پوشیدن شورت مامانم برای حمید

1395/02/07

سلام دوستان . من شایان 19 از یکی وقتی 12 سالم بود به خاطر کار پدرم مجبور شدیم بیایم شیراز . اینجا هیچ فامیلی نداشتیم و من که پسر هات و شیطونی بودم راحت بودم تو شهر و میدونستم کسی منو نمیبینه . از خودم بگم که از بچگی همه فامیل منو دستمالی میکردن چون کون گوشتی و پوست سفیدی داشتم . همیشه تو استخر همه نگاها رو من بود و من از این موضوع لذت میبردم . هیچوقت کون نداده بودم . اما عاشق ساک زدن بودم و بارها این کارو برا دوستام انجام داده بودم . تا یادم نرفته بگم من عاشق پوشیدن شورت و سوتین مامانم بودم . هر وقت که نبود میپوشیدم و جلو آینه کون گنده خودمو نگاه میکردم و با خودم حال میکردممو جق میزدم . تا این که پارسال پدرم مجبور شد به خاطر کارش بره تهران . اونجا بهشون خونه سازمانی داده بودن با همه امکانات . از اردیبهشت رفتن . اما من چون دانشگاه اینجا قبول شدم موندم . فقط گاهی اونا میومدن . یا من میرفتم . دیگه رسما خونه تنها بودم . شبا یه شورت و سوتین ست میپوشیدم و رو تخت دونفره مامان بابا با خودم حال میکردم تا آبم بیاد . بیشتر وقتا تو ذهنم خودمو بغل یه پسر با اون شورت و سوتین تصور میکردم . تنهایی بهم جرئت بیشتری داده بود . یه روز ناخن هامو لاک زدم و شورت و سوتین پوشیدم وبا یه جوراب شلواری نازک . که کیرم توش حسابی راست بود و یه تاپ تا بالای ناف . یه کفش پاشنه دارم پام کردم . وایییی چه حالی میداد تو کفش پاشنه دار راه رفتن . حس میکردم جنده ام . مینشستم رو مبل پامو مینداختم رو پام و به پاهای سفید و بدن بدون مو و سفیدم دست میکشیدم . دیگه این چیزا برام کافی نبود . یکیو میخاستم که بغلش بخابم . هم دیگرو ببوسیم . کیرشو ساک بزنم و جنده بازی در بیارم براش . تو دانشگاه با خیلیا رفیق بودم . اما میترسیدم در میون بزارم . چی میگفتم بهشون ؟ میگفتم من کونیم ؟ من زنونه پوشم ؟ حتما مسخرم میکردن . یا شایدم میخواستن بکنن فقط . اما من یکیو میخواستم که به حرفام گوش کنه و باهاش بخوابمو عشق بازی کنم . باید کاری میکردم که طرف خودش بیاد سمت من . نه من پیشنهاد بدم . خیلی فکر کردم .
شنبه ها یه پسری بود 18-19 ساله میومد برا نظافت آپارتمان . خیلی وقتا خودمو تو بغلش تصور میکردم . تصمیم گرفتم یه برنامه بچینم تا بتونم خودمو بیشتر بهش نزدیک کنم . حمید یه پسر معمولی با قد 170 و وزن 65 بود . یکم پوستش تیره بود که فکنم بچه جنوب بود . پسر خیلی مودبی بود . دیگه زده بودم به سیم آخر . هر جوری بود باید یه کیر ردیف میکردم . کی بهتر از حمید . هم هم هیکل بودیم . هم هم سن . یه روز که اومده بود بهش گفتم حمید میتونی برا نظافت خونه ما هم بیای . من تنهام . خونه خیلی بهم ریختست . گفت مامان بابا کجا رفتن . گفتم چند وقته تهرانن . گفت ااا دیدم معصومه خانمو ندیدم چند وقته . معصومه مامانم بود . مامانم اندام سکسی داره . مخصوصا کون گندش و پوست سفیدش . فهمیدم که حمید هم از جمله کسایی هست که تو نخ مامانم بوده .
گفت باشه . ساعت 5 عصر کارم تموم شه میام . گفتم پس من درو باز میزارم که اگه خواب بودم صدام نکنی . گفت باشه . رفتم خونه . یه راست رفتم حموم . کل بدنمو شیو کردم و حسابی ادکلن زدم . قلبم تند تند میزد . دو تا از شورتای سکسی مامانمو گذاشتم رو مبل . لامبادا بودن و جلوشون تور بود . و یه سوتین پلنگی گذاشتم کنارش . مطمعن بودم با دیدنش حشری میشه . درو باز گذاشتم و یه شورت هفتی سفید تنم کردم که به پوست سفیدم خیلی میومد . به روی شکم خوابیدم و یه بالشت گذاشتم لای پام . برجستگی کون سفیدم حسابی نمایان بود . دلم میخواست وقتی اومد خودش بیفته روم . وایییییی . پس چرا نیومد . صدای در اومد و بعد چند لحظه پشت سرش درو بست . صدام کرد اما من جواب ندادم که یعنی خوابم . در اتاق باز شد . وایییی مطمعن بودم که چشاش رو کون بزرگمه . حتما داره کیرشو میماله . اوففف کیرم راست شده بود. یعنی کیر حمید چقدره .؟ شایدم اصلا توجهی نکرده و رفته . تا این که صدایی از پذیرایی اومد . فهمیدم که داره خونرو مرتب میکنه . بعد نیم ساعت رفتم تو حال . با همون شورتم . حمید گفت ببخشید بیدارت کردم . گفتم نه بابا این حرفا چیه . نگاش به سینه هام بود . بهش گفتم دستت درد نکنه خیلی مرتب شده ها . نگاه کردم دیدم شورتای مامانم نیست . واییی . یعنی با دستاش شورت مامانمو برداشته ؟ گفتم حمید اینجا یه سری لباس بود ندیدی ؟ گفت لباسای معصومه خانم رو میگی ؟ واییی کیرم داشت میترکید . گفتم آره . گفت گذاشتم تو کشوی لباساش . این حمید از اون چیزی که فکر میکردم پررو تر بود . رفته سر کشو مامان من پسره عوضی . حتما کلی شورتای مامان جونمو دید زده . گفت حموم بودی ؟ گفتم آره اما چه فایده یه دو ماه پشتمو کیسه نزدم . گفت خب بهم میگفتی میومدم . آآآآآآآخخ چی میشنوم . حمید میخاد با من بیاد حموم ؟ گفتم راست میگی ؟ گفت آره . گفتم خب الان میرم بیا بکش . خدا خیرت بده . رفتم حموم . تئ پوست خودم نمیگنجیدم . چنتا از شورتای مانمو و سوتیاناشم اونجا بود . کف حموم خیس خیس . اوه اوه . اگه اینارو ببینه چی؟ نمیگه شورتای مامانت چرا اینجاست ؟ حمید پشت در بود و گفت بیام . گفتم بیا تو . اومد گفت بزار لباسامو درارم خیس نشه . منم یه دوش بگیرم . رفت زیر دوش و سرشو شامپو زد . چشاش بسته بود . واییییی . چی میدیدم . یه کیر باد کرده تو شورتش . مطمعن بودم از عمد چشاشو بسته تا کیر گندشو به رخ من بکشه . کلفتی کیرشو به خوبی میشد تشخیص داد . معلوم بود برا من راست کرده . چشاش هنوز بسته بود که مثلا داره سرشو میشوره . دستمو بردم سمت کیرش . هیچ واکنشی نشون نداد . شروع کردم به مالیدن کیرش . چشاشو باز کرد و منو بغل کرد . هیچ حرفی نمیزدیم . کیرش رفته بود لای پام و با دستش کمرمو می مالید و گردنمو میلیسید . من چشامو بسته بودم و لذت میبردم . منو یکم عقب برد و لباشو نزدیک کرد به لبام . واییییی چه لذتی . با شور و اشتیاق لب میگرفتیم . داشت کون گندمو چنگ مینداخت . صدام در نمیومد . رامش شده بودم . دستمو بردم سمت کیرش و از شورتش در آوردم . جووووووننن . همونی کیری که منتظرش بودم . جلوش زانو زدم وحسابی لیسیدم تخماشو بعد تا ته میکردم تو دهنم تا جایی که اوق بزنم . اونم تو موهام چنگ میزد . بلندم کرد . فهمیدم داره آبش میاد . منو بر گردوند . کونمو یکم لیسید و چنتا ضربه محکم زد . وایییییی سوختم . خیلی دردم اومد ولی هیچ اعتراضی نکردم . کونمو در اختیارش قرار دا
ده بودم . مثل جنده ها . همونجوری که میخواستم شد . کیرشو گذاشت لای پام و عقب جلو میکرد با یه دستشم با کیر کوچیک من بازی میکرد . معلوم بود آبش داره میاد . خم شد یکی از شورتای مامانمو برداشت . و آبشو رو شورت مامانم خالی کرد . و منو محکم بغل کرد . گفت مرسی شایان . گفتم باید از تو تشکر کنم . خیلی خوب بود . اما چرا شورت مامانمو کثیف کردی . گفت الان خودم همه شورت سوتینای معصومه خانمو میشورم . بعد نشست و با صابون شورتای مامانمو میشست . معلوم بود داره لذت میبره . با دیدن این صحنه آب من اومد منم ریختم رو شورتای مامانم . بعد باهم خندیدیم . گفت شایان معصومه خانم با سلیقه هستا . خوش به حال بابات که همچین زنی داره . پیر نمیشه . مامانت خیلی به خودش میره . گفت شایان یه چیزی بگم ناراحت نمیشی ؟ گفتم نه بگو .گفت من خیلی به یاد مامانت جق زدم . مخصوصا اون کون گندش . موقع هایی که من راه پله رو نظافت میکردم و مامانت با اون کون گنده و ساپورت تنگ و مانتو کوتاهش و کفشای پاشنه دارش از پله بالا میرفت . حسابی خم میشدم تا کون گنده مامانتو ببینم . عینه ژله میلرزید موقع راه رفتن . کون تو هم به مامانت رفته . گفتم خودتو خشک کن بیا بیرون برات سور پرایز دارم . رفتم تو اتلق مامانم یه شورت فسفری که پشتش تور بود و جلوش قسمت کوسش باز بود با یه سوتین ستش و یه دامن تا زیر باسن و یه بلوز که جلوش فقط قسمت سینه رو میپوشوند رو پوشیدم . یه کفش پاشنه دار قرمز پام کردم . یه رژ قرمز زدم و پشت چشمو و خط چشم گذاشتم با یه کلاه گیس بلوند که هم رنگ موی مامانم بود . رفتم پذیرایی دیدم حامد لخت نشسته . تا منو دید کیرش راست شد . گفت جوووووووووووون . چیکار کردی با خودت مادر جنده . گفت ببخشید . گفتم نه خیلی دوست دارم . همینجوری حرف بزن باهام . من جنده تو ام . من زنتم . اومد سمتم و منو بغل کرد انداخت رو تخت مامان بابام . گفت همونجایی باهات حال میکنم که مامانت کوس و کونشو تقدیم بابات یا شایدم دوست پسراش میکنه . دستم رو کیرش بود . گفت یالا بخور مادر جنده . کاش معصومه اینجا بود کون هر جفتتونو میگاییدم پیش هم . گفتم خودم این کیر گندتو تو کون بزرگ مامانم میکردم حامد جون . حسابی کونمو لیسید . گفت از کون میدی ؟ گفتم فقط لاپایی . گفت باشه . به جای تو کون مامانتو میکنم . بزار برگرده . نامردم اگه کونشو جر ندم . کیرشو گذاشت لای پام و عقب جلو میکرد . گفت بگو کون گنده مامانت برا کیه ؟ گفتم برا تو حمید جون . هم کون من هم کون مامانم . ما جنده تو ایم . کیرشو گذاشت دهنم . معلوم بود آبش داره میاد . همرو خالی کرد تو دهنم منم تا قطره آخرشو خوردم . بعد شورتمو از پام دراورد . لباساشو پوشید و شورت مامانمو گذاشت جیبش . گفت شورت مامان جونتو میبرم تا به یاد کون گندش حال کنم . و مطمعن باش تو اولین فرصت مامانتو میگام . همو بوسیدیم و رفت و قرار شد این هفته که مامانم تنهایی به دیدنم میاد بهش خبر بدم تا مخشو بزنه …

نوشته: amirhot


👍 9
👎 5
60889 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

538756
2016-04-26 20:37:16 +0430 +0430

تو گی نیسی تو یک بی غیرت هوس باز هسی

3 ❤️

538771
2016-04-26 21:06:39 +0430 +0430

منتظرم ببیبنم مامان جونت میاد بده به حمید یا نه؟ راستی من تهرانم خواستی بیا جرت بدم تا عشق و حال گی رو بفهمی

2 ❤️

538775
2016-04-26 21:21:27 +0430 +0430

داستانت قشنگ بود. ( چه واقعي و چه فانتزي)
اميدوارم ادامه اش رو هم بزاري، مثل همين بدون بلف و دروغهاي بزرگ

0 ❤️

538790
2016-04-26 22:23:07 +0430 +0430

خیلی خوب بود . امیدوارم یه روز با مامان کون گندت باهم زیر یه کیر کلفت جیغ و داد کنید . خواستید بیاد شمال ویلا دارم . بیا مامانت با مانم دوست بشن . اصلا شاید مامانی همدیگرو کردیم …

0 ❤️

538819
2016-04-27 07:30:08 +0430 +0430

اجلق,یجلق,جلق,تجلیق (dash) (dash) (dash) (dash)

0 ❤️

538839
2016-04-27 14:25:49 +0430 +0430

خوب بود -
منم شیرازم

0 ❤️

538854
2016-04-27 19:21:41 +0430 +0430

khak to saret

0 ❤️

538872
2016-04-27 21:10:18 +0430 +0430

ببخشیدا ولی عنوان داستانتو که دیدم غش کردم از خنده :D
روز ب روز شاهد اتفاقات عجیب و غریب تری از روزای دیگم !
اینا باعث میشه که اگه چن ماه دیگه بشنوم #یه بچه ی خوجکل برای حمید جونم دنیا آوردم# تعجب نکنم
خدایا شفا نازل کن

0 ❤️

539022
2016-04-29 09:03:36 +0430 +0430

بیا برای منم شرته مادرتو بپوش تا خودم باخیار از کون بکنمت گل های فرش رو چنگ بزنی جمع کنی بدی من

1 ❤️

539222
2016-04-30 20:55:22 +0430 +0430

یکی بیاد اینجوری منو بکنه

0 ❤️

552753
2016-08-16 10:29:18 +0430 +0430

کسی هست به من کون بده

0 ❤️