پسر عمه زنم

1400/02/31

سلام 💔
میخوام داستان واقعی که اعتماد چه بلای آورد بر سرم رو بنویسم اسم من محسن ۳۰ ساله از کرج یک آرایشگاه مردانه دارم خیلی هم به خودم میرسم . به قول همه هم خوشگلم هم خوشتیپم. من رفتم خواستگاری یک دختری که بهم معرفی کردن دختر زیبا چهره و خوبی به نظر میومد اسمش مریم بود ما با هم نامزد کردیم خانواده‌ها هر دو رازی بودن بعد چون پدر مریم خیلی اسرار داشت ما سریع عقد و عروسی رو گرفتیم رفتیم توی خونه خودم .
مریم منو میبرد خونه فامیلاش و هرجایی میرفتیم بسیار تحویل میگرفتم و احترام میزاشتند .
مریم یک پسر عمه داشت به نام مهرزاد ما هر جا میرفتیم بیشتر مهرزاد آنجا بود خیلی شوخ بود و خودمونی خیلی هم با مریم شوخی میکردن.
من گفتم بلخره پسر عمشه سخت نگیرم مهرزاد وضع خوبی نداشت .
یک روز بهم گفت میزاری بیام پیشت کار کنم؟
مهرزاد ۲۷ سالش بود لاغر اندام و تیز و فرز بود خلاصه آمد پیش من مشغول شد چون خیلی سرم شلوغ بود مهرزاد در عرض یک ماهه استاد شد .
همیشه ظهر که میرفتم خونه به مریم میگفتم غذا درست کن که ظهر مهرزاد بیاد نهار پیش خودمون نره این همه راه خونه و برگرده.
من بیشتر وقت ها بعد از نهار میخوابیدیم مهرزاد و مریم فیلم میدیدن .
مدتی گذشت مریم زنگ میزد برای خرید خونه میگفت فلان چیز رو برای نهار نداریم میگفتم ظهر میگیرم میارم میگفت نه میخوام حالا درست کنم.
من پول و سویچ ماشین رو میدادم مهرزاد میرفت خرید میکرد و میداد به مریم و میومد .
یا بعد ظهر زنگ میزد میگفت شب مهمان داریم برام پیامک میکرد اینها رو بگیر و بیار من چون صاحب آرایشگاه بودم خیلی از مشتریها دوست داشتن که خودم موهاشون کوتاه کنم همیشه مهرزاد و می‌فرستادم دنبال خرید بعد ببره برای مریم .
این قضیه ادامه داشت تا یک روز بیماری کرونا امد یک روز طبق معمول مریم زنگ زد و لیست خرید داد و گفت این ها رو لازم دارم البته اینها روزانه نبودن ولی در هفته چند باری بود .
خلاصه لیست و همراه کارت عابر بانک دادم و سویچ ماشین که بره خرید بعد از اتحادیه زنگ زدن گفتن باید تعطیل کنید به خاطر کرونا که آمده حداقل یک هفته من سالن آرایشگاه و بستم گفتم میرم خونه تا مهرزاد بیاد بهش زنگ نزنم دیگه وقتی رسیدم دیدم ماشین دم درب پارکه با خودم گفتم چقدر سریع خرید کرد و آمد کلید انداختم رفتم داخل در حال بسته بود رفتم در رو باز کنم تو پذیرایی پیدا بود کسی نبود آروم در رو باز کردم رفتم داخل صدای آخ و اوخ و سکس میاد دست و پام شل شدن رفتم دیدم صدا از تو اتاق خوابه در هم باز بود وقتی نگاه کردم دیدم مریم روی چهار دست و پا دولا شده و مهرزاد داره تلمبه میزنه و مریم هی میگفت بزن مهرزاد اونم با قدرت میزد من فقط داشت نگاه میکردم چطوری داره زنمو میکنه و محکم میزنه و مریم کیف میکرد از یک طرف خورد شدنمو میدیدم از یک طرف حس بیغیرتی از یک طرف شهوت نمیدونستم چه کنم؟
اون لحظه گوشی رو از جیبم در آوردم و از پشت در فیلم گرفتم ازشون جوری مریم میکرد که تا حالا چنین سکسی نداشتم یعنی دلم نمیومد اینجوری زنمو بکنم ولی مریم میخندید و لذت میبرد
بعد مریم خوابوند رو کمر پاهاشو باز کرد وقتی کیر مهرزاد دیدم تعجب کردم کیرش هم کوچیک بود پس مریم روی چه حسابی به این داره میده؟
بعد از فیلم گرفتن وسط سکس قطع کردم از خونه رفتم بیرون خیلی فکر کردم که چه کنم؟
دیدم یا بیغیرت باشم یا خودمو از شرش خلاص کنم؟
پارک پشت خونه نشستم داشتم فکر میکردم که واقعا چکار کنم؟
نفهمیدم ساعت کی گذشت دیدم گوشیم زنگ خورد مهرزاد بود بهم گفت کجایی؟
چرا سالن بستش؟ بهش گفتم دارم میام خونه بهم گفت خو میومدم دنبالت چرا زود بستی گفتمش تو رفتی برای مریم زحمت بکشی گفتم خسته شدی خیلی از زحمت های شخصی منم افتاد گردنت گفتم بتونی خوب استراحت کنی.
هیچی نگفت بعد گفت باشه داداش.
از توی پارک بلند شدم رفتم سمت خونه درب باز کردم دیدم ماشین تو حیاطه مریم نهار درست کرده روی میز چیده مهرزاد پا تلویزیون نشسته تا من و دیدن شروع کردن سلام و احوالپرسی
مهرزاد گفت خسته نباشی نگاهش کردم گفتمش شما خسته نباشید گفت چرا شما گفتم آخه هر دو زحمت کشیدید رفتم رو تختی که داشت زنمو میکرد دراز کشیدم مریم آمد گفت چیشده چرا نمیایی نهار بهش گفتم اشتها ندارم ظهر مهمان دارم برای خودتو مهرزاد آژانس میگیرم برو خونه مادرت .
گفت باشه نهار رو خوردن و رفتن من تو خونه تنها بودم فیلم سکسشون فرستادم تو واتس آپ مریم زیر نوشتم دیگه مریم دیگه نیایی تو خونه من تنها فرصتت اینه که خودتو مهرزاد زنده رفتین بیرون از این خونه و برو دادگاه دنبال طلاقت که هیچی بهت نمیدم وگرنه جرمت میدونی خودتو مهرزاد چیه؟
هرچی زنگ زد جوابشو ندادم و حالا یک ماه ما جدا شدیم.
خواستم بگم نتیجه‌ی اعتماد این میشه.
که چند ماه داشت زنمو میکرد من نمیدونم فکر میکردم بچه خوبیه.
دوست به سایه خودتون هم اعتماد نکنید.
با تشکر که داستان واقعی زندگیم رو خوندید.

