پگاه زن داییم

1393/02/13

پگاه زنی بود سبزه با اندامی باریک و قدی متوسط و سبک وزن با اندامی خوش تراش.خیلی باهاش صمیمی بودم یعنی هر وقت خونشون بودم خیلی تحویلم میگرفت و با هم رابطه خوبی داشتیم.از من چند سالی کوچکتر بود.خودش وداییم تنها زندگی میکردن و بچه ای نداشتن.
یه روز که رفته بودم خونشون برای کمک به داییم رفتم که برم توالت در رو که باز کردم دیدم زنداییم روی توالت نشسته یه باره خوشکم زد هم من هم اون بیچاره انتظارش رو نداشت تو اون وضعیت با هم رو به رو بشیم برای چند ثانیه ای تو شوک بودیم یه باره چشمم افتاد پایین که به خودم اومدم و زود در و بستم.داییم تو اطاق خوابشون داشت قاب میزد به دیوار.من رفتم نشستم رو مبل و تنم یخ کرده بود.داییم صدام زد و گفت بیا کمک کن تا این کمد رو جا به جا کنیم بلند شدم رفتم کمکش پگاه که اومد بیرون خجالت میکشیدم نگاش کنم و سرم همش پایین بود.
اومد لباسش رو عوض کرد که بره باشگاه یه مانتو کنف کرم رنگ تنش کرد از کنار کمرش بند میخورد و پهلوش معلوم بود رنگ بدنش رو خیلی دوست داشتم سبزه روشن بود.بهش یواشی گفتم پگاه بدنت پیداس تا به نگاه کرد زود رفت تو اطاق درستش کرد و اومد بیرون بهم گفت تاپ ریرش کوتاه بود ممنون که گفتی والا نمیدونستم چی میشد.
طرز لباس پوشیدنش رو دوست داشتم خیلی راحت بود جلوی من راحت میگشت بدون اینکه بخواد خودشو بپوشونه.یه روز داییم گفت داره میره خرید کنه برو همراش من باید برم مغازه برای فردا شب تولد مادرشه و میخوان سولپرایزش کنن.منم حوصلم تو خونه سر رفته بود و لباسمو عوض کردم و آماده رفتن شدیم پگاه ماشینش رو اورد و دوتایی رفتیم بازار کلی خرید کردیم و رفتیم خونه مادرش.به خونه که رسیدیم اومد کلید بندازه در رو باز کنه هر چی دنبال کلید گشت پیداش نکرد و گفت مثله اینکه فراموش کردم کلید رو بیارم حالا چکار کنیم که یه باره گفت راستی میشه بری رو دیوار نگاه کنی که در قفله یا نه آخه مادرم بعضی اوقات که میره سر کار یادش میره درارو رو قفل کنه.منم دورچین دیوار رو پریدم گرفتم خودمو کشیدم رو دیوار و پریدم تو حیاط راست میگفت در قفل نبود.در رو باز کردم و اومد تو من وسایل رو اوردم تو و گذاشتم تو حیاط و گفت باید به اینجا هم برسم و یکم آب و جارو کنم.من جارو رو برداشتم که حیاط رو جارو کنم که گفت من میرم تو لباس عوض کنم خودم جارو میکنم اگه زحمتی نیست صندلی ها رو بیار تو منم رفتم صندلی ها رو بردم تو خونه. که یه باره دیدم یه دامن کوتاه بالای زانو کره تنش با یه تاپ بندی.خیلی راحت اومد رفت و شروع کرد جارو کردن.چه ساقهایه نازی داشت یه باره نمیدونم چی شده من و اون اونجا تنها بودیم و شاید…خلاصه کارم تمو شد و رفتم کمکش کنم تا رفتم رو به روش که بگم جار رو بده من تا جارو کنم وااااای چه دیدم لای پاش و شرت سفیدی که پاش بود دیونه شدم دستش رو گرفتم گفتم زندایی بلند شو برو تو میوه ها رو بشور اینطوری که تو نشستی داری جارو میکنی نه فکر خودتی نه من گفت چی شده مگه یه نگاهی یه لای پاش کردم و گفتم خودت ببین آخه نمیدونی من قلبم ضعیفه یه نگاهی به خودش انداخت و بلند شد قرمز شده بود از خجالت گفت خوب من میرم تو میوه ها رو میشورم و منم مشغول جارم کردن شدم تمو که شد داشتم آب پاشی میکردم که اومد بیرون گفت من میرم یه دوش بگیرم کارت تموم شد چایی رو آماده کردم از خودت پذیرایی کن تا بعد بریم گفتم باشه تو راحت باش.
من کارم زیاد طول نکشد و زود رفتم تو که یه خستگی در کنم که دیدم پگاه ایستاده رو به روی آینه داره خودشو بر انداز میکنه البته با شرت و سوتین تا دیدمش کیرم سیخ شد و گفتم زن دایی دیگه آخرشی تا منو دید زود حولشو دورش گرفت و پرید تو حموم گفت چه زود اومدی.بهش گفتم آخرش سکته رو میزنیم از دستت گفت ببخشید منظوری نداشتم.