پسرعمم منو از کون کرد (۵ و پایانی)

1400/12/25

...قسمت قبل

سلام
نمیخواستم دیگه داستانی بنویسم ولی گفتم بزار اینو که تا اخرین روزای قبل رفتن علی از اهواز انجام میدادیمو بنویسم که شاید بعضیاتون خوششون بیاد
خب اگر داستانای قبلی رو خونده باشین دیگه فهمیدین که علی از جوراب بالا زانو و پسر تو سن و سال 12 تا 16 خیلی خوشش میومد
هرزگاهی خونه ما خالی میشد و منم که وقتی خونه خالی میشد مثلا برای مدت زمان طولانی زنگ میزدم حسین وداداشش میومدن اونجا و لباسا مونو عوض میکردیم و جورابای مامان منو که واسه ما بالا زانو بود انگار پامون میکردیم و بعد به علی زنگ میزدم علی هم تنها ایرادش این بود که تا بخواست بیادخونمون خیلی لفتش میداد
خونه ما دو خوابه بود ونمیشد هرکدوم تو یک اتاق بریم برای همین یا دوتایی میبرد تویک اتاق یا یک نفر یک نفر
اونروز اخر قبل ازاینکه علی بخواد بره (شهرستانی که اسمشو نمیارم چون تابلو فقط و فقط اسم استان رو میگم تو اذربایجان شرقیه) منو حسین و داداشش تو خونه ما لباس عوض کردیم پنجشنبه بود ومادروپدرم بهمراه خواهرم رفته بودن شهرستان طبق عادت همیشگی وهرهفتشون و شبم خونه خالی بود
علی از ساعت 9:30فکر کنم بود که اومد بعد از اینکه اومد داخل اول یک خنده زیبا بهمون کرد بعدش گفت بزارین یک چیزی سفارش بدم بخوریم که من گفتم غذاهست اگر میخوای برو تنقلات بخر گفت باشه و منو صدا کرد بهم گفت امروز اول میخوام علی داداش حسینو که باز بهش میگم اینجا علی 2 رو بکنم پس خوب امادش کن و سوراخشم با انگشت باز کن قبلشم بگو بره خودشو خالی کنه منم تعجب کردم وگفتم علی اون نداده تا حالا از عقب گفت نترس تو هم نداده بودی حسینم نداده بود و… تو اینکارو کن تا من بیام منم گفتم باشه تا علی رفت منم رفتم پیش حسین و علی 2 گفتم جریانو بعد علی 2 گفت درد داره گفتم اول بیابریم دستشویی بهت بگم چیکار کن بعد فکر دردش باش اونم زود اومد وکاراشو کردم، موهای علی مثل دختراست وبلنده و همینطور خودشم بوره وخیلی خوشگله چه از من چه از حسین و خوابوندمش رو تختم و وازلین زدم به انگشتم و شروع کردم انگشت کردنش و همزمان با دستمم کیرشو بازی میدادم که شق بود اروم اروم تا سه تا انگشت کرده بودم که علی رو دیدم اومد تو اتاق گفت امیر حسین تو برو بیرون تا من بیام
منم گفتم باشه بعد صندلی خواستم بزارم برم از بالای در نگاه کنم که علی منو حسینم صدا کرد داخل وقتی رفتیم داخل تعجب کردم علی کیرشو تا نصفه جا کرده بود تو کون داداش حسین اونم اصلا انگار نه انگار بار اولشه ولی وقتی شروع کرد عقب جلو کردن اون یکم دردش گرفت و علی هم همونطوری دست به روناش میکشیدو کیرشو میکرد تا اخر داخلش ودر میاورد خوابوندش به یک طرف و دوباره گذاشت از جلو از لاپاهاش تو کون علی2 و علی2 رو بغل کرد واونم یکی از پاهاشو انداخت رو رون علی و علی تندتند میکرد و سینهاشو میمالید به سینهای علی 2 دوباره تو همون حالت باز رو به بغل فقط از پشت سر علی 2 گذاشت تو کونشو شروع کرد به کردن و اینقدر کیر علی 2 رو مالید که اون ارضا شد و علی هم ابشو ریخت تو کون علی 2
بعدش اروم بعد از چندثانیه کیرشو از تو کون علی 2 در اورد و ابش یکم از تو کون علی 2 اومد بیرون
به علی 2 گفت رو شکم بخواب که ابش جذب بشه و اونم همینکارو کرد