نوشته: محسن


👍 131
👎 5
190401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

810846
2021-05-21 00:32:24 +0430 +0430

دقیقا همینطور
دوره اعتماد کردن گذشته

9 ❤️

810857
2021-05-21 00:54:11 +0430 +0430

دوست عزیز ، نمیدونم داستانت واقعیه یا نه اما اگه وقعی باشه ، به نظرم اشتباه کردی . باید لااقل پیش پدر و مادرش ، آبروش رو میبردی و کلی استرس واسشون درست میکردی و خسارت هات رو میگرفتی و بعدا تموم میکردی . حرف من ، از روی کینه نیست . این یه تنبیه بزرگ برای یه خائن و والدینی که توی تربیت فرزندانشون کوتاهی میکنند هست . شاید باز هم یه جوان دیگه بدین صورت گرفتار بشه .
به هر حال گذشته ها گذشته . یاد بگیریم که به اندازه اعتماد کنیم .


810860
2021-05-21 01:16:19 +0430 +0430

طلاق بهترین راهکار

4 ❤️

810875
2021-05-21 02:14:42 +0430 +0430

چه آدم روشنفکر و منطقی ای بودی تو


810883
2021-05-21 02:52:24 +0430 +0430

چه عجب، بالاخره ( و نه بلخره ) یه نفر پیدا شد که در این طور موارد منطقی فکر کنه و تصمیم بگیره. چه داستان باشه چه خاطره ای واقعی ، دست مریزاد.
ضمنا" غلط های املاییت رو مخ بود. لطفا قبل از آپ کردن نوشته هاتون یک بار درست مرور و تصحیح کنید. اینطوری به خواننده هاتون احترام میذارید.
راضی ، نه رازی
اصرار ، نه اسرار
تحویل می گرفتنم، نه می گرفتم
میذاشتند، نه میزاشتند
سوئیچ، نه سویچ
هال به معنای سالن، نه حال
و نیز ترکیب در عرض یک ماه درسته یا یک ماهه ، نوشتن هر دو در یک ترکیب غلطه.
در هر حال اگر داستان واقعی بود امیدوارم زودتر به اندوهش غلبه کنی و از تجربه به دست آمده ات به خوبی در آینده استفاده کنی. 👍 🌹


810903
2021-05-21 05:32:07 +0430 +0430

بهترین کار را انجام دادی، این روش، کار یک آدم فهمیده است. بگذار گم بشه، زنی که دنبال خیانته. الان هم به ادامه زندگی خودت فکر کن، سنی نداری. امیدوارم یک زندگی خوب داشته باشی.