چای ریختم و داشتم میخوردم که متوجه در حمام شدم مثل اینه رو همه و قفل نیست استکان چای رو گذاشتم رو میز و رفتم سمت حمام بله در باز بود در رو یکم باز کردم بله پگاه پشتش به در بود و داشت سرش رو میشست نا خدا گاه دستم رو رو کیرم و گرفتمش دستم داشتم میمردم دیگه نمیتونستم جلو خودمو بگیرم تمام لباسامو در آوردمو با کیری شق شده رفتم تو و گفتم منم تنم عرق کرده و رفتم کنارش تا منو دید برق از کلش پرید و به کیرم نگاه کرد و گفت اینجا چکار میکنی دستش رو گذاشت رو سینش و یکی دیگش روی کسش بدنش یه نخ مو هم نداشت زود رفتم زیر دوش و خودمو شستن یه نگاهی بهش کردن گفتم چیه ترسیدی جن دیدی ما که غریبه نیستیم.گفت درسته غریبه نیستیم ولی اینو نمیدونی که تو این حالت زشته که تو حمام باشی دستشو گرفتم کشیدمش گفتم بابا بیا زیر دوش این حرفا رو بزار کنار با یکم ممانعت ولی اومد زیر دوش پشتشو کرد به من و شروع کرد بدنشو شستن از کنار سینه های خوشکلو میدیدم و کمری باریک و یه کون خوشگل نمی دونستم چکار کنم تکون میخوردم که کیرم به پاش بخوره.بهش گفتم صابون رو بده تا منم خودمو صابونی کنم.ازش گرفتم شروع کردم به شستن خودم دستمو صابونی کردم و کشیدم پشت کمرش یه باره خشکش زد گفت چکار میکنی گفتم دستت نمیرسه من میشورم گفت نکن دیگه خجالت میکشم. گفتم خجالت نداره و شروع کردم به شستن کمرش حالا دیگه کیرم رو نزدیک کونش کرده بودم و سرش رو میزدم بش گفت چکار میکنی کفتم دارم کمرت ر و میشورم گفت بشور ولی این هی میخوره بهم چندشم میشه گفتم خو چکارش کنم میشه جلوشو گرفت بعد رفتم جلو تر با یه دستم گرفتم کیرمو و فرستادمش لا پاش گفت نکن چکار میکنی گفتم کاری نمیکنم دست انداختم پشت کمرش و فشارش دادم پایین تا خم بشه گفت نکن و رفت پایین به کیرم تف زدم و تفی زدم به دستم و کشیدم لای کسش که دیدم خانم خیس خیسه و شهوتش زده بیرون گفت میخوای چکار کنی از لهن شهوتی صداش خیلی خوشم اومد گفتم هیچی فقط خم شو یکم و کیرمو برسی مالیدم دمه سوراخش و هولش دادم تو یه جیغی زد گفت درش بیار نکن و منم تند و تند میکردم هی میگفت بسه دیگه بسه خواهش میکنم دردم میاد گفتم تحمل کن کیرم که زیاد گنده نیست.گفت برای من گندست یوااااش یواش نفس نفس افتاده بود گفت اینطوری خستم میشه حد اقل میرفتم تو خونه گفتم بیا نشستم و گفتم بشین.ایستاد کنار و یه انگشتشو کرد ه بود تو دهنش و یه دستش رو گرفته بود پشتش دستشو گرفتم و کشیدمش سمت خودم و گفتم بابا بیا خجالت نکش نشوندمش رو کیرم و یواش یاش و با ای و اوی کیرمو تو کسش جا داد و گفت کلفته دردم میاد گفتم خوب میشه وشروع کرد بالا و پایین شدن تا جایی دردش تبدیل شد به آخ و اوخ گفتن حال کردن اونقدر این سکس برام باحال و شهوتناک بود که هیفم اومد آبمو بریزم روش فشارش دادم رو پاهام و تا ته کیرمو کردم توش و آبمو ریختم تو و بی حرکت شدم.گفت چکار کردی گفت هیچی تموم شد.یه باره از رو کیرم بلند شد و گفت ریختی تو گفتم آره مگه چیه بغض کرد و گفت خیلی نا مردی اگه حامله بشم چی گرفتمش تو بغلم سرش رو گذاشم رو شونم گفتم نمیتونستم تو اوج بودم و باید اینطوری تمومش میکردم ببخشید ولی ناراحت نباش قرص بخوری به مشکلی بر نمیخوری.دوشمونو گرفتیم رفتیم بیرون.
تو اطاق لخت بود رفتم بشت سرش گرفتمش تو بغلم اونم دستامو گرفت یه بوسش کردم و گفتم بیادستشو گرفتم و بردمش رو تخت خوابوندمش هیچی نمیگفت و فقط تو چشام نگاه میکرد پاشو باز کردم و شروع کردم به خوردن کسش اون انتظار این کار رو نداشت و منم دوست داشتم ارضاش کنم کیرم باز بلند شد رفتم بین پاش کیرمو گذاشتم رو کسش ولی داخل نمیکردم میمالیدم روش میبردم تا در سوراخش و میوردمش بالا دیونش کرده بودم اندازه دو سه دقیقه ای اینکار رو کردم که یه باره گفت میخوای بکوشیم بکونش تو دیگه تا اینو گفت منم یه باره کردمش تو پاهاشو آوردم بالا رفتم جلو تر و تا ته کردمش تو کمرش رو از دوشک بلند کرد و گرفتم تو بغل گفت محکمتر بکن محکم تر و رفت پایین داشت ارضا میشد هی میگفت آه آه آه فشارم بده سینه هامو بخور بخور داره میاااااااااااد داره میااااااااااااااد منم داشتم ارضا میشدم دیگه گفت بریز تو بریز تووووسش منم چند تا محکم کردم و تا ته کیرمو کردم تو کسش و نگه داشتم ریختمش تو دست انداخت دور گردنم و لبش رو گذاشت رو لبم و شروع کرد خوردن بعد گفت ممنون خیلی خوب بود.
بعد از اون خیلی محبتمون به هم بیشتر شد اگه همدیگر رو نمیدیدم انگار چیزی کم داشتیم.

