پسر داییم پردمو زد

1395/08/23

با سلام.من اسم لیلاس 163 قدمه.60 کیلو وزنمه.پوست گندمی.و تقریبا تپل.انقد دلم از روزگار گرفته که تصمیم گرفتم بدترین خاطره زندگیمو واستون تعریف کنم.
تازه دیپلم گرفته بودم که با پسر داییم که 23 سالش بود بهم دل دادیمو یه دل نه صد دل عاشق هم شدیم.ما ساکن شیراز بودیمو و خانواده داییم ساکن استهبان از شهرستانهای اطراف شیراز.از سعید بگم قد تقریبا بلند.سبزه پوست .و کمی چهار شونه.چند ماهی رو بصورت پنهانی درارتباط بودیم تا اینکه تصمیم گرفتیم علاقه و دوست داشتنمون رو باخونواده ها درمیون بذاریم.امامن میدونستم بابام زیاداز فامیل مامانم خوشش نمیادو به این راحتی راضی به ازدواجمون نمیشه.ولی برعکس خانواده داییم همشون موافق صددرصد ازدواجمون بودن.روزی که پیشنهاد ازدواج از طرف خانواده داییم مطرح شد.نه تنها بابام مخالفت کرد حتی مامانم هم مخالف ازدواجمون بود.اینکه من فعلا سنی ندارم و سعید هم کارو بار درستی نداره و از این حرفا .وقتی دیدیم فعلا نمیشه کاری کرد تصمیم گرفتیم فعلا دست نگه داریم تا یکم هم به سن ازدواج برسیم هم سعید بره سر یه کاریو یکم پس انداز جمع کنه.
خلاصه این شد ک ما سه چهار سال باهم بودیم…تو این چند سال تقریبا ماهی دوسه بار میومد شیراز به دیدنم.دیگه رابطمون عمیق تر شده بود.از اونجایی که همدیگرو دوس داشتیم و منم مطمعنم بودم واسه ازدواج میخاتم این شد که هر جا میگفت باهاش میرفتم.یه مدت میرفتیم خونه دوستش.سه چهارساعتی که خودشو خانومش سرکار بودن خونه دستمون بود.اولاش اتفاق خاصی نمیفتاد.فقط در حد لبو بغل و این چیزا بود.ولی هربار که همو میدیدیم یه قدم میرفتیم جلوتر.تاجایی که دیگه لباسامون در میاوردیم.سعید کیرشو میذاشت لاپام و نیم ساعتی تلمبه میزد.همیشه واسم سوال بود که چرا انقد ابش دیر میاد.و هر بار یا میگفتش قرص خوردم یا اسپری زدم.منم باور میکردم.تا اینکه یک روز که میخاست بیاد پیشم.خونه دوستش جور نشد.جای دیگه هم نداشتیم بریم.با ماشین رفتیم حاشیه شهر . یه جای که کسی بهمون شک نکنه پیدا کردیم.ولی نرفتیم عقب ماشین.که اگه کسی اومدسریع خودمونو جمعو جور کنیم یا بریم از اونجا.سعید گرفتم تو بغلو شروع کردیم به خوردن لبای هم.همینجور ک لبای همو میخوردیم.سینه هامو از رو مانتو میمالید منم هر از گاهی کیرشو دست میکشیدم.دیگه دوتا از دکمه های پایین مانتومو باز کردو دستش از زیر تاپم کرد داخل.یکم از رو سوتین سینمو مالید.بعد دستشو کرد داخل و از زیر سوتین سینمو گرفتو شروع کرد به مالیدن.هر دومون هم حواسمون ب اطراف بود ک یه وقت کسی نیاد.یکم ک سینمو مالید دکمه های شلوارمو باز کرد و دستش کرد تو شرتم.از روشرت کسمو میمالید. همزمان هم لبا همو میخوردیم.حواسمون به اطراف هم بود.دیگه کسم حسابی اب راه انداخته بود.دستش کرد تو شرتمو چوچولمو میمالید.همینجور ک با دستش چوچولمو میمالید با یکی از انگشتاش رو سوراخم ضربه های اروم میزد.دیگه تو حال خودم نبودم.جامون هم راحت نبود ولی بدجور شهوتی شده بودم.با اینکه تو اوج شهوت بودم یک لحظه احساس کردم انگشتشو کرده داخل.سریع خودمو کشیدم عقب گفتم دیوونه چکار میکنی.یکم عصبی شدم گفتش چیزی نیست با یک بند انگشت اتفاقی نمیفته.اینجور که گفت اروم شدم.گفتم نه خطر داره دیگه نکن.گفتش باشه و شروع کرد فقط چوچولمو مالید.بعد چند دقیقه ابم اومد.یکم که حالم اومد سرجاش سعید کیرشو دراوردو گفتش بخور. کیرشو کردم تو دهنمو واسش لیس میزدم.