دوتا پسرعمو دارم که یکیشون 4 سال یکیشون 6 سال از من کوچیکتره. وقتی بچه بودیم خیلی رفتار خوبی باهاشون نداشتم، چون من بچه ی “با تربیت و با فرهنگی” بودم و اونا دو تا لوس و بی تربیت. نوجوون که شدیم و من بدون اینکه حالیم باشه گرایش به همجنس پیدا کردم و بگی نگی یه کم رفتارای بد کردم، مثلا کیر راست شده ام رو میذاشتم ببینن، یا به بهونه های مختلف میمالوندمشون. ولی نه بیشتر. من رفتم شهر دیگه ای و تقریبا از 20 سالگیم تا 26 سالگیم این ها رو ندیدم. بیست و شیش سالگی که دیدمشون واسه خودشون مردی شده بودن. هردو گردن کلفت، ورزشکار، کیرکلفت. یکیشون از بچگی به دودول درازش معروف بود، اون یکی هم همه اش لباس ورزشی تنشه کیرش از زیر قلمبه تیریست بر دل عشاق. اینا رو که من دیدم پشمام ریخت. لامصبا چقد شما سکسی اید! حسابی هم رفیق دنگ، هر شب با هم میخوابن. (بعدا فهمیدم که گهگاه با هم میخوابن به معنای ثانوی کلمه). واسه فوت پدربزرگم بود که همدیگه رو میدیدیم. آقا ما افتادیم با اینا و طوری رفتار کردیم که انگار نه انگار من اینا رو تحقیر میکردم زمانی. اونا ولی یه اشاراتی میکردن و معلوم بود یادشونه ولی مرامشون اجازه نمیداد بد رفتار کنن. خلاصه اون چهار روزی که ما شهرستان بودیم برای تشییع با هم تو یه خونه بودیم که یه کم خارج از شهر بود و واسه عیاشی یکی از عموهای ما بود و امکاناتی هم نداشت خیلی. من از همون اول رفتم تو فکر که حالا چطور ازینا کام بگیرم، و آخرش به این نتیحه رسیدم که تنها راهش مستیه. درخواست دادیم و آقایون با مرام ردیف کردن به سلامتی پدربزرگ مرحوم. مست که شدیم تازه جای حساس شرو شد و سرتون رو درد نیارم به هزار کلک ما به اینا فهموندیم که تنمون میخاره و سر کل کل کیر یکیشون رو خوردم. عجب کیری.کلفت، اندازه معقول 17 18 سانت، سیاه! بیضه ها درشت و پوست ضمخت. چیزی که من دوس دارم. کیر این رو که خوردیم اون یکی هم راست کرد و گفت فلانی تو یه کون به ما بدهکاری بابت همه ی اجحافی که درحق ما کردی. منم گفتم تا مستم هر انتقامی مد نظرتونه بگیرید. اینا هم افتادن به جون ما. لباسام رو کندن، خودشون هم لباساشون رو درآوردن و دوتایی کیر دادن دستم که بخورم. کیر تو زندگی زیاد خوردم ولی ازون خوردنی تر ندیدم. خصوصا بزرگ تره کیر حجیم و پر رگی داشت که شق شق که میشد یه کم رو به بالا تمایل داشت. آقا ما خوردیم و وسطش یکیشون گفت بسه و چرخوند منو رو شکم خوابوند. من نسبتا ریز جسه ام. قدم متوسطه ولی اندامم خشکه، جز باسنم که با اینکه کوچیکه خوب قلمبه و نرمه. کوچیک تره گفت اول من، تو وحشی ای گشادش میکنی اونم خندید گفت همیشه به همین بهانه اول شرو میکنی. بله دفه اولشون نبود، البته بیشتر کسباز بودن، کوچیکتره ولی کاملا بای بود. خلاصه گذشتن در ما و یواش یواش کرد تو. حجم کیرش رو که تو کونم احساس میکردم آبم میخواست بیاد. شرو کرد تلمبه زدن و هی بیرحمانه تر تلمبه میزد. منم جز ناله ی ریز هیچی نمیگفتم. بزرگه حوصله اش سر رفت اونا کیرش رو انداخت دهن من. کوچیکه از پایین می گایید، بزرگه از بالا. من اون زیر یه بار آبم اومد ولی هیچی بروز ندادم. بیضه هاش که شلپ شلپ میخورد در کونم خیلی تحریک میشدم، دست بردم از زیر وقتی میکرد منو بیضه هاش رو میمالیدم. بیضه های درشت و سفت. بعد پنج دقه بالاخره آبش اومد. آبش که داشت میومد من کشید بالا داگی کرد و شرو کرد کیر و تخمام رو وحشیانه مالیدن، ولی دردش حال میداد. آبش رو خالی کرد تو کونم و کشید کنار. بزرگه اومد. به چشم نمیومد ولی وقتی کرد داخل تازه فهمیدم چقدر کیرش بزرگتر از اون یکیه. و چون خیلی گی تمایل نداشت کارش خیلی بیشتر طول کشید. وسط کار منو چرخوند و پاهام رو قفل کرد بین خودم و خودش بازوهای کلفتش رو گذاشت اینور اونور و شرو کرد با قدرت تمام تلمبه زدن. من دیگه داشتم بیهوش میشدم. وسطش کیرش رو ذررمیورد و میزد رو تخمای من. منم تخما و کیر شل شده ام رو با دست گرفته بودم و دست دیگه ام رو گاز میگرفتم یا با بیضه هاش ور میرفتم. همونطوری ده دقیقه ی تمام منو کرد. بیضه های اینم از زیر میمالیدم وقتی نمیمالیدم دیگه اعتراض میکردن.