نوشته: ؟


👍 4
👎 4
366382 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

417571
2014-05-03 02:13:15 +0430 +0430
NA

انجام تزريقات و پانسمان در منزل توسط فريد لاو.فقط با پيامك.لطفا شماره تماس وآدرس منزل و ساعت مراجعه را بنويسيد.

0 ❤️

417573
2014-05-03 08:13:10 +0430 +0430
NA

اقا سولپرایز…؟؟؟؟؟!!!
فکر کنم درستش سولفیریز باشه…
سورپرایز نیستا …!!!گول نخوری,
درثانی نخ واحد سیگار نه مو .میگن تار مو.اگه اینجوری بود که تو میگی من الان باید
صاحب کارخانجات ریسندگی و بافندگی باشم.

ای گوزووووو

0 ❤️

417574
2014-05-03 09:16:16 +0430 +0430
NA

ما که از این زنداییها گیرمون نیومده، خوش بحال شما که دارین :)

0 ❤️

417575
2014-05-03 09:35:04 +0430 +0430
NA

حاصل توهماتی بیش نبود
اونقدر خوشم میاد متوهمانه داستان می نویسید
لخت شد و رفت تو حموم و زنداییش هم پشتش رو کرد بهش و شروع کرد به شستن خودش!
جلل الخالق
هیچ فحشی به ذهنم نمی رسه که جواب این داستان احمقانه ات رو بتونه بده!
متاسفم برات

0 ❤️

417576
2014-05-03 11:19:44 +0430 +0430

انقدر به شما ملت جغی فحش دادم خسته شدم دیگه فحشم نمیاد
فقط یه چیزی صابون جغتو عوض کن همونی که باهاش پشت زنداییت رو کشیدی رو میگم احتمالا گلنار بوده عوضش کن عروس بگیر بلکم یه خورده وضعیتت بهتر بشه و از توهماته مجقلقلت کاسته بشه

0 ❤️

417577
2014-05-03 14:01:12 +0430 +0430
NA

shekasteh دمت گرم
((=

0 ❤️

417578
2014-05-03 20:03:38 +0430 +0430
NA

اخه بچه سیخ یه گوهی بخور که واسه خواننده هضمش راحت باشه زیر دوش تف زدی به کیرت بعد دیدی بله کسش خیس خیسه
ای کیر اسب حضرت زورو تو سلولای خاکستری مغزت
میدونی فرق تو با فندق چیه؟
فندق یه مغز کوچیک داره که تویه مجلوق همونم نداری

0 ❤️

417579
2014-05-04 02:00:50 +0430 +0430

یعنی واضح تر از این نمیشد که بفهمی توهمات یه جقی رو داری میخونی… خاک تو سر بیعرضه معتادت :)

0 ❤️

417580
2014-05-04 05:41:18 +0430 +0430
NA

يارو دو كمر رو زن داييش رفته. :| بهتره بكم دو كمر به ياد زن داييش رفته :D . يانه دو كمر داييش روش روش رفته!!!بعد لونم به ياد زنداييش رفته =)) =))

0 ❤️

417581
2014-06-01 00:51:18 +0430 +0430

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
مردم از خنده پسر خیلی با حال بود
یه نخ مو نداشت؟ نکنه کچل بوده زن داییت؟
بی سواد اول یاد بگیر واحدای شمارشو بعد بیا شهوانی

0 ❤️

417582
2015-04-16 19:11:59 +0430 +0430
NA

فقط بگو چطوری سر هم میکنی

0 ❤️

524588
2015-12-05 00:28:05 +0330 +0330

لاور کنید فیلم های سوپر هم اینجوری شروع نمیشن

0 ❤️

542872
2016-05-29 07:49:39 +0430 +0430

نمیدونم چی بگم اصلان حرفی برای گفتن نذاشتی ای جقولی ادامه بده به جق زدن فقط هرز گاهی تغیر بده صابونتو

0 ❤️

561708
2016-10-22 13:31:35 +0330 +0330

بمیرم واسه زنداییت… 🤤 🤤 🤤

0 ❤️