اینبار دارو مصرف نکرده بود ابش زود اومد.خلاصه برگشتیم شهرو تا خاستم برم خونه یک ساعتی شد.رفتم تو اتاق لباسامو دراوردمو رفتم دسشویی تا نشستم یهو دیدم یه قطره خون ازم اومد; برق از سرم پرید.رنگش قرمز کمرنگ بود.پاشدم تو شرتم نگاه کردم ولی چیزی ندیدم. اومدم از دسشویی بیرون سریع باسعید تماس گرفتم.کلی بهم خندیدگفتش دیوونه این چه حرفیه با انگشت که پرده پاره نمیشه تازه اگه میخاست خون بیاد همون موقع میومد نه بعد یکی دوساعت. ولی من دلم اروم نبود.گریه کردم.سعی کرد ارومم کنه.گفتش فردا بیا حضوری صحبت کنیم فرداش رفتیم بیرون از اونجایی که عاشقش بودم با یکم حرف زدن که نه محاله با انگشت پاره شه و باید خون زیادی بیادو از این حرفا راضیم کرد.منم متاسفانه اون موقع سنی نداشتم که بخام یا برم دکتر زنان چک کنن یا بخام تحقیقی چیزی کنم که چطور پارگی پرده اتفاق میفته.و چون شنیده بودم درد پارگی خیلی شدیده و دردی هم که من حس کردم زیاددنبود.نه اینکه نبود.ولی کم بود.دیگه خودمم بی خیال شدمو گفتم اره احتمالا با چوچولم ور رفته زخمی چیزی شده.خلاصه روزگار گذشتو; هر راهی خانواده داییم زدن نشد بابامو راضی کنن.دیگه اون اواخر هم حس میکردم سعید مث قبل میلی به ازدواج نداره.دیگه دعوا و بحث و قهر و این چیزا بینمون زیاد شده بود.منم دختری نبودم که تو رو بابام وایستمو بگم یا سعید یا فلان میکنمو چنان میکنم.این شد که نشد بهم برسیم.هر چی هم بزرگای فامیل پادرمیونی کردن فایده نداشت.نشد که نشد.دیکه وقتی دیدیم نمیشه تصمیم گرفتیم هر کسی بره دنبال زندگی خودش.چند ماهی بدون سعید گذشت.حالا بماند از سختی که بهم گذشت و افسردگی که گرفتم.به هر بدبختی بود گذشت که خبر اوردن که سعید نامزدی کرده.منم دیگه به نبودش عادت کرده بودم نه اینکه بگم ناراحت نشدم ولی خب آنچنان واسم سخت هم نبود.
یه روز تو خونه تنها بودم.فیلم سکسی دیدم حشری شده بودمو شروع کردم ب مالیدن کسم.قبل از اینکه با سعید رابطه داشته باشم چند باری خودارضایی کرده بودم.اینبار چون فیلم هم میدیدم حسابی کسم اب انداخته بود.ولی اینبار احساس کردم دستم به راحتی میره داخل کسم و خیلی زود هم ارضا شدم.چند ماهی گذشت سعید هر از گاهی بهم زنگ میزد حالمو میپرسید و هر بار هم میگفتش لیلا حلالم کن. منم سوال میکردم واسه چی هر بار هم جواب سر بالا میداد.گذشت تا یکبار دیگه بعد پریودیم خودارضایی کردم.اینبار دیگه مطمعن شدم سوراخم بسته نیس.چون قبلا که خود ارضایی میکردم اصلا انگشتم نمیتونستم بکنم داخل .اما اینبار تا یکم ابم میومد قشنگ احساس میکردم که براحتی انگشتم میخاد بره داخل خیلی نگران شدم.یادم به قطره خونی که ازم اومد افتاد و خودمو لعنت فرستادم که چرا همون موقع پیگیری نکردم.با اینکه دیگه سنم بیشتر شده ولی میترسم برم دکتر زنان چک کنم بکارتمو.شبو روزم گریه س.کلی تحقیق کردم راجع به پاره شدن بکارت.و به این نتیجه رسیدم که پرده در دوسانتیه واژن قرار داره.و دو بند انگشت از هر شئ که وارد شه باعث پارگی میشه.و حتما هم نباید آلت باشه که پاره شه.و حتی اگر یکبار دخول انجام شده باشه حتی اگه سالها ازش بگذره به خودی خود جوش نمیخوره…دوستان بخدا خاطره ای که گفتم حقیقته بدون کمو کاستی.امیدوارم از دوستان کسی پیدا شه بتونه کمکم کنه.و راهنماییم کنه که چکار کنم.چون دیگه تقریبا مطمعن شدم بکارتم اسیب دیده.دوستان ببخشید اگه خاطرم زیاد سکسی نبود و وقتتون رو گرفتم. لطفا اگر کسی هس بتونه راهنماییم کنه.

