیدم و مطمئنم درسته و خودم هیچ نقشی در این ماجرا نداشتم.

برم سراغ اصل مطلب

خیلی سال پیش دختر کوچیکی تو فامیل بود که سه سالی از من کوچیکتر بود اسمش بود (پریا) . شیرین بود و زرنگ و درسخوان. اما بعد ماجرایی رو در موردش شنیدم. یکی از فامیل های دور من ( مهرداد)که با اون دختر هم فامیل بود(رابطه فامیلیش با پریا نزدیکتر از من بود) در موردش چیزایی گفت که من اولش فکر کردم کسشعر میگه اما بعد متوجه شدم قصش کاملا درست بوده و از خودش نگفته.
من خودم بچه بودم، کمتر از ۱۲سال داشتم که میدیدم مهرداد میاد خونه پریا اینا و چند وقت بعد باهم میرن خونه مهرداد. خونشون نزدیک بود یکی دو کوچه باهم اختلاف داشتن. حالا انموقع ها پریا چند سالش بود؟ پریا ۳ سال از من کوچیکتر بود! خودتون حساب کنید چند ساله بود!!! و مهردادهم ۳سال از من بزرگتر بود ! من اونموقع ها اصلا نمیدونستم ممکنه این باهم بودنشون یه اتفاقاتی دنبالش باشه.
چند وقت بعد مهرداد ماجرارو برای من تعریف کرد که ادامه رو از زبان مهرداد مینویسم.
میگفت:
من تو سرم بود که پریارو مخشو بزنم و کارشو بسازم و بکنمش میگفت روزی که خونه ما بود و تنها بودیم کیرم سیخ شد و دلو زدم به دریا و کیرمو از زیپ شلوار دراوردم و پریارو صدا زدم و پریا اومد و کیرمو دید، ازش خواستم پیشم بشینه، پر از خجالت بود که نشست و من با کیرم بازی کردم. پریا رنگش پریده بود ولی نگاه میکرد. بعد که دیدم پریا نشسته کنارم و کنجکاوه و انگار از کیرم خوشش اومده دستشو گرفتم گذاشتم رو کیرم. پریا اول دستشو کشید کنار و گفت چقد گندس. گفتم دوسش داری؟ با خنده گفت نه… بعد گفتم جون من بگیر تو دستت . اونم یه لحظه گرفت دستش ولی خجالت میکشید و ول کرد. بهش گفتم میشه با این کیر بکنمت؟ خندید و سرشو انداخت پایین. دوباره خواستم بهم بده. گفتم میدی؟ لبخند زد و گفت چون فامیلم هستی میدم.!!
بلندش کردم و ایستاده از رو شلوار کمی مالیدم و ازش خواستم اجازه بده شلوارشو بکشم پایین، اون جوابی نداد. من از پشت دست بردم دکمشو باز کردم شلوارشو کشیدم پایین و اروم سرشو گذاشتم لای سوراخش و حسابی کیرمو مالوندم لای باسن و کسش. خواستم تو بکنم اما ترسیدم که چون بچس جیغ و داد میکنه و یا میره تو خونه میگه. واسه همین فقط مالیدم. حسابی خوشش اومده بود . گفتم بشینه و قمبل کنه و تو اون حالت هم کردمش و کیرمو لای باسنش بالا پایین کردم. کم کم دیدم داره آبم میاد و آبمو ریختم روی باسنش و با دست ابمو مالیدم به پوستش. من که کشیدم کنار دیدم دختره دلش نمیاد کار تموم شه. خوب من کمی عذاب وجدان گرفته بودم و دیگه ادامه ندادم. ولی بعد که شب شد دوباره سیخ کرده بودم و خودمو فحش میدادم که چرا تو کونش نکردم و با خودم گفتم یه بار دیگه بیارمش تو خونه حتما دیگه میگامش. چند روز گذشت و روز بعد پریا اومد خونمون و تو خونمون هم آدم بود اولش کمی ترسیدم که نکنه یه چیزی بگه اما چیزی نگفت . من همچنان تو کفِش بودم و خلاصه چندروز بعد دوباره که خونمون خالی بود رفتم خونه‌ی پریا و قایمکی بهش گفتم میای خونمون اونم از چشاش خوشحالی میبارید و گفت باشه. خودش میدونست قراره مثل قبل بکنمش. اوردمش خونه…
حالا که میدونستم خودش دلش کیر میخواد اول پیشنهادی ندادم و میدیدم مدام نگاهم میکنه. بالاخره کنارش نشستم و کیرمو دراوردم اینبار فورا گرفت دستش کمی باهاش بازی کرد و بهش گفتم بوسش میکنی. از خداش بود بوسش کنه و رفت پایین سر کیرمو بوسید و خندید. دیگه با خودم گفتم اگه جرش ندم خیلی خرم. خودش رفت روی تشک و قمبل کرد و کشید پایین. من با کیر تو دستم رفتم از پشت گرفتم تف زدم تو سوراخش و سرشو گذاشتم و گفتم پریا حال میکنی و اون فقط میخندید و جوابی نمیداد… همینطور لای باسنش بالا پایین میکردم که باخودم گفتم ممکنه دیگه این فرصت پیش نیاد. با اینکه میترسیدم ولی دیگه نتونستم از خیرش بگذرم. میخواستم جوری بکنمش که بفهمه چه کیر یعنی چی . یهو با تمام توانم کیرمو هل دادم تو کونش …از بغلم دو متر پرید جلو… شروع کرد به التماس که نه مهرداد اینطوری نکن… چشماش پر اشک شده بود. منم همینو میخواستم که التماسمو کنه. وقتی تنگی و گرمیشو حس کرده بودم مگه میشد بیخیالش بشم؟. گفتم نه من ایندفه اینطوری میخوام بکنم . قبول نمیکرد و میگفت نه. گفتم از کیرم میترسی گفت نه فقط اینطوری دلم نمیخواد.
پرسیدم اگه درد داشت ارومتر بکنم گفت نه درد نداشت! انگار خجالت میکشید یا به غرورش برمیخورد که بگه کیر من باعث میشه از درد جر بخوره…هرکاری کردم نداد که نداد. گفتم اگه ندی منم مجبور میشم به خانوادت بگم که پریا رو گاییدم… اینو که گفتم شل شد و گریه کرد و گفت قبوله…گفت فقط به کسی نگو… منم قول دادم به هیچکس نمیگم…!!!
سیخ سیخ بودم . قمبل کرد و دوباره مثل قبل همه کیرمو یهویی کردم تو کونش ایندفه صداش در نیومد و فقط تشکو چنگ میزد و گاز میکرفتش .
کمی نگه داشتم تو کونش بعد تلمبه زدنو شروع کردم. از بس تنگ بود وقتی میخواستم کیرمو از تو کونش بکشم بیرون در نمیومد و باسنش کشیده میشد عقب. گفتم لپ های کونتون بگیر بکش تا ته بره تو. هرکاری میگفتم میکرد. مواقع تلمبه دستش میزاشت رو رانم که ارومتر بزنم ولی چیزی نمیگفت جز اینکه: کی کارت تموم میشه و الان میبیننمون… من میگفتم نترس هیشکی نمیبینه مارو. من از پشت دستامو قفل کرده بودم دور کمرش تلمبه میزدم و صدای گوز کونش خونه رو برداشته بود… موقع ریختن ابم تو کونش جوری فشار دادم که رید به خودش و منو هم کثیف کرد. اون روز حسابی کردمش و کارم که تموم شد شلوارشو پوشید و بدو بدو رفت دستشویی .موقع راه رفتش خم و گشاد راه میرفت و مشخص بود یکی این دخترو کرده . خلاصه کیرمم کلی گهی شد و رفتم کیرمو شستم و تشک رو هم پاک کردم و گذاشتم جلو افتاب
تا بوش بره .
میگفت این پایان کارم نبود و اون سال ، ۶_۷ بار دیگه ترتیب پریارو داده
.
.
.
من که این داستاتو شنیدم به رابطه این دو طرف خوب نگاه کردم دیدم بله پریارو واقعا کرده و دروغ نمیگفت. وقتی پریا مهردادو میدید رنگش میپرید دست و پاشو گم میکرد نمیتونس حرف بزنه. اصلا به چشمای مهرداد نمیتونس نگاه کنه و مهردادم مدام با حالت تحقیر فقط میخواست به چشاش زل بزنه . متوجه شدم که آره همه چی درسته.
مهرداد اونموقع ۱۵ساله بود و من کمتر از ۱۲ سال داشتم! در حالی که پریا ۳ سال از من کوچیکتر بود یعنی ۹سالش نشده بوده انموقع!!!. من الان ۲۵سالمه. پریا هم چند سال پیش ازدواج کرد.
حالا دخترا بگید این وسط آیا پریا مقصر بوده؟دختر به اون سن و سال چرا باید بدونه رابطه چیه… کیر چیه …و چرا باید با تهدید به لو دادن تن به رابطه دردناک بده؟ کلا نظرتون در مورد ماجرا و افرادی که مقصر هستن بگید.

