پریناز همسر زیبا و سکسی من (۱)

1401/03/07

سلام دوستان این داستان از دیدگاه یه شخص سوم مطرح میشه پس فقط لذت ببرین و واسه اونایی ساخته شده که فانتزی استگ دارن .

حامد یه پسره ۳۵ ساله و تقریبا موفق بود و تک پسر یه خانواده پولدار بود که یه خواهره از خودش بزرگتر داشت پدرش تو کار ساخت ساز بود و پول خوبی از این راه به جیب زده بود و یه شرکت ساخت ساز داشت حامد هم اونجا کار می‌کرد و ساکن یکی از شهر های شمالی کشور بود اون ۵ سال پیش با دختری به نام پریناز آشنا میشه و دوستیشون رو ادامه میدن پریناز دختر نبود و در واقع پرده نداشت اما حامد روشنفکر بود و عاشق و شیفته پریناز شده بود پریناز ۲۵ سالش بود تک فرزند بود دانشجوی فوق لیسانس حسابداری بود وقتی که با حامد دوست شد حالا اون سی سالشه و با حامد ازدواج کرده پریناز یه هیکل تپل و سفید و سکسی داره قدش ۱۷۰ وزن ۷۵ کیلو سینه های بزرگ که سایزشون به ۹۰ هم می‌رسید پریناز خیلی بدحجاب بود حامد هم یه جورایی از بدحجاب بودن همسرش لذت می‌برد باسن بزرگی داشت و وقتی مانتو جلو باز می‌پوشید که پشتش توری بود باسن بزرگش تو خیابون از پشت ساپورت خود نمایی می‌کرد به خصوص که ساپورتش بنفش بود و موقع راه رفتن قمبل می‌کرد موقع خرید عروسی تو خیابون و تو بازار حسابی جلب توجه می‌کرد شب عروسی پریناز از همیشه سکسی تر شده بود یه آرایش غلیظ کرده بود و لباس عروسی که پوشیده بود جلوش باز بود و سینه های بزرگ و سفیدش رو بیرون انداخته بود و موقع رقص با مرد های فامیل به خصوص فامیل خودش حسابی عشوه میومد و از همه بیشتر برای سمیر که پسر خاله ی مامان پریناز بود مردی قد بلند و هیکلی و کمی تپل و سبزه با سری تاس اما خوشتیپ و شیک پوش اون زمان ۳۸ سال داشت پریناز قبلا خیلی از سمیر تعریف کرده بود که خیلی پولداره پدرش عربه امارات بود حامد هم ازش خوشش میومد با اینکه زن داشت اما مشخص بود مرد عیاش و خوش گذرونیه بلاخره گذشت و زندگی سکسی حامد و پریناز شروع شد اونا تصمیم گرفتن ماه عسل دبی برن قبلش حامد تصمیم داشت یه هتل لاکچری رزو کنه اما پریناز گفت چرا میخواد پول هتل بده سمیر یه واحد آپارتمان تو دبی داره نزدیک به ۳۰۰ متره تو فضای بیرونش هم استخر داره فقط ناهار و شام رو میتونیم بیرون بخوریم و پول هتل ندیم حامد با اینکه از لحاظ مالی مشکلی نداشت اما این فکر حشریش میکرد که تو خونه سمیر سکس کنن حامد گفت باشه تو به سمیر میگی که داریم میریم خونتون پری گفت آره امروز بهش میزنگم بلاخره حامد سره کار رفت پریناز یه لباس خواب توری صورتی پوشیده بود که خیلی سکسی بود و سینه هاش بیرون بود رفت کلی آرایش کرد و به سمیر تصویری از واتساپ زنگ زد سمیر تو تهران نمایشگاه ماشین داشت و چندین مغازه و ملک که ازشون اجاره می‌گرفت و یه جورایی میلیاردر بود وقتی جواب داد کلی پری رو تحویل گرفت و قربون صدقش رفت و در مورد قدیم صحبت کردن آخه چند باری با هم سکس داشتن پریناز هم خنده های جنده وار می‌کرد بعدش به سمیر گفت میشه یک هفته ای تو خونه ی تو اقامت کنیم تو دبی سمیر با جون دل قبول کرد و گفت عزیزم من از خدامه شما اونجا باشین یادته چه کص کونی ازت گاییدم همونجا یادته به پدر مادرت گفتی با دوستات میری اما یک هفته تو بغل خودم بودی خلاصه بعد کلی لاس و خنده تلفن رو قطع کردن بعدش که ظهر حامد به خونه اومد پریناز با همون لباس خواب و ارایش افتاد تو بغل حامد و گفت عشقم خونه ی سمیر جور شد ماه عسل اونجا میریم حامد انگار خیلی از این قضیه