صلووم اسمم محمد سامی لقبم محمد گرگ بچه پایین مشهدم ۱۷ سالمه انصافا بی تارف خوش فیسم اینو اکثر رفیقا و اشناها گفتن بی بی فیسم هستم
عشقا این داستان سکسی نیس ولی بخونید شاید ی فرجی شد داستان بر میگرده ی دو ماهه پیش ک حسابی بی پول بودم و داغون افسرده شده بودم و مشکلات خانوادگی زیادی داشتم و حسابی بهم ریخته بودم تو این گروه های گی و اینا بودم( اصلا یادم نیس چجوری با اینا اشنا شدم ) یهو ب خودم اومدم دیدم صب تا شب فقط دارم پست های ی مشت ادم هوس باز ( شایدم ادمای خوب اما فلن خودشونو گم کرده بودند
چون عادت ندارم اصلا ادما رو قضاوت کنم دوستدارم شما هم هیچوقت کسیو قضاوتش نکنید یکی موهاشو رنگ کرده _ یکی پرسینگ دارع _ یکی نحوه پوشش و خلاصه ازینا دمتون گرم _) خب داشتم میگفتم حسابی تو این گروع ها بودم و وسوسه شده بودم خلاصه دلو زدم ب دریا و دنبال ی ساکر افتادم البته بیزی بودم خودم و ی یارویی پیدا شد اسمش علی بود سنش ۴۰ خلاصه اوکی شدیم و رفتین سر قرار البته تو بیابونای پاین شهر رسیدم سرقرار ی ادم لاغر با جثه کوچیک اما بهش نمیخورد لاشی باشه با هم اشنا شدیم و کم گپ زدیم تا رسیدیم تو مکان دیدم خیلی هیجان داره ک کیر بخوره خودم شلوارمو کشیدم واسش پاین اولاش خواب خواب بود و با خنده گفت همین
گفتم داداش بلند شد ی وقت در نری
دیگه دادم دستش و کم کم جیگرم شروع کرد ب شق شون کیرم ۱۸ سانته و خیلی کلفته خدایی اینم بقیه میگن علی همین جور مشغول ساک زدن بود حدود ی بیست دقیقه کیرمو با ولع و عشق ساک میزد و شروع کرده بود ب تعریف کردن دیگه هرکاری کرد چون بهش حسی نداشتم ابم نیومد فقط بخاطر پول رفته بودم دیگع کارمون تموم شده بود علی گفت بریم گفتم اوکی تو راه از کیف پولش ی دو تا ۵۰ ایی در اورد و بهم داد خلاصه با کلی تارف گرفتم و تموم شد دوبارع گذشت ی چن هفته با یکی دیگه اشنا شدم تو گروه پی ام گذاشته بود بچه کرمانه چند شب دگه میاد مشهد ی فاعل میخواد ک بکنتش منم رفتم تو کارش باهم اشنا شدیم و عکس رد و بدل کردیم عکسای لختیمو و کیرمو ک دید دهنش اب افتاد بیزی رو گفته بود ۲۵۰ دیدم از هیچی بهتره ک
تو ی هتل سمت حرم بود ی عکس از فیسش برام فرستاد خیلی ریشی و چاق بود دیگه چاره ای نبود کیرم تو شانس اسمش سعید بود صبحش بعد ازین ک باهم اوکی شدیم حرکت کردم سمت قرار وقتی رسیدم بهش زنگیدم باور نمیکرد ک رفته باشم سر قرار خلاصه وقتی اومد ی یارو چاق ریشی قد کوتاه پر پشم ( ی لحظه حالم از خودم بهم خورد من با این سنو و فیسو و اینا دارم قاطی چ کارایی میشم ) رفتیم سمت هتل با هزار تا کس کلک رفتم تو سویتش خودشم اومد و ی نیم ساعت از زندگیشو و اینکه پارتنر قبلیش بهش خیانت کرده حتی با اینکه براش ماشینم خریده بوده تعریف کرد دیگه برام میوه هم اوردو و کلی پذیرایی کرد یهو اذان گفتن رفت خیلی شیک وضو گرفت و نمازشم خوند بعدش گفت سامی اماده ای منو بکنی گفتم داداش کردن ک نه بهت لاپایی میزنم کیرمو ساک بزن و ازینا با کلی ذوق قبول کرد و شروع کردیم لخت شدن بدن من سفید و عالی ولی خب اون خیلی بدن هیری و پر مویی داشت خلاصه با هر مکافاتی بود کیرمو شق کردم و گذاشتم تو دهنش با اشتیاق چنان کیرمو میخورد ک ادم میگفت یارو جا غذا کیر میخوره سه وعده، الانم ی هفتس غذا نخورده خلاصع داشت ابم میومد بهش گفتم ب شکم بخواب یکم لاپایی بکنمت خلاصه خابیدو و کیرمو لای روناش گذاشتم هر کدوم از روناش ی بازوی رونی کلمن بود اصا به هزار تا بدبختی شروع کردم کیرمو عقب جلو کردن و اونم عین بز اه و ناله میکر حالا خوب بود نکرده بودمش خلاصه ی بیس دقیقه هم ب چند روش سامورایی گایدمش