نوشته: امیر


👍 1
👎 14
44001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

894663
2022-09-11 01:46:19 +0430 +0430

نه عمه من مقصر بوده که پریا دوست داشته کون بده

2 ❤️

894759
2022-09-11 14:14:59 +0430 +0430

کسکش اگه پریا هم نمیخواست بده تو یجوری نوشتی که ما اینجوری فکر کنیم که پریا جنده بوده

5 ❤️

894766
2022-09-11 14:46:32 +0430 +0430

مقصر بابای تو بود که نریخت تو دستمال که ی کونی مثل تو بدنیا نیاد که بیایی اینجا کسشعر بنویسی

1 ❤️

894812
2022-09-12 00:16:29 +0430 +0430

اکثرا تو فامیل ها این اتفاقات میفته مخصوصا تو اون سن و سال …و ربطی به دوست داشتن و جنده بودن نداره

توهم گه خوردی لاشی میای کس تف میدی

1 ❤️

894813
2022-09-12 00:18:03 +0430 +0430

اکثرا تو فامیل ها این اتفاقات میفته مخصوصا تو اون سن و سال و ربطی به دوست داشتن و جنده بودن نداره توهم گه خوردی لاشی میای کس تف میدی

0 ❤️

894885
2022-09-12 07:53:06 +0430 +0430

کسشعر محض بوده اگه میگفتی بابای پریا مهرداد روکرده قابل باور تر بود

1 ❤️