خوشش اومده بود و حشری شده بود پریناز رو رو مبل خم کرد و شورت توری و خوشگلش رو پایین کشید و کیرش رو تا دسته تو کص پریناز فرو کرد و شروع کرد به تلمبه زدن و آبش رو همونجا رو صورت سکسی و آرایش شده ی پریناز خالی کرد اون حدس میزد سمیر حسابی با زنش لاس زده و همین حشریش کرده بود بلاخره روز موعود فرا رسید و تصمیم به حرکت گرفتن پریناز تو همون هواپیما مانتوش رو در آورد یه تاپ بندی قرمز پوشیده بود که ناف و شکمش پیدا بود از بالا هم سینه های گنده و سفیدش رو بیرون انداخته بود ساپورتش رنگ مشکی و خیلی تنگ بود و رون های درشتش تو چشم بودن ساپورتش به حدی تنگ بود که قسمت باسنش داشت جز میخورد و پوست سفید بدن پریناز مشخص بود شورتشم لامبادا بود و مشکی خلاصه رسیدن و پریناز با همین وضع تو فرودگاه بود و حسابی نگاه عرب های حشری رو دزدیده بود حامد هم کیرش شق شده بود و حسابی داشت حال میکرد وقتی به خونه رسیدن که الحق هم یه خونه ی بزرگ شیک و لاکچری بود تو حموم رفتن پریناز خوب همه جاهای خونه رو بلد بود و همین حامد رو حشری تر کرد چون شکش به یقین تبدیل شد که قبلا با سمیر اینجا بوده تو حموم وقتی حامد کیرشو شست ( کیره حامد زیاد بزرگ نبود حدود ۱۵ سانت اما کلفت بود ) پریناز که عاشق ساک زدن بود حتی بعضی شبا کیره حامد مثل پستونک دهنش بود و می‌خوابید شروع کرد واسه حامد ساک زدن خیلی هم حرفه ای ساک میزد با اون لبای رژ قرمز زدش حسابی دور کیره حامد میچرخید و دارکوبی و حرفه ای ساک میزد حامد با صدای شهوتناکش گفت تا حالا با سمیر اینجا بودی پریناز با عشوه گفت فکر کن بودم که چی حالا حامد گفت هیچی همینجوری میگم عشقم بعدش لبای پریناز رو خورد و کص داغ و خیسش رو مورد گایش قرار داد به فکر اینکه سمیر همینجا ترتیب این کص رو داده حسابی لذت برد خیلی دلش می‌خواست با سمیر در مورد کص کون پریناز حرف بزنه و بعدش دوتایی پریناز رو بکنن بلاخره اون چند روز گذشت اونا ظهر ها به استخر میرفتن پریناز مایو لامبادا می‌پوشید و سینه ها و کونش تو چشم بودن با هر قدمش باسن گنده و سفیدش مثل ژله میلرزید و هرکی چشمش بهش میخورد دلش آب میشد به خصوص ایرانی ها و عرب ها و حامد از این نگاه های هیز لذت می‌برد طوری که یه شب که جفتشون مشروب خورده بودن و حسابی مست بودن حامد هم خیمه زده بود رو پریناز و داشت از کون ترتیبش رو میداد بهش گفت جووونم چه کونی برام ساخته سمیر حسابی بازش کرده تا کیرم توش بره و حال کنم دمش گرم پریناز هیچی نمیگفت اما انگار تهه دلش از این حرفا لذت میبرد به حامد گفت دیدی عربا چطوری نگام میکنن حشری میشن با دیدن من ببین چه زنی داری که دل همه رو برده خلاصه با این حرف ها آب حامد اومد و همه رو تو کون پریناز خالی کرد کونی که قبلا سمیر رو همون تخت حسابی گاییده بودش بلاخره مسافرت اونا تموم شد و به ایران برگشتن پریناز تو خونه سکسی ترین لباس ها رو می‌پوشید آرایش می‌کرد و عطر میزد یه شب حامد و همسرش تصمیم گرفتن شام به رستوران برن پریناز یه مانتو سفید جلو باز پوشیده بود پایینش حریر بود و ساپورت سفید و تنگ زیرشم شورت لامبادا که خط شورتش مشخص نباشه یه آرایش غلیظ هم کرد و شال رو انداخت رو سرش مچ پاهاش هم ده سانتی بیرون بود و یه پابند طلا انداخته بود سینه های بزرگ و سفیدش هم تا چاکش مشخص بود واقعا چاک سینه ی زیبا و جذابی داشت حامد این تیپ رو خیلی پسندید حتی مقداری از سوتین قرمزش هم معلوم بود حامد بهش گفت وای عشقم چقدر سکسی شدی تو چه کصی شدی امشب ایول