سلام از خودم بگم الان ۲۴ سالمه اسمم سینا(مستعار)
یه پسرعمو دارم اسمش مهراد که یک سال ازم کوچیک تره
داستان مربوط به هفده سالگیم هست که من حتی خود ارضایی هم نکرده بودم تا این سن
خودم چون بیبی فیس به معنای واقعی بودم و سفید و لاغر خیلی ها روم کراش داشتن حتی الان اون سن که واقعا بدنم مو نداشت و یه کون سفید نقلی دارم
من پسرعموم خیلی تو کفم بود و اون برعکس من بلوغش زود رس بود و قدشم بلند شانزده سالگی ۱۹۰ قدش بود
یه شب ک خونشون کشتی میگرفتیم مثلا خوب راحت منو میزد و وقتی میوفتاد روم کامل معلوم بود از رو شلوار چقدر خودش میچسبونه
من واقعا معذب شده بودم دیگ از رفتاراش و طرز نگاهش به خودم حتی
مثلا بهم چشمک میزد وقتی تنها بودیم منم خودم میزدم به اون راه
ولی رابطمون خوب بود در کل تا اینک رفتیم مسافرت و این منو تنها ک گیر میاورد راجب مسائل سکسی حرف میزد هم موذب بودم هم اینک کنجکاو چون من واقعا چیز زیادی نمیدونستم تو مسافرت بهم پیشنهاد سکس داد منم خیلی جدی رد کردم حتی تهدیدش کردم به بابات میگم
ولی خو چی میخواسم بگم بهش میگفتم پسرت میخواد مخمو بزنه
اینایی ک پسرن متوجه میشن ک نمیشه چیزی گفت
مدتی گذشت و اومدن خونه ما خرید مدرسه کرده بودن و ما اتاق بودیم
و دوباره پیشنهاد مطرح کرد منم گفتم نه بیخیال من اهلش نیسم
شب خوابید خونمون و خانوادش رفتن شب ک تنها شدیم اتاق بهم گف خودارضایی کردی تا حالا منم گفتم نه
گف میخوای برات بزنم گفتم نه بخواب ک بیخیال شد و یکم بحث فوتبالی کرد
و دقیقا وقتی گفتم شب بخیر گفت سوپر بذارم منم دروغ چرا خیلی دوست داشتم ببینم چون دوستام تو مدرسه نشونم نمیدادن و منم عقده شده بود واسم وقتی دیدم فوق العاده داغ شدم دست خودم نبود آروم آروم دست گذاشت کیرم و منم بی اختیار بودم اولین ارضا شدن زندگیم انجام شد خیلی حس خوبی بود واقعا هیچوقت یادم نمیره و خوابیدیم
خوب روش بهم باز شده بود و یه شب ک خونشون بودیم بهم گف بخواب باز برات بزنم منم ذوق ک پسرعموم چه کونی ای هست شب شد و من خوابیدم خونشون و رو تخت بودیم ک دستش گذاشت کیرم گف بذار در قفل کنم کسی نیا کامل لختم کرد خودشم لخت شد برگشت گفت بکن منو
منم ک بلد نبودم اصلا برگشت و تا مالیدم باسنش ارضا شدم حتی نزدیک سوراخشم نرسید و گفت نوبت منه منم گفتم قرارمون این نبود و گفتش ک بذار دیگ نمیدونم واقعا چرا خر شدم وقتی برگشتم کونم لیس میزد ولی من چون ارضا شده بودم اصلا لذت ک هیچی حس تجاوز شدن بهم دست میداد ولی چون به خیال خودم کرده بودمش باید میذاشتم
وقتی خوب لیسم زد
نمیدونم چرا هنسفریش گذاشت گوشش و اهنگ گوش داد منم مثل پر کاه در اختیارش بودم سر کیرش حس کردم سوراخم ولی سوراخم سفت میکردم تو نمیرف تلمبه میزد و رو ابرا بود منم اشک هام دیگ داشت میومد ک چرا انقدر طول کشید ی تیک گفتم کافیه گف آب تو اومده من نه بخواب همینجور ک چشمام و فشار میدادم ی لحظه حس کردم کیرش فاصله گرفت و چشمام سیاهی رفت بعدش متوجه شده بود ک سفت کردم انگشت اشارش به زور کرد داخلم یه آییی گفتم ک جلو دهنم گرف انگشتش حداقل سه دقیقه تو گذاشت بمونه و بعدش دومی که انگشت وسط بود وارد کرد من یه حسی داشتم ک دوست داشتم برینم نمیدونم چرا واقعا ولی خیلی درد داشت بی حال شده بودم و مثل سگ پشیمون ولی فایده ای نداشت تو چنگال یه گرگ شکار شده بودم اتاق بو گند عرق برداشته بود ولی از لیس زدن بدنم دست نمیکشید منو به شکم خوابوند و تا اخر با یه فشار کرد تو واقعا یاد دردش میوفتم حسش میکنم هنوز بالش گاز میزدم فقط ولی زود ارضا شد وقتی کرد داخل و کونم بوسید و با دستمال تمیزم کرد حولش برداشت و رفت حمووم و منم دقیقا عین کسی ک بهش تجاوز شده فقط اروم گریه میکردم وقتی از حموم برگشت و بهش گفتم عذاب وجدان گرفتم حس خوب ندارم این حرف اس ام اس کردم چون تا اومد آهنگش گوش میداد با هنسفری که سریع جواب داد به درک میخواسم بمیرم اون لحظه و نمیدونم چرا بعد یک سال به این آشغال علاقه پیدا کردم و میذاشتم بمالونه منو حتی چندبار با خواست خودم بهش دادم خیلی دوس دارم ترک کنم ولی نمیتونم واقعا تبدیل به کونی این آدم شدم ناخواسته😓

نوشته: سینا