پسرعمه کونی

1400/09/04

سلام به همه دوستان من سبحان ام ۱۸ سالمه قدم ۱۸۰ ی ذره شکم دارم ولی درکل اوکی ام این خاطره ای که می خوام بگم مربوط میشه تابستان امسال رابطه من و پسر عمم (امید) سال ۹۸ شروع شد ما با خانواده عمم مسافرت رفته بودیم که امید پیش من اومد ی سری سوال های جنسی پرسید و منم جوابش رو دادم این وسط خودش گفت که رابطه پسر با پسر چطوری منم توضیح دادم و اصلا به فکر کردنش نبود اون موقع امید ی پسر مو طلایی قد کوتاه با کون جم و جوری بود فرداش ما به طبیعت رفتیم و امید گفت بلد نیست چطوری جق بزنه منم گفتم باید این جوری کنی این حرفا که دیدم نمی فهمه دستم رو کردم تو شورت شو دولش رو گرفتم شاید ۵ سانت بیشتر نبود اونم کیر منو گرفت کیر من نسبت به امید خیلی بزرگ تر خلاصه ی ساک برا ما زدو اینا دیگه هر روز من می رفتم خونشون ی حالی می کردیم تا اینکه یک روز خودش گفت سبحان میشه منو بکنی منم اوکی دادم ولی من ناشی بودم دیگه همین کردم تو کونش جیغ زد و نداد ولی جرقه کردنش تو ذهنم خورد تا اینکه یک روز بهش گفتم میرم به مامانت میگم که کیر منو خوردی این حرفا گفت تو رو خدا نگو این حرفا گفتم شرط داره اونم اینکه باید به من بدی اولش قبول نکرد بعدش اوکی داد کیرمو تف زدم اون موقع کیرم۱۷ سانت بود و فرو کردم تو کونش وای کونش عالی بود یک کون قمبل سوراخ صورتی تنگ در حدی تنگ بود و داغ که احساس کردم کیرم داره کنده میشه خلاصه ما اینو کردیم و اینم خوشش اومدو ما تا قبل از کرونا باهم هفته ۲ بار سکس داشتیم تا اینکه گفت من دیگه نمی خوام این حرفا گذشت تا تابستون امسال که با هزار تا زحمت مخشو زدم ی چند بار سکس ولی تو همه اینا ی بارش واقعا عالی بود من خونه رو نیم ساعت خالی کردم این اومد تو خونه شروع کردیم اولش زانو زد شلوار منو در آورد شروع کرد به ساک زدن درحدی خوب کیرمو می خورد که همون لحظه نزدیک بود آبم بیاد بعدش لختش کردم محکم زد در کونش درحدی محکم بود که جای دستم موند ی تف انداختم کیرمو کردم تو کونش لامصب کونش مثل کوره داغ داغ بود حالت سگی بودیم و همین طور که می کردمش می گفت بکن منو جون جون عجب کیری داری قربون اون کیر و تخم های قشنگت برم منم بهش می گفتم کونی کی توو می گفت تو که احساس کردم کونش لیز تر شد کیرم رو کشیدم بیرون دیدم از کونش ی آبی کمی با حاله سفید داره میاد حالت رو عوض کردیم اومد نشست رو کیرم کونش تا حالا این قدر روان نشده بود در حدی داغ و روان و همین باعث شده بود آبم دیر تر بیاد چون همیشه خیلی تنگ بود خلاصه کونش روبه رو صورت من بود خودش بالا و پایین می کرد درحدی محکم می زد جون جون می گفت که ترسیدم همسایه ها بشنون بهش گفتم آرام تر لامصب خلاصه خودم شروع کردم تلمبه بزنم ی پنج دقیقه زدم و آبمو بافشار ریختم تو کونش اونم همزمان با کیرش ور می رفت با من ارضا شد خلاصه بعد از این چند بار دیگه کردمش تا دیگه تهدید کرد اگه ادامه بدی اسکرین شات هایی باهاش به من پیشنهاد دادی رو نشون میدم این حرفا منم بیخیالش شدم خلاصه منم از اولش گی نبودم سرنفهمی و احمقی و اجبار این کار و کردم و الان مثل سگ پشیمونم امیدوارم لذت برده باشید اولین داستان بود اگر بدبود دیگه شرمنده

نوشته: پسر حشری


👍 2
👎 11
17001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

844449
2021-11-25 02:38:09 +0330 +0330

کس مغز اول کمی از کس مغزی بیرون شو بعد
پسر با پسرو نمی دونست بعد من کردم اون داد من داد اون کرد اخه بزغاله فاطی کس لودری هم بود واسه کیر احساس داشت شماها چی شده دور برداشتین تا میرسین تف فشار تا ته زدم توش
بیا پیشم منم بزنم تو گوشهات تا از کس مغزی دربیایی

1 ❤️

844500
2021-11-25 09:37:12 +0330 +0330

گی که نبودی و نیستی. در مورد کون کردن هم هیچ اجباری بالاسرت نبوده. خودت خواستی.
الانم اومدی تعریف کردی، آخرشم میگی پشیمونم . امیدوارم لذت برده باشین.

1 ❤️

844501
2021-11-25 09:41:41 +0330 +0330

کسکش بچه مردمو غار کردی حالا میگی از رو اجبار بود؟
تفنگ رو کلت گذاشته بودن گفتن بکنش؟

1 ❤️

844582
2021-11-26 00:40:28 +0330 +0330

خلاصه ما هم اینو کردیم خوشش اومد …

0 ❤️