همونی شدی که من میخوام پریناز هم رژ قرمز زده بود و با لبخند و عشوه ای جنده وار گفت وا مگه چیه عشقم بذار سکسی و خوشگل باشم تا همه حسودی کنن از همچین همسر سکسی ای که داری بلاخره اونا به رستوران رسیدن پریناز که وارد رستوران شد چند نفری سرشون برگشت از بس پریناز سکسی و ناز بود و میشه به جرات گفت از حامد سرتر بود رستوران موزیک زنده داشت و خواننده که مرد خوشتیپی بود حدود ۴۰ ساله جلو اومد و گفت خانوم موزیکی میخواین براتون بزنم پریناز که یکم خجالتی شده بود گفت لطفا یه آهنگ شمالی بذارین لپاش گل انداخته بود کیره حامد با دیدن این صحنه ها سفت شده بود شام پلو کباب با مخلفات کامل سفارش داده بودن خواننده چند تا آهنگ شمالی خوند و همه نگاهش رو پریناز بود پریناز شالش باز بود و گردی صورتش کامل پیدا بود همینطور چاک سینه های سفیدش حامد بدجور شق کرده بود وقتی رسیدن خونه اون شب سکس کردن اما حامد مدام حرف های سکسی میزد و از جنده بودن پریناز میگفت پریناز عاشق سکس با مرد های سیاه پوست بود اونا قبل ازدواج هم این فانتزی رو داشتن و بیشتر وقت ها رو تلویزیون بزرگ خونشون مرد های سیاه پوست در حال گایش زن های سفید بودن و پریناز به خصوص وقت های مست بود ( هفته ای یه بار با حامد مشروب میخورد ) مرد های سیاه رو به عرب ها تشبیح میکرد خب سمیر هم عرب بود یه عرب میلیاردر که قبل ازدواج بار ها با پریناز سکس کرده بود و براش کادو های گرون قیمت طلا و جواهر خریده بود شیش ماهی از ازدواجشون گذشته بود و رابطه حامد و پریناز روز به روز داشت سکسی تر میشد یه روز که پریناز رو پاهای حامد نشسته بود و مشغول لب بازی بودن پریناز گفت عشقم سمیر امروز زنگ زد گفت یه عالمه شورت سوتین با لباس خواب تاپ و ساپورت و کلا لباس سکسی با قیمت خوب از یه تاجر خریده گفته میخوام برات بفرستم حامد گفت پس پولش چی؟ پریناز پوزخندی جنده ای زد و با عشوه گفت وا سمیر که از من پول نمیگیره حامد هم از خدا خواسته قبول کرد فکرش هم حشری می‌کرد که سمیر بدونه پریناز چی پوشیده با همین فکرا شب یه سکس خفن کردن تا لباس زیر ها رسید یکی دوماهی گذشت سمیر یه ویلای خیلی لاکچری تو شمال داشت که شبیه کاخ درستش کرده بود تصمیم گرفته بود کلی از دوست ها و آشنا ها رو دعوت کنه همه زوج های پولدار بودن که از تهران اومده بودن و پریناز و حامد رو هم دعوت کردن اون شب پریناز یه لباس سفید کوتاه پوشیده بود طوری سینه های گنده و سفیدش مقدار زیادیش بیرون بود و فقط نوکش رو پوشونده بود و وقتی راه می‌رفت مقداری از لمبر های باسن گنده و سفیدش و شورت لامبادای مشکیش پیدا می‌شد البته این تیپ تیپ مورد نظر حامد بود چون قبلش آرایشگاه رفته بود در حد عروس آرایش کرده بود و حسابی سکسی و جیگر شد بود یه مانتو جلو باز هم پوشیده بود تو ماشین که نشست پاهاش رو روی هم انداخت رونای گنده و سفیدش بیرون بود و حسابی مثل جنده ها می‌رقصید وقتی هم رسیدن سمیر شخصا به استقبال پریناز و حامد اومد عطیه همسر سمیر خیلی از پریناز خوشش نمیومد و اون شب حضور نداشت چون مادرش مریض بود تهران مونده بود و سمیر به بهانه کار شمال اومده بود وقتی یه خدمتکار اومد مانتوی پریناز رو ازش بگیره به جرات میتونم بگم لباس پریناز از لباس حدود سی تا خانومی که اونجا بودن باز تر و سکسی تر بود حامد و پریناز دور یه میز نشستن پریناز با غرور و البته عشوه پاهاش رو روی هم انداخته بود و کفش پاشنه بلند و ناخن های لاک زدش جلب توجه می‌کرد رونای گنده و سفیدش و