بعد از 1 ساعت با حسین رفت تو حمام بعدش منم رفتم که اونجا حسین کیرشو گذاشت تو سوراخ من علی هم دو طرف کمر حسینو گرفته بود سرپایی تو سوراخ حسین عقب جلو میکرد و حسین با ضربه های علی فقط کیرشو تو من جلو عقب میکرد بعدش حسینم بغل کرد دوباره گذاشت تو سوراخ حسین و تا ته کرده بود داخلش منم داشتم کیرمو میمالیدم و و بعد حسینو یک دفعه گذاشت پایین گفت دهنتو باز کن کیرشو کرد تو دهن حسین ابشو ریخت تو دهنش وگفت بخورش یکدفعه اونم قورتش داد و دوش گرفت رفت بیرون و منم ارضا کردم خودمو با علی یک اب گرفتیم به تنمون رفتیم بیرون شب موقع خواب تو رختخواب علی اومد تو تخت پیش من و یک لوله ازمایشگاه که بهتون تو داستاتای قبلی گفتمو داد دست حسین گفت بکن داخل علی 2 و شلوارک منو زیر پتو داد تا زیر زانوهام پایین و کیرشو گذاشت اول لاپاهام بعد گفت بیا بشین روش منم رفتم نشستم روش که یک دردی گرفت سوراخم که نگو اما بعدش عادی شد و دوباره منو چهارزانو کرد و خودش افتاد به جون من چنان تندتند تو سوراخم میکردو در میاورد که بدون اینکه دستش به کیرم بخوره من ارضا شدم بعد خوابوندم رو شکم و دستاشو اهرم کردو اسه 8 یا10 دقیقه کرد منو که سنراخم میسوخت دیگه ولی خیلی حال میداد و ابشوریخت تو کون من و بمنم گفت برنگرد تا ابم بمونه تو سوراخت جذب بشه
تا صبح دو دست دیگه منو حسینو کرد ولی اون دو دست دیگه ابش نمیومد بعد ارضا شدن و 3روز بعدم رفت همون شهرستان الان 2 سال شده و فقط6 ماهی یکبار میاد که دیگه منو حسینو نمیکنه میگه بزرگ شدین و فقط داداش حسینو میکنه
کاش منم میشد سنمو پایین بیارم تا دوباره طعم بغل علی رو بچشم
این دیگه اخرین داستان من از خودمو پسرای فامیلمونه البته خیلی داستانهای دیگه هم هست اما مشابه همینان اتفاقایی که افتاد و گفتنشون مطمئنا خسته کننده میشه برای شما
امیدوارم از خوندنشون لذت برده باشین
و تک تک این داستانهایی که گذاشتم براتون واقعیت محضه و اونی که میاد میخونه و زیر پتو صد تا کار انجام میده اخرشم فحش میده یا چرت وپرت میگه یک ادم عقده ای بیشتر نمیتونه باشه چون من دیدم همچیزو وتجربه کردم و مهمه برام که دوست ندارم ببینم کسی بگه دروغ میگی و از این چیزا
خوش باشین همگیتون و امیدوارم هرارزویی چه غلط چه درست، چه گناه چه ثواب،اگر دارین طعمشو تو این دنیا بچشین و لذتشو هرچندکوتاه اگر باشه ببرین چون اگرم بلند باشه بازم وقتی تمام بشه میگین چقدر کم بود
🌹
خداحافظتون

نوشته: امیرحسین


👍 17
👎 3
31201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

864144
2022-03-16 02:13:37 +0330 +0330

عالی بود .
منم تمایل به مفعول بودن دارم ، چند ساله ولی فرد با اعتماد پیدا نمیکنم که باهاش باشم . تنها راه ارضا کردنم شده انگشتم .

4 ❤️

864172
2022-03-16 11:03:06 +0330 +0330

کاش حوصله داشتم بخونمش،ولی تو این مدت که میام شهوانی متوجه شدم که داستان هرچی طولانیتر،کسشرتر و تخیلی تر

1 ❤️

864203
2022-03-16 15:20:12 +0330 +0330

ببین اگه واقعی هستی و این داستانت واقعیه
و دنبال یکی مث علی میگردی بهم پی ام بده

0 ❤️

864226
2022-03-16 21:15:54 +0330 +0330

حال داد

0 ❤️

865608
2022-03-26 23:51:06 +0430 +0430

خوب نوشتی
من اهوازم میای خصوصی

0 ❤️

896593
2022-09-22 12:43:55 +0330 +0330

چرا نباید یکی تو فامیل ما باشه که باهاش سکس کنیم؟ این خیلی بده خوش به حالتون.

0 ❤️