6 ❤️

810914
2021-05-21 08:05:52 +0430 +0430

چقدر باحال برخورد کردی

4 ❤️

810916
2021-05-21 08:41:10 +0430 +0430

کرونا چ کارها که نکرد ، لعنت بهت کرونا

فقط پسره خوش بحالش شد
خوب بود ، لایک

5 ❤️

810919
2021-05-21 08:53:39 +0430 +0430

عجب منم خیانت دیدم ولی نه مثل تو ولی مثل اشغال گذاشتمش در خونه و دیگه به هیچ زنی اعتماد ندارم

3 ❤️

810920
2021-05-21 08:55:13 +0430 +0430

کاش فقط داستان بود
خیلی ناراحت شدم

7 ❤️

810940
2021-05-21 10:54:38 +0430 +0430

بهترین تصمیم رو گرفتی

خیانت = طلاق

5 ❤️

810942
2021-05-21 10:58:01 +0430 +0430

چه واقعی چه غیر واقعی عالی بود👍❤️

4 ❤️

810960
2021-05-21 14:00:09 +0430 +0430

اکر راست باشه کار درستی کردی

1 ❤️

810961
2021-05-21 14:10:27 +0430 +0430

شایدم نتونستی به زنت حال خوب بدی

0 ❤️

810963
2021-05-21 14:21:59 +0430 +0430

باعث عبرته برای همه

1 ❤️

810967
2021-05-21 14:36:40 +0430 +0430

بهترین رفتار در جواب خیانت همینه بهت تبریک مسگم تو منطقی ترین انسانس هستی ک ب عمرم دیدم تبریک دوم هم برای این ک ی هرزه و ی نارفیق از زندگیت حذف شد موفق باشی

5 ❤️

810977
2021-05-21 16:02:28 +0430 +0430

هیچی بیشتر از سکس برام لذت واقعی نداره ولی دوستم بهم اعتماد داشت ولی زنش اومد سمتم تا سکس پیشرفتیم ولی وجدانم زورش زیاد بود نذاشت زنشو بکنم خیلی اذیت شدم تا ردش کردم و البته خیلی مشکلات روحی هم برام پیش اومد ولی در نهایت ردش کردم
به هر حال نتونستم اعتماد دوستم رو خاک مالی کنم الان کلا ازشون دوری کردم.نباشن بهتـــره

4 ❤️

810978
2021-05-21 16:02:30 +0430 +0430

کار درست رو تو کردی درود به شرفت

4 ❤️

810988
2021-05-21 18:38:27 +0430 +0430

باید مادرشون میگایدی ابروشونو میبردی خاک تو اون سرت کنن بیغرتی فقط به این نیست که ناموستو بکنن بعد تو باهاش جق بزنی باید اون طرفو به حقش برسونی خاروشونو میگایدی

0 ❤️

810991
2021-05-21 19:06:55 +0430 +0430

خیلی تصمیم عالی بود حداقل بهتر از این بی‌غیرت های کونی بود ولی اگه من بودم فیلم تحویل دادگاه میدادم کون جفتشون پاره بشه

0 ❤️

810998
2021-05-21 21:06:03 +0430 +0430

اولین داستان شهوانیه که همه خوششون اومد
عالی بود

1 ❤️

811054
2021-05-22 01:08:39 +0430 +0430

یکی از دوستام با یه زن شوهردار ارتباط جنسی داشت بلاخره شوهره میفهمه و موقع ارتکاب جرم با برادرش سر میرسه و پسره رو لخت از طبقه ۳ میندازن پایین و جونشو از دست میده عجب مرگ بدی😐

0 ❤️

811159
2021-05-22 14:00:14 +0430 +0430

اقا به هیچکی اعتماد نکنید داداش پسر عمه پسر دایی هر کی میخاد باشه.اتفاق تو یه لحظه میفته .شهوت تو یه لحظه کورت میکنه و اون اتفاق میفته