تموم که شد من دیگه کافیم بود. گفتم خب تمومه حال داد. دیدم کوچیکه باز راست کرده میخواد بکنه. آقا باز افتاد به جون من و یه ربع دیگه منو وحشیانه تر از قبل کرد. متاسفانه این داستان دیگه تکرار نشد و باز سه ساله که ندیدمشون.
نوشته: امین
پسردایی هات با پسر کمو هات چهارتایی کردنت کس مغز جقی.کیرکلفتم از پهنا توچشت کونی
خوبه با ادب و با فرهنگ بودی که میرفتی میمالیدیشون!و کیرتو میدادی دستشون!!اگه اینطور نبودی که خدا میدونه چیکارشون میکردی!!
اونا نخواستن انتقام بگیرن تو ذاتت کونی بوده. حالا کاری نداریم که این داستان به کل دروغه چون مگه میشه ختم بابابرگ بشه بعد بذارن شما سه تا در برین از زیر کار و برین عرق خوری. حالا اون قسمت هم که نوشتی پسر دایی بعد شد پسر عمو هم یه قسمت کسشعر داستانت هستش
من که با این داستان ابم اومد شمارو نمیدونم😍😍✨😘
امین بابا یه سوال ؟
فقط کیر من اینجا ۱۴ سانته
همه ۱۷،۱۸ سانته هستن
اصلا اعتماد به نفسم به خاک فنا رفت
متوجه نشدم وقتی اونا کوچیکتر بودن تو میمالوندی بهشون،،،کیرت رو نشونشون میدادی،،،،بعد الان بهشون دادی؟بعد اون مالوندن زمان گذشته نکنه کونت رو میمالوندی به کیر شون؟؟؟عزیز،،،،،حداقل الان میومدی میگفتی وقتی داشتی اونا رو میکردی،،،یهو اونا گفتن زمان قدیم اذیت و بی ادبی میکردی ،،،حالا که ما رو کردی،،،،ما دو نفری میکنیمت که یاد بگیری با ادب باشی،،،بیا “”“بکنیمت ادب”"
کیرم تو قبر پدربزرگتون که یه مشت کونی گذاشت و رفت
تازه اونام بای بودند
همون ۵ خط اولش رو خوندم فهمیدم مشکل جق زدن داری، امیدوار راه حل بهتری برای خودت پیدا کنی.
لطفا ادامه نده عزیز.
آخه سلامتی پدربزرگ مرحومت؟؟؟؟؟؟؟؟😐😐😐😐
کیرم تا ته کص ننت
به همجنس حس نداشتی از بس به بهونه قلیونی میبردنت ته باغ فک میکردی هرکی بزرگ شه باید بچه باز باشه
اول گفتی پسر دایی بعد گفتی پسر عمو؟فکر کنم از همون اولشم با دودولاشون بازی میکردی وگرنه من تو کتم نمیره یه نفر به کونایی مه قبلا کرده کون بده
آخر الزمان شده همه کونا لات شدن
اوووووف چقد دوس دارم 2تا از دوستام اینجوری بکننم 😍 ❤️
میخوای کون بدی راحت بگو چرا پای فامیل رو باز میکنی به داستان
اصل داستان افتضاح، جمله بندیت افتضاح تر، پایان بندیتم ریدی… از ده نمره ۲ میگیری اونم برا این که وقت گذاشتی نوشتی
والا حوصله نداشتم کسشعرات رو بخونم .
ولی معلومه کسشعر نویس خوبی نیستی
چون نه سلام کردی به مخاطبت کس تیوپ
نه مقدمه خوبی داشت داستانت .
همون دو خط اول فهمیدم ، کیرت به هیپوتالاموس مغزت اتصالی کرده . و کس مغز کله کیری شدی .
یه جلق دیگه بزن شاید پیداشون شد ،لااقل اینبار خواهرت رو هم بنداز جلو یه کس حسابی بکنن
کلید اسرار : نزارین بابا بزرگتون بمیره! کونتون میزارن!! 😁