مقداری از کپل های باسنش بیرون بودن و مشخص و هرکی با خانومش ( چون اونجا همه متاهل بودن ) رد میشد یه نگاهی می‌کرد بعدش براشون مشروب آوردن جفتشون حسابی مست بودن بعدش آهنگ های شاد توسط دی جی پلی شد و همه وسط مشغول رقص بودن حامد خیلی از رقص خوشش نمیاد سمیر اومد سمتشون که اونا رو بلند کنه واسه رقص حامد که از رقص خوشش نمیاد گفتش پریناز رو ببر باهات برقصه همون لحظه آهنگ گلپری جون پلی شد و پریناز از خدا خواسته رفت و با سمیر حسابی رقصید حامد با دیدن پیچ تاپ خوردنای پریناز کنار سمیر حسابی حال کرد و شق کرده بود اوج آهنگ اونجایی بود که گفت به من گلپری دل نمیدم سرسری همونجا پریناز با عشوه و ناز سینه های گندشو واسه سمیر میلرزوند بعد اتمام آهنگ جفتشون مست اومدن رو میز نشستن پریناز اینقدر رقصیده بود و سینه های بزرگش رو لرزونده بود سینه سمت چپش نوکش بیرون بود هر سه کنار هم پریناز لم داده بود تو بغل حامد جفتشون مست مست بودن سمیر از این فرصت استفاده کرد و دستشو انداخت لای پای پریناز و با دستش شورت پریناز رو کنار زد و دوتا انگشتش رو تو کصش فرو کرد شروع کرد با صحبت با حامد در مورد کار و تجارت حامد هم خودشو به اون راه زد تا سمیر کارشو بکنه بعدش یه آهنگ رمانتیک شروع شده سمیر دستش رو از تو شورت پریناز بیرون آورد و از حامد اجازه گرفت که با خانومتون میتونم تانگو برقصم حامد هم قبول کرد و اونا رفتن تا رمانتیک برقصن و مدام دست های سمیر لای پای پریناز بود پریناز به حدی مست بود که یه نوک سینه اش بیرون بود اما اصلا متوجه نبود حامد هم مست در حال تماشای رقصیدن زنش با یه مرد عرب میلیاردر و عیاش بود میدید چطور دست های سمیر موقع رقص تانگو لای پا و لای باسن بزرگ پریناز میچرخه و همسرش رو دستمالی میکنه اما هم مستی هم شهوت اجازه نمی‌داد کاری کنه پریناز آروم و با صدای شهوت آلودی گفت سمیر بسه دیگه همه نگاهمون میکنن من یه زن متاهل هستم سمیر گفت اما انگار شوهرت زیاد اهمیت نمیده حامد مشغول خوردن مشروب بود و دیگه حواسش از رقص پرت شده بود و فقط میخواست مست کنه پریناز این صحنه رو دید با عشوه به علی گفت باید برم دستشویی پشت کرد که بره اما حواسش نبود سمیر اینقدر باسنش رو دستمالی کرده بود که پایین لباسش که حالت دامن مانند داشت بالا رفته بود و باسن گنده و سفیدش و طاقچه فرمش بیرون بود شورت لامباداش قرمز بود بالاش توری بود و نخ شورت لای لمبر های گوشتی پریناز گم شده بود و پیدا نبود با هر تکون میلرزید و دل سمیر رو می‌برد چون همه مست بودن و داشتن با عشقشون می‌رقصیدن کسی حواسش به این منظره نبود سمیر نتونست خودشو کنترل کنه و به دنبال پریناز راه رفت وقتی پریناز از دستشویی بیرون اومد دنبالش رفت و آروم از پشت بغلش کرد و مشغول بوسیدن پشتش شد بدنش سفید مثل برف و مثل پوست بدن یه دختره ۱۸ ساله صاف و صیقلی بود پریناز که مست مست بود با عشوه گفت سمیر چیکار میکنی سمیر دستش رو از پشت سمت سوراخ کون پریناز برد شورت رو کنار زد و آروم دستش رو به لای کون پریناز رسوند پریناز آروم گفت آی بعدش آروم لای کون پریناز رو با دستش باز کرد و مشغول مالش سوراخ کون پریناز شد که حسابی تنگ بود و آروم دره گوشش گفت بیشتر از سه ساله این کونو نکردم الان بهترین موقعیته کیرش حسابی شق شده بود و داشت شورت و شلوار کتانش رو جر میداد پریناز با ناز و عشوه گفت خوبه خودت زن داری بعدشم مدام بخاطر بیزینس دبی هستی دیگه چرا تو فکر منی سمیر که همچنان با انگشتش خیلی حرفه ای