1 ❤️

811169
2021-05-22 15:34:11 +0430 +0430

باید جفتشونو همون موقع جر میدادی

0 ❤️

811173
2021-05-22 16:26:24 +0430 +0430

باحال بود

0 ❤️

811196
2021-05-22 20:44:22 +0430 +0430

من دوست داشتم متاهل بودم یکی هم منو میکرد هم زنمو منم اونا 😍😍😍😅😅

0 ❤️

811207
2021-05-22 23:10:46 +0430 +0430

چ اتفاق بدی

0 ❤️

811280
2021-05-23 03:55:06 +0430 +0430

ذات که خراب باشه میشه این نمیتونه جلوی خودشو بگیره ،امیدوارم آدم بی ذات تو زندگیتون نیاد من تجربه‌اش کردم بد جوری تاوان دارم میدم

0 ❤️

811980
2021-05-27 18:13:41 +0430 +0430

بهترین کار ممکن رو کردی بدون دردسر عاقل بودی

1 ❤️

812098
2021-05-28 12:06:28 +0430 +0430

من نمیدونم چی شده اینجوری شده واقعا. خدا برای هیشکی پیش نیاره😔

0 ❤️

812244
2021-05-29 01:58:29 +0430 +0430

گوه تو رفاقت ولی زنت جنده بوده

1 ❤️

812312
2021-05-29 09:54:53 +0430 +0430

دوستم دنیا دوروزه ، اتفاقا خوب کردش، اگر استفاده نشه حیف نیست فقط دست خورده خودت باشه حداقل باید سه تا کیر رو تجربه کنی ، از اخر همه رو ادم باید با خودش ببره زیر خاک،

1 ❤️

812357
2021-05-29 13:58:25 +0430 +0430

پدر مادراتون رازی بودن؟ یعنی کاشف الکل بودن😄

0 ❤️

812416
2021-05-29 23:04:04 +0430 +0430

از این به بعد کسی فحاشی کنه من میدونم اون از داستان خوش تون نمیاد مثل ادم باادب نظزتون رو بنویسید نه اینکه فحش بدید.

1 ❤️

812423
2021-05-29 23:30:43 +0430 +0430

رازی× => راضی
اسرار× =>اصرار

1 ❤️

812656
2021-05-31 01:29:06 +0430 +0430

من جای تو بودم جفتشونو میگاییدم

1 ❤️

812928
2021-06-01 15:40:53 +0430 +0430

آدم قلبش درد میکنه همچین بیناموصیایو میبینه، فقط دو تا نکته :

اولی اینکه وقتی حتی میخوای نامزد کنی کامل تحقیق کن که اینطوری جنده نکنن تو پاچت.
بعدشم علاوه بر طلاق بدون خرج باید حداقل در حد خورد شدن خودت، خوردشون میکردی !

0 ❤️

812998
2021-06-02 01:18:47 +0430 +0430

داداش بکیرت به خودتم اعتماد نکن چه برسه به هرکی حالا بهترین رفیقت ننه اون پسره رو هم بگیر بگا ول نکن انتقام میچسبه

0 ❤️

813054
2021-06-02 09:00:53 +0430 +0430

باید رسواشون می کردی هم زنت و هم مهرزاد که درس عبرتی برای همه بشه نباید کوتاه میومدی با این کارت اونا رو شاید تشویق کردی که ادامه کار زشتشونو بدن و چه بسا مریم هم ازدواج دومشو کرد بازم همین خیانتو ادامه بده باید رسوا میشدن …

0 ❤️

813906
2021-06-06 10:03:37 +0430 +0430

نتیجه اعتماد همینه داداش

0 ❤️

815241
2021-06-14 23:39:31 +0430 +0430

متاسف شدم

0 ❤️

819340
2021-07-09 22:22:58 +0430 +0430

خاک تو سرت

0 ❤️

825541
2021-08-11 11:00:19 +0430 +0430

خیلی احمقی که راهش دادی تو زندگیت تقصیر خودته

0 ❤️

833453
2021-09-21 18:05:34 +0430 +0430

اگه داستانت واقعی بود …کار درستی انجام دادی … 👍 👍

0 ❤️

851791
2022-01-06 01:56:08 +0330 +0330

واقعا متاسفم، حالم گرفته شد، هم خیانت کردن هم نمک خورد و نمکدون شکستن، امیدوارم خدا بهت صبر بده

0 ❤️

897258
2022-09-28 15:31:36 +0330 +0330

خب اشکالی نداشت به رو خودت نیموردی ولی دیگه میگفتی نیاد خونت کارت اشتباه بوده

0 ❤️

967249
2024-01-18 19:11:13 +0330 +0330

بهترین مار وبا شخصیت ترین کار کردی ایول داری

0 ❤️