نوشته: لیلا


👍 5
👎 7
51807 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

564391
2016-11-13 21:09:15 +0330 +0330

نمیدونم چی بگم ، پرده هم پرده های قدیم ، با بادمجون بزور باز میشد الان باوخود ارضایی و انگشت کردن ، شما یه سر به دکتر بزن ، ضرر که نداره ، برو خدارو شکر کن حامله نیستی

0 ❤️

564406
2016-11-13 21:41:44 +0330 +0330

خووووبببب حالااااا انقد نگرانی و استرس نداره عزیزم! 500 تومن برو بده واست ترمیمش کنن! کس که ندادی 4 سال که نگران باشی که! واژنتم هنوز ماهیچه هاش بستست و دست نخورده! نگرانی نداره

0 ❤️

564408
2016-11-13 21:46:08 +0330 +0330

دو ساعت کلی نوشتم نت قطع شد پاک شد، هیچی دیگه. همکاران در خدمتتون هستن.

1 ❤️

564411
2016-11-13 22:07:25 +0330 +0330
NA

عزیزمن چیزخاصی نیست که همچی باپول درست میشه من دکترآشنادارم،چک میکنه بهت میگه یاخودش خوب میشه یابرات درستش میکنه

0 ❤️

564413
2016-11-13 22:16:12 +0330 +0330

من فکر میکنم بهترین راه شما اینه که شما با همون پسر داییتون و همینطور اگر میتونید با مادر خودتون مشورت کنید.

خصوصا چون شما به طور مداوم سکس نداشتید باید به نظرم ترمیمش راحت باشه.

0 ❤️

564415
2016-11-13 22:20:33 +0330 +0330

اوووووووووووووفدرسته پسرم اما میدونم چی میگی حستو درک میکنم
ولی جای ناراحتی نیست این مشکل پیش میاد.منم با دوست دخترم شینت هایی کردیم اینجوری
سکس از مقعدو… چند باری ازش خون اومده. دقیقا چند باری که شرایط سکس مناسب نبود و حولکی انجام دادیم بعدش حس کردیم که خون اومده ازش. ولی مطمعن بودیم که دخول از واژن صورت نگرفته .به دکتر زنان هم مراجعه کردیم که گفت مشکلی نیست.البته گفت کمی اسیب دیده ولی خب پرده سر جاشه.
شما هم اگه خیلی میترسی برو دکتر اگه سوال بیشتری هم داشت میتونی تو پی وی ازم بپرسی تا جایی که بتونم کمکت میکنم.

0 ❤️

564419
2016-11-13 23:14:49 +0330 +0330

اگه وسوسه نشی و خیار و بادمجون توش نکنی باز نمیشه،اگه تا حالا کیر به خودش ندیده وقتی سکس کنی کاملا باز میشه و خون میاد، ولی اگه عادتش بدی به خیار و این چیزا واژنت گشاد میشه بدون اینکه خون بیاد،فردا هم کیر بخودش ببینه دیگه ازش خون نمیاد، دکتر زنانم بقول دوستان ترس نداره، یه چک میکنی خیالت راحت میشه،
عق به این فرهنگ و کشوری که پسرا هر غلطی دلشون میخاد میکنن ، اونوقت دخترا فقط باید عذاب بکشن.