لاپا تا توافق کردیم ک بسه رفتم دسشویی دسشویی ک نگم براتون بیشرف خودش ی پذیرایی بود انقد بزرگ بود وقتی برگشتم کلی اصرار کرد ک باهم بریم بیرون و ازینا هر جور خواستم پراشو باز کنم عین کنه چسبیده بود خلاصه گفتم اوکب رفتیم بیرون بنده خدا گفت هرچی دوس داری ساعت انگشتر بگو برات بخرم گفتم ن دادا دمت هرچی اصرار کرد قبول نکردم نمیدونم ولی دوس نداشتم واسم چیزی بگیره خلاصه رفتیم ابمیوه بستنی و جاتون خالی همه چی ب زور سفارش داد و خورردیم اونجا همش بهم زل زده و بودو و میگفت خیلی خوشگلی محمد قول بده بمونی واسم ( تو دلم گفتم شک نکن ک من واسه توام عشقم با خنده) بعد اینکه کلی چیز خوردیم و گشت زدیم گفت پولو بزنم کارتت یا نقدی ؟ دیدم خیلی مرام کرده گفتم باشه بعد ازت میگیرم خلاصه این بنده خدا چند روزی مشهد بود و من فقط میبردمش بیرون تفریح روزی دو ساعت
دیگه سکس نکردیم اگ اسمش بزارین سکس
همه جا رفتیم تو این چن روزه پارک ملت سینما هویزه و خیلیا جاها دیگه این داداشمون خیلی احساسی بود خیلیا یعنی عاشقم شده بود خداشاهده اصلا مث دخترا ناز میکرد میگفت شبا واسم گریه میکنه و ازینا ( منم ک کلا ب کیرم بود حوصل خودمم نداشتم چ برسه ب اون ) در ضمن ب جرعت میگم با توجه ب حرفایی ک خودش زد و از ثروتی ک داره و با شناختی ک من ازش داشتم راحت میگم دارایی این داداشمون ۴/۵ میلیاردی بود بچه همدان بود در اصل

زرنگا میدونن ک اکثرا همدانیا با اصالت و پولدارن حتی اینو تو تاکسی روزی ک قرار شد ببرمش فرودگاه رانندهه وقتی ک سعید رفته بود دم خودپرداز تا پول بگیره بهم گفت رفیقت کجاییه گفتم همدان گفت پس خیلی خر پوله
خلاصه اینو بردیم فرودگاهو کلی سر صب چیز میز گرفت و ما نوش جان کردیم و بهم گفت ک تند تند میاد پیشم حتی اگه بخام ی خونه تو بهترین منطقه مشهد اجاره میکنه تا ۳۰۰/۲۰۰ میلیون ک باهم باشیم منم زیاد تحویلش نگرفتم تا اینکه قبل رفتن تو فرودگاه ی ۴۰۰ /۵۰۰ تومن بهم داد و ازم خدافظی کرد من هنوز ارتباطمو بعد چن هفته با سعید و علی داشتم تو این مدت با چن نفر دیگه هم اوکی شودم ( خلاصه طی ۳۰/۴۰ روز حدود ۲۸۰۰/ تا ۳ میلیون راحت پول در اوردم خداشاهده ( اولاش شاید خوشال شی بعدش یهو میری تو لک اینو اون دسته از عشقایی ک مثل من بودن میدونن) از ادماییی ک وضشون توپ توپ بودو فقط دنبال ی بیبی فیس مثل من بودن ک بکنشون ( اما از ی جایی بعد ی تلنگر عجیبی تو زندگیم خورد و باخودم گفتم پول گناه اخه ب چ درد ادم میخوره ( البته اوت پولا رو بردم یوشی گرفتم ی دو هفته پیش 😁)خلاصه ی تحول عظیمی تو من رخ داد و همه این چن تا مثلا رفیقو ک پیدا کرده بودم ( علی سعید سهیل محمد و…) بلاک کردم و خیلی یهو بهشون اتک زدم من خیلی درگیر خود ارضای بودم اما خدارو شکر کلا ی ماهه گذاشتم کنار دوستان و دیگه هم تحت هیچ شرایطی نمیرم تو این کارا حتی واسه لذت یا پول همین دیشب سعید دوباره با ی خط جدید پی ام داد ک من دارم میام مشهد بهت ۱/۵ میلون میدم فقط ی دوساعت باهم باشیم اولش وسوسه شدم اما دیدم ن ارزششو نداره سریع بلاکش کردم نمیدونم شما رفیقا کجای کارید اما ی بار از خودتون بپرسید اخرش ک چی تهش میخوام ب کجا برسم ( البته فک نکنید ب همین راحتی میشه تیغ زد و پول دراورد باید محمد گرگ باشی 😊 دیگه باید هوست میبود ک ب هوای شکار نری بعد خودت شکار شی)
ی وقت ب خودتون نیاید ک دیگه فایده ای نداشته باشه و نتونید جمش کنید داداشا سکسی نبود شرمنده دوستدارم داستانم تو سایت قرار بگیره مرسی و لطفا هیچ وقت دنبال این جور کارا نرید مخصوصا هم سنای خودم ___ دوستدار همه محمد گرگ

نوشته: محمد گرگ