سوراخ کون پریناز رو ماساژ میداد با حالت شهوت آلودی گفت آخه هیچی زن ایرانی نمیشه اونم تو عشقم که قبلا حسابی گاییدمت و مزه کونت رو کیرم مونده پریناز گفت اوووم عشقم دلم برات تنگ شده بود و برگشت حسابی از سمیر لب گرفت سمیر سگک کمربندش رو باز کرد زیپ شلوارش رو باز کرد و کیره گنده و سیاهش رو بیرون انداخت کیرش راحت ۲۰ سانت میشد کلفت و سیاه و رگ دار سره پریناز رو گرفت اونو به پایین آورد و کیرش رو کرد تو دهنش و پریناز با عشوه و ناز و حرفه ای کیره گنده و سیاه سمیر رو ساک زد بعد حدود دو دقیقه سمیر کیرش رو از دهن پریناز بیرون آورد پریناز رو خم کرد و شورت لامباداش رو کنار زد و یه تف رو سوراخ کونش انداخت کیرش رو تنظیم کرد و محکم تو کون تنگ و داغ پریناز فرو کرد و شروع کرد به تلمبه زدن و کلی از تنگی و داغی کون پریناز تعریف کردن پریناز میخواست بلند داد بزنه اما جلوی خودش رو می‌گرفت بلاخره آب سمیر اومد و همه رو با فشار تو کون تنگ و داغ پریناز خالی کرد بعدش آروم کیرش رو بیرون کشید پریناز رو برگردوند حسابی لباش رو خورد همون لحظه گوشی پریناز که کنارش بود و از قبل همراهش بود زنگ خورد حامد بود و دنبالش می‌گشت پریناز خیلی عادی رفتار کرد حامد رو که دید پرید بغلش و حسابی ماچش کرد بلاخره مهمونی تموم شد حامد و پریناز جز آخرین کسایی بودن که از مهمانی خارج شدن موقع رفتن پریناز جلوی حامد صورت سمیر رو محکم ماچ کرد طوری که جای رژ قرمزش اونجا موند بعدش با ناز و حالت بچگانه ای گفت سمیر جون حتما بیا پیشمون بلاخره از هم خدا حافظی کردن و رفتن وقتی رسیدن خونه پریناز لباسش رو در آورد و یه لباس خواب پوشید لباس خوابش حریر بود و از پشت کامل یه چاک داشت و باز بود زیرشم شورت نپوشیده بود حامد بهش گفت عشقم امشب عالی بودی زیبا و سکسی دلم میخواد فردا برات یه انگشتره طلا بخرم پریناز با عشوه گفت چه خوب عزیزم و پشتش رو به حامد کرد و به سمت دستشویی رفت باسن بزرگش حسابی قمبل مینداخت و لمبراش چپ و راست میشد وقتی هم از جلو می اومد رون هاش تو چشم بودن اومد سمت حامد حامد بغلش کرد و حسابی لباش رو خورد و گفت ای شیطون امشب با سمیر کجا رفتی گفت با لبخند شیطنت آمیزی گفت خب مگه فرقی هم میکنه حامد که انگار یکم جدی شده بود گفت من دیدم سمیر داره دستمالیت میکنه موقع رقص و تو هم داری بهش میخندی پریناز با خنده گفت خب دیگه چیا دیدی آقا حامد گفت مثلا باید چی میدیدم ؟ پریناز با عشوه گفت مثلا اینکه علی دستمالیم کرد منو برد پشت دیوار دستشویی حامد جلو رفت و پریناز رو بغل کرد و گفت پشت دیوار چی شد؟ پریناز گفت خودت چی فکر میکنی؟ حامد گفت شرط میبندم کصت حسابی خیس شده بود پریناز گفت اووووم چه جورم حامد گفت کیره سمیر شق شده بود؟ پریناز که دستش رو تو شورت حامد کرد و کیره حامد رو گرفت و گفت خیلی شق تر از کیره تو این حرف ها حامد رو حشری کرد پریناز رو انداخت رو تخت و اون رو با یه مقدار خشونت به حالت داگی در آورد و از پشت کیرش رو تو کصش حل داد و شروع کرد به گاییدن و با نفس نفس زدن های زیاد گفت دوست داشتی الان کیره سمیر هم تو دهنت بود پریناز با ناز و عشوه گفت آههههه آره دوست داشتم بعدش همینجور که تلمبه میزد جفتشون ارضا شدن حامد آبش رو روی باسن قمبل شده گنده و سفیده پریناز خالی کرد اون شب بهترین شب زندگی پریناز بود چون عدالت رو رعایت کرده بود از کون به دوست پسرش حال داد و از جلو به شوهرش اما این تازه اولش بود چون زندگی سکسی پریناز و حامد تازه شروع شده

ادامه دارد…

نوشته: حامد


👍 27
👎 4
63801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

876401
2022-05-28 01:17:07 +0430 +0430

دوسش داشتم 🙂

2 ❤️

876414
2022-05-28 01:54:22 +0430 +0430

نگارشت افتضاحه

0 ❤️

876429
2022-05-28 02:28:46 +0430 +0430

من و خانمم هم فانتزی در مورد مردای سیاه پوست داریم.‌موقع سکس فیلم مردای سیاه پوست و کیر کلفتسونو نکاه میکنیم و همسرم بشدت لذت میبره از دیدن کیرشون

1 ❤️

876437
2022-05-28 03:00:43 +0430 +0430

ای خفه شو ننویس دیگه این نسل میخواد جلو آخوند ایستادگی کنه این خزعبلات رو نده ب خورد نسل جوان کوری مگه نمیبینی حال و روز مردم رو؟

1 ❤️

876444
2022-05-28 03:41:08 +0430 +0430

این چه طرز نوشتنه اخه ریدی به داستان روت نمیشد از زبون خودت تعریف کنی ؟ ی سوم شخص مفرد مثل خدا بالا سرتون بود و همه این ماجرا و حرف ها رو میدید و میشنید
اگه واقعی نباشه داستان یا حتی باشه وقتی از زبون راوی تا اخر گفته بشه به دل اصلا نمیشنه
این ههمه نوشتی و ما خوندیم و مارو کیر کردی خودتتو سورااخ کون قسمت بعد رو مثل ادم از زبون خودت بگو ببینیم چطور در میاد

1 ❤️

876447
2022-05-28 03:53:25 +0430 +0430

ایول
Big like

1 ❤️

876478
2022-05-28 08:55:16 +0430 +0430

آخه کصکش علی کیه این وسط؟مگه سمیر با کیر عربیش کص و کون پری جنده رو یکی نمیکنه پس علی چیکارس ؟ یه بار داستان کیریتو خوندی ببینی تو حالت چتی چقدر کص و شعر نوشتی دیوث میرزا؟

1 ❤️

876498
2022-05-28 12:21:39 +0430 +0430

نفر سوم هستم از شیراز / آیدی اینستاگرام nafar_sevom_zojshz

0 ❤️

876511
2022-05-28 15:41:06 +0430 +0430

آنوقت این علی یا سمیر گه وضعیت مالی خیلی خوبی داشت دیگه چرا باید با پریناز بخواد حال کنه بازم ؟ وقتی این همه دختر سن پایین هست ؟ چرا باید بالای بیست و هفت هشت انتخاب کنه

0 ❤️

876538
2022-05-28 21:21:34 +0430 +0430

عالی ادامه لطفا

0 ❤️

876666
2022-05-29 18:39:06 +0430 +0430

خیلی جالبه همه میان میخونن تهش چرتدو پرت میگن همونایی که از داستان ایراد میگیرن بهشون بگی دو خط بنویس ، میزاد
اینا همونایی هستن که انشاء رو با تک ماده قبول شدن

0 ❤️

877133
2022-06-01 13:40:19 +0430 +0430

عالی بود لذت بردم، ولی از اولش اسم مستعار رو علی نمیزاشتی بهتر بود

0 ❤️

877135
2022-06-01 13:48:05 +0430 +0430

خیلی دوس دارم زنتو ببینم.خاستی تلگرام پ بده
آیدیم: daniel6824

0 ❤️

947749
2023-09-16 15:49:29 +0330 +0330

داستانش خوب ولی یخورده طولانی بود.
اینم ی داستان کوتاه و حشری:
امیر وقتی نامزد بودیم کصمو خونی کرد دیگه بهش ندادم تا ۶ ماه بعد شب عروسی وقتی که دیگه از بی کصی دیوونه شده بود و کص منم دوباره بسته شده بود بعد از اینکه دوباره کصمو خونی کرد رفتیم تو حموم کص منو کیرش خودشو تمیز شست و برگشتیم تو اتاق کمی عشقبازی کردیم کصم دوباره خیس شده بود طاقباز خوابیدم و امیر لای پاهام دراز کشید سر کیرشو کرد تو کصم بنظرم کیرش کلفت تر از قبل شده بود بعد از اینکه کصمو حسابی لیز کرد تو جهتهای مختلف عقب جلو کرد حالا دیگه آب از تمام سلولهای کصم راه افتاده بود امیر گفت عزیزم بلند شو از تخت رفتیم پایین بیخ دیوار نگهم داشت ی کم بلندم کرد زانوهاشو تا کرد و کیرشو فرستاد تو کص پر آب من با اولین فشار درد همراه با لذتی رو حس کردم بعد از جند بار عقب جلو کردن پاهاشو صاف کرد و من خودبخود از زمین بلند شدم حالا تمام وزنم رو کمر امیر بود دو سه بار منو بالا پایین کرد تا کیرش تا ته بره تو بدن من. حالا دیگه مثل ی تیکه گوشت از کیرش آویزون شده بودم درست مثل گوشتهایی که تو قصابی از قلاب آویزون میکنن امیر نمیذاشت پاهام بزمین برسه همونطوری منو بالا پایین مینداخت و کیرشو که مثل تیرآهن شده بود به ته کصم میزد و میکشید بیرون و دوباره… و دوباره…
درست وقتی که من نفسهام تموم شده بود اونم کارش تموم شد و ی استکان آبمنی شو تو کص من خالی کرد نفس نفس میزد و خیس عرق شده بود منو یواش گذاشت زمین ی بوسه از لبهام گرفت و گفت عزیزم تو منو به تمام آرزوهایی که تا حالا داشتم رسوندی ازت ممنونم. با ی لبخند بلندم کرد و رفتیم تو حموم ی شستشوی عشقولانه پایان ی سکس عشقی و شروع ی مرحله جدید از زندگی. خیلی خوشحالم😍

0 ❤️