0 ❤️

564423
2016-11-13 23:46:50 +0330 +0330

دونسته بهت میگم بکارتت فقط خراش برداشته
یعنی مطمئن باش هنوز دختری
وقتی پاره بشه خودت میبینی چه خونی میاد
کلا فراموش کن این جریانو و زندگی عادیت رو بکن

0 ❤️

564439
2016-11-14 03:49:46 +0330 +0330

ببین دختر خانم، اگه واقعاً راست گفته باشی، دو مطلب مهم هست، اول اینکه چون دخول کامل انجام نشده، پس هنوز واژن شما حالت دخترانه داره و بسادگی نمیشه پی به پارگی پرده برد، توضیح اینکه خیلیها فکر می‌کنند دختر بودن فقط پرده است و… اما جهت اطلاع بگم که واژن دختر تا قبل از ورود و دخول کامل، توسط دو استخوان نرم ولی محکم چسبیده بهم هست و با فشار دخول این استخوانها کنار رفته و واژن باز می‌شود. البته اگر تا حالا توسط خیاری چیزی یا حتی انگشتت زحمت اینکار را نکشیده باشی!! پس با ادعای اینکه حین ورزش پرده پاره شده مشکلی پیش نمیاد. البته تا قبل از ازدواج بهتره سراغ ورزشی مثل ژیمناستیک بری نه شطرنج!! مطلب دوم اینکه حتماً به پزشک زنان مراجعه کنید و از نوع پرده و آسیب آن مطمئن و مطلع شوید. چنانچه پرده کامل از بین رفته باشد، در حال حاضر در بیشتر شهرهای بزرگ، پزشک زنانی پیدا می‌شود که با مبلغی هزینه کردن، دوباره پرده را بدوزند. در صورت اینکه شوهر شما یا خانواده‌اش خواهان تست سلامت بکارت باشند، طبق دستور وزارت بهداشت و درمان، تمام پزشکان موظفند تایید سلامت بکارت را ارائه دهند و نیازی به ترس و نگرانی نیست.

0 ❤️

564447
2016-11-14 05:26:30 +0330 +0330

برو دکتر - البته بازم بعید میدونم اینجور پرده بخوره - ولی دکتر علمی ترین راه حلِ - آخه تو سایت سکسی که راه پیدا نمیشه دختر - گریه ام نداره - واقع گرا باش و برو دکتر و حل کن تریدی و مشکلتو - آفرین

0 ❤️

564450
2016-11-14 06:02:10 +0330 +0330

اگه بری دکتر میفهمه که دادی چون سوراخت احتمالا خیلی گشاد شده بعد دکتر میگه پرده که نداری هیچ چند سال کار کشیدی از این کوس آقا سعید هم داره کوس جدیدشو میکنه مزاحمش نشو (clap)

0 ❤️

564476
2016-11-14 11:52:29 +0330 +0330

من مادرم دکتر زنان هست.پیوی خصوصی بده.میتونم کمکت کنم

0 ❤️

564535
2016-11-15 01:51:40 +0330 +0330

بنده یک خاطره مشابه داشتم ولی اون خانوم حاضر نشد بیاد دکتر متاسفانه خیلی رک بهتون بگم حتی با دوختن در پزشکی قانونی مشخص میشه ولی یک اصل مهم هست و اونم اینه اگر طرفی که باهاتون ازدواج خواهد کرد ادم باشه باید حال شما برایش مهم باشد نه گذشته من خیلی دختر باکره میشناسم که هزاران غلط کردند و دختری میشناسم که فقط با یک نفر بوده در هر حال تا مشخص نشده از انگشت کردن بپرهیزید چون در اثر ضربه هم میتواند پاره شود

0 ❤️

564545
2016-11-15 05:14:14 +0330 +0330

بمیلمو اجی ژونم

0 ❤️

573771
2017-01-13 11:14:56 +0330 +0330
NA

دیگه پردت پاره شده که برو بده خوش باش با بی پرده